روز سخت برای نظام (۱)
شاید برای نظام ملایان مرجح بود که قانونی برای سررسید موعد برگزاری انتخابات ۱۴۰۲ نبود تا با چنین وضع اسفباری مواجه نشود.
گزارشات در صفحات مجازی ــ که بیشترشان مشاهدات در صحنه هستند ــ گواهی میدهند که بازار مکارهٔ بهاصطلاح انتخابات، بیمشتری مانده و در دو ساعت اول روز، بیشتر حوزههای اخذ رأی کاملاً خالی هستند.
مشاهدات خبرنگار سیمای آزادی و چندین کانال تلگرامی، گواهی میدهند که «در چابهار کسی در خیابانها نیست و کسی برای رأی دادن مراجعه نکرده است. حوزههای رأیگیری همدان در دو ساعت اول خالی بودهاند. در تهران، شعبه دبیرستان دولتی مسعود کرمانی در خیابان دماوند، بهطور کامل خالیست. در یکی از دبیرستانهای دخترانه در اسلامآباد، تا ساعت ۹ صبح مراجعهکنندهیی برای دادن رأی دیده نشده است».
از طرفی در شعبههای خیابان مدرس در کاشمر، مأموران حکومتی تا شعاع ۲۰۰متری هر شعبه مستقر شدهاند و اقدام به دستگیری معترضان میکنند.
بهنظر میرسد از شروع روز ۱۱ اسفند، نبردی سراسری و سخت برای طرد، نفی، تحریم و بایکوت حاکمیت ولایت فقیه بهجریان افتاده است.
روز سخت نظام (۲)
در هیچیک از دورههای قبلی نمایشات انتخاباتی حاکمیت آخوندی، سراغ نداریم که ولیفقیه ارتجاع در اول صبح روز انتخابات به صحنه بیاید و به استغاثه برای رأی جمعکنی بپردازد. آیا این نشان از برآورد و هراس ولیفقیه دربارهٔ تحریم حداکثری ندارد؟ آیا این نشانهیی نیست که اکثریت جامعهٔ ایران به ولیفقیه داده است تا دریابد که عبور از تمامیت نظام را جدی بگیرد و دوره و زمانهٔ هر گونه بازی و نمایش تحت عنوان انتخابات بهسر رسیده است؟
گزارشات میدانی و مستند تا ساعت ۱۱ صبح امروز، پاسخ واقعیِ دو پرسش فوق هستند.
ــ هشتک #سیرک_انتخابات به ترند اول ایکس (توئیتر) تبدیل شد.
ــ یک بیانیه از جانب فعالان دانشجویی ایران، بهترین معنا و هدف نمایش حکومتی در ۱۱ اسفند را در منظر مردم ایران گذاشته است: «این انتخابات، انتخاب بین طناب دار و گیوتین است.»
ــ خبری در حال انتشار است که دست خالی نظام ملایان، کارگزارنش را به تهدید زندان سیاسی زندان قزلحصار کشانده تا آنان را مجبور به شرکت در نمایش حکومتی کنند.
ــ از چهار گوشهٔ ایران گزارشات لحظهیی میرسد که گویی شهرها با هم متحد شدهاند تا بساط حکومتی را بههیچ بگیرند مشغول امور معمول زندگی خویش باشند. عبارت ثابت «بیشتر شعبههای اخذ رأی خالیست» مثل پرندهیی از بالای شهرهای ایران عبور میکند و اسامی شهرها را تا ساعت ۱۱ صبح گزارش میدهد:
نجفآباد، دورود، کرمانشاه، رود هن، سنندج، قزوین، تهران[دهها نقطه]، ایذه، پاکدشت، کاشان، اصفهان، مشهد، آمل، نیشابور، بجنورد، کرمانشاه، قم، کرمان.
این گزارشات و خبرها از «روز سخت نظام» در ساعات آغازین نمایش حکومتی، تصویر میدهند؛ ساعاتی که بهطور متعارف باید بیشترین مراجعات وجود داشته باشد، ولی گویا این هنوز ار نتایج سحر بزرگترین تحریم و نفی حاکمیت ولایت فقیه خبر میدهد.
روز سخت نظام (۳)
از یک هفته مانده به روز نمایش انتخابات حاکمیت ملایان، کنشگران ایرانی هزاران یادداشت کوتاه و بلند در وصف ماهیت این نمایش و مسؤلیت شهروندان انتشار دادهاند. بسیاری از این یادداشتها حاوی این پرسشاند که «آیا آن که در نمایش حکومتی شرکت میکند، جهل دارد و نمیداند دارد به کی و به چی رأی میدهد؟».
این پرسش و انتشار گستردهی آن در فضای مجازی به مسؤلیتشناسیِ ملی و انسانیِ مردم ایران اشاره دارد.
ماهیت این نمایش حکومتی بسابسا بیش از تمام نمونههای پیشین، نزد ایرانیان و غیر ایرانیان آشکار شده است. هیچ پردهی پوشانندهی واقعیت میان مردم و این حاکمیت باقی نمانده و هیچ رمز ناگشودهیی از اهداف این حکومت در امر انتخابات، از حافظهها و مشاهدات و تجربهها نهان نمانده است.
گواهیهای زیر که طی ۲۴ ساعت گذشته ــ و چند ساعت پیش ــ انتشار یافتهاند، گویای ماهیت و مفهوم «انتخابات» در دیکتاتوریها بهطور خاص و دیکتاتوری آخوندی بهطور اخص هستند.
ــ سایت «بریت بارت» در یک عبارت کوتاه اشاره به مفهوم واقعی «انتخابات» در «رژیم ایران» دارد: «نه آزاد است، نه عادلانه؛ زیرا شورای نگهبان» تضمین میکند که هیچ صدای مخالف مشروعی در برگههای رأی ظاهر نشود.»
ــ خبرگزاری رویترز، یک صدای نمایندهی میلیونها دانشجوی ایرانی را در وصف ماهیت این نمایش، بازتاب داده است: «مهران دانشجوی ۲۲ساله در اصفهان میگوید من بهدنبال تغییر رژیم هستم و تصمیم گرفتهام رأی ندهم؛ زیرا این تنها به تقویت قدرت رژیم ایران کمک می کند.»
ــ گاردین چاپ انگلستان: »دوری ایرانیان از اولین انتخابات پس از مرگ مهسا. اکثر ایرانیان این روند را بالماسکه دموکراسی میدانند.»
ــ بنا بر ضربالمثل «از کوزه همان برون تراود که در اوست»، فرمانده هوافضای سپاه پاسداران، هدف حاکمیت را از برگزاری نوبهیی نمایشاتی تحت عنوان بیمسمای انتخابات، اعتراف کرد؛ اعترافی که شرکتکنندگان را در قتل و سرکوب و جنایات این حاکمیت، شریک میکند : رأی دادن در انتخابات، پرکردن خشاب و مشت نیروهای مسلح است.»
همهی این توصیفات در افشای ماهیت نمایش انتخابات، ضمن گوشزد کردن مسؤلیت شرکتکنندگان، بروز فصل جدید گستردهتر شدن مرزبندی ایرانیان با حاکمیت ملایان را از فردای ۱۱ اسفند نمایان میکند. بیشک از فردا، فصل جدید دوقطبیِ جامعهی ایران و حکومت غاصب و اشغالگران ملایان رقم میخورد. از این دوقطبی باید استقبال نمود. بیتردید و بهطور استراتژیک، قطب جامعهی ایران پیروز آن خواهد بود.
روز سخت نظام (۴)
شهروندانی که خود مجری نفی و تحریم حاکمیت ملایان هستند، خبرنگاران توصیفی و تصویریِ اراده و عمل و کنش روشنگرانهی خویش شدهاند.
کافیست به اینستاگرام، تلگرام، ایکس و فیسبوک که میلیونها ایرانی به فعالیت دقیقه به دقیقه پیرامون نمایش انتخابات حاکمیت ملایان مشغولاند، مراجعه کرد تا سریال پیاپیِ گزارشات شهروندان را درباره کسادی حوزههای اخذ رأی و تحریم گستردهی نمایش حکومتی، مشاهده نمود.
گزیدهیی از گزارشهای تصویریِ جاری تا ساعت ۱۶ روز ۱۱ اسفند را مرور میکنیم:
ــ باغملک خوزستان: «حوزههای رأیگیری را ببینید، خلوت خلوت.»
ــ کلاردشت مازندان: «حوزههای رأیگیری در این شهرکاملاً خلوت است.»
ــ اصفهان، همراه با طعنه به تبلیغات دروغین رسانههای حکومتی: «حوزهٔ رأیگیری را با صف میلیونی جمعیت ببینید. آدم میترسد زیر دست و پا له شود!»
ــ مشهد: «حوزههای رأیگیری خلوت است. مردم با اتحاد برای تحریم انتخابات، نه بزرگی به جمهوری اسلامی گفتند.»
ــ کرمانشاه، تصویر خالی بودن حوزهها همراه با طعنه به تبلیغات حاکمیت: «این هم حماسهٔ حضور در انتخابات!»
ــ شیراز: «تعداد پرسنل از تعداد رأیدهندگان بیشتر است.»
ــ یک کاربر در حال تصویربرداری از حوزههای خلوت رأیگیری: «در کشوری که ما در آن حق اعتراض نداریم و وقتی هم اعتراض میکنیم، کور میشویم یا به حبس و اعدام محکوم میشویم، هیچ وقت به جمهوری اسلامی رای نمیدهیم.»
ــ دو گزارش مشترک از شهرهای فسا و شیروان: «مردم حتی برای نماز خواندن هم به مسجد نیامدهاند چه برسد به رأی دادن.»
روز سخت نظام (۵)
ادبیات مشترک هزاران کاربر ناظر و توصیفگر بازار نمایش انتخابات حکومتی، معرف نوع دیالوگ اکثریت مردم ایران با حاکمیت است؛ چندین عبارت با وجوه یکسان، توصیفگر هزاران حوزة رأیگیری در ایران هستند:
«خبری نیست»، «خلوت خلوت است»، «کسی در حوزه نیست»، «شعبه کساد است»، «هنوز کسی مراجعه نکرده»، «اینجا سوت و کور است»، «خودشان در حوزه بیشتر از مردماند».
در یادداشت شمارهٔ ۴، از گزارش یک کاربر نقل شد که «مردم ایران متحد شدهاند تا نه بزرگ به جمهوری اسلامی بگویند». «نه بزرگ» از اراده و تصمیم، به عمل و اجرا انجامیده است. زنجیرهی تحریم و «نه»، از شمال تا جنوب و از شرق تا غرب ایران را بههم وصل نموده است. ضمیر شهرها به هم ندا سرمیدهند، با هم متحد میشوند تا خواسته و «نه» مشترک را با ادبیاتی مشترک، به ثبت ملی و سراسری برسانند تا این ثبت ملی را، آغاز مرحلهٔ جدید تکامل مبارزه برای نفی کامل حاکمیت آخوندی کنند.
کلیهی گزارشهای سیار و زنده از پیوند شهرهای ایران در رقم زدن افتخار «نه بزرگ» به سیرک و نمایش نظام ملایان خبر میدهند. یک پیوند ملی و سراسری، نام استانهای ایران و شهرهای آنها را متحد و همبسته در عبور از تمامیت نظام تمامخوار ولایت فقیهی نشان میدهد. شهرهای هر استان، سه ردیف سبز و سفید و سرخ ایرانزمین را در «نه بزرگ ملی» به اشغالگران ایران ترسیم میکنند:
مشهد، بجنورد، خراسان رضوی، قوچان، سبزوار، شیراز، اصفهان، اراک، اهواز، مسجد سلیمان، تهران، ورامین، کرج، تبریز، رشت، آمل، رودسر، بندرعباس، خرمآباد، ملایر، یزد، کیش، سنندج، همدان، درگز، تویسرکان، جوانرود، تربت جام، کنارک، هادیشهر.
روز ۱۱ اسفند ۱۴۰۲، نه روز انتخابات حکومتی، که روز فرصت ایرانیان برای بهظهور رساندن خواستههای قیامهای پیاپی سالیان گذشته است. روز حضور زندانیان سیاسی و شقایقهای سرخفام آزادی و مادران دادخواه برای کوبش مشت درشت ایرانزمین بر جرثومة فاسد اشغالگر شد.
روز ۱۱ اسفند ۱۴۰۲ عبور اکثریت قاطع ایرانزمین از هرچه رأی و رأیکشی و رفراندوم و اصلاحات در چهارچوب حاکمیت ملایان شد. روز تعیین مبارزة قاطع در مسیر بازگشتناپذیر سرنگونیِ تمامیت نظام ولایت فقیه شد. روزی سخت برای نظام مستقر و روز گشایش افقی تازه در راستای تعیین تکلیف نهایی اشغالگران ولایتمدار.
پایان