728 x 90

دوقطبی اصلی در جامعهٔ ایران

دو قطبی مردم و حکومت دیکتاتور
دو قطبی مردم و حکومت دیکتاتور

در آستانهٔ شامورتی‌بازی انتخابات، خامنه‌ای بر سر یک دوراهی قرار دارد. این دوراهی در واقع دو تنگنا در دو سر یک طیف محسوب می‌شوند. او از یک‌سو می‌خواهد با اقداماتی کنترل‌شده، سیاست انقباض را پیش ببرد و سوگلی خود، ابراهیم رئیسی را بر مسند ریاست مهمترین کرسی حکومتش بنشاند، از دیگر سو با بحران تحریم انتخابات از سوی مردم ایران مواجه است. به‌عبارت دیگر از یک‌طرف نمی‌خواهد به‌قول خودش انتخابات دوقطبی شده و هیجان ناشی از آن آتش قیام را شعله‌ور نماید، از طرف دیگر برای به‌پای صندوق کشاندن مردم، نیازمند بازارگرمی انتخابات است. بین این دو تنگنا، او ترجیح می‌دهد انتخابات را فقط با مشارکت عوامل وابسته به خود برگزار نماید.

خطر دوقطبی شدن

خامنه‌ای از فوران گدازه‌های قیام در کمین‌گاه انتخابات می‌ترسد. پاسدار محمد کاظم انبارلویی از این هراس با عنوان «خطر ظهور دوقطبی‌های کاذب»! رونمایی کرده است.

«دوقطبی کاذب؛ وحدت، انسجام و امنیت ملی را نشانه می‌گیرد و شکافی پدید می‌آورد که سرویس‌های امنیتی آمریکا، انگلیس و رژیم صهیونیستی در آن تخم تخاصم ملی می‌کارند و سوخت اصلی براندازی نرم را از آنجا تأمین می‌کنند» (رسالت. ۳۰ اردیبهشت۱۴۰۰).

خرج کردن باسمه‌ای و بی‌محتوای کلماتی مانند «سرویس‌های امنیتی آمریکا و انگلیس و رژیم صهیونیستی» برای ایز گم کردن صورت مسألهٔ اصلی است. همه می‌دانند هیچ نیروی خارجی به‌دنبال براندازی آخوندها نیست. سلسله‌جنبان براندازی و نیروی دیرپای برانداز در سپهر سیاسی ایران، مجاهدین و مقاومت ایران و کانون‌های شورشی هستند. منظور از این «شکاف» پدید آمدن فرصتی است که از دل آن قیام جوانه خواهد زد و مهار از دست سرکوبگران خارج خواهد شد.

«دوقطبی کاذب باعث دلزدگی و خستگی مردم برای حضور در عرصه‌های سیاسی می‌شود و شکنندگی جامعه را تا حدی بالا می‌برد که افراطی‌گری و پرخاشگری و رادیکالیسم ارزش می‌شوند!

دوقطبی‌سازی کاذب، عقلانیت سیاسی را تعطیل و به‌جای آن هیجان‌زدگی سیاسی و تحریک عواطف و احساسات کور را جانشین می‌کند» (همان منبع).

 

دوقطبی اصلی

آنچه این پاسدار قلم به‌دست آن را «افراطی‌گری، پرخاشگری، رادیکالیسم، هیجان‌زدگی سیاسی و تحریک عواطف و احساسات کور»! می‌نامد، هر یک نامهای مستعاری برای قیام و خیزش توده‌ها در بستر وضعیت انفجاری جامعهٔ ایران هستند. جنگ قدرت و شقه و شکاف بین باندهای حاکمیت تولید اصطکاک و جرقه می‌کند. این جرقه می‌تواند در انبار باروت بیفتد و اتفاق بیفتد آنچه که نباید بیفتد.

در حقیقت یک دوقطبی اصلی در جامعهٔ ایران وجود دارد. یک سر این قطب مردم عاصی از وضعیت و نیروهای برانداز با پیشتازی مجاهدین و کانون‌های شورشی هستند، سر دیگرش استبداد دینی با تمام گروهبندیها و باندهای غالب و مغلوب آن.

تمام هراس خامنه‌ای از فعال شدن این دوقطبی است. در قیام ۸۸ فعال شدن آن به‌سرعت گسل‌های اجتماعی را به حرکت درآورد و صورت مسأله را از تقلب در انتخابات به چالش مردم با تمامیت دیکتاتوری ارتقا داد.

از دیروز تا امروز، از امروز تا هر روز دیگر این خطر در بیخ گوش استبداد دینی خود را به رخ می‌کشد. تمام فعل و انفعالات و باید و نبایدهایش متأثر از آن است؛ در بزنگاه انتخابات بیشتر از همیشه، حساس‌تر از هر گاه.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/6cbf5099-f2ae-458f-81a1-d5f6b8ce1573"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات