آموزش با چاشنی سرکوب! این روایتی از وضعیت آموزش و پرورش ایران آخوندزده است.
تا پیش از این رسم دیکتاتورها، سرکوب دانشجویان بود و آتش سلاحشان به ندرت به سوی دانشآموزان میچرخید. در این مورد البته شاه خائن با کشتار دانشآموزان در ۱۳ آبان ۵۷، نشان داد که «دیکتاتور» برای دفاع از حاکمیتش هیچ مرزی در جنایت را بهرسمیت نمیشناسد اما آن مورد حقیقتاً یک کار شاهانه بود و در کمتر جایی در جهان میتوان نمونهاش را یافت.
اما خمینی و آخوندهای رذلش که آمدند همه آن چیزهایی که روز و روزگاری «استثنا» شمرده میشدند، به یک «رسم» ضدمردمی تبدیل شدند. یکی از آن استثناءها، سرکوب سیستماتیک دانشآموزان است! کاری که اکنون سالهاست آخوندهای حاکم بر میهنمان میکنند و به هیچ دیارالبشری هم پاسخگو نیستند تا روزی که مردم آن را به محکمه خلق بکشانند.
اما اکنون فراتر از حتمیت جزایی که آخوندها متحمل خواهند شد، نگاهی ضروری به وضعیت درسی دانشآموزانی است که ناگزیر هستند زیر سرکوب و شکنجههای خیابانی و نگرانیهای مستمر ناشی از جهل و سرکوب درس بخوانند! سرکوبی که مأموران حکومتی در مدارس اعمال میکنند، سرکوبی که طلبهها و بسیجیها در مدارس حکمفرما کردهاند. و دانشآموزان در هیچ ساعتی در روز امکان آموزش در آرامش خاطر را ندارند و همین امر باعث افت کیفیت آموزش و سقوط سطح علمی دانشآموزان ایران شده است.
در همین زمینه روزنامه حکومتی دنیای اقتصاد پرده از بحرانی عمیق در آموزش و پرورش آخوندزده برداشت و نوشت: آمارهای منتشر شده نشان میدهند میانگین کشوری معدل دانشآموزان در رشتههای مختلف بهشدت افت کرده است؛
میانگین نمرات امتحان نهایی خرداد ۱۴۰۲ نشان میدهد:
میانگین معدل رشته تجربی ۱۱ و ۲۳ صدم است.
میانگین معدل رشته ریاضی ۱۰ و ۷۹ صدم است
میانگین معدل رشته انسانی ۸ و ۷۵ صدم
و میانگین رشته معارف ۱۰ و ۵۶ صدم است
و ایران در مقایسه با ۵۷کشور دیگر جزو یکی از کشورهای با نمره زیر متوسط محسوب میشود.
و بهعنوان نمونه، معدل مشابه در کشورهای چین، مکزیک، ترکیه و روسیه ۶ برابر ایران است.
به گزارش این تحقیق آماری بینالمللی، دانشآموزان ایران تحت دیکتاتوری سرکوبگر آخوندها حتی در خواندن متن ساده هم در پایینترین رتبهها قرار دارند.
در حالیکه کمبضاعتترین آموزش و پرورش در منطقه و شاید جهان باز هم آموزش و پرورش ایران است که سرانه هزینه یک دانشآموزش ۳۶بار کمتر از دانشآموز سوئیسی است.
این وضعیت فاجعهبار البته تماماً و اساساً ناشی از حاکمیت یک دیکتاتوری فاسد و مرتجع بر میهنماست، حاکمیت وحشی و درندهای که حتی برای یک لحظه به دانشآموزان بهویژه دختران دانشآموز فرصت آموزش راحت و در فضایی آسوده نمیدهد. وضعیتی که پایان نخواهد یافت مگر روزی که آخوندهای حاکم، از ایران جارو شوند.