سایت تلگراف روز جمعه ۸ دی در مطلبی از جان بولتون نوشت: اکنون غرب ممکن است چارهای جز حمله به ایران نداشته باشد.
تهران تنها در صورتی میپذیرد که اشتباه محاسباتی دارد که برای اقدامات تجاوزکارانه اخیر خود با هزینههای قابل توجهی روبهرو شود.
حملات حوثیها به کشتیهای تجاری و کشتیهای نیروی دریایی ایالات متحده در دریای سرخ، اقتصاد جهانی را تهدید میکند و مسیر تجاری مهم کانال سوئز را به خطر میاندازد. اگر ۱۴حمله از اینگونه در یک ماه گذشته و مستقیماً علیه اسراییل کافی نبود، ایران هماکنون به این معرکه پیوسته است. پنتاگون در ۲۳دسامبر اعلام کرد که یک پهپاد پرتاب شده توسط ایران به یک کشتی تجاری وابسته به اسراییل در اقیانوس هند اصابت کرده است.
حتی با وجود بیش از ۱۰۰حمله به نفرات آمریکایی در عراق و سوریه توسط شبهنظامیان شیعه وابسته به ایران، که کاخسفید در تعیین مسئولیت آن طفره رفته است، این اولین بار از ۷ اکتبر است که واشنگتن مستقیماً ایران را مقصر میداند.
با این حال، درست پس از کریسمس، ایران مرتکب «خبط کلاسیک واشنگتن» شد، یعنی زمانی که سپاه پاسداران بنا بر گزارشها، حمله وحشیانه حماس را «یکی از اقدامات انتقامجویانه برای ترور ژنرال [قاسم] سلیمانی توسط آمریکا و صهیونیستها توصیف کرد» بهطور تصادفی حقیقت را گفت. حماس بلافاصله این ارتباط را تکذیب کرد، چیزی باورکردنیتر از تلاشهای بعدی سپاه پاسداران برای عقبنشینی از اعلامیه افشاگرانه «انتقام» آن وجود نداشت.
ملات شبهنظامیان شیعه و حوثی تنها با واکنشهای ضعیف و ناکارآمد غرب مواجه شده است. نه حماس، نه حوثیها و نه شبهنظامیان عراقی هنوز آمریکا یا اسراییل را وادار نکردهاند که مستقیماً علیه ایران تلافیجویی کنند.
تنها در صورتی که اسرائیل، آمریکا، انگلیس و سایرین نشان دهند که اراده و توانایی تحمیل هزینههای هنگفت بر ایران را بهعنوان مجازات تجاوزات این کشور دارند، آیتاللهها را متقاعد میکنند که ادامه کار برای آنها درد غیرقابل تحملی به همراه خواهد داشت.
سالها روشن بوده است که سرنگونی آخوندها، جایگزینی آنها با شکل دیگری از حکومت که از حمایت شهروندان ایران برخوردار باشد، در کاهش ناامنی در سراسر خاورمیانه نقش اساسی دارد. تأمین مالی از سوی اعراب برای اقدامات تروریستی علیه اسراییل امروزه به سختی یافت میشود، بهخصوص که روابط دیپلماتیک کامل و باز با اورشلیم همچنان در حال گسترش است.