سایت السؤال الآن لبنان با انتشار مقالهای از حسین عابدینی؛ معاون مدیر دفتر نمایندگی شورای ملی مقاومت ایران در انگلستان به بررسی شرایط اجتماعی و علل قیامها در ایران پرداخته و نتیجه میگیرد که آنچه در ایران تحت حاکمیت آخوندی اتفاق افتاده «تنها آغازی است برای برملا کردن تمامیت رژیم».
در قسمتی از مقاله آمده است: «بارزترین وجه تمایز رژیم ایران عوامفریبی و سفسطه گری است که دروغ و نعل وارونه زدن را مبنای کارش قرار داده است و قابل توجه اینکه رژیم ایران اگر چه دیکتاتوری است اما به هیچ رژیم دیکتاتوری دیگر در این دوره شباهت ندارد زیرا خود ساخته است. دیکتاتوری آن بر مبنای دینی است که رژیمی مقدس جلوه میکند، حتی اگر به آن تعرض شده یا مخالفتی با آن صورت گیرد بهمثابه تعرض به مقدسات قلمداد میشود».
مقاله در ادامه با اشاره به سابقه موضعگیریهای اپوزیسیون دموکراتیک ایران در مقابله با رژیم ولایت فقیه مینویسد «متقاعد کردن مردم ایران به تصویری که رژیم برای تضمین بقا و تداوم خود عرضه کرد و برای تجسم و تبدیل آن به یک عمل انجام شده تلاش زیادی کرد آسان نبود. البته این صعوبت نه فقط بهخاطر عصر جهانی شدن اینترنت و انقلاب در اطلاعات، بلکه قدمتی بیش از آن دارد و به ابتدای تأسیس نظام و موضع قاطع سیاسی-اصولی اپوزیسیون ایران نسبت به تز ولایت بازمی گردد. بهویژه که اولین موضع اپوزیسیون در این زمینه، رد حجاب اجباری و شرکت در تظاهرات زنان ایرانی در تهران علیه حجاب اجباری بود.
این موضع متمایز اپوزیسیون ایران در زمانی رخ داد که حتی اکثر سازمانهای چپ ایران فریب این رژیم را خورده و در پی نزدیک شدن به آن بودند و آن را دشمن امپریالیسم و استعمار میدانستند. ناگفته نماند که همین موضعگیری برای اپوزیسیون ایران هزینههای زیادی در بر داشته است. بهطور مثال در قتلعام زندانیان سیاسی توسط رژیم بر اساس فتوای خمینی در سال۱۳۶۷ نزدیک به ۹۰درصد اعدام شدگان عضو سازمان مجاهدین بودند. بنابراین بهای خونینی که سازمان مجاهدین برای این موضع و سایر مواضع اصولیاش پرداخت به واقع خونین بوده است».
نویسنده مقاله در ادامه با مروری کوتاه بر حوادث ایران پس از شهادت مهسا امینی توسط پاسداران اضافه میکند: «این موضع متمایز اپوزیسیون ایران پس از حادثه کشته شدن مهسا امینی زن جوان کرد که بهدلیل بدحجابی توسط گشتهای سرکوبگر ارشاد سرکوبگر رژیم جان باخت، بار دیگر بهعنوان یک اتفاق به صحنه ایران بازگشته و منجر به طولانیترین قیام در سراسر ایران شد. آری نکته برجسته در این قیام این است که خصلت فکری-اجتماعی-سیاسی پیدا کرده است. البته قیامهای ۷دی ۱۳۹۶ و ۲۴آبان ۱۳۹۸ دیگر فقط خصلت سیاسی ندارند بلکه ابعاد اقتصادی و اجتماعی آنها نیز حائز توجه است.
جالب اینجاست که سران نظام که میخواستند این اعتراضات جنبه سیاسی نداشته و بعد اقتصادی و معیشتی آن برجسته باشد، با قیام ۲۵شهریور ۲۰۲۲ با یک تحول کیفی مواجه شدند که همواره بهدنبال جلوگیری از آن بودهاند. این تحول همان برخورد و مواجهه با جنبه فکری و اجتماعی ساختار ایدئولوژیک رژیم است، اما این اتفاق افتاد و مهمتر اینکه این، تنها آغازی است برای برملا کردن تمامیت رژیم».