اصلیترین منابع مالی فاشیسم مذهبی حاکم بر ایران فروش سرمایهها، داراییها، منابع و محصولات ایرانی به هرقیمت به بازارهای محدودی است که آنها را به نازلترین قیمت میخرند. وقتی ثروت و اندوخته یک ملتی در اختیار یک سارق تبهکار باشد دیگر چه حساب و کتابی میتوان ارائه داد؟ با اینحال از آمارهای شسته و رفته مراکز حکومتی میتوان اندکی از بسیار سرقت سیستماتیک و غارت حکومتی را تصویر کرد.
چندین دهه است که محصولات و تولیدات ساخته شده در ایران به قیمتهای نازل به حامیان مفت خر نظام ولایت فقیه فروخته میشود. رسانههای داخلی نیز بعضی از این داد و ستدها را گزارش میدهند: «قیمت هر تن کالای صادراتی ساخت ایران نشان میدهد صدور کالاهای با ارزش افزوده به حدی کاهش یافته که گویا کالاهای ایرانی در جهان به حراج گذاشته شده است. این موضوع در جدیدترین دادههای گمرکی نیز منعکس شده است» (دنیای اقتصاد۲۲مهر۱۴۰۲).
در همین گزارش با بررسی روند ارزش صادرات غیرنفتی در یک بازه ۲۰ ساله مشخص شده است در بهترین سال صادرات، محصولاتی با مارک «ساخت ایران» که در ۱۳۸۷ به ارزش ۵۵۱ دلار در هر تن کالا بود، حالا در۱۴۰۲ به ارزش ۳۵۶ دلار در هر تن کالا رسیده است! افتی در حدود ۵۰ درصد به قیمت ثابت و ۳۰ در صد به قیمت جاری. در نتیجه قدرت برند «ساخت ایران» در بازارهای جهانی کاهش چشمگیری داشته است. به بیان دیگر با قیمت ارزانتری فروخته شده است. فقط کافی است بدانیم۲۰ سال پیش با ۱۵میلیون تن کالای غیرنفتی، حدود ۶ میلیارد دلار درآمد حاصل شده است. یعنی هر تن کالا حدود ۳۸۶ دلار فروخته شده است که ۳۰ دلار بیشتر از قیمت آن در ۱۴۰۲ است! فاجعهبار آن که اگر ارزش دلار ۲۰ سال پیش وارد محاسبه شود، کالاهای ایرانی ۴۰ درصد ارزان تر از ۲۰ سال پیش فروخته شده است. در تعریف اصطلاح قدیمی «ثمن بخس» کم بها شدن کالا آمده است که رژیم آخوندی آن را به کار گرفته است.
پرسودترین کالاها برای صادرات
اقتصاد ایران نفتی و رانتی است و از این بستر سودهای نجومی و غیرقابل تصوری به باندها و مافیای حکومتی اعم از خامنهای و آخوندهای دینفروش و پاسداران میرسد. پرسودترین کالاهای صادراتی هم نفت و گاز و محصولات نیمه خام پتروشیمی است که رانت ها و یارانههای کلان برای استحصال آنها توزیع میگردد: «بهطور کلی پرسودترین کالا برای صادرات در ایران مربوط به فرآوردههای نفتی، صنایع معدنی و محصولات پتروشیمی، محصولات کشاورزی و مواد اولیه میباشد» (باسکول۲۰اردیبهشت۱۳۹۹).
صادرات یارانه به جای صادرات غیرنفتی
همین مختصات اقتصادی در دو نظام شاه و شیخ تداوم داشته و ریشههای اقتصاد ملی ایران را خشکانده است. در یکی از اعترافات کارگزاران حکومتی در سالهای پیش آمده بود که در حقیقت به جای کالاهای غیرنفتی، در عمل سوبسید و انرژی ارزان صادر میشود: «رئیس اتاق بازرگانی ایران و چین گفت: ما در عمل سوبسید و انرژی ارزان به جای کالاهای غیرنفتی صادر میکنیم. بخش عمدهای از صادرات غیرنفتی مواد خام، پتروشیمی (تا ۸۰% یارانه برای تولید آن)، فولاد، شن و ماسه و سیمان است که انرژیهای ارزان و یارانهای برای تولید آنها صرف شده که در واقع میتوان گفت دولت به جای کالاهای غیرنفتی بهطور غیرمستقیم یارانههای ملی را از جیب مردم صادر میکند» (رادیو اقتصاد۷اردیبهشت۱۳۹۸).
این در حالی است که ۹۰ درصد از درآمدهای ارزی حاصل از صادرات در اختیار دولتهای مستقر است و بخش توافق شدهای از آن در اختیار متولیان صنایع پتروشیمی، فولاد، معادن بزرگ و فلزات اساسی، یعنی همان پاسداران و آقازادههای مربوطه است.
حراج سالانه هزاران کادر پزشکی!
فاجعه فقط حراج سرمایههای ملی ایران را شامل نمیشود، خروج هزاران نیروی جوان تحصیل کرده، کارشناسان زبده و استادان از همه آنها غمانگیزتر و جبران ناپذیرتر است. اینان از جور و ستم و سرکوب خامنهای و باند آخوند رئیسی و دیگر اجزای هیأت حاکمه (اصولگرا و اصلاح طلب) راهی دیار غربت شدهاند تا نشان دهند چگونه فاشیسم مذهبی هستی و دارایی مادی و انسانی یک کشور و ملتی را به باد فنا میدهند.
نماینده سابق مجلس گفت: «سالی «۱۰ هزار نفر» از مجموعه کادر پزشکی ایران (پزشک، پرستار، ماما) و «بهترین نیروهای پیراپزشکی» از کشور مهاجرت میکنند. سخنگوی سازمان نظام پزشکی ایران هم اذعان کرد که «مهاجرت جامعه پزشکی» نسبت به سالهای قبل از کرونا «افزایش دو برابری» داشته و ایران اکنون به ۵ قاره جهان پزشک «صادر» میکند» (خبرآنلاین۲۲مهر۱۴۰۲).
آری؛ انهدام ساخت و ساختار موجودیتی به نام ایران با همه اجزا و اعضای آن محصول نظام ارتجاعی و سرکوبگری است که راهی جز برانداختن آن باقی نمانده است.