پاسدار سعید قاسمی سرچماقدار خامنهای و از سرکردگان سپاه پاسداران
فرمان خمینی ملعون برای اعزام پاسداران به لبنان برای جنگافروزی
شبکه افق رژیم - ۶مهر ۱۴۰۲
پاسدار سعید قاسمی سرچماقدار خامنهای و از سرکردگان سپاه پاسداران:
حسین همدانی رحمهالله علیه نامهیی را به دستم رساند یعنی خواست که ما از تو خط شلمچه اومدیم اینها گفت آمادهباش جمعوجور کن اینها میخواهیم بریم لبنان، گفتم حاجی شوخی میکنی، لبنان کجاست شلمچه گفت همین که بهت میگویم اینها، احمد رفت اونجا و گفته که جمع کنید و بیایید، ما سر از پا نمیشناختیم که یعنی اصلاً تو مخیلهمان نمیگنجید که ما انتخاب شدیم برای این مأموریت بزرگ و خب در پادگان امام حسین یک دیداری شد. احمد اونجا برای بچههایش دومرتبه رجز خواند لکن این سری برای نبرد سرنوشتساز داریم میرویم و هر که دارد هوس کرببلا بسمالله. هر کی میخواهد بیاید دو مرتبه وصیت بنویسد چون ممکنه است که از اینجا دیگر بهراحتی برنگردیم. اتمامحجت کرد با بچههاش تو پادگان امام حسین و فیلمبرداری مثل علی موحد مثل اسکویی مثل حاجیپور مثل خیلیهای دیگه که اسم میبریم، نمیبریم همه بچههایی که زندهاند و یا بچههایی که بهشهادت رسیدند و اینها عازم این سرزمین شدیم.
مجری: اون مأموریت مهمی که گفتید چی بود چرا رفتند اونجا؟
سعید قاسمی: طبیعتاً نظام تصمیم گرفته بود که این اتفاق بیفتد میگویند که وقتی آقای محسن رضایی به احمد میگوید که شما برای این مأموریت انتخاب شدید قبول نمیکند. میگوید که من باید یا از حضرت امام و از حضرت آقا بشنوم، این قصه را که این مأموریت مأموریت خاصی برای ما هست و این اتفاق میافتد حضرت آقا میگویند که وقتی که من به اونها مأموریت را ابلاغ کردم که قرنها ممکن است بگذرد که یک چنین پدیدهیی یک چنین مأموریتی نصیب شما بشود. آقای احمد متوسلیان و فلان که او سر از پا نمیشناخت وقتی من داشتم این مطالب را به ایشان میگفتم و بعد از خداحافظی دیدم این در حال پرواز است فرمایش حضرت آقاست در خصوص آخرین دیدار با احمد و اونجا این تصمیم گرفته شد در کل نظام و من این را هم قبول ندارم که امام مریض بودند و اصلاً خبردار نشدن که لشگر بیست و هفت که اونموقع تیپ بیست و هفت بودیم و تیپ ذوالفقار از ارتش اینها عازم شدند برای نبرد با اسراییل و امام تو جریان نیست.
(تلویزیون افق رژیم ۶مهر ۱۴۰۲)