من راننده کامیون بین شهری هستم، با تحصیلات دانشگاهی، مثل اکثر دوستهایی که به کار رانندگی مشغول اند، اعتصاب کردیم. من راننده یک بنز ۱۳۳۸ هستم، مدلش ۳۸است ۱۹۵۷ میلادی هست. بالای ۵۰سال داره کار میکنه. خیلی از ماها خیلی از ماها رانندههای ماشینهای مدل پایین هستیم و داریم زجر میکشیم. اخیراً به ما یک نامه دادند که بعد از عید کارت هوشمند ماشین و کارت سوختش را میسوزانیم و شما مجبورید، باید بیایید و از ما دعوت کردند که بریم ماشین صفر بگیریم. ماشین صفرشون چی هست، بالای ۴۰۰الی ۵۰۰میلیون تومان است. ماشینی که در خارج اصلاً قیمتشون خیلی کمتر است. عوارض های کمرگی خیلی سخت و سنگینی روشون بستن. بهنحوی که زور ما به خریدشون نمیرسه. منت گذاشتن که به ما وام میدن. سیصد و بیست میلیون تومان به ما وام می دن. ۹درصد پنج ساله. میکنه به عبارتی ماهی هفت الی هشت میلیون تومان. که شما بخواهید یک ماشین استاندارد بخرید که بتوانید با آن ۵سال کار کنی و اقساط خودش رو بریزی به حساب. حالا با این وضعیت ما داریم زندگی میکنیم به خرج یومیه خودمون نمیرسیم.
لوازم یدکی افتضاح وارد بازار کردن که شما امروز تعمیر موتور میکنی فرداش ماشین ات دوباره مشکل پیدا میکنه. بنده دم عیدی ۱۵میلیون تومان نزول گرفتم؛ ماشین ام را تعمیر کردم. ۱۵میلیون تومان. با کدام درآمد. با درآمد سیصد و پنجاه، چهارصد هزار تومان. که همهاش هزینه ماشین میشود. یک روغن عوض کردن صد و پنجاه، دویست هزار تومان. روغن معمولی بخواهی عوض کنی، صد و پنجاه تومان میشود. گازوییل سرسام آور، شرایط بد. دستاندرکاران این سیستم حمل و نقل، ماشینهای افتضاح چینی دارند وارد بازار میکنند، با قیمتهای سرسامآور. مفت میگیرند و میآورند و میریزند تو مردم، مردم هم ناچارند بگیرند. قدرت انتخاب ندارند. چرا ولوو را نمیآورند با قیمت مناسب. مثل همان پرایدی که شما دارید خارجمیفروشید، به مجانی و به مفت، داریدمیفروشید. چرا به ما نمیدهید. چرا اجازه نمیدهید سیستم حمل و نقل نوسازی بشود. چرا این ناوگان را نوسازی نمیکنید. خوب ما داریم اینجوری زندگی میکنیم. لاستیک نهصد هزار تومان گران شده. قطعات چینی بدرد نخوری که وارد بازار شده دو برابر، سه برابر، چهار برابر شده. نمیرسیم. تصادفهای جادهای وحشتناک. قطعات غیراستاندارد. اجناس و لوازم یدکی استاندارد بهما نمیدن. تازه علیهالسلام باشی و فلان باشی.
وارد بازارکار بشی، با کدام کارخانه. مگر همین کارخانههایی که روزانه یومیه مثل چند تا کامیون بارگیری میکردن مگر همه را گذاشتید، مگر همه نابود نشدند. مگر همه بسته نشدند. با وجود تحریمها کدام کشتی میآید، بندر کنارهگیری کنه، بارگیری بشه که ماشینها بروند بارگیری بکنند. با ماهی دو تومان سه تومان، اقساطی که من لاستیک خریدم سه و دویست برای ماشین فکسنی مدل پایین. هنوز پنج شش ماه نگذشته لاستیک خراب شده. گارانتی شاملش نمیشه. قانونی وجود ندارد. هر جا میری فلان شده، بیسار شده، شامل گارانتی نمیشه. آقا برو شکایت کن. من باید بروم یک ماه شکایت کنم. الآن رفتیم لاستیک بگیریم لاستیک نهصد تومان... اصلاً وجود نداره. لاستیکهای ایرانی را خیلی قشنگ دارند میدهند آنور آب.
اگر یک باری به ما میدن. میگن سریع. چون یک هفته، ده روز باید بخوابی تا یک بار بگیری. اون بار هم سریع ازت میخوان. میخوان آقا که بار را مستقیم برسانی. اگر تره بارکش باشی ساعت ده شب یازده شب یک بار زدی خسته و کوفته که همه میخواهند استراحت کنن، شما تازه باید حرکت کنی. خسته و کوفته باید بیفتی تو جاده. با کدام انرژی می خواهی این کار را انجام بدی. نمیدونم سختی کار آیا شامل حال ما نمیشه. نمیدونم این درد و دل را من باید بهکی بگم. با کی حرف بزنیم. کدام کانال هست که صدای ما را پخش کنه. کدام کانال داخلی هست که صدای ما را پخش کند. کی هست که بیاید درد دل ما را بشنود.