اجلاس میاندورهیی شورای ملی مقاومت ایران
اجلاس میاندورهیی شورای ملی مقاومت در روزهای۶ و۷ دی۱۴۰۰ با حضور خانم مریم رجوی رئیسجمهور برگزیده شورا برای دوران انتقال حاکمیت به مردم ایران در پاریس برگزار شد.
بهدلیل همهگیری کرونا و لغو پروازها و محدودیتهای پیشگیرانه برای مقابله با شیوع شتابان سویه امیکرون، اعضای شورا در کشورهای مختلف و اشرف۳ در آلبانی بهصورت آنلاین در این اجلاس شرکت داشتند.
در نخستین روز اجلاس، جمعی از یاران و همپیمانان شورا نیز بهعنوان ناظر حضور داشتند و شماری از آنها سخنانی ایراد کردند.
در آغاز اجلاس میاندورهیی، پس از اجرای جمعی سرود «ای ایران»، رئیسجمهور برگزیده مقاومت سخنرانی کرد و با تجلیل از همهٔ شجاعتها و از خود گذشتگیهای قیامکنندگان در سراسر ایران گفت این اجلاس را به نام قیام اصفهان و خیزش سراسری معلمان اعلام میکنیم. او یاد اعضای جانباخته شورا را گرامیداشت و خاطرنشان کرد: آنها اگر چه در میان ما نیستند، اما یادشان و ارزشهایشان جاودان است. یاد مجاهد کبیر عباس مدرسی گرامی باد که بیش از ۶۰سال در مبارزه پیگیر علیه دو نظام دیکتاتوری، به راستی اسطورهای از مقاومت و پایداری بود.
خانم رجوی در ادامهٔ سخنانش گفت: خامنهای رئیسی جلاد ۶۷ را روی کار آورد و سرکوب و دستگیری و اعدام و فشار بر زندانیان سیاسی را شدت داد. اما در یک سال اخیر، بهرغم ضربات و آثار سنگین فاجعهٔ کرونا بر روی مردم ایران، هر چهار ماه یک قیام بزرگ واقع شده که حاکی از جنبشی پرتوان است که در بطن خود یک نیروی شورشی عظیم و سازمانپذیر را حمل میکند و چشمهٔ لایزال کانونهای شورشی است. از اینرو دستگیریهای گسترده و اعلام نشده، اعترافهای اجباری زیر شکنجه و کارزار شیطانسازی از مجاهدین و شورا بهعنوان تنها جایگزین دمکراتیک و مستقل، اثر ندارد.
خانم رجوی درباره کارزار دادخواهی گفت: بهگواهی کتاب جنایت علیه بشریت، قتلعام زندانیان سیاسی دستکم در ۱۱۰شهر در ایران انجام شده و در همین کتاب اسامی ۳۵ هیأت مرگ که مسئولان کشتار در استانهای مختلف بودهاند، افشا و ثبت شده است. جنبش دادخواهی اما، تا برملا شدن ماجرای تمام کشتارها در سراسر ایران و افشای تمام مسئولان و آمران و عاملان این نسلکشی و جنایت بزرگ و سپردن آنها به دست عدالت در میهنمان در دادگاههای مردم ایران، ادامه پیدا میکند. در دادگاه سوئد در جریان محاکمه یک دژخیم همه دیدند که به صراحت گفت، اگر به مجاهدین، منافق یا فرقه نگوید، رژیم حتی او را هم دستگیر و مجازات میکند. این معنی «سرخترین نام» در فاشیسم دینی است. از اینجا بهوضوح بر میآید که کلمات سکت و منافق و فرقه از طرف هر فرد یا جریانی که در مورد مجاهدین به کار برده شود، نشاندهندهٔ نقطهٔ اتصال و اشتراک آن با رژیم است. در این دادگاه، دیدیم که رژیم و مزدورانش تلاش حداکثری خود را برای هویتزدایی از مجاهدین بکار بردند. تلاش حداکثری برای سرپوش گذاشتن بر آرمان و سازمان و مخصوصاً نام مسعود که سربداران مجاهد و سر موضع، با آن پرواز کردند.
رئیسجمهور برگزیده شورا در بخش دیگری از سخنانش یادآور شد: شمار قربانیان کرونا به نیم میلیون نفر نزدیک شده و اکنون دانشآموزان و کودکان هم به مبتلایان افزوده شدهاند. مقصر و مسئول نخست این همه قربانی، شخص خامنهای است که زندگی مردم ایران را قربانی حفظ یک حاکمیت پوسیدهٔ ضدتاریخی کرده است. همچنانکه مسئول شورا در فروردین سال۹۹ گفت، خامنهای و روحانی برای حفظ رژیم از خطر قیام و سرنگونی در شرایط تحریم، مانند جنگ ضدمیهنی و مانند قتلعام زندانیان سیاسی، استراتژی کلان تلفات انسانی و فرستادن مردم به میدانهای مین کرونا را در پیش گرفتهاند.
خانم رجوی دربارهٔ مذاکرات جاری اتمی در وین گفت: در این ایام صورت مسأله سیاسی رژیم در پهنهٔ بینالمللی، برنامهٔ اتمی و سرنوشت برجام است. روند تحولات بیش از پیش نشان میدهد که چارچوب کلی سیاست رژیم ادامهٔ وقتکشی است تا بهتوانمندی ساخت بمب یا بهتولید آن برسد. مسیر اشتباه مماشات و باج دادن به رژیم آخوندها، باید با فعال کردن مجدد شش قطعنامهٔ شورای امنیت تصحیح شود. اما تکرار میکنم که راهحل نهایی و پاسخ صحیح قرار گرفتن در کنار مردم ایران و قیامها و مقاومت آنهاست. مسئول شورا از دو دهه پیش گفته است که از رژیم «خواهش میکنیم» در مقولهٔ اتمی «واپس بتمرگد» و عقبنشینی کند تا ببیند بر سر رژیم ولایت فقیه چه میآید! همچنین گفته بودیم که هزار جامزهر در خدمت هزار اشرف است بهخصوص در حقوقبشر و اتمی... اما دنیا به چشم میبیند که رژیم چه بازی مسخرهیی در پیش گرفته تا در پس پرده، هر چه بیشتر به بمب اتمی نزدیک شود.
در اجلاس میاندورهیی شورای ملی مقاومت، روند تحولات سیاسی در میهنمان پس از به کرسی نشاندن رئیسی جلاد توسط خامنهای، جنبشهای اجتماعی بهخصوص قیام کشاورزان و مردم اصفهان و تظاهرات معلمان و فرهنگیان و همچنین پیکار آزادی و رویارویی فشرده بین مقاومت سازمانیافته و آلترناتیو دمکراتیک با رژیم ولایت فقیه مورد بحث و تبادل نظر قرار گرفت.
اعضای شورا با یادآوری بیانیهٔ سالانهٔ شورا که به کرسی نشاندن رئیسی در سیرک انتخابات رژیم ولایت فقیه را «مهمترین تحول سیاسی و سرفصلی در تاریخچهٔ حاکمیت آخوندی» ذکر کرده است، خاطرنشان کردند که هر چند ولیفقیه، با رسوایی و با حذف فلهیی باندها و مهرههای رقیب و سلاخی مهرههای دانه درشت نظام، مانند علی لاریجانی و اسحاق جهانگیری یا بهحاشیه راندن آخوند صادق لاریجانی و بالا بردن تیغ محاکمه روی سر شیخ حسن روحانی، توانست جلاد قتلعام ۶۷ را در رأس قوه مجریهاش بگمارد و نظام را یکدست کند؛ اما چند ماه گذشته نشان داد که بحران درونی هرم قدرت نه تنها کاهش نیافته بلکه تشدید هم شده است. زیرا این بحران در تحلیل نهایی از ناسازگاری تاریخی نظام ولایت فقیه و از تضاد آشتیناپذیر آن با جامعه و مقاومت سازمانیافتهٔ مردم ایران ناشی میشود. بازتاب فضای اجتماعی در این خصوص را از جمله میتوان در مفتضح شدن تمامعیار رئیسی در جریان حضور نمایشی او در روز ۱۶آذر در دانشگاه صنعتی شریف، به عیان دید. جلسات فرمایشی سرکردگان نظام یکدست ولایت در سایر دانشگاهها هم که در شرایط تعطیل با ارعاب حداکثر سرهمبندی شده بود، کم و بیش با سرریز شدن تضادها و بحرانهای درونی و بیرونی حاکمیت همراه بود و خامنهای را از «ناپرهیزی» و ترتیب دادن چنین نمایشهایی پشیمان کرد.
در همین روزها جدال سلاخی کاندیداها در سیرک انتخابات بار دیگر با انتشار نامهٔ آخوند جنتی در مورد حذف لاریجانی توسط شورای نگهبان بالا گرفت. جنگ باندهای غارتگر بر سر ردیفهای لایحه بودجه در مجلس انقباضی و در تیم اقتصادی رئیسی، بارز شدن کشاکشها در رأس نظام دربارهٔ مذاکرات برجام و همچنین اظهارات قالیباف درباره قفل شدن دهها میلیارد دلار پول بهخاطر تصمیمات اشتباه، نشان داد که بر بحران درونی رژیم و رشد فزایندهٔ آن نمیتوان سرپوش گذاشت.
اجلاس شورا بر این واقعیت تأکید کرد که خامنهای میخواست در شرایط انفجاری اجتماعی با به کرسی نشاندن جلاد قتلعام ۶۷ در برابر مقاومت سازمانیافته و بهطور مشخص در برابر مجاهدین خلق ایران که ۹۰درصد شهیدان سربهدار را تقدیم کردهاند، سد ببندد و مانع پیوند قیامها و جنبش مقاومت شود، اما تاکنون حاصلی نداشته و نتیجهٔ معکوس داده است.
برخلاف خیال خام خامنهای و بهرغم سفرهای تبلیغاتی رئیسی و وزیران کابینهٔ جلادان و نیرنگهای عوامل محلی رژیم در استانهای مختلف، از جمله در اصفهان، ایرانیان و جهانیان روز جمعه ۲۸آبان در بستر خشک زاینده رود شاهد حضور جمعیت عظیمی بودند که به حمایت از خواست عادلانهٔ کشاورزان خیانت شده و غارت شده برخاسته بود. هنگامی هم که بلندگو برای منحرف کردن این خیزش، «بهفرموده» از ولیفقیه نام برد، همین جمعیت عظیم آشکارا خامنهای را هو کردند. صحنهیی که متعاقباً در جمعیت انبوه دیگری در شهرکرد به همین شکل تکرار شد. رویداد سترگ دیگر، صحنههای قیام و نبرد جانانهیی بود که روز جمعه ۵آذر در اصفهان خلق شد و جوانان شورشگر در کف خیابان گزمههای یگان ویژه و نیروی سرکوبگر انتظامی را به چالش کشیدند و فریاد میزدند: «ما آمدهایم بجنگیم، بجنگ تا بجنگیم».
اعضای شورا همچنین به رزم پیگیر کانونهای شورشی که در سختترین شرایط خفقان و کرونای ولایت در داخل میهن اشغال شده شعلههای قیام و سرنگونی را روشن نگه داشتهاند درود فرستادند.
اجلاس شورا با ستودن هموطنان و یاران مقاومت و بستگان شهیدان که پرچم دادخواهی و فراخوان به محاکمهٔ خامنهای و رئیسی را در جای جای جهان بر دوش میکشند، تأکید کرد: اوجگیری درخشان جنبش دادخواهی پاسخ دندان شکنی به ولیفقیه استبداد دینی بود که میخواست با جلاد ۶۷ رعب و سکوت و سکون را تحمیل کند. اما جنبش مقاومت و دادخواهی، رئیسی را در عرصهٔ جهانی به نقطهٔ ضربهپذیری دشمن تبدیل کرد. این جنبش بهرغم سیاست ننگین مماشات، با تظاهرات پیگیر و طرح شکایت به مراجع قضایی، جلاد ۶۷ را به خودداری از شرکت در مجمع عمومی ملل متحد و کنفرانس تغییرات اقلیمی و آب و هوا در گلاسکو ناگزیر کرد.
اعضای شورا پیروزی بزرگ جنبش دادخواهی در دادگاه سوئد و درهم شکستن توطئه دشمن ضدبشری که میخواست جنبش دادخواهی را مصادره و با سفیدسازی مأمور نفوذی قتلعام و حماسههای درخشان سربداران را لوث کند، تبریک گفتند. دشمن میخواست هم مجاهدان سربهدار را هویتزدایی کند و هم درخشانترین حماسههای الهامبخش پایداری آن شهیدان سرفراز تاریخ ایران را حمل برعدم انتخاب و آگاهی آنها کند و نیز تا جایی که بتواند، ابعاد قتلعام را محدود جلوه دهد.
اعضای شورا سیاست مقاومت ایران در رویکرد با این توطئه را، که در اطلاعیهٔ ۲۴آبان ۱۳۹۸ کمیسیون امنیت و ضدتروریسم فرموله شده بود، فوقالعاده کارساز و راهنمای عمل دو سال گذشته توصیف کردند. طبق این سیاست از همان ابتدا دهها تن از اعضا و هواداران مجاهدین، که شاهد قتلعام یا بستگان آنها در شمار سربداران بودند، برای شهادت دادن در دادگاه اعلام آمادگی کردند تا نگذارند دژخیم از مجازات بگریزد. آنها در کارزاری مستمر و مستند، با جزییات مشخص، توطئههای اطلاعات آخوندی در این پرونده و نقش ایرج مصداقی را افشا کردند. انتشار کلیپهای صوتی آخوند محمد مقیسهای (دژخیم ناصریان رئیس حمید نوری) و آخوند علی رازینی (سردژخیم سازمان قضایی نیروهای مسلح رژیم در سال۶۷) بیانیهٔ بیش از ۱۶۰۰ زندانی سیاسی، گزارش تحقیقی و جامع کمیسیون قضایی شورای ملی مقاومت و روشنگری ارزشمند آقای فریدون ژورک دربارهٔ مأمور نفوذی از این جمله است.
اعضای شورا خاطرنشان کردند وقایع ۵ماه پس از شروع محاکمهٔ دژخیم حمید نوری در این حقیقت تردیدی باقی نگذاشته که اگر شهادتها و اسناد اعضا و هواداران مجاهدین نبود، دژخیم میتوانست از مجازات بگریزد.
رئیس دادگاه، هنگامی که روز ۲۶اکتبر (دو ماه و نیم پس از شروع دادگاه) اعلام کرد دادگاه برای دو هفته به آلبانی میرود، در مورد شاکیان و شاهدان اشرف گفت: «این اشخاص طبق مدارک و اسنادی که تحویل ما داده شده برای ثبوت ضروری هستند و نمیتوان گفت که شهادت آنها نادیده گرفته شود و نباشد. آنها باید حضور داشته باشند».
بی سبب نیست که اطلاعات آخوندی از طریق مأموران تلاش میکند مستقیم و غیرمستقیم شاهدان و اسناد و مدارک مجاهدین را بیاعتبار کند و دژخیم و وکلایش نیز بارها برای اثبات «بیگناهی» خود به مأمور نفوذی استناد کردند.
نکتهٔ ظریف این است که طبق اسناد ارائه شده به دادگاه، این اسناد سازمان مجاهدین و اعضای آن است که از دو دهه قبل از دستگیری دژخیم حمید عباسی (نوری) حقایق مربوط به شرکت او در قتلعام ۶۷ را بهوضوح و بدون هیچگونه ابهامی مطرح کرده بود.
سیر تحولات جنبش دادخواهی به انکشاف یک حقیقت بزرگ سیاسی راه برد؛ حقیقت ستیز نیروهای پیشرو جامعهٔ ایران در دههٔ ۶۰ با ارتجاع قرونوسطایی حاکم و بهطور مشخص رویارویی سازمان مجاهدین خلق ایران با خمینی که در قتلعام ۶۷ به اوج رسید و بزرگترین شقه را به ولایت فقیه تحمیل کرد. منتظری در اعتراضی رو در رو با خمینی و جلادانی چون رئیسی این قتلعام را بزرگترین جنایت نامید و به آنها گفت با این کار ولایت فقیه را منفور مردم کردهاند و تاریخ نامهایشان را بهعنوان بزرگترین جنایتکاران ثبت خواهد کرد. او از مجاهدین بهعنوان یک سنخ فکر و منطق یاد کرد که با قتلعام و کشتن از بین نمیروند بلکه ترویج میشوند. اعضای شورا تأکید کردند پنهان کردن محتوای این جدال سیاسی و کمرنگ کردن هویت سربداران قتلعام شده در خدمت رژیم ولایت فقیه است.
دبیرخانهٔ شورای ملی مقاومت ایران
۸ دی ۱۴۰۰