اجلاس شورای ملی مقاومت ایران
اجلاس شورای ملی مقاومت در روزهای ۱۵ و ۱۶تیر۱۴۰۲ با حضور خانم مریم رجوی رئیسجمهور برگزیدهٔ شورا برای دوران انتقال حاکمیت به مردم ایران در پاریس برگزار شد.
در نخستین روز اجلاس، جمعی از یاران و همپیمانان شورا بهعنوان ناظر حضور داشتند و شماری از آنها سخنانی ایراد کردند.
در آغاز اجلاس، پس از اجرای جمعی سرود «ای ایران»، رئیسجمهور برگزیدهٔ مقاومت سخنرانی کرد و با بزرگداشت قیامهای سراسری با نقش پیشتاز زنان میهن و صدها شهید قیام در سراسر میهن، گفت این اجلاس را به نام «قیام ایران» اعلام میکنیم.
او با تجلیل از اعضای شهید و جانباختهٔ شورا، مجاهد خلق مریم علوی طالقانی (جامعهشناس)، و فرمانده افشین (از فرماندهان قیام ۳۰خرداد و ارتش آزادیبخش)، تأکید کرد: درود به آنها که ارزشهای مقاومت در نبرد برای سرنگونی رژیم ولایت فقیه و صحت اصول و مرزبندیهای جایگزین دموکراتیک را، که در قیامها یک بار دیگر درخشید و راهنمای مبارزه برای آزادی شد، با رزم و رنج و خون خود مهر کردند.
در دومین روز اجلاس، اعضای شورا نسبت به مجاهد خلق عذرا علوی طالقانی جانشین پیشین فرمانده کل ارتش آزادیبخش ملی ایران و از همردیفان مسئول اول سازمان مجاهدین ادای احترام کردند. خانم طالقانی روز قبل در آلبانی درگذشته بود.
خانم رجوی در سخنان افتتاحیهٔ اجلاس گفت: در فاصلهٔ اجلاس سال گذشته تابهحال یعنی در یکسال گذشته همه شاهد قیام بزرگی بودیم که سراسر ایران را فراگرفت، اوضاع سیاسی و اجتماعی ایران را در نوردید و رویارویی میان جنبش مقاومت با رژیم حاکم را به مدار جدیدی رساند. قیام، شعار سرنگونی رژیم و کلمهٔ انقلاب را دوباره در جایگاه حقهٔ خودش نشاند، مرزهای میان جبهه خلق با شاه و شیخ را بیش از قبل استوار کرد. شعار «مرگ بر ستمگر چه شاه باشه، چه رهبر» را، که راهبند استبداد و استعمار است، فراگیر کرد.
او افزود: حاصل نقشآفرینی درخشان مقاومت ایران در قیام سال گذشته، جهش موقعیت جایگزین دموکراتیک در صحنهٔ داخلی و بینالمللی است که رژیم آن را «رهبری عوامل میدانی و مجازی» نامگذاری کرده است. وقایع چند هفتهٔ اخیر، که رژیم آخوندها برای محدودسازی مقاومت ایران بهصورت واضحی دست به دامن دولتهای غربی شد، واکنش به همین موقعیت جایگزین دموکراتیک است. کمتر زمانی مثل حالا وجود داشته که گردانندگان رژیم تا این حد آشکار و قطعی بگویند تهدید موجودیتشان این مقاومت است، جایگزین حکومتشان این مقاومت است و این مقاومت را نیروی پیشبرندهٔ قیامها میدانند.
در سخنان پیش از دستور اجلاس شورا، برپایی تظاهرات بزرگ پاریس و اجلاسهای جهانی ایران آزاد طی چهار روز با کنفرانسهای متعدد بهرغم تمامی تلاشها و بندوبستهای ننگین دیکتاتوری آخوندها، که بیستمین کهکشان مقاومت پس از کودتای ارتجاعی- استعماری ۱۷ژوئن۲۰۰۳ بود؛ بزرگترین و درخشانترین کهکشان این سالها و برجستهترین گواه استقلال و توانمندی جنبش مقاومت و اتکای تمامعیار آن به نیروی اجتماعی و سیاسی و تشکیلاتی میهنی، توصیف شد.
برنارد کوشنر وزیر خارجهٔ پیشین فرانسه در سخنرانی در اجلاس ایران آزاد (۱۰تیر) با سپاس از خانم رجوی گفت: «در این روز ویژه، هزاران و هزاران ایرانی در حال تظاهرات در خیابانهای پاریس بودند. امروز یک تأییدیهٔ ویژه برای آنها بود چون حتماً متوجه شدید که در نقاط دیگر فرانسه تظاهر کنندگان آنقدر مهربان نبودند. دستمریزاد! شما جواز آن را کسب کردید که ایرانیان بیایند و حمایتشان را از جنبش مقاومت شما و حمایتشان را از چشمانداز مطلوب برای یک جمهوری جدید ابراز کنند. همانطور که اینجا نوشته شده، برای رهایی مطلوب کشور تان».
دادگاه اداری پاریس در شرایطی ممنوعیت تظاهرات اول ژوییه را لغو و تظاهرات ایرانیان را مجاز اعلام کرد که بهدلیل نا آرامیهای داخلی فرانسه پس از قتل یک نوجوان در حومه پاریس، بسیاری از اجتماعات ممنوع شده بود. دادگاه در حکم خود لیگ حقوقبشر را بهعنوان طرف ثالث برای دفاع از کمیتهٴ برگزاری تظاهرات پذیرفت، ممنوعیت تظاهرات توسط استانداری پاریس را لغو و استاندار را به پرداخت ۱۵۰۰یورو جریمه محکوم کرد.
روز اول ژوئیه، همزمان با برگزاری تظاهرات استانداری پاریس و وزارت کشور مجدداً به دادگاه مراجعه کردند. نمایندهٔ استانداری پاریس در دادگاه گفت: «شرایط در فرانسه شکننده است. چند روزی است آشوبها در پاریس، در منطقه لادفانس و در سراسر فرانسه افزایش یافته است. وضعیت بهطور قابل توجهی بدتر شده است... رئیس پلیس تصمیم گرفته است که کنسرتهای خانم فارمر را ممنوع کند. مأموران ارگانهای مختلف پلیس بسیج شدهاند تا ایمنی آتشنشانان پاریس را تضمین کنند. بنابراین هیچ نیروی پلیسی در موقعیت ووبان (محل تظاهرات ایرانیان) حضور نخواهد داشت».
نمایندهٔ وزیر کشور گفت: «ما با وضعیت فورس ماژور مواجه هستیم. در ابتدا ۱۲ واحد پلیس برای کنسرت فارمر و شانزده واحد پلیس برای تظاهرات مخالفان ایرانی در نظر گرفته شده بود. پرفهٔ پلیس (استاندار پاریس) دیگر در موقعیتی نیست که این پرسنل را در دسترس قرار دهد. جلسه جدید سلول بحران صبح امروز برگزار شد که باید به وضعیت فوقالعاده در سراسر خاک کشور پاسخ داده شود».
در عمل نیز تظاهرات ایرانیان بدون حضور حتی یک پلیس با نظم کامل و بدون هیچگونه حادثهیی برگزار شد؛ چیزی که نظم و انضباط فوقالعاده و ستایشانگیز هواداران مجاهدین و مقاومت ایران را بهخوبی نشان داد.
فیگارو (۱۲تیر) در بارهٔ برپایی این کهکشان نوشت: «شورای ملی مقاومت ایران به ریاست مریم رجوی پایان این هفته دهها هزار نفر را در پاریس گرد آورد. همچنین در مقر خود در اورسور اواز، نشست جهانی برای ایران آزاد ۲۰۲۳ را برگزار کرد. مایک پنس، معاون پیشین رئیسجمهور ایالات متحده، در این مراسم حضور پیدا کرد. استفن هارپر، نخستوزیر سابق کانادا و گی ورهوفشتاد از بلژیک. برنارد کوشنر، میشل آلیو ماری، اوبر ودرین، اینگرید بتانکور، جوزف لیبرمن در این نشست شرکت داشتند. لیز تراس، نخستوزیر پیشین بریتانیا و مایک پمپئو وزیر امور خارجه پیشین آمریکا (بهطور آنلاین) پیامهایی در حمایت از برنامهٔ ده مادهیی مقاومت ایران دادند که اکثریت نمایندگان مجلس ملی فرانسه از آن حمایت کردهاند».
کهکشان۱۴۰۲ و تظاهرات پاریس در شرایطی برپاشد که رژیم با تمام توان و در یک بسیج همهجانبه برای جلوگیری از آن در حال بندوبست و توطئه بود. روز ۵تیر در بحبوحهٔ این تلاشهای دشمن در صحنه بینالمللی، تام ریج اولین وزیر امنیت داخلی آمریکا در مقاله هشدار آمیزی در واشنگتن تایمز با تیتر «لحظه روبهرو شدن غرب با حقیقت در رابطه با ایران فرا رسیده»، به ممنوع اعلام شدن تظاهرات پاریس و حمله به اشرف۳ اشاره کرد و نوشت: «حمله به شورای ملی مقاومت ایران، وحشت عمیق رژیم را آشکار میسازد و بر نقش محوری سازمان مجاهدین خلق در برانگیختن قیامهای سراسری و وارد کردن ضربات شدید به کنترل شکننده رژیم تأکید میکند. سایر بهاصطلاح گزینهها، مانند بقایای سلطنت سابق، بیشازپیش منسوخ و بیاهمیت بودنشان آشکار و هویدا میشود که در شعارهای ”نه به حکومت دینی، نه به سلطنت، آری به دموکراسی و برابری“ بازتاب یافته است. تمرکز بیوقفهٔ رژیم بر شورای ملی مقاومت و رئیسجمهور منتخب آن، مریم رجوی، گویای همه چیز است و ترس فزایندهٔ رژیم تهران را از این تهدید برای موجودیتش آشکار میسازد... هجوم علیه جنبش اصلی مقاومت دموکراتیک ایران فراتر از صرف اقدامات محدودکننده است. این نشاندهندهٔ نقض عمیقی است که به آزادیهای گرانقدر مصرح در قاره اروپا آسیب میرساند».
اجلاس شورا با مرور این رویارویی فشرده و با قدردانی از تلاشهای خانم مریم رجوی در کنار زدن موانع، تأکید کرد برپایی پیروزمند کهکشان مقاومت با شرکت بیش از ۵۰۰شخصیت سیاسی از آمریکا، اروپا، کانادا، استرالیا و کشورهای عربی با ۳۲هیأت پارلمانی و نمایندگان منتخب از ۵قاره جهان و مقامات پیشین، شامل ۹معاون رئیسجمهور و نخستوزیر، ۳ریاست مجلس، ۲مشاور امنیت ملی، ۹وزیر خارجه، ۲۸وزیر دولتها، ۷تن گزارشگران و مسئولان سازمان ملل، یک پیروزی خارقالعاده است که با یک سیاست و خط مشی میهنی و چهار دهه جانفشانی برای آزادی محقق شده و نقش یکایک مسئولان و دستاندرکاران و نیروها و حامیان مجاهدین و مقاومت ایران بهراستی ستودنی است.
شورا حضور گسترده زنان و جوانان در تظاهرات پاریس و تمامی پهنههای کهکشان مقاومت را آن روی سکه پیشتازی زنان و جوانان میهن در کف خیابانها در جریان قیام و گواه آشکاری بر پیوند نسلهای جوان با مقاومت و حقانیت مشی اصولی آن دانست.
اعضای شورا خاطرنشان کردند که پیروزی درخشان کهکشان مقاومت و آنچه که از فعالیتهای سراسری کانونهای شورشی در اجلاس جهانی ایران آزاد به نمایش در آمد، دیوارههای سیاه و ستبر «سانسور قرن» برای انکار جنبش مقاومت و آلترناتیو دموکراتیک را به کلی در هم ریخت و خیل معرکه گیران ارتجاعی استعماری را بور و حسرتزده پی کارشان فرستاد.
در آستانهٔ این اجلاس ۱۰هزار صحنه از کانونهای شورشی در سراسر ایران همراه با ۶۰عملیات تصویرنگاری از رئیسجمهور برگزیدهٔ مقاومت و بنرهای بسیار از شهرهای مختلف برای دبیرخانه شورا ارسال کرده بودند.
کهکشان مقاومت در ۱۴۰۲ علاوه بر تظاهرات و اجلاسهای بینظیر خود، یک بیانیهٔ جهانی در حمایت از قیام مردم ایران برای یک جمهوری دموکراتیک با جدایی دین از دولت بر اساس نه شاه نه شیخ و برنامه ۱۰مادهیی خانم مریم رجوی رئیسجمهور برگزیده شورای ملی مقاومت برای دوران انتقال حاکمیت به مردم ایران با حمایت ۲۹ اکثریت پارلمانی به ثبت رساند.
این سند تاریخی با امضای ۳۶۰۰تن نمایندگان منتخب مردم کشورهای مختلف در ۵قاره از جمله اکثریت قانونگذاران ۳عضو از ۵عضو دائم شورای امنیت و ۴کشور از ۷کشور صنعتی جهان، ۴دهه مقاومت سازمانیافته سراسری و قتلعام بیش از ۳۰۰۰۰ زندانی در سال۱۳۶۷ را که اکثریت عظیم آنها اعضای مجاهدین خلق بودند خاطرنشان میکند و خواستار لیستگذاری سپاه و محاکمه سردمداران رژیم میشود. مفهوم بالفعل این بیانیه بهرسمیت شناختن جایگزین دموکراتیک توسط پارلمانهای جهان است. این پیروزی بزرگ دیپلماسی انقلابی است که مسئول شورا آن را رودرروی وابستگی گرایی از سال۶۰ در مقر شورا در پاریس پایهگذاری کرد.
بیانیهٔ جهانی در زمان صدور اطلاعیه حاضر دربرگیرندهٔ ۱۲۰ امضا از رهبران پیشین جهان و حمایت ۷۵تن برندگان جوایز نوبل در رشتههای گوناگون است.
قیام و تحولات ناشی از آن بار دیگر ثابت کرد که اگر همهٔ دولتهای بزرگ جمع شوند، همهٔ تلویزیونهای مربوطه به تبلیغ شاهپرستی بپردازند و بزرگترین سانسور قرن را بر آلترناتیو دموکراتیک انقلابی تحمیل کنند، باز هم قادر به ساختن آلترناتیوی برای این رژیم نیستند و تابحال نتوانستند برای برگرداندن تاریخ به عقب حتی به اندازه انگشتان یک دست نماینده پارلمان جمع کنند.
اجلاس شورا روند قیامهای ۱۴۰۱ و پیامدهای آن در صحنه سیاسی و اجتماعی ایران و در تشدید بحرانهای حکومت آخوندی را هم مورد بحث قرار داد و اتفاق نظر داشت که بعد از قیامهای ۱۴۰۱ دیگر حکومت آخوندی هرگز به تعادل پیشین باز نمیگردد. در بررسی بحرانیها اقتصادی و اجتماعی رژیم و از جمله «برنامه هفتم توسعه» دستپخت خامنهای- رئیسی، اعضای شورا خاطرنشان کردند این قبیل برنامهها که روی استثمار بیشتر زحمتکشان و کارگران بنا شده، فقط تضاد بین مردم و رژیم را تشدید میکند و در درون حاکمیت هم بحرانزاست. زیرا شکست کامل دولت جلادان در تمامی وعدههای شیادانه پوپولیستی از قبیل تثبیت نرخ ارز یا ساختن میلیونی مسکن چنان ابعاد پرفضیحتی دارد که بخش عمدهٔ اعضای مجلس فرمایشی با ابراز پشیمانی از نامه دو سال پیش خود برای کاندیدا شدن رئیسی، اکنون از او میخواهند برای نجات نظام از مهلکهٔ بحرانها، روی «مین استعفا»! برود. حاکمیت با چنان بحرانهای بزرگ اجتماعی و اقتصادی مواجه است که حتی اگر خامنهای در برابر خواستهای غرب عقبنشینی کند و مماشاتگران هرآنچه میخواهد به او بدهند، قادر به حل این مسائل اقتصادی و اجتماعی نیست و سرنگونی محتوم در تقدیر دارد. حتمیت سرنگونی رژیم، آن روی سکه حتمیت پیروزی شورای ملی مقاومت است که اساسنامهٔ آن از روز اول بر سرنگونی رژیم ولایت فقیه بنا شده است. کهکشان مقاومت و تظاهرات پاریس آن روی سکه بحرانهای رژیم است. تظاهر کنندگان میدان ووبان در انظار جهانیان به مثابهٔ نمادی از گردانهای پیروزی جلوهگر شده است.
اعضای شورا در بحثهای سیاسی تأکید کردند تحولات ۱۰ماه گذشته، قبل از هر چیز اصالت و درستی استراتژی مقاومت برای سرنگونی را ثابت کرد و از جمله نشان داد وابستگی و تکیه به خارجی همراه با دعاوی خشونت پرهیزی، تفاسیر سرمایهداری و کالایی از شعار «زن، زندگی، آزادی» و رؤیای انقلاب مخملی و گذار مسالمتآمیز مقولات و خواب و خیالهایی است که تنها به نفع رژیم تعبیر میشود و منشأ بسیاری از آنها بهویژه وقتی کار به خصومت با مقاومت میرسد، ولایت خامنهای است.
همچنین ثابت شد که ضرورت نه شاه و نه شیخ، تنها معطوف به آینده و ضرورت ساختار دموکراتیک ایران فردا نیست، بلکه قبل از آن، ضرورت سرنگونی استبداد دینی است. بچهٔ شاه و محفلهای ارتجاعی و استعماری حول و حوش او، یک ماه پس از شروع قیام، وقتی احساس کردند موضوع بسیار جدی است بفرموده به صحنه آمدند و قدم به قدم ماهیت و مأموریت واقعی خود را برملا کردند. دو وجه ممیزه آنها یکی دشمنی با شورا و مجاهدین و دیگری پیوند با سپاه، بهوضوح بارز شد. آش آنقدر شور بود که صدای برخی از بازماندگان رژیم و دربار شاه هم در آمد که اینها چه کسانی هستند که مستقیماً از دستگاههای حکومتی در ایران، در لباس اپوزیسیون به حلقه نزدیکان سلطنتی نقل مکان میکنند! راهانداختن دار و دستههای چماقداری و قمه کش ساواکی در تظاهرات و بالابردن عکس دژخیم ثابتی هم نیازمند توضیح نیست. چنان که مسئول شورا به درستی گفته است: «ماحصل تمام نمایشهای بچهشاه و حاجبان و جارچیان ”دربار“ مربوطه، به جیب شیخ ریخت و بس. والا جبهه خلق در برابر فاشیسم دینی معادلهٔ سادهتر و روشنتری داشت و یکدست بود. چنین است که مقاومت ایران بر پایه ”نه شاه نه شیخ“ بر جبهه خلق پا میفشارد».
اجلاس شورا با قدردانی از پیامهای آقای مسعود رجوی خطاب به مردم و شورشگران برای آزادی در جریان قیام، رهنمودهای او را عامل تعیینکننده در سمتگیری نیروهای قیام در راستای سرنگونی، در خنثی کردن تمهیدات و توطئههای دشمن، و در مرزبندیها و استحکام جبهه خلق دانست؛ بهویژه آنجا که در سالگرد انقلاب ضدسلطنتی اعلام کرد: «انکار انقلاب ضدسلطنتی توهین به مردم ایران و لگدمال کردن اعلامیه جهانی حقوقبشر و مشخصاً حق شورش و قیام علیه ستمگر بهعنوان آخرین علاج بشر است. بیجواب گذاشتن ”سلطنت یا جمهوری“ و موکول کردن آن به بعد یا پای صندوق رأی، به بهانه برهم نخوردن وحدت، انکار حاکمیت و رأی جمهور ملت است. این فریبکاری و خیانت و انحراف و تفرقه به سود رژیم ولایت است. همچنانکه مسایل اساسی دیگر مانند انحلال دستگاههای سرکوبگر رژیم، آزادیها و حقوق زنان، حقوق ملیتها و زمانبندی تشکیل مؤسسان را هم نمیتوان به بعد موکول کرد». یا آن جا که در بحبوحهٔ اوجگیری خیزشهای توفنده در شهرهای میهن در ۱۶مهر ۱۴۰۱، «مهـرگان خجستـه تهـران» را «آئینه تمامنمای ایـران» و «آخر خط و گورستان ساواک شاه و سپاه شیخ و دیکتاتوری» خواند و گفت: «میگویند مشکل در این است که قیام رهبری ندارد. ما میگوییم اصل موضوع کمبود آتش و برافروختن شعلهها برای تسخیر مراکز حکومت است. هر کس میخواهد مسأله رهبری حل شود باید بیشتر و بیشتر به رژیم اعدام و قتلعام آتش کند. آنقدر آتش برافروزد تا بیتالعنکبوت و رادیو و تلویزیون خامنهای را تصرف کند».
دبیرخانهٔ شورای ملی مقاومت ایران
۱۸ تیر ۱۴۰۲