اجلاس سه روزهٔ شورای ملی مقاومت ایران
درآغاز چهلمین سال تأسیس شورا
دکتر عبدالعلی معصومی عضو شورای ملی مقاومت
آب زنید راه را زانکه نگار میرسد
مژده دهید باغ را بوی بهار میرسد
رونق باغ میرسد چشم و چراغ میرسد
غم به کناره میرود، مه به کنار میرسد
در آغاز چهلمین سال تأسیس شورای ملی مقاومت و شصت و هشتمین سالگرد قیام ملی ۳۰تیر سال۱۳۳۱ در دفاع از سمبل شرف ملی دکتر محمد مصدق برگزاری شکوهمند بزرگترین گردهمایی سالانه مقاومت ایران را به پرچمداران راه پرافتخار آزادی و استقلال ایرانزمین مسعود رجوی مسئول شورای ملی مقاومت، مریم رجوی رئیسجمهوری برگزیده شورا، پاکبازان راه فدا و صداقت در اشرف ۳، اشرفنشانهای جان شیفته آزادی ایرانزمین و کانونهای شورشی آتشافروز در سراسر میهن در خون غرق تبریک و تهنیت میگویم و تردیدی ندارم که همین جانهای شعلهور از پاکبازی و فدا وصداقت، در زمانی نه چندان دور و دیر کاخ خون سرشته از بیداد و شقاوت و چپاول و غارت خلیفه ارتجاع و همه رجالگان دست پروده او را از بیخ و بن ویران خواهند کرد و ایرانزمین را از ننگ وجود نکبتبار شیخ و شاه خواهند زدود.
برای من یاد تأسیس شورای ملی مقاومت، همواره با یاد شهید جاودانه یاد شکرالله پاکنژاد (شکری) همراه و قرین است و جدایی ناپذیر. شکری کمتر از ۳ماه پیش از بنیانگذاری شورا در نخستین مقاله صفحات شورای نشریه مجاهد شماره ۱۱۸ -۱۰ اردیبهشت ۶۰ درباره این صفحات نوپا نوشت: شورا در این مرحله میخواهد زبان انقلاب باشد و محوری برای تجمع نیروهای انقلاب و آنگاه است که میتواند در تناسب با ماهیت خویش نظامی حاکم برخاسته از عمق دل و اندیشه مردم و انقلاب آنها باشد. یک ماه پس از دور جدیدی از سرکوب خشن در ۳۰خرداد ۶۰ آغاز شد مسعود رجوی در روز ۳۰تیر شورای ملی مقاومت را بهعنوان جایگزین دموکراتیک و مردمی رژیم آخوندی و بهمثابه سیمای سیاسی مقاومت عادلانه مردم ایران علیه دیکتاتوری وحشی خمینی بنیاد نهاد. شورا پدید آمد تا به یاری همه نیروهای ملی، مردمی و ترقیخواه راه پر خوف و خطر سرنگونی رژیم ضدبشری ولایت رجالگان آخوندی و استقرار آزادی در ایرانزمین را هموار کند. شورا شکل گرفت تا در نبردی نابرابر با دیوی که تنوره میکشید و برای ماندن در قدرتی که به آسانی از ثمره رنج و خون و فداکاریهای تمامعیار مردم دردمند نصیبش شده بود در آدمکشی و ویرانی و نابود کردن هست و نیست مردم و مملکت دریغی نداشت؛ بایستد واز آرمان آزادیخواهانه انقلابی که خمینی رهبریاش را غصب کرده بود، دفاع کند و از راه افشاگری و بیان حقایقی که خمینی و همدستانش سعی در کتمان آنها داشتند چهره واقعی این دیو فرشته روی را به مردمی که با تمام توش و توان به یاریاش برخاسته بودند نشان دهد.
شکری چند ماه پس از ایلغار اهریمن گورزاد خمینی آدمخوار دستگیر شد و پس از چند ماه شکنجههای وحشیانه در راه آرمانهای مردمی و آزادیخواهانهاش سر به پای آزادی ایرانزمین نهاد و نماند تا ببیند چگونه شورا محور پایداری شد برای تجمع نیروهای انقلاب و کانونی برای سر به هم دادن و به هم پیوستن همه افراد و نیروهای آزادیخواه و مردمی و انقلابی که برای آزادی ایرانزمین از چنگال اهریمنی که بر آن چنگ انداخته بود، عزم جزم کردند و در زیر سنگینترین حمله و هجومها سرخم نکردند و همچنان تناور و تیزتاز در این راه امید آفرین و اهریمن سوز به پیش میتازند. شورای ملی مقاومت ایران و سازمانها و شخصیتهایی که در آن عضویت دارند در این ۳۹سالی که از عمر خونبار و پر بار آن میگذرد پرچم مقاومت و پایداری را در برابر دیکتاتوری خشن و ویرانگر و مردمخوار خلیفه ارتجاع خمینی و خامنهای و رجالگان دست پروردشان برافراشته نگه داشته و آن را لحظهای به زمین نگذاشتند. دستهای پیدا و پنهان رژیم خونریز و همدستان داخلی و خارجیاش از هیچ حربه و رنگ و نیرنگی برای نابود کردن این رزم پایدار و فرو افکندن پرچم سرفراز و شرف زای آن لحظهای دریغ نکردند اما تا به امروز این رزم همواره شعلهور و این آتش اهورایی را نتوانستند خاموش کنند و به ورطه نابودی بیندازند اگر تا دیروز شورای ملی مقاومت کانونی بود برای به هم پیوستن نیروهای آزادیخواه و مردمی در خارج کشور، اکنون راه و رسم و شیوه پایداری آن را همه مردم ایرانزمین که از نکبت بختک ولایت ستم پیشگان به تنگ آمدهاند، در پیش گرفتهاند و همراه و همپیوند با تلاشهای بیوقفه شورا و همه جان شیفتگان آزادی و کانونهای شورشی آتشافروز و بنیان سوز رزمی همهگیر و متحد را در برابر دیکتاتوری وحشی و خونخوار خلیفه جنایت پیشگان به پیش میبرند و دیری نخواهد گذشت که همچنان که شکری در چشمانداز شورانگیزش پیشبینی کرده بود نظامی حاکم برخاسته از عمق دل و اندیشه مردم و انقلاب و انقلاب آنان باشد. در آن روزهای شورانگیز آزادی که فاصله دست و آرزو هر چه کوتاهتر میشود یاد نیک نامان، پاکباختگان و جان شیفتگان خونین بال راه آزادی ایرانزمین پرچم سرفراز هر محله و میدان خواهد شد و جاودانه و پایدار باقی خواهد ماند
نه هر درخت تحمل کند جفای خزان
فدای همت سروم که این قدم دارد
با تشکر
مریم رجوی؛ با تشکر از آقای معصومی
دکترصمد فتح پور استاد الکترونیک و مخابرات عضو شورای ملی مقاومت
چهلمین سالگرد تأسیس شورای ملی مقاومت را به مخترع و سازنده آن و مردم ایران تبریک میگویم شورای ملی مقاومت را مسعود رجوی برای آزادی ایران طرح و ساخته است بدون این طرح بهصورتی که مسعود رجوی ساخته این آینده نگری معنی نداشت که نتیجه این آینده نگری مسعود رجوی برای براندازی رژیم است. اعتبار نجومی شورای ملی مقاومت را ما مدیون خانم مریم رجوی میدانیم. در هر جای دنیا که اختلاف بین جناح های سیاسی وجود دارد وقتی به شورای ملی مقاومت میرسند چپ و راست به توافق میرسند. در ثانیههای باقی مانده از این ۳دقیقهای که به من دادند هر چیزی را که بخواهم در مورد شورا بگویم تکراری خواهد بود و دوستان قبلاً بهتر گفتهاند و یا بعداً بهتر خواهند گفت. من چیز جدیدی را میخواهم بگویم یک روز مسعود گفت هیچ چیزی در دنیا شانسی و اتفاقی نیست. هر چیزی قانونمندی و فرمولی دارد. اگر فرمول آن چیز را پیدا بکنید بر آن حکومت میکنید من از لحظهای که این کلمه را از مسعود شنیدم تمام زندگیام عوض شد حالا زندگی من از ۳۰سال پیش و تحقیقات من بر پایه این فرمول مسعود رقم خورد. اختراع من اول در فرانسه ثبت شد ولی وقتی آنها در ۱۷ژوئن به لابراتوار من حمله کردند و همه چیز را بردند من اختراع را از فرانسه خارج کردم و در آمریکا به ثبت رساندم و در آنجا هم بعد از هشت سال تحقیقات اداره ثبت اختراعات آمریکا بهعنوان ریسرچ فاندامانتال و یا تحقیقات پایه ثبت شد . من سیگنالهایی که در زیر پارزایت گم شده بود را محاسبه کردم و بیرون کشیدم. من ۳قوانین علمی لارسن و شانون و اسنر را شکستم و کاربردهای مختلفی را آوردم که از جمله شامل کاربردهای نظامی جاسوسی صنعتی و غیره هست. من یکی از این کاربردها را که برای سلامتی هست استفاده کردم من را همه میشناسند که چشمهایم از بین رفته بود. توانستم با این تکنولوژی خودم را معالجه کنم من یکی از هزاران حرفهای مسعود رجوی را گرفتم و بالاترین استفاده را کردم. آنهایی که از کنار شورا رد میشوند و نمیفهمند و توهین و دشمنی و مخالفت میکنند خواهند رفت. مسعود رجوی خالق شورای ملی مقاومت یک فیلسوف و دانشمند هست. ریاضیات و فیزیک و پزشکی و غیره از فلسفه میآید و من فلسفه مسعود رجوی را به اندازه حجم و فهم و شعور خودم فهمیدم و ...از آن بهره بردم باشد روزی که در زیر نور خورشید آزادی و آگاهی استعدادهای نهفته خلق ایران بارور و به ثمر بنشیند.
مریم رجوی: با تشکر آقای فتحپور
سرگرد خلبان حسین اسکندریان عضو شورای ملی مقاومت
با سلام خدمت خانم رجوی و دوستان و رفقا من فقط میخواستم آغاز چهلمین سالگرد شورا را اول خدمت بنیانگذار آن برادر عزیزم مسعود و شخص رئیسجمهور مقاومت خانم رجوی و سایر دوستان و رفقا تبریک عرض کنم. در تمام خاطراتی که همه گفتند در چهل سال قبل اتفاق افتاده، ناگهان برادر شریف مرا یاد خاطرهای انداخت که تقریباً آن هم ۴۰سال از آن میگذرد و ماه آینده شاید سی ونهمین سالش هست. شب بسیار باشکوهی را به اتفاق دوستم و استاد عزیزم جناب سرهنگ معزی با مسعود عزیز گذراندیم، آن شب را تا سحر در آسمانها.
واقعاً آن شب چنان جذب چشمان مسعود شدم که از آن به بعد دیگر واقعاً مثل آدمی که هیپنوتیزم بشود دیگر هیچ وقت نتوانستم دل بکنم و جدا بشوم. دیگر از آن روز ماندم و هرکاری از دستم برمی آمد انجام دادم که البته در مقابل کارهای خواهران و برادران اشرفی شاید چیزی حساب نشود.
اما برای اینکه بزرگی آن شب را برایتان توصیف کنم، با اینکه یک آدم لائیکی هستم ولی پناه میبرم به لغتی از مومنین که شب قدر برایشان خیلی مهم است. به نظر من آن شب برای من شب قدر بود و هیچ وقت فراموش نمیکنم. برای همین یک بار دیگر اینجا تجدید عهد میکنم با این مقاومت و اعلام میکنم که تا آخرین لحظه و تا واپسین دم پایدار و استوار در خدمت تمامعیار این مقاومت خواهم بود و در ضمن طبق رهنمود استاد عزیزم و فرمانده خوبم همه اینها را سه شماره گفتم که وقت کسی را نگیرم. با تشکر و با ایمان به پیروزی
مریم رجوی: با تشکر از آقای اسکندریان. جناب سرگرد شما در واقع بزرگترین مأموریت متصور در این جنبش را انجام دادید به همراه هم تیمتان جناب سرهنگ، همچنان که گفتید آن شب تاریخی و آن پرواز در واقع حیاتی برای همین شورا و آلترناتیو با همه ریسکهایش بود. و چقدر زیبا بسیار کوتاه گفتید ولی همه چیز را نگفتید. همه الآن مشتاقند از شما بشنوند که آن شب چی گذشت، چون لحظات ویژه پرریسک بسیار بسیار پراضطراب و دلهره آوری بود برای اینکه بتواند چنین پروازی به نتیجه برسد. بهرحال درود بر شما که چنین چیزی را محقق کردید و الآن داریم ثمره آن را میبینیم و آغاز چهلمین سال این آلترناتیو را که با آن پرواز به اوج رسید جشن میگیریم. درود بر شما
اسکندریان: خیلی ممنون از شما
فریدون ژورک کارگردان و فیلمساز
سلام عرض میکنم به همه عزیزانم در شورای ملی مقاومت که سالهاست خوشبختانه این سعادت را داشتم که در خدمتشان باشم.
همینطور درود میفرستم به سرکار خانم مریم رجوی رئیسجمهور منتخب این شورا که بهحق تکالیف خودشان برای رهایی ملتمان را با نهایت تلاش انجام دادند و میدهند و من از همینجا میتوانم شرافتمندانه این را گواهی بدهم.
درود میفرستم به رهبر شورای ملی مقاومت، آقای مسعود رجوی که بسیار دلتنگشان هستیم با اینکه بهرحال صدایشان را میشنویم و شنیدن اطلاعیههایی که صادر میکنند برایمان راهگشا هست.
تبریک میگویم این سالگرد را.
میخواستم که اگر اجازه بفرمایید بهخصوص با اجازه خواهر مریم، در مورد رفتن مرجان صحبت کنم که شما و خیلیها در این بدرقهای که من از او میکردم من را بسیار کمک و همراهی کردید. بهخصوص ملت قدرشناس ایران از داخل کشور با تمام مشکلاتی که دارند.
درست است که مرجان هنرمندی بود که مورد توجه مردم بود، صدای زیبایی داشت، اما این بدرقه شایان بهنظر من فقط مربوط به محبوبیتش و صدای زیبایش نبود.
بیشتر به این جهت بود که مردم تشخیص دادند هنرمندی که در روزهای نامساعد در کنارشان میایستد و با آنها همدلی میکند، بهخاطر آزادیشان میجنگد، آن هم در کنار نیرویی که همه امکاناتش، حتی جانش را گذاشته برای آزادی آنها گذاشته، برایش اعتبار قایلند و از کنار آن نمیگذرند تا جایی که رفتن مرجان به واقع به لگد محکمی به رژیم تبدیل شد. رژیم چنان سوخته بود که ناچار شد نشریه مجاهد را که همه میدانید سالهاست منتشر نمیشود جعل کند تا بتواند احیانا به مقاصدی که دارد برسد و یا یکسری را بیاورد تا اراجیفی پشت هم بکنند.
به هر تقدیر از اینکه همه اظهار تأسف کردید و همدلی با من کردید از همه شما سپاسگزارم.
متأسفانه بر اثر مقالهای که در رابطه با مزدوری که سالها راجع به او میدانستم و چندین بار هم به اطرافیانم گفته بودم و کمتر مورد توجه قرار گرفته بود نوشته بودم، او شروع کرد به دهندریدگی و اراجیفی را مطرح کرد که در شان خودش که هیچ، در شان استادان و رهبرانش هست.
این آقای مصداقی نهایت سعی را داشت که خودش را بهعنوان مجاهد، مجاهد بریده از سازمان جا بزند. باصطلاح یک تواب جا بزند. میخواست بگوید که من با سازمان بودهام ولی چون مشکلاتی را در اینها دیدم کنار کشیدم. در حالیکه این اصلاً اینطور نبود.
یادم هست که یک کسی بود در زمان شاه بنام منصور لواسانی، که مأمور وزارت اطلاعات بود. او افسری بود شاید در حد ستوان یک. ایشان یک مدتی روابطی هم داشت با دفتر من و میآمد و میرفت. البته من نمیدانستم که مأمور وزارت اطلاعات است. بعد یکباره دیدیم زندانی شد و دستگیرش کردند به جرم همکاری با گروههای ضد شاه و یک دو سالی در زندان قصر بود و بعد از دو سال که آزاد شد آمد بیرون گفت تبرئه شدم و تبدیل به سرگرد شده بود.
بعدا که در سال۵۸ با مرجان آمده بودم لندن دیدم که او رئیس حفاظت در پارکی مشهوری هست که الان اسمش را به خاطر ندارم. این مسااله مقداری مرا بهم ریخت که متوجه شدم وی رئیس حفاظت بختیار است که بختیار آنجا سخنرانی داشت. ما هم که بهمناسبتی که به لندن رفته بودیم و بیکار هم بودیم رفتیم ببنیم چی میگوید.
لواسانی بعد مرا آنجا دید آمد جلو با من صحبت کرد. خودش برای من گفت که من رفتن به زندانم مأموریت بود. رفته بودم که کسانی را که خیلی مقاوم بودند و حتی در بازجوییها مطالبشان را بیان نکرده بودند با همدلی با آنها بتونم از آنها در بیاورم.
بله این آقای مصداقی وقتیکه من او را در زندان دیدم، ابتدا به ساکن تصورم این بود که ایشان دستیار آقای فاضل هست. فاضل یکی از وحشیترین بازجوهای بند شعبه هفت اوین بود که مخصوص مجاهدین بود و به آن میگفتند قصابخانه خوب، این مطالب را من در مقالهام نوشتم.
بعد که مصداقی آمده بود بیرون و من آمدم خارج در آن مقاله شرح دادم و حتما شما هم خواندهاید که وقتی کتاب او را خواندم، متوجه شدم که او کیست؟ هم از طرز قلمش و نوشته اش و بعد اشاراتی که به مسایل مختلف داشت.
وقتیکه من او را (مصداقی) شناختم خیلی بیشتر حساس شدم که چندین بار مطالبش را خواندم.
یک جاییاش نوشته بود که من را میبردند بیرون برای اینکه شناسایی کنم گروههایی را، مجاهدینی را که دستگیر نشده بودند تا دستگیر کنیم.
خیلی برای من عجیب بود چرا که طبیعی است که کسی که تواب هم هست نهایت سعیش را میکند. چنین مطالبی را عنوان نکند، من متوجه شدم که اصرار ایشان برای اینکه بگوید تواب است برای این است که رسوخ داشته باشد داخل سازمان مجاهدین خلق در خارج از کشور. این مطلب را من با خیلیها در میان گذاشتم، خیلیها که نه، با چند نفری که آشنا بودند بهخصوص با خانواده ای که الآن اسمشان را نمیخواهم بیاورم و روابط خانوادگی با او داشتند و وی را بهعنوان یک تواب میشناختن که حالا توبه کرده است.مصداقی آن روزها هنوز دستش را رو نکرده بود و موقعی بود که کتابش را روی میز کتاب میگذاشت و میفروخت ولی بعد کم کم رو کرد.
من از همانجا گفتم که این چه موجود کثیفی است. بعد با یکی از مسئولین مطلب را در میان گذاشتم که شاید باور آن برای ایشان سخت بود البته توضیحاتی که من دادم، توضیحات کاملی نبود که خوب متوجه بشوند.
مصداقی بعد از اینکه این مقاله پخش شد بهجای اینکه بیاید راجع به این نوع مسایل صحبت بکند فرار بهجلو کرد و شروع کرد با فحاشی به مرجان و من و بهخصوص به من که من تواب بودم. من هر چی که بودم بودم و وضعیت من مشخص هست.
من و مرجان یک چیزی حدود ۱۰سال بهخصوص مرجان ممنوع الکار بود و ممنوع الخروج بودیم. بعد هم در اولین فرصتی که توانستیم از کشور خارج بشویم خارج شدیم و به مقاومت پیوستیم و مشغول فعالیتهایمان شدیم.
موضوع این نیست که من تواب بودم یا نبودم، چه کردم کسی را لو دادم، یا ندادم، موضوع این است که ایشان مزدور رژیم هست. عنوان تواب به خودش زده برای اینکه بتواند احتمالاً اطلاعاتی را کسب کند و از این طریق باز به ضربه زدنش به سازمان ادامه دهد
کما اینکه این نوع کارها را در زندان هم در بخشهای مختلف که حضور داشته مرتکب شده بود، گواه این قضایا یکیاش که نمیتواند کتمان کند این است که هیچکس و هیچکدام از زندانیان سیاسی بهخصوص بچههای مجاهدین در زندان با من نبودند.
من در یک بند خاص بودم، که در آن مقاله توضیحش را دادم و فرصت هم نیست الآن برای شما بیشتر توضیح بدهم، اگر پیش آمد و لازم بود این کار را حتماً میکنم.
مصداقی اشاره میکند که من در کدام بند بودم به جهت اینکه در آن بند مرا دیده است.
در آن بند آمده بود یک سوژهای را، قصهای را عرضه کرده بود که بهاصطلاح من که سناریست هستم آن را برایش به سناریو تبدیل کنم. این مطبی بود به نام توبه که عواملی که توبه میکنند چگونه به این جا میرسند که توبه میکنند.
خوب این مورد پسند آنها (زندان) واقع نشد و بعد یک مقداری هم ازآنجایی که مصداقی ذهن بسیار بد و شیطانی دارد، باعث شد که مقداری من آزار بیشتری هم ببینم، اما این را دادم بعداً به حاج آقا زم و اینها بردند در یک کاتاگوری دیگرای و آنجا تبدیل به فیلمش کردند که نمایش دادند.
مصداقی چنین کارهایی را انجام میداد و آنجا من را دید.
ایشان به این جهت سعی میکند که هی فرار بهجلو بکند و راجع به من صحبت کند که من تمام چیزهایی که تو میگویی میپذیرم همه درست بود، ولی وضعیت این است که تو مزدوری، یعنی تو مأمور به خدمت به رژیم هستی، درست مثل همان آقای منصور لواسانی مأمور به خدمت بودی در اوین، برای اطلاعات کسب کردن از کسانیکه حتی زیر شکنجههای شدید مقاومت میکردند.
و بعد هم که کار تمام شده تحت نظارت خود وزارت اطلاعات و با کمک آنها آمدی خارج و بعد هم همین جا سعی کردی باز به این کار نفوذی ات ادامه بدهی و به همین جهت خودت را معرفی کردی بهعنوان تواب، در حالیکه طبق اطلاعاتی که من از همان موقعها شنیده بودم ایشان زمان کچویی زندان بوده و بعد بهاصطلاح در زندان بوده و مدعی بود که من زندانی هستم.
به هر تقدیر بسیار متأسفم که حتی در چنین شرایطی با پرواز مرجان هم ایشان حیا نکرد و هر چه خواست گفت، من امیدوارم در یک فرصتی که حال بهتری داشته باشم، یک مقدار سنگینی این غم را بتوانم درک کنم و باور کنم پرواز مرجان را، راجع به این و کسانی امثال این بنشینم صحبت مفصلتری داشته باشم.
از یارانم واقعاً از همرزمانم تمنا میکنم هواداران که توجه داشته باشند به اینمطالب، اگر که واقعاً میخواهند رفت و آمد با کسی داشته باشند متوجه باشند، تحقیقات لازم را در موردش انجام بدهند و بعد کنار او بایستند.
یا آن آقای نامور حقیقی که یکی از مدیر کلهای وزارت ارشاد است. ایشان مأمور وزارت اطلاعات بود و منتقل شده بود به وزارت ارشاد، برای اینکه در امر فرهنگی بتواند نظارت کاملی داشته باشد و کارهای اطلاعاتیاش را آنجا انجام بدهد.
به هر تقدیر تبریک میگویم سالگرد شورا را. بهنظر من و بهقول مرجان که این اواخر میگفت که ماهی دیگر به دمش رسیده، و خیلی دلش میخواست که ببیند، واقعیت این است که ماهی به دمش رسیده، به همین دلیل هم هست که رژیم دارد خودش را به این در وآن در میزند، و این اراجیفی را در اینترنت میگویند و این بازیها را راه میاندازند.
به هر تقدیر هم به خواهر مریم، خانم مریم رجوی، این روز را تبریک میگویم و همینطور به رهبر عزیزمان آقای مسعود رجوی، که این شورا را بنیان گذاشتند. خدمتشان تبریک میگوم و امیدوارم که بهزودی غم مردم عزیز دربندمان با مقاومتی که مجاهدین خلق طی سالها انجام دادند به سر بیاد
سپاسگزارم خواهر که به من وقت دادید و ببخشید که من حال درستی ندارم
مریم رجوی: با تشکر از آقای ژورک، راستش صحبتهای شما مجددا بسیار بسیار تکان دهنده و شوکهآور بود. اگر چه همچنانکه گفتید قسمتهایی از آنرا گفته بودید ولی انگار که هر بار دوباره آدم یک ابعاد جدیدی از جنایات رژیم و توطئههایش و دامهای آن را اینجور میفهمد.
بهرحال امروز من میخواهم مجدداً پرواز مرجان را بهطور خاص به شما تسلیت بگویم. میدانم سخت است میدانم خیلی تلخ است، ما هم اینجا عکس مرجان را بهمراه سایر پرکشیدگان از معصومه عزیز بعد کاک حسام، مهندس ساجدیان، مهندس حاج حمزه روی دیوارمان داریم.
کمااینکه دارم میبنیم الآن روبهرومان روی دیوار اور هم عکسهای بزرگ اینها هست
راستش هیچوقت فکر نمیکردم به این سرعت، به این زودی و این خودش شوکه آور است و ناباورانه، بدرستی گفتید مرجان خیلی زود پر کشید ولی بهنظر من خیلی از خودش چیزهایی بهجا گذاشت، وزین، سنگین و مثبت و دیدیم که چه طوفانی بپا کرد.
بههرحال در موردش میشود زیاد صحبت کرد، ولی من دلم میخواهد از این فرصت استفاده کنم بگویم که واقعاً در جلسات شورا وقتیکه مرجان عزیز را با شما میدیدم هر بار، بهعنوان ناظر یا صحبتهایش را میشنیدیم و یا مال خودتان را قبل از هر چیز افتخار میکردم به این مقاومت به داشتن چنین یارانی.
و مطمئنم که این مقاومت با چنین یارانی با چنین اعضایی میتواند و باید این رژیم را سرنگون کند و مردم ایران را به آزادی و رهایی برساند. همچنانکه مرجان در ترانههای بسیار زیبایش، با صدای زیبایش فریاد میزد که خواهد رسید آن روز و بارها گفت که فریاد آنها هست.
بنظر من فریاد آنها بود و هست و خواهد بود.
بهرحال مجدداً هم به شما تسلیت میگویم، هم تبریک بهخاطر همه تلاشهایتان که بهرغم سختی این دوران میبنیم در صحنه جنگ سیاسی حاضرید و به پیش میتازید
خدا کمک کند و مطمئنم که از شما پشتیبانی میکندو مرجان هم حاضر است. درود بر شما
ژورک: بسیار سپاسگزارم از همه محبتهایتان. یک مطلبی را میخواستم خدمت شما عرض کنم، خیلی خوشحالم از اینکه مردم ما بسیار ملت آگاهی هستند. قدر شناسند. چیزیکه یک مقداری این بار غم من را کم میکند همین هست.
میدانند کسانی که پایشان میایستند. باهاشان به جلومیآیند. من فکر میکنم که این حرکت شاید باعث بشود یعنی یک مقدار رفتن مرجان تلنگری باشد برای کسانیکه هنوز به چنین باوری نرسیدند و هنوز مردم ما را نشناختند. مردم ما قدر شناسند و این خیلی واقعاً باعث دلخوشی است.
خیلی ممنونم از اینکه این وقت را به من دادید.
مریم رجوی: راست میگویید مردم قدر شناسند و میفهمند و واکنش آنها نشان داد. درود بر شما
دکتر حسین جهانسوز محقق داروسازی، فوق دکترای بیوشیمی و شیمی دارویی عضو شورای ملی مقاومت
با سلام گردهمایی شکوهمند، موفقیتآمیز و شگفتانگیز هفدهم جولای مقاومت با توجه به حضور بیش از ۱۰۰۰شخصیت سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و حتی نظامی و ابراز پشتیبانی صمیمانه و قاطعشان از شورای ملی مقاومت و برنامه ۱۰مادهای خانم مریم رجوی رئیسجمهور برگزیده مقاومت نشان داد که جهان به این مقاومت برای زدودن یکی از جنایتکارترین نظامهای تاریخ انسان اعتماد دارد و صلاحیت، قابلیت و آمادگی این مقاومت را مورد تأیید قرار میدهد. و از برنامه و شیوه مبارزاتیش پشتیبانی میکند. گردهمایی هفدهم جولای یک بار دیگر نشان داد، که رژیم تبهکار حاکم بر ایران در برابر این نیروی بالنده و گسترده بهشدت عاجز و درمانده است و همه توطئهها و ترفندهایش اعم از تروریستی و تبلیغاتی و جاسوسی و عملیات ایذایی توسط عوامل و مزدوران خارج کشورش شکستخوردهاند و جز آشکار شدن بیشتر بیآبرویی، سودی عایدش نکرده است. این گردهمایی آنقدر بزرگ بود و شگفتانگیز که رژیم هیستریک وار به مقاومت برخورد کرد. و همه مزدوران و شخص نفوذی وزارت اطلاعات را که بعد از افشاگری آقای ژورک ماهیتش کاملاً آشکار شده بود، را به میدان فرستاد.
مناسب میدانم در این فرصت اشارهای مختصر به فاجعه هولناک و تأسفبار کرونا در کشورمان بکنم. حاکمیت آخوندی که همواره نشان داده است از حل مسایل و مشکلاتی که وجود منحوس روی کشورمان ریخته عاجز است و برای بیرون رفتن از چمبرههای درماندگیهایش جز شیوه سرکوب و کشتار مردم چارهای نمیشناسد، در رابطه با این بیماری نیز در عمل و بهطور واقعی همین شیوه ضدانسانی را بکار گرفته است. رئیسجمهور فاسد و بیلیاقت رژیم و البته در سایه منحوس خامنهای از آغاز بروز و شیوع بیماری مرگ و میرها را یا انکار کرده و یا با توسل به دروغ و پنهانکاری و تحویل دادن آمارهای ساختگی کوشیده است، ابعاد این فاجعه عظیم انسانی در کشورمان را پنهان سازد. این جنایتکار و مجموعه ضدایرانی همراهش در حقیقت میخواهند با همهگیر کردن بیماری بر آن فایق آیند. و مسأله را از راه به کشتن دادن مردم ایران برای خودشان حل کنند. آخوند روحانی در یکی از سخنرانیهای اخیرش ناگزیر به این اعتراف وحشتناک شد که تاکنون ۲۵میلیون تن به کرونا مبتلا شدهاند. او با صراحت و در اوج وقاحت ابراز کرد که رژیم آخوندی در امر جلوگیری از گسترش بیماری عاجز است. اما ورود مقاومت به این امر مهم از روز اول ورق را برگرداند، بهجرأت میتوانم بگویم کارزار مقاومت در مورد کرونا در ۵ماه گذشته یکی از بزرگترین و افتخار آمیزترین پروژههای مقاومت است. رهنمود آقای رجوی مسئول شورا و تأکید بر اینکه باید زندگی کارگران و زحمتکشان از محل صدها میلیارد اموال به سرقت رفته مردم در بنیادهای تحت کنترل خامنهای تأمین شود، تا چند ماه به سر کار نروند واقعیترین راهحل بود که حتی در داخل رژیم نیز بازتاب گستردهای داشت. رهنمودها و مواضع خواهر مریم کما اینکه اطلاعیههای روزانه دبیرخانه و ارائه آمارهای واقعی از میزان مرگ و میر ناشی از کرونا با آشکار کردن هر چه بیشتر جنایتهایی را که رژیم در این رابطه مرتکب شده است مردم ایران را به چارهجویی اصولی یعنی رفتن به طرف تحقق امر سرنگونی نظام دعوت میکند. در خاتمه در این لحظات حساس تاریخی که رژیم فاشیست مذهبی ولایت فقیه در آخرین مراحل سرنگونی است، یک بار دیگر متعهد میشوم که برای براندازی رژیم و رسیدن به آزادی مردم وطنم یار و یاور رهبران مقاومت خواهر مریم و برادر مسعود باشم. متشکرم
.
مریم رجوی: با تشکر از شما آقای دکتر جهانسوز. درود بر شما و تعهدات شما. چه خوب به شرایط دردناک مردم ایران اشاره کردید و وظیفه تکتک ما در این دوران که بسیار مهم است. دست شما درد نکند بهخاطر همه فعالیتها و تلاشهایتان. از شما تشکر میکنم.
دکتر منشور وارسته عضو شورای ملی مقاومت
با عرض سلام خدمت همه عزیزان و تبریک و درود به مسئول محترم شورا آقای مسعود رجوی بهمناسبت آغاز چهلمین سال حیات شورای ملی مقاومت ایران جای ایشان سبز است در این شب تاریخی.
همین طور با درود و تقدیر از خانم مریم رجوی، رئیسجمهور مقاومت ایران در برگزاری غرور آفرین و موفقیتآمیز بزرگترین گردهمایی مجازی جهانی که به مدت ۳روز شاهد آن بودیم و ادای احترام بر انسانهای فرهیخته که جان خود را فدای آرمان آزادی مقاومت سازمانیافته نمودند چهار دهه اتحاد و استواری در نبرد آزادیبخش برای تحقق مطالبات مردم ایران تبلور یکصد سال مبارزه از جنبش مشروطیت است.
امیلیانو زاپاتا میگوید اگر عدالتی برای مردم وجود ندارد اجازه نده آرامشی هم برای دولت وجود داشته باشد. از آغاز به قدرت رسیدن خمینی نقش آقای مسعود رجوی در مقام اصلیترین چهره که مشروعیت خمینی را به چالش کشید مطرح میشود. تاریخ جهان تاریخ چهار دهه اخیر نیز جدالی است از تقابل دو نظریه که در یک طیف ارتجاع و استعمار و در طیف مقابل آزادیخواهی و استقلال طلبی صفآرایی کردند.
با تشکیل شورای ملی مقاومت به تدبیر و ابتکار آقای مسعود رجوی بزرگترین و دیرپاترین ائتلاف سیاسی تاریخ ایران وارد کارزاری شد که تا به امروز رژیم استبداد دینی را در تمام پهنههای سیاسی مات و بیآینده کرده است.
دوستان عزیز جوهر سیاست شورا در چارچوب روابط بینالملل مبتنی است بر منافع و مصالح مردم ایران بر مصداق همین اعتقاد تاکتیکهای این جنبش در صحنه بینالمللی نیز عبارت است از:
۱. افشای ماهیت تروریستی و جنگطلبانه رژیم.
۲.افشای جنایات و نقض حقوقبشر توسط استبداد دینی.
۳. ممانعت از تثبیت رژیم در صحنه جهانی و تلاش در انزوای آن با عنایت به استراتژی مقاومت سازمانیافته.
در روزهایی که رژیم تئوکراتیک به کمک استعمار دست به دسیسه علیه مقاومت زد. جنبش رهایی بخش بر اساس احساس مسئولیت در قبال منافع مردم ایران و صلح جهانی سایتهای مخفی رژیم برای تولید سلاح هستهیی را افشاء نمود. بدین ترتیب مهمترین ضربه استراتژیک بر قلب اولیگارشی دینی فرود آمد. این تحول تاریخی و ملی میز ارتجاع و استعمار را برای همیشه واژگون کرد. افشای استراتژیک مقاومت ارتجاع حاکم را در چنان بحرانی وارد کرد که تا امروز کمر راست نکرده است. به موازات آن با کنار زدن موانع و با مدیریت شایسته سلاح استراتژیک جنبش خانم رجوی در یک عملیات حیرتانگیز تمام اعضای سازمان مجاهدین خلق از عراق به سلامت به آلبانی هجرت نمودند. این تحول در سطح آلترناتیو که از افشای اتمی تا هجرت به آلبانی طی شد و همزمان با تغییر در تعادل جهانی و بازگشت تحریمهای آمریکا و همینطور کشته شدن سلیمانی و قرار گرفتن سپاه در لیست تروریستی آمریکا همراه بود رژیم را غرق در بنبست و بحران نمود. از طرفی به همت مقاومت ایران کنگره در یک مصوبه سیاسی و بیسابقه با ارائه قطعنامه اکثریت مجلس نمایندگان آمریکا از هر دو حزب نه تنها بر محکومیت رژیم آخوندی تصریح نمود، بلکه بر ضرورت حمایت از طرح ده ماده خانم مریم رجوی برای جمهوری غیرمذهبی و دموکراسی تأکید کرد.
همزمان با برگزاری گردهمایی جهانی امسال در خصوص جنبش دادخواهی وزارتخارجه آمریکا در یک عمل بیسابقه نیز همسویی خود را اعلام داشت. خانم اورتگاس سخنگوی وزارتخارجه آمریکا اعلام کرد ایالت متحده به جامعه جهانی برای انجام تحقیقات مستقل فرا میخواند. این پیروزی و دستاوردی است برای عدالت خواهی و حقطلبی مردم ایران که پرچم آن در دست شورای ملی مقاومت و سازمان مجاهدین خلق ایران است.
با نگاهی به آنچه طی چهار دهه بر این جنبش رفته و قیمتی که برای کسب آزادی و تحقق دموکراسی و مردمسالاری پرداخته، شاهدیم که تاکتیکهای مقاومت یکی بعد از دیگری با توفیق مواجه شده. این جنبش از خیابانهای شهرهای مختلف جهان تا دادگاههای بینالمللی صحنه نبرد را طی کرد و جهان به اعتبار آن پی برد. حمایت شخصیتهای برجسته سیاسی جهان در گردهمایی بینالمللی امسال و حمایت از طرح ده ماده خانم رجوی خود بهترین گواه است.
خانم رجوی عزیز من بهعنوان دوستدار آقای مسعود رجوی از همان روز شکلگیری شورا کنار ایشان بوده و همانطور که در اوایل تأسیس شورا در دیدار خصوصی که لحظه ویژه در زندگیام بود در اور به ایشان تعهد دادم بهعنوان یک فرد آرمانخواه در ورای هر نتیجهای که میخواهد باشد، برای این مقاومت تا انتها استوار در کنارشان بمانم و بایستم، به این تعهد خود مفتخرم.
با ایقان به سرنگونی استبداد دینی در چشماندازی بسیار نزدیک و با آرزو و پیروزی و تحقق آزادی. متشکرم
مریم رجوی: با تشکر و درود بر شما آقای وارسته، من جواب لطفهای اضافه شما را به خودم نمیدهم. ولی بدانید که همه اعضای مجاهدین و مقاومت در خلق این موفقیت، تلاش و کوشش و شرکت داشته و دارند.
و شما چه خوب از لحظه ویژه زندگی خودتان و تعهدی که به مسعود دادید یاد کردید و الحق که در تمام این سالها و در تمام فراز و نشیبها بر آن تعهد استوار ماندید و راستی که همین مایه افتخار است. موفق باشید.