728 x 90

آتش و حرکت فزاینده، رمز دستیابی به سرنگونی

قیام ایران
قیام ایران

در یکمین سالگرد قیام ۱۴۰۱ وقتی بر پاشنه‌هایمان می‌چرخیم و نگاهی به مسیر طی‌شده در فراپشت می‌نگریم به سه نتیجهٔ اساسی راه‌ می‌بریم:
۱ـ بازگشت‌ناپذیری انقلاب دموکراتیک نوین ایران
۲ـ عدول نکردن فاشیسم دینی از سرکوب
۳ـ دست نکشیدن خامنه‌ای از هژمونی انحصاری

 

«قیام» و «انقلاب» فراتر از خواست یا تمایل این یا آن طبقه یا آن و این گروه سیاسی ـ اجتماعی، پدیده‌هایی هستند که از قوانین تکامل اجتماعی پیروی می‌کنند. اگر امروزه کسانی پیدا شده‌اند که با تبلیغ نوستالوژیک برخی فیلم‌های دوران پهلوی دوم مدعی می‌شوند که اگر انقلاب ضدسلطنتی نمی‌شد، ایران بر سر راه شاهراه پیشرفت قرار داشت، در حقیقت سفسطه می‌کنند. می‌شود و می‌توان قیام و انقلاب را سرکوب کرد، یا به عقب انداخت ولی از حتمیت وقوع آن نمی‌توان ممانعت نمود.

انقلاب ضدسلطنتی در تقدیر جامعهٔ ایران بود. انقلاب دموکراتیک نوین نیز در تقدیر است. سلسله قیامهای بزرگ و سراسری مانند دی۹۶، آبان۹۸ و قیام ۱۴۰۱ نمودهای آتشفشانی آن هستند. کسی که تاریخ خوانده و نگاهی علمی و استقرایی به برآمد و افول تمدنها داشته باشد به فراست درمی‌یابد که تغییرات بزرگ در ناصیهٔ خلق‌ها و جوامع نوشته شده است. اگر چنین نبود انسان و گروه‌های انسانی هنوز باید در دوران غارنشینی می‌زیستند.

بازگشت‌ناپذیری شرایط به قبل از انقلاب دموکراتیک نوین، چنان قطعی است که حتی در رسانه‌های حکومتی نیز با زبان معکوس به آن اعتراف می‌شود. اگر به اولویت‌های این حکومت در ادارهٔ دولت نگاه کنیم می‌بینیم تمامی آنها از این گزاره چیده شده است که از سرنگونی ناگهانی جلوگیری کنند. انتخاب یک جلاد پیشانی سیاه با روزمهٔ ننگین کشتار تابستان۶۷، از قضا در این راستا قابل تبیین است.

 

عدول نکردن فاشیسم دینی از سرکوب

سرکوب برای این حکومت، در حکم جانمایه و شیشهٔ عمر آن است. اگر در یک فرض محال روزی به هر دلیل دست از سرکوب بردارد، مردم فاتحهٔ آن را خواهند خواند. این حرف خمینی اگر روزی دال بر وحشت او از برملا شدن ماهیت ضدبشری آخوندها بود، امروز در رابطه با سرنوشت تمامیت نظام ما ترک او مصداق پیدا می‌کند:

«بترسید از آن روزی که مردم بفهمند در باطن ذات شما چیست، و یک انفجار حاصل بشود. از آن روز بترسید که ممکن است یکی از «ایام الله» - خدای نخواسته - باز پیدا بشود. و آن روز دیگر قضیه این نیست که برگردیم به ۲۲بهمن. قضیه [این‌] است که فاتحه همه ما را می‌خوانند!» (صحیفهٔ خمینی. ج۱۴. ص۳۸۰)

استقرار این حاکمیت در ایران محصول سرقت یک انقلاب و دست‌آوردهای آن بوده است. استمرار آن طی چهار و اندی دهه به‌دلیل صدور بحران، سرکوب وحشیانهٔ نیروهای مخالف، راه‌اندازی جنگهای توسعه‌طلبانه و حمایت‌های ناشی از سیاست مماشات بوده است. بنابراین برای حفظ خود در برابر خشم دم‌افزون توده‌های به‌جان آمدهٔ مردم، روزبه‌روز به‌شدت و حدت سرکوب خواهد افزود؛ زیرا اندازه‌های قبلی سرکوب دیگر پاسخگو نیست. در یک سال گذشته، صحت و حقانیت این تحلیل را مشاهده می‌کنیم. افزودن دیوانه‌وار به بودجهٔ نیروهای اطلاعاتی ـ امنیتی و انتظامی یکی از راههای حفظ و تقویت سرکوب است.

بدیهی است که در این یادداشت ما به کارآمد بودن یا ناکارآمدی سرکوب نمی‌پردازیم، بلکه می‌خواهیم این نتیجه‌گیری را برجسته کنیم که این رژیم بدون سرکوب حتی یک روز و بلکه یک ساعت هم دوام نخواهد آورد.

 

 

دست نکشیدن خامنه‌ای از هژمونی انحصاری

این تصور که روزی خامنه‌ای از کرسی بت خدا بودن پایین بیاید و بطلان اصل ضدایرانی ولایت فقیه را اعلام کند، سراپا واهی است. واهیتر از آن تصور ادامهٔ این حاکمیت ضدتاریخی، ضدبشری و ضدایرانی بدون یک «فعال مایشاء» و فرعون به تمام معنا به نام «ولی‌فقیه» است. باندهایی از حاکمیت و رله‌کنندگان آنها در خارج چنین القا می‌کنند که گویا رفرم و اصلاح در درون نظام امکان‌پذیر است، نقطه‌عزیمتی جز حفظ ولایت فقیه را دنبال نمی‌کنند. طرح موضوعاتی مانند «مشارکت حداکثری»، «رفراندم» یا حتی «انتخابات» بر سر شکل و نحوهٔ حکومت از اساس باطل است. هژمونی انحصاری خامنه‌ای به هیچ‌کدام مجال عرض‌اندام نخواهد داد. بنابراین خامنه‌ای با اختیار خود و طیب خاطر از این هژمونی دست نخواهد کشید.

بررسی روند «خالص‌سازی» [بخوانید انقباض حاکمیت]، بیانگر آن است که این نظام برای حفظ خود در برابر قیامهای فزاینده، چاره‌ای جز بیرون‌ انداختن عناصر ناهمخوان و کوچک کردن هستهٔ اصلی قدرت ندارد.

 

آتش جواب آتش

مطابق آنچه گفته شد تنها استراتژی پاسخگو و کارآمد، سرنگونی این حاکمیت با استراتژی قهرآمیز و آتشین کانون‌های شورشی است. این استراتژی ـ که مراحل آزمایشگاهی خود را از سرگذرانده و از قیام آبان۹۸ تاکنون وارد مرحله تولید و بازآفرینی گسترده شده ـ به ما می‌گوید که باید آتش را با آتش پاسخ داد. وقتی پای عنصر آتش به میان بیاید، حاکمیت [با هر میزان از سرکوب]، در برابر ارتشی از خلق به میدان شتافته و جنگاور عاجز و ناکارآمد است.

اگر می‌خواهیم این حکومت یک روز و یک ساعت زودتر سرنگون شود باید کمیت و کیفیت آتش بیفزاییم.

در پیام ۳۰تیر ۱۴۰۲ مسئول شورای ملی مقاومت ایران آمده است:

«پس از قیام ۱۴۰۱ چرخ زمان و انقلاب دموکراتیک نوین ایران هرگز به عقب برنمی‌گردد.

فاشیسم دینی تا زمان سرنگونی هرگز دست از سرکوب برنمی‌دارد.

خامنه‌ای تا زنده است هرگز از هژمونی انحصاری دست بر نمی‌دارد.

نتیجه چیست؟ قیامهای بیشتر و بیشتر با جنگ یعنی آتش و حرکت فزاینده و سرانجام سرنگونی. این سرشت و سرنوشت نهایی نبرد و انقلابی است که از ۴۲سال پیش پرچم افراشته و از بسا کوره‌های گدازان گذشته است.

انقلابی که با رود خروشان خون شهیدانش، باز هم می‌رود، می‌شکند، می‌سوزد، می‌دمد، می‌شکفد در هرجا و این مسیری است تا پیروزی».

 

 

 

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/0eb83712-cc2c-4530-a876-71b4cc8cb86b"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات