جیانفرانکو فاتورینی، نماینده مشترک مرآپ:
«متشکرم آقای رئیس. حق برخورداری از صلح و مسئولیت حفاظت: ساکنان کمپ اشرف از کدام حقوق برخوردارند و تعهدات سازمان ملل متحد کدام است؟
حق برخورداری از صلح:
این ممکن است باورکردنی به نظر نرسد که درهزاره سوم میلادی یک گروه ازسازمانهای غیردولتی هنوز ناگزیر باشند یک کار محتوایی برای قانع کردن کارشناسان و دولتها انجام دهند تا بفهمانند که هر بشری حق برخورداری از صلح را دارد.
با این حال حتی کشورهای مدافع آزادیها و حقوق پایهیی از جمله قدرتهای بزرگ اغلب در کادر مناسبات قدرت استدلال میکنند و استفاده از سلاح را به طرق و شیوههای مسالمتآمیز ترجیح میدهند.
اعلامیه جهانی «حق خلقها به برخورداری از صلح» هماکنون در کمیته مشورتی شورای حقوقبشر در دست مطالعه است.
پیششرط برخورداری از حق صلح برخوردار بودن از تمام حقوق انسانی است، نکتهیی که در مقدمه اصل مسئولیت حفاظت راجع به مسئولیت پیشگیری آمده است.
علاوه براین، پروژه اعلامیهیی که در دست مطالعه است شامل بخشی است در ارتباط با امنیت فرد انسان که از جمله در آن پیشبینی شده و من بهنقل از آن عیناً میخوانم:
«همه حق برخورداری از امنیت انسانی شامل نداشتن ترس و نیاز را دارا هستند. هرکس حق دارد در برابر نسل کشی، جنایات جنگی، کاربرد قهر در نقض حقوق بینالملل، پاکسازی قومی و جنایت علیه بشریت مورد حفاظت قرار گیرد. چنانچه دولتها قادر به جلوگیری از وقوع این جنایات در حیطه مسئولیتشان نباشند، باید از دیگر دول عضو و سازمان ملل متحد بخواهند به مسئولیتهای خود در انطباق با منشور ملل متحد و حقوق بینالملل عمل کنند. دولتها و سازمان ملل متحد در ابلاغیه مأموریتهای رسمی برای عملیات حافظ صلح، امر حفاظت کامل و مؤثر از غیرنظامیان را بهعنوان یک هدف اولویت دار خواهند گنجانید».
مسئولیت حفاظت
اصل این مضمون در اجلاس سران کشور و دولت که درسال ۲۰۰۵ در نیویورک برگزار شد به تصویب رسید. اما تنها از ابتدای سال جاری بود که با تصویب قطعنامههای ۱۹۷۳ و ۱۹۷۵ راجع به حفاظت از غیرنظامیان در لیبی و ساحل عاج اصل مسئولیت حفاظت بر صحنه بینالملل نمود علنی یافت.
البته درنحوه اعمال این اصل کمبودهایی به چشم میخورد از این بابت که فعلاً جامعه بینالملل بدون آن که بخواهد وجه نخست این اصل را نادیده بگیرد که عبارتست از اجرای اقدامات پیشگیرانه از جمله احترام به حق تعیین سرنوشت خلقها، حفاظت و ارتقاء کلیه حقوق انسانی از جمله حق توسعه و ارتقاء مدیریت صحیح، بازبینی قاعدههای تجارت بینالملل و کنترل دموکراتیک هزینههای تسلیحاتی، توان اجرای آن به تمام و کمال را درحال حاضر ندارد.
در واقع کمیسیون بینالمللی مداخله و حاکمیت دولتها که مفهوم مسئولیت حفاظت را تدوین کرده در مقدمه گزارش منتشره خود در دسامبر ۲۰۰۱ تصریح میکند: «دول حاکم مسئولیت دارند از شهروندان خود علیه فجایعی که پیشگیری از آن مقدور و ممکن است نظیر کشتار در مقیاس گسترده، تجاوزات سیستماتیک یا قحطی حفاظت کنند. چنانچه حاضر یا قادر به انجام آن نباشند، مسئولیت مزبور برعهده کل جامعه دولتها گذاشته خواهد شد».
حال در اشرف با چه وضعیتی مواجه هستیم؟
در مورد خاصی که امروز موضوع بحث ما است، مقامات عراقی نه تنها حاضر به حفاظت از ساکنان کمپ اشرف در برابر تهدیدات رژیم ایران نیستند، بلکه خود عاملان مادی نقض فاحش حقوق انسانی به تحریک و تشویق مقامات ایرانی هستند.
به همین دلیل است که کل جامعه دولتها باید مسئولیت حفاظت را با به کار گرفتن تمام امکاناتی که در اختیار دارد جهت حفاظت فیزیکی ساکنان کمپ اشرف و تضمین یافتن یک راهحل پایدار برای تخلیه ساکنان برعهده گیرد.
فراخوانهایی که ما از سال ۲۰۰۹ هم صدا با سازمانهای دیگر دادهایم تا بهحال بدون پاسخ مانده است، حتی بهرغم ابراز تأسف کمیسرعالی حقوقبشر درماه آوریل گذشته بابت وقایع کمپ اشرف.
در همین اواخر، کمیساریای عالی پناهندگان تصمیم گرفته پروسهیی را جهت بررسی درخواستهای رسیده از ساکنان کمپ اشرف به اجرا گذارد. به همین دلیل ساکنان کمپ هماکنون بهلحاظ رسمی متقاضیان پناهندگی مورد حفاظت حقوق بینالملل محسوب میشوند که حفاظت در برابر اخراج یا بازگرداندن اجباری به کشور مبدأ درصورتی که تهدیدی متوجه آزادی یا جانشان باشد، از جمله اصول آنست.
این گام مثبت نباید بر نقض فاحش حقوق انسانی ساکنان اشرف پردهپوشی کند. باید اطمینان حاصل شود که عاملان کشتارهای ژوئیه ۲۰۰۹ و آوریل ۲۰۱۱ تحت پیگرد قضایی قرا گرفته و قربانیان و خانوادههایشان از حق دریافت غرامت برخوردار گردند.
به همین دلیل ما همچنان از کمسیرعالی حقوقبشر میخواهیم یک هیأت تحقیق برای بررسی کشتارهای مرتکب از سوی ارتش عراق را مأمور کند و در هماهنگی با یونامی یک گروه نظارت بر مراعات حقوق انسانی ساکنان مستقر سازد.
متشکرم
میشل ژولی: ما در حوزه حقوقی با سخنرانی پروفسور روث وج وود ادامه میدهیم. استاد برجسته حقوق بینالمللی. او چندین سال نمایندگی ایالات متحده در کمیسیون حقوقبشر سازمان ملل متحد را برعهده داشته است.
پروفسور روث وج وود، عضو هیأت امنای سیاست دفاعی آمریکا ۲۰۰۳-۲۰۰۹:
متشکرم آقای رئیس و همکاران گرامی. جای افتخار است که دوباره در ژنو باشم که سابقاً بودم و برای ۸ تا ۹هفته در سال در کمیته حقوقبشر مینشستم و گزارشهای کشورها را میگرفتیم. و سعی میکردیم ببینیم آیا با تعهدات بر طبق کنوانسیون حقوق مدنی و سیاسی سازگاری دارند. با این حال این تعهدات در خود بیانیه سازمان ملل متحد در بندهای ۵۵ و ۵۶ نهفته است. بنابراین حتی کشورهایی که کنوانسیون حقوق مدنی و سیاسی را امضا نکردهاند باز هم در پیروی از این درخواست که حق حیات، حق علیه شکنجه، حق رفتار انسانی برای همه انسانها محترم شمرده شود، ملزم هستند.
در نتیجه من فکر میکنم حضور من امروز اینجا بهصورت خیلی واقعی ادامه همان کار است. حالا اگر شما بیانیه کمیسر عالی پناهندگان را ندیدهاید باید ببینید. این به نوعی فرمان آزادی چیزی است که کمیسر عالی پناهندگان سازمان ملل متحد در واقع بهرسمیت شناخته که این افراد تحت حفاظت حقوقی ملل متحد هستند.
در نتیجه ساکنان کمپ که تقاضا نامه دادهاند حالا رسماً برطبق قانون بینالمللی پناهجو هستند و ادعای آنها نیاز به بررسی دارد. قانون بینالمللی میگوید که آنها باید بتوانند از حفاظت پایهیی در مورد امنیت و رفاهشان برخوردار باشند.
بنابراین من به شما میگویم که حداقل از نظر حقوقی همینطور اخلاقی هر فرد در آن کمپ تحت حفاظت رسمی ملل متحد است. و حقی برای یک اقدام اولیه، حکمی علیه مالکی یا برخی از این افرادی که او ممکن است اجازه دهد از آن طرف مرز بیایند و کار کثیفی علیه کمپ انجام دهند، بهطور اساسی وجود دارد.
حالا اگر اجازه دهید بهعنوان یک آمریکایی فقط از طرف خودم صحبت میکنم ـ ولی سابقه جالبی بهعنوان بخشی از امنیت ملی بخشی از حقوقبشر دارم. ما جنگ عراق را نکردیم که به رژیم ایران اجازه دهیم دست سنگینش را در سراسر منطقه بگستراند. فکر کردن به جنگ به این منظور نبود که به رژیم ایران اجازه دهد دست بالا را در عراق، در سوریه، در لبنان داشته باشد. این یک راهحل بنیادگرایانه برای درگیری هیچ کسی نیست، این چیزی است که آنچه را ما سعی کردیم در عراق بکنیم، به مسخره میگیرد.
از نظر اینکه سیاست اینجا کجا ایستاده است. من به شما میگویم که در آمریکا ـ ما یک پایتخت بسیار پر تنشی داریم. مردم با هم جوش نمیخورند آنها به آن صورتی که قبلاً جشن داشتند، ندارند. جمهوریخواهان با دموکراتها صحبت نمیکنند. آنها با هم به بولینگ نمیروند. ولی یک چیز که روی آن توفق دارند همین موضوع است. یک حمایت ۲حزبی از هر دو طرف در مورد حفاظت اشرف وجود دارد. از ایلیانا رزلهتنن که یک سخت سر از فلوریداست و رئیس کمیته امور خارجی مجلس است تا شیلا جکسون لی که اصلاً از نیویورک است همانطور که من هستم و بعد به تگزاس رفت و یک نماینده کنگره از تگزاس است، تا تد پو که علناً گفته است او تخصیص بودجه سازمان ملل متحد را بهصورت مهمی مرتبط با عملکرد سازمان ملل متحد در این زمینه میداند.
بنابراین این موضوع راست، چپ و میانه است. چیزی نیست که شکاف ایدئولوژیکی در آمریکا داشته باشد و من هم فکر میکنم باید هشداری به مالکی باشد که هر کسی رئیسجمهور بعدی باشد، او کماکان اگر اجازه دهد این رفتار ادامه یابد، زورگویی و بدرفتاری، با مشکل مواجه خواهد شد. ولی من در مورد خود دستگاه نگرانم. باز با کنار زدن مسئولیت حفاظت که فکر میکنم شاید بهترین محصول دوره مدیریت کوفی عنان بهعنوان دبیرکل بود.
بنابراین اینجا فکر میکنم درسی که باید با احترام به کمیسر عالی حقوقبشر و قطعاً به آقای مالکی از عراق داده شود این است که این یک خط روشن برای آمریکا، یک خط روشن برای ملل متحد است و خطی است که کسی نباید از آن عبور کند هم برای خودش و هم برای ما.
متشکرم.
«متشکرم آقای رئیس. حق برخورداری از صلح و مسئولیت حفاظت: ساکنان کمپ اشرف از کدام حقوق برخوردارند و تعهدات سازمان ملل متحد کدام است؟
حق برخورداری از صلح:
این ممکن است باورکردنی به نظر نرسد که درهزاره سوم میلادی یک گروه ازسازمانهای غیردولتی هنوز ناگزیر باشند یک کار محتوایی برای قانع کردن کارشناسان و دولتها انجام دهند تا بفهمانند که هر بشری حق برخورداری از صلح را دارد.
با این حال حتی کشورهای مدافع آزادیها و حقوق پایهیی از جمله قدرتهای بزرگ اغلب در کادر مناسبات قدرت استدلال میکنند و استفاده از سلاح را به طرق و شیوههای مسالمتآمیز ترجیح میدهند.
اعلامیه جهانی «حق خلقها به برخورداری از صلح» هماکنون در کمیته مشورتی شورای حقوقبشر در دست مطالعه است.
پیششرط برخورداری از حق صلح برخوردار بودن از تمام حقوق انسانی است، نکتهیی که در مقدمه اصل مسئولیت حفاظت راجع به مسئولیت پیشگیری آمده است.
علاوه براین، پروژه اعلامیهیی که در دست مطالعه است شامل بخشی است در ارتباط با امنیت فرد انسان که از جمله در آن پیشبینی شده و من بهنقل از آن عیناً میخوانم:
«همه حق برخورداری از امنیت انسانی شامل نداشتن ترس و نیاز را دارا هستند. هرکس حق دارد در برابر نسل کشی، جنایات جنگی، کاربرد قهر در نقض حقوق بینالملل، پاکسازی قومی و جنایت علیه بشریت مورد حفاظت قرار گیرد. چنانچه دولتها قادر به جلوگیری از وقوع این جنایات در حیطه مسئولیتشان نباشند، باید از دیگر دول عضو و سازمان ملل متحد بخواهند به مسئولیتهای خود در انطباق با منشور ملل متحد و حقوق بینالملل عمل کنند. دولتها و سازمان ملل متحد در ابلاغیه مأموریتهای رسمی برای عملیات حافظ صلح، امر حفاظت کامل و مؤثر از غیرنظامیان را بهعنوان یک هدف اولویت دار خواهند گنجانید».
مسئولیت حفاظت
اصل این مضمون در اجلاس سران کشور و دولت که درسال ۲۰۰۵ در نیویورک برگزار شد به تصویب رسید. اما تنها از ابتدای سال جاری بود که با تصویب قطعنامههای ۱۹۷۳ و ۱۹۷۵ راجع به حفاظت از غیرنظامیان در لیبی و ساحل عاج اصل مسئولیت حفاظت بر صحنه بینالملل نمود علنی یافت.
البته درنحوه اعمال این اصل کمبودهایی به چشم میخورد از این بابت که فعلاً جامعه بینالملل بدون آن که بخواهد وجه نخست این اصل را نادیده بگیرد که عبارتست از اجرای اقدامات پیشگیرانه از جمله احترام به حق تعیین سرنوشت خلقها، حفاظت و ارتقاء کلیه حقوق انسانی از جمله حق توسعه و ارتقاء مدیریت صحیح، بازبینی قاعدههای تجارت بینالملل و کنترل دموکراتیک هزینههای تسلیحاتی، توان اجرای آن به تمام و کمال را درحال حاضر ندارد.
در واقع کمیسیون بینالمللی مداخله و حاکمیت دولتها که مفهوم مسئولیت حفاظت را تدوین کرده در مقدمه گزارش منتشره خود در دسامبر ۲۰۰۱ تصریح میکند: «دول حاکم مسئولیت دارند از شهروندان خود علیه فجایعی که پیشگیری از آن مقدور و ممکن است نظیر کشتار در مقیاس گسترده، تجاوزات سیستماتیک یا قحطی حفاظت کنند. چنانچه حاضر یا قادر به انجام آن نباشند، مسئولیت مزبور برعهده کل جامعه دولتها گذاشته خواهد شد».
حال در اشرف با چه وضعیتی مواجه هستیم؟
در مورد خاصی که امروز موضوع بحث ما است، مقامات عراقی نه تنها حاضر به حفاظت از ساکنان کمپ اشرف در برابر تهدیدات رژیم ایران نیستند، بلکه خود عاملان مادی نقض فاحش حقوق انسانی به تحریک و تشویق مقامات ایرانی هستند.
به همین دلیل است که کل جامعه دولتها باید مسئولیت حفاظت را با به کار گرفتن تمام امکاناتی که در اختیار دارد جهت حفاظت فیزیکی ساکنان کمپ اشرف و تضمین یافتن یک راهحل پایدار برای تخلیه ساکنان برعهده گیرد.
فراخوانهایی که ما از سال ۲۰۰۹ هم صدا با سازمانهای دیگر دادهایم تا بهحال بدون پاسخ مانده است، حتی بهرغم ابراز تأسف کمیسرعالی حقوقبشر درماه آوریل گذشته بابت وقایع کمپ اشرف.
در همین اواخر، کمیساریای عالی پناهندگان تصمیم گرفته پروسهیی را جهت بررسی درخواستهای رسیده از ساکنان کمپ اشرف به اجرا گذارد. به همین دلیل ساکنان کمپ هماکنون بهلحاظ رسمی متقاضیان پناهندگی مورد حفاظت حقوق بینالملل محسوب میشوند که حفاظت در برابر اخراج یا بازگرداندن اجباری به کشور مبدأ درصورتی که تهدیدی متوجه آزادی یا جانشان باشد، از جمله اصول آنست.
این گام مثبت نباید بر نقض فاحش حقوق انسانی ساکنان اشرف پردهپوشی کند. باید اطمینان حاصل شود که عاملان کشتارهای ژوئیه ۲۰۰۹ و آوریل ۲۰۱۱ تحت پیگرد قضایی قرا گرفته و قربانیان و خانوادههایشان از حق دریافت غرامت برخوردار گردند.
به همین دلیل ما همچنان از کمسیرعالی حقوقبشر میخواهیم یک هیأت تحقیق برای بررسی کشتارهای مرتکب از سوی ارتش عراق را مأمور کند و در هماهنگی با یونامی یک گروه نظارت بر مراعات حقوق انسانی ساکنان مستقر سازد.
متشکرم
میشل ژولی: ما در حوزه حقوقی با سخنرانی پروفسور روث وج وود ادامه میدهیم. استاد برجسته حقوق بینالمللی. او چندین سال نمایندگی ایالات متحده در کمیسیون حقوقبشر سازمان ملل متحد را برعهده داشته است.
پروفسور روث وج وود، عضو هیأت امنای سیاست دفاعی آمریکا ۲۰۰۳-۲۰۰۹:
متشکرم آقای رئیس و همکاران گرامی. جای افتخار است که دوباره در ژنو باشم که سابقاً بودم و برای ۸ تا ۹هفته در سال در کمیته حقوقبشر مینشستم و گزارشهای کشورها را میگرفتیم. و سعی میکردیم ببینیم آیا با تعهدات بر طبق کنوانسیون حقوق مدنی و سیاسی سازگاری دارند. با این حال این تعهدات در خود بیانیه سازمان ملل متحد در بندهای ۵۵ و ۵۶ نهفته است. بنابراین حتی کشورهایی که کنوانسیون حقوق مدنی و سیاسی را امضا نکردهاند باز هم در پیروی از این درخواست که حق حیات، حق علیه شکنجه، حق رفتار انسانی برای همه انسانها محترم شمرده شود، ملزم هستند.
در نتیجه من فکر میکنم حضور من امروز اینجا بهصورت خیلی واقعی ادامه همان کار است. حالا اگر شما بیانیه کمیسر عالی پناهندگان را ندیدهاید باید ببینید. این به نوعی فرمان آزادی چیزی است که کمیسر عالی پناهندگان سازمان ملل متحد در واقع بهرسمیت شناخته که این افراد تحت حفاظت حقوقی ملل متحد هستند.
در نتیجه ساکنان کمپ که تقاضا نامه دادهاند حالا رسماً برطبق قانون بینالمللی پناهجو هستند و ادعای آنها نیاز به بررسی دارد. قانون بینالمللی میگوید که آنها باید بتوانند از حفاظت پایهیی در مورد امنیت و رفاهشان برخوردار باشند.
بنابراین من به شما میگویم که حداقل از نظر حقوقی همینطور اخلاقی هر فرد در آن کمپ تحت حفاظت رسمی ملل متحد است. و حقی برای یک اقدام اولیه، حکمی علیه مالکی یا برخی از این افرادی که او ممکن است اجازه دهد از آن طرف مرز بیایند و کار کثیفی علیه کمپ انجام دهند، بهطور اساسی وجود دارد.
حالا اگر اجازه دهید بهعنوان یک آمریکایی فقط از طرف خودم صحبت میکنم ـ ولی سابقه جالبی بهعنوان بخشی از امنیت ملی بخشی از حقوقبشر دارم. ما جنگ عراق را نکردیم که به رژیم ایران اجازه دهیم دست سنگینش را در سراسر منطقه بگستراند. فکر کردن به جنگ به این منظور نبود که به رژیم ایران اجازه دهد دست بالا را در عراق، در سوریه، در لبنان داشته باشد. این یک راهحل بنیادگرایانه برای درگیری هیچ کسی نیست، این چیزی است که آنچه را ما سعی کردیم در عراق بکنیم، به مسخره میگیرد.
از نظر اینکه سیاست اینجا کجا ایستاده است. من به شما میگویم که در آمریکا ـ ما یک پایتخت بسیار پر تنشی داریم. مردم با هم جوش نمیخورند آنها به آن صورتی که قبلاً جشن داشتند، ندارند. جمهوریخواهان با دموکراتها صحبت نمیکنند. آنها با هم به بولینگ نمیروند. ولی یک چیز که روی آن توفق دارند همین موضوع است. یک حمایت ۲حزبی از هر دو طرف در مورد حفاظت اشرف وجود دارد. از ایلیانا رزلهتنن که یک سخت سر از فلوریداست و رئیس کمیته امور خارجی مجلس است تا شیلا جکسون لی که اصلاً از نیویورک است همانطور که من هستم و بعد به تگزاس رفت و یک نماینده کنگره از تگزاس است، تا تد پو که علناً گفته است او تخصیص بودجه سازمان ملل متحد را بهصورت مهمی مرتبط با عملکرد سازمان ملل متحد در این زمینه میداند.
بنابراین این موضوع راست، چپ و میانه است. چیزی نیست که شکاف ایدئولوژیکی در آمریکا داشته باشد و من هم فکر میکنم باید هشداری به مالکی باشد که هر کسی رئیسجمهور بعدی باشد، او کماکان اگر اجازه دهد این رفتار ادامه یابد، زورگویی و بدرفتاری، با مشکل مواجه خواهد شد. ولی من در مورد خود دستگاه نگرانم. باز با کنار زدن مسئولیت حفاظت که فکر میکنم شاید بهترین محصول دوره مدیریت کوفی عنان بهعنوان دبیرکل بود.
بنابراین اینجا فکر میکنم درسی که باید با احترام به کمیسر عالی حقوقبشر و قطعاً به آقای مالکی از عراق داده شود این است که این یک خط روشن برای آمریکا، یک خط روشن برای ملل متحد است و خطی است که کسی نباید از آن عبور کند هم برای خودش و هم برای ما.
متشکرم.
نخستوزیر سید احمد غزالی:
«خانمها، آقایان، دوستان عزیزم در مقاومت ایران، به همه شما با نهایت احترام و ابراز مراتب ارادت وفادارانه خود درود میفرستم.
ابتدا اجازه دهید چند ثانیه خطاب به ۲بانوی بزرگ چند کلمه بگویم
اول خطاب به خانم دانیل میتران، که روز گذشته از طریق رسانهها آگاه شدیم بهصورت اضطراری در بیمارستان ژرژ پمپیدو بستری شدهاند: از صمیم قلب به ایشان میگویم که ما اطمینان داریم با این چالش جدید نیز مقابله خواهید کرد، همانطور که در تمام زندگیتان در مقابل چالشهای موجود در برابر آرمانهای بزرگ که دشوارترین و شرافتمندانهترینها هستند، ایستادهاید.
و خطاب دومم به یک بانوی بزرگ، به شماست خانم رئیسجمهور و خواهر گرامی مریم رجوی: ما امروز پیرامون شما گرد آمدهایم تا با صدای بلند بگوبیم و نگرانی زیادمان را در این لحظه فریاد بکشیم که عبارت است از ضرورت به فوریت فراهم آوردن شرایط لازم جهت تضمین حفاظت، امنیت، شأن و کرامت و آزادی ساکنان اشرف.
همچنین اجازه دهید امروز بهعنوان یک شهروند جهان نگران صلح و ثبات کره زمین و بهعنوان شهروند یکی از کشورهای حوزه عرب و اسلامی، الجزایر نیز صحبت کنم که در آن تمام نگاهها مانند نگاه مردم دیگر کشورها به اکران تلویزیونها دوخته شده که تصاویر وقایع روزانه در تونس، لیبی، یمن، سوریه و مصر را نشان میدهند، اما در عراق نیست، زیرا در آنجا تلویزیون این تصاویر را نشان نمیدهد.
آنچه در عراق میگذرد مستقیماً به همه ما مربوط است، بهخصوص در شرایطی که شاهد چیزی هستیم که آن را «بهارعرب» نام گذاردهاند.
دغدغه خاطر ما در قبال اشرف این است که جامعه بینالملل باید در تمامیت خود به فوریت اقدام کند، بهخصوص بخشی از جامعه جهانی که من هم عضو آن هستم یعنی حوزه عرب و اسلامی، زیرا آنچه دیروز در اشرف گذشت و آنچه امروز میگذرد و آنچه فردا ممکن است روی دهد، تأثیر مستقیم کوتاه و میان مدت بر سیر وقایع در دیگر نقاط حوزه عرب و اسلامی و به مراتب فراتر از مرزهای ایران خواهد داشت.
نخستین ثمره جنگ ۲۰۰۳ در عراق این بود که این کشور را تحویل رژیم ایران دادند. چنانچه وقایع نامبارکی در اشرف یا بهطورکلی در مسأله ایران روی دهد، نه اروپا و نه ایالات متحده هیچیک از آثار منفی آن برکنار نخواهند ماند.
در وهله اول مسأله اشرف دارای ۳وجه آزاردهنده است: اولی مربوط است به حقوق انسانی و اخلاقی یک جامعه ۳۵۰۰نفره، دوم نقض فاحش حقوق بینالملل و سوم یک تهدید سنگین که متوجه صلح و ثبات است، نه صرفاً درهمسایگی ایران بلکه در عراق، فلسطین، شبه جزیره عربستان و آفریقای شمالی.
بهلحاظ انسانی و اخلاقی کافی است یادآوری کنم که حدود ۳سال پیش دولت عراق به دستور مستقیم رژیم ایران مرتکب یک عمل وحشیانه گردید که نامی برآن نمیتوان نهاد و دیدیم چه کردند از محاصره اقتصادی گرفته تا شکنجه روانی و آوردن سلاحها و تجهیزات سنگین، تازه پس از این وقایع فاجعهبار به این ضربالاجل معروف رسیدهایم که شما، خانم رجوی، به آن اشاره کردید یعنی ۳۱دسامبر ۲۰۱۱ که دولت عراق به قول خود میخواهد «اشرفیها را با تمام ابزار و وسایل ممکن اخراج کند».
سخنرانان دیگر که صاحبنظر تر از من هستند درباره بعد حقوقی مسأله اشرف با شما سخن گفته یا خواهند گفت. لذا در این باره شاید به یادآوری این نکته اکتفا کنم که دولت عراق در پایان سال ۲۰۰۸ بهدنبال موافقتنامه «سوفا» با ارتش اشغالگر ایالات متحده که درحال انتقال مسئولیتهای خود به دولت عراق بود، بهلحاظ حقوقی در کادر یک موافقتنامه بینالمللی خود را متعهد ساخت که ازساکنان اشرف حفاظت کند. این تعهدی است که به گردن گرفته و امضا کرده است. اما همین دولت است که بهدلیل سرسپردگی آشکارا اعلام شدهاش به رژیم ایران، سه سال است به سبعانهترین وجه رفتار میکند.
و توجیهش هم اینست: من دلایل رسمی عنوان شده دولت عراق را نقل میکنم: «من این جماعت را نمیخواهم چون هیچ استاتویی ندارند. و چون فاقد استاتو هستند، حضورشان درخاکم به حاکمیت من لطمه میزند».
اما شکر خدا، زیرا خداوند اغلب امور را به خوبی برمیگرداند، به فضل خالق بزرگ، ما با رضایت خاطر و قدر شناسی از موضع جدید رسماً اعلام شده کمیساریای پناهندگان آگاه شدیم.
پیش از من به شما این موضع رسمی کمیساریا را گفتند که برای نخستین بار در تاریخ روابط مجاهدین خلق یا ساکنان اشرف با کمیساریای عالی پناهندگان، با دبیرکل کمیساریای عالی پناهندگان است که حق داشتن استاتوی پناهندگی برای تکتک ساکنان اشرف بهرسمیت شناخته میشود.
کمیساریا این را مورد تأکید قرار داده و این موضع یک پیشروی و سدشکنی سیاسی بیاندازه مهم است.
در واقع، پیآمد اول آن اینست که کلاً استدلال یا بهانه استاتو را منتفی میکند.
این تصمیم به واقع تا حدود زیادی باعث آرامش ما میشود، ولی بهطور کامل به ما تضمین نمیدهد.
همانطور که آقای استیونسون گفت باید این ضربالاجل از میان برداشته شود. پس باید شرایط و امکانات را فراهم ساخت. البته من نمیخواهم بهعنوان انتقاد بگویم چرا که خانم پیلای در فردای ۸آوریل با بیاناتی شجاعانه و شرافتمندانه کشتار اشرف را محکوم کرد. اما فعلاً چیزی به فعل در نیامده است. اکنون وقت عمل است، چرا که کمیسرعالی مسئولیت دارد و یونامی و بهطورکلی سازمان ملل متحد باید امکانات حفاظت از اقدامات کمیساریای عالی پناهندگان و لذا حفاظت از کاندیداهای استاتوی پناهنده را نیز دراختیار داشته باشند.
حال میپردازم به بعد سوم از ۳وجهی که برشمردم که بعد ژئو پولیتیک است.
مسأله اشرف یک بعد ژئوپلیتیک و ژئو استراتژیک هم دارد که به مراتب از مسأله ملی ایران فراتر میرود. اصرار شدید رژیم ایران برای ریشهکن کردن گروهی که بهعنوان شاخص اصلی مقاومت ایران شناخته شده بیان ظالمانه یک استراتژی بنیانی در داخل است جهت دائمی کردن سلطه رژیمی منفور بر یک خلق و لذا مستلزم از میان برداشتن دشمن شماره یک رژیم است. دشمن شماره یک تنها سازمانی است که قادر به بر زمین زدن این رژیم است لیکن درحال حاضر متأسفانه دست و پایش را قدرتهای غربی و بهخصوص بزرگترین آنها بستهاند. این یک استراتژی شناخته شده و در جوهر خود وجه مشترک تمام رژیمهای اقتدارگرا و بر این پایه استوار است که مردم داخل کشور را از طریق اقداماتی در بیرون مرزها در بند و کنترل نگاه میدارد و استراتژی دوم از همین پایه نشأت میگیرد که همانا استراتژی بسط و توسعه است و هدف خود را سلطه یابی بر کل حوزه عرب و اسلامی قرار داده و توان آسیب رسانی بزرگی را نیز به این منظور فراهم آورده است.
بعضی از ما عکسهای کنگرهیی را که ۳روز پیش در تهران برگزار شد و اسمش را کنگره بیداری اسلامیگذاشتهاند یعنی رنسانس اسلامی، دیدهایم که در آن علاوه بر ابواب جمعی همیشگی رژیم ایران، گویا مدعی شدهاند نمایندگان
۱۱۰ کشور در آن شرکت کردهاند. و تصاویر عجیبی دیدیم از مقامات دولت عراق، یعنی دولتی که قراراست مستقل باشد، که دست میبوسند، اینها مقامات یک دولت بهاصطلاح دموکراتیک هستند که با رئیس یک رژیم بیگانه بیعت میکردند.
رژیم ایران علاوه بر وزن سنگین تاریخی چند هزار ساله آن، تنها کشور حوزه عرب و اسلامی است که در آن یک نیروی بدیل برای جایگزینی رژیم حاکم حی و حاضر است. این نیرویی نیست که صرفاً برای ایستادن در برابر رژیم فعلی متولد شده باشد. این نیرو مدتها پیش از جمهوری اسلامی، در زمان شاه و درخط میراث معنوی مصدق مشهور متولد گردید.
پس این سازمانی است با نیم قرن سابقه و ریشه در بین مردم که نظیر و معادلش در هیچ کشوری وجود ندارد.
دوم، از این بابت که معتقدم رژیم ایران میخواهد به هر طریق ممکن توان آسیب رسانی خود را برای آنچه که قصد ممانعت از وقوعش را دارد، توسعه دهد. رژیم ایران قادر به تأمین صلح در فلسطین نیست اما امکان بر باد دادن پروسه صلح فلسطین را دارد. رژیم ایران امکانات تحمیل یک رژیم بهخصوص بر یک کشور عرب را ندارد اما امکانات ایجاد مانع بر سر راه هر روند مثبت را داراست. این در جوهر استراتژی و ماهیت این رژیم دیکتاتوری توسعهطلب نهفته است.
آنچه عجیب است اینکه ما اغلب شاهد نوعی پارادوکس هستیم به این ترتیب که دولت آمریکا از یک سو و رژیم ایران از سوی دیگر که خود را دشمنان قسم خورده یکدیگر معرفی میکنند، اغلب در یک سمت قرار میگیرند.
مثلاً سازمان مجاهدین درسال ۱۹۹۷ توسط بیل کلینتون به دلایل سطحی و سادهلوحانه صرفاً برای خوشآمد رژیم که در که در آن مقطع میخواستند کارت خاتمی را بازی کنند تحت پیگرد قرار گرفتند. درحالی که ارتش آمریکا رسماً درسال ۲۰۰۳ اعلام کرده بود که این یک سازمان تروریستی نیست.
به یمن تلاشهای چندین ساله و نبردهای حقوقی و سیاسی تحت سرپرستی پیشگامانی مانند آقایان ویدال کوآدراس و استیونسون که اکنون مورد حمایت اکثریتی از پارلمانترهای اروپایی قرار دارند، تمام کشورهای اروپایی ناگزیر شدند به دستور عدالت اروپا نام مجاهدین را از لیست خارج کنند.
به این ترتیب اکنون تنها ۲کشور باقی مانده که سازمان مجاهدین خلق را یک سازمان تروریستی میشناسند: ایالات متحده و رژیم ایران.
مثال دوم وقایعی است که هماکنون در فلسطین جریان دارد. رژیم ایران مایل نیست که این مسأله حل وفصل شود رژیم مخالف این ابتکار است، آنها روی شقه شدن فلسطینیها بازی میکنند و با ابتکار ابوعباس برای اخذ شناسایی فلسطین از سازمان ملل متحد مخالف است.
کدام کشور دیگری همین موضع را دارد؟ ایالات متحده آمریکا!
این نکتهیی بود که میخواستم توجهات را به آن جلب کنم و کلماتم را سنجیده ام: به نظر من یک پیوند مکانیک یا حتی دیالکتیک بهلحاظ ژئو پلیتیک بین مسأله ایران و مسآله کلی حقوق و دموکراسی وجود دارد.
از نگاه من تنها اشرف تنها درخطر نیست بلکه یک میثاق و وعده برای آینده درخطر است. من به خوبی سخنان ۵سال پیش سرهنگ فیلیپس را به یاد میآورم که گفته بود: «من افسری هستم که مدت ۱۸ماه در تحقیقات ارتش آمریکا در جریان خلعسلاح ساکنان اشرف شرکت داشتم که پس از آن با تکتک ساکنان قراردادی به امضا رسید» و افزود: «من از کسانی هستم که درتحقیقات شرکت داشتم و میتوانم به شما بگویم که آرزو داشتم دخترم در اشرف میبود تا ببیند که سازمان مجاهدین خلق ایران چگونه رفتاری با زن ایرانی دارد». همین وعده برای آینده جوامع اسلامی است که وقتی کسی میخواهد اشرف را بکشد، این امید را هم میخواهد بکشد. متشکرم.
کریستین پرگو، رئیس مشترک شورای قانونگذاری ژنو:
از شما متشکرم.
خانم رئیس، دوستان عزیز، دوستان عزیز اشرف، ما باید برای نجات اشرف در آمادهباش باشیم. قطعاً ما باید برای نجات اشرف در آمادگی بمانیم! ما خوشحالیم که کمیساریای عالی پناهندگان نهایتاً موقعیت پناهجویی را بهرسمیت شناخته است. ولی برای اینکه نهایتاً به این دستاوردها برسیم چه کارهایی باید میکردیم؟ باید سالها رنج میکشیدیم، بربریت ماه آوریل امسال و همه این رنجها را باید تحمل میکردیم تا نهایتاً چیزی تکان بخورد. نیاز به صدها تظاهرات بود. نیاز به سخنرانی مکرر شخصیتها بود. نیاز بود که کمیتهها به حرکت در بیایند. باید که جامعه ایرانی با قدرت دخالت میکرد تا کنفرانسهایی در سراسر دنیا برگزار شود. و همه اینها، بهخاطر اپوزیسیون ایران، بهخاطر شورای ملی مقاومت ایران، مجاهدین خلق، بود و من در اینجا میخواهم از آنها تقدیر کنم: آنها اشرف را نجات دادند.
در عین حال، نمیتوانم خودم را در این چهاردیواری بیابم و خاطره کاظم رجوی را یادآوری نکنم. بیاد بیاورید که رژیم خمینی او را تا این مکان تعقیب کرد، تا اتاقش، که او را به قتل برسانند. او که بهطور خستگیناپذیر نقض حقوقبشر و بربریت رژیم را محکوم میکرد. حتی باید، این درهای امنیتی که شما از آن عبور کردید را برای محافظت در مقابل تروریستهای دولت ایران میگذاشتیم. این درها از آن زمان اینجا هستند. وقتی از آنها عبور میکنید به یاد بیاورید که آنها در این محل علیه وحشیگری ملاها گذاشته شده که متوقف نشده است.
شما میدانید این درها رژیم خمینی در ایران را از قتل کاظم رجوی در ۲۴آوریل ۱۹۹۰ نزدیکی اینجا باز نداشت. همینطور بهخاطر بیاوریم که این جنایت کماکان بیمجازات باقی مانده، مثل جنایات متعدد دیگر حکومت ایران و قاتلان بدون مجازات زندگی میکنند.
ولی اگر کاظم امروز اینجا بود، با شما اینجا بود در ردیف اول مدافعان اشرف.
شما به خوبی میدانید که رژیم ایران مسیر سرکوبش را دنبال میکند و ما واقعاً با یک رژیم ضد قانون طرف هستیم، رژیمی که، هیچوقت بهاندازه کافی تکرار نمیکنیم، مردم خودش را وحشیانه سرکوب میکند.
خانم رجوی الآن از ۲۳ حلقآویز در ۱روز صحبت کرد!
و در اینجا هم رژیم بیشرمانه اعلام میکند نمیخواهد اجازه ورود به گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد را برای بررسی نقض حقوقبشر در ایران را بدهد. این را باید محکوم کرد.
همینطور میدانیم این رژیم از هشدارهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی در مورد فعالیتهای مخفی هستهییاش بیزار است. رژیمی که تا دخالت در امور داخلی همسایگانش پیش میرود. به خوبی میدانیم که وقتی به اشرف میرسد، این دخالت در عراق چقدر قوی است!
تغییراتی که در خاورمیانه در جریان است باید رژیم ایران را که نابودی اپوزیسیون اصلیش را میخواهد، بترساند.
چیزی که در اینجا مهم است این است که باید ۳۴۰۰ مرد و زن بیدفاع و بیسلاح که امروز در اشرف هستند حفاظت شوند. امروز آنها چه کار میکنند؟ آنها از سر خم کردن در مقابل رژیم امتناع میکنند و هدف وحشیگری رژیم و همدستانش در عراق هستند.
ولی سؤال جدی که مطرح است این است سازمان ملل متحد چکار کرده و چکار میکند و حالا چه خواهد کرد؟ بیعملی سازمان ملل متحد قابلقبول نیست. بیعملی ملل متحد نقض تمام وظایفش است. ما باید تکرار کنیم، فریاد بزنیم، حالیشان کنیم هرجایی که میتوانیم این را پخش کنیم.
حضور ۲۴ساعته ناظران سازمان ملل متحد، وظیفهیی است که بسیار در آن تأخیر شده است. آگر آنها ۸آوریل حاضر بودند آیا فکر میکنید حملات، ۳۶ مرد و زنی را که بهطور صلحآمیز در کمپ اشرف بهسر میبردند، میکشت؟ دلیلش این است که بین اکتبر ۲۰۰۹ و ژوئیه ۲۰۱۰ که این ناظران حضور داشتند، فشار و آزار کمی روی اشرف وجود داشت.
به این دلیل است که، دوستان گرامی و دوستان عزیز در اشرف، درحالیکه در این جایگاه بلند حقوقبشر نشستهایم، امروز یکی از خواستهای اصلی ما، به خانم پیلای، کمیسر عالی حقوقبشر بر میگردد.
درخواست بسیار روشن و بسیار عملی است: خانم پیلای، فوری است! حفاظت اشرف فوری است! همین امروز اقدام کنید! نمیتوانید صبر کنید تا اینکه خیلی دیر بشود!
ساکنان اشرف منتظر تصمیمات شما هستند، ما منتظر آن هستیم! آنها به شما نیاز دارند روی شما حساب میکنند و ما میخواهیم روی شما حساب کنیم!
از شما متشکرم
بسیار مایلم به تقدیری که آقای غزالی از خانم میتران کرد بپیوندم.
مارک فالکه، نماینده پارلمان ژنو:
متشکرم آقای رئیس، متشکرم خانم رجوی. چیزهای زیادی گفته شدند. حالا باید به چیزی اشاره کرد؟
ما افتخار میکنیم که سازمان ملل متحد، نمایندگی اروپایی، و نیز کمیساریای عالی پناهندگان را داریم. بنابراین به آنها میگوییم لطفاً ما را شرمسار نکنید! این مؤسسات نباید ما را شرمسار کنند.. بیعملی آنها غیرقابلقبول است.
این افراد برای انجام این کار حقوق میگیرند، و فکر میکنم آنها بیشتر از من حقوق میگیرند، بیشتر از اکثریت مردم حقوق میگیرند. آنها حقوق میگیرند که عمل کنند، تمامی افرادی که از آزادی دفاع میکنند، تمامی افرادی که علیه بربریت مبارزه میکنند موافقند. چطور است که سازمان ملل متحد کاری نمیکند؟ مسأله بزرگ ناکارآمدی این سازمانها وجود دارد. این بسیار خطیر است چون علاوه بر این ما به این مؤسسات حقوق میدهیم.
به نام چندین پارلمانتر ژنو و سوئیس که همیشه برای پیوستن به هدفهای عادلانه حاضرند... من فقط یک هدف را عادلانه میبینم: این آرمان آزادی، دموکراسی و بردباری است که توسط خانم رجوی نمایندگی میشود.
ما از شما حمایت میکنیم، خانم رجوی، ما همواره از شما پشتیبانی میکنیم و ما اطمینان داریم که شما در این هدف آزادی پیروز خواهید شد!
بینهایت از شما ممنونم.
پرویز خزایی نماينده شورای ملی مقاومت ايران در کشورهای نورديک:
با سپاس از شما رئیس جلسه، سخنرانان برجسته و خانم رجوی.
من بسیار خشنود و مفتخرم که در اینجا حضور دارم. کاملاً تحتتاثیر حجم اطلاعات و نظرات متعددی قرار گرفتم که توسط سخنرانان و متخصصان مختلف با زمینههای فکری متفاوت بیان گردید.
من سخنی برای حضار برجسته دارم. با دیدگاهی که من به موضوع دارم، میتوانم تمام جزئیات دخیل در آن را دریابیم برای اینکه جامعه بینالمللی دست به یک اقدام صحیح، سریع و موثر برای حلوفصل این مورد حاد و بیهمتا بزند. من میتوانم از عقاید و نظرات مختلف که در اینجا گردهم آمدهایم بگویم که ۲مورد خیلی روشن و صریح وجود دارد.
اولی برای شورای امنیت سازمان ملل متحد به جهت دخالت در موضوع و دیگری برای دادگاه جنایات بینالمللی است.
آنچه که در این میان گم شده، مورد تعجب من است و اینکه چرا نتوانیم به آن برسیم.
من به سخنان دوست عزیزمان آقای غزالی اشاره میکنم که میگوید. این یک مانع ژئوپلتیک است که یک مانع جدی در راه ارائه درست این پرونده به ارگانهای بینالمللی ذیربط بهوجود میآورد،
میتوانیم ببینیم، همانطور که آقای رئیس جلسه گفتند ما باید متحد و منسجم عمل کنیم.
راه دیگری وجود ندارد، فقط انسجام است که میتواند اجازه دهد این موضوع بهصورت عمومی و همه گیر مطرح شود. با موفقیت در این کارزار که به خوبی مشهود است، جامعه بینالمللی به مرور از خواب برمیخیزد و اقدام مناسب انجام میدهد که آخرین آنها بیانیه کمیساریای عالی بوده است.
من فقط میتوانم بگویم که موفقیت اشرف، همچون سنگری برای آزادی ایران و منطقه است و همچنین مدلی برای سایر سازمانها و گروهها، ملیتها و مردم سایر نقاط جهان است که با سرکوب صدایشان مواجهند و مشکلات آنها در راهروهای سیاسی و دیپلوماتیک وزارتهای خارجه و همچنین در راهروهای نهادهای مختلف سازمان ملل متحد گمشده است. اجازه دهید که تأکید کنم موفقیت اشرف، زمینه را برای بسیاری از سازمانها و مردم آزادیخواه در سراسر جهان هموار خواهد کرد.
متشکرم.
گانی یاتسوس از بنياد حقوق بشر مارنگوپوس:
با سپاس از رئیس جلسه و خانم رجوی، من از بنیاد حقوقبشری مارنگوپوس هستم.
سازمانهای غیردولتی، مشابه با سازمان ما که اینک در این جلسه حضور دارند.
یکی از رخدادهای بعد از وقوع جنایات علیه کمپ اشرف و در شرایطی که ما فقط اخبار مربوط به ایستادگیاشرفیان برای آزادی و دموکراسی را میشنیدیم، موردی بود که اخیراً اعلام شد و به راستی یک پیروزی بزرگ است، یعنی اینکه وضعیت پناهجویی برای ساکنان اشرف مشخص گردید. معتقدم این امر، یک فرصت برای همه سازمانهای غیردولتی فعال در زمینه حقوقبشر خواهد بود که تلاش کنند و با یکدیگر به همکاری بپردازند و راهحلی بیابند.
در اینجا افرادی هستندکه قبلاً کارهای ارزشمندی انجام دادهاند، اما من فکر میکنم لازم است تا تحرک و بسیج گستردهیی توسط تعداد بیشتری از سازمانهای دولتی صورت گیرد تا بر خانم پیلای و همچنین دبیرکل سازمان ملل متحد فشارهای لازم وارد شود و درباره استقرار ناظران در کمپ اشرف اقدامات لازم را بهعمل آورند.
با تشکر
گیسو شاکری هنرمند مبارز:
با سلام بر شما و درود به همه شهدای اشرف
من یک آرتیست هستم و فعال جنبش زنان، از سوئد آمدم.
خیلی کوتاه فکر کردم لازم است اینجا نکتهیی را رویش تأکید کنم و آن مسأله ۱۰۰۰ زن مجاهد در اشرف است. مسأله زنان در اشرف مسأله تمام زنان جهان است و فکر میکنم خانم پیلای یک مسئولیت مضاعف دارد در مورد حفاظت از اشرف و خصوصاً حفاظت از زنان اشرف. متشکرم
استیو اینفیلد:
واقعاً مایلم که خانم پیلای فیلمی که روی سایت یوتیوب هست را بهطور آزادنه ملاحظه کند. جوهره اینکه چرا همه ما اینجا جمع شدهایم، به خوبی در آن ویدئو نشان داده شده است. جایی که عمل شجاعانه زنان، نه مردان، در قرار گرفتن مقابل سلاحهای سربازان قاتل و تروریست عراقی با سپرهای چوبی، به سادگی نشان داده شده است. حالا اگر هنوز هم کسی در شک اینکه چه کسی تروریست است بهسر میبرد، فقط کافی است به این نمایش در یوتیوب نگاهی دقیق بیندازد.
همانگونه که خانم رجوی گفتند، تروریستهای واقعی آنانی هستند که مردم را میکشند. هر ۸ساعت ۱نفر کشته شده است، آیا شما میتوانید تصور کنید تحت چنین رژیمی زندگی کنید؟ فکر میکنید این چگونه رژیمی است؟ این یک رژیم تروریست است، رژیم حاکم بر ایران تروریست است و باید تغییر کند.
مبارزان واقعی برای آزادی آنانی هستند که برای صلح و دموکراسی بهطور غیرقابل باوری به طرز شجاعانه میجنگند و اینجا از شما میپرسم آیا کسی در این جلسه هست که در مقابل گلولهیی که به سمتش شلیک شده با سپر چوبی دفاع کند؟ چه کسی در اینجا میتواند اینکار را انجام دهد؟ فکر نمیکنم من بتوانم!
بنابراین بیخردی را کنار بگذارید و حفاظت از کمپ اشرف را شروع کنید. این تأخیر مسخره را پایان دهید، مبارزان واقعی آزادی را از لیست تروریستی خارج کنید و برای مبارزه با تروریست واقعی یعنی رژیم ایران اقدامی انجام دهید.
با سپاس
آوا ندیا ازانجمن بینالمللی، فضایی آفریقا:
خیلی متشکرم. نام من آوا ندیا از انجمن بینالمللی، فضایی آفریقا، من یک سنگالی هستم و مدت ۳۰سال است که در ژنو زندگی میکنم. من از سازماندهندگان و بهخصوص دوستم فارادی تشکر میکنم برای دادن این فرصت به من که سوار قطار در حال حرکت مبارزه، برای دفاع از ساکنان اشرف بشوم. از آغاز این شورا، ما با ۳کلمه سر و کار داریم: همانطور که رئیس این نشست گفت، بسیج، تقلا کردن و بسیج. از زمانی که سازمان ملل متحد در سپتامبر ۲۰۱۰ شروع کرد و فردا مجدداً در نیویورک آغاز خواهد شد، برای انجام بررسی. بررسی کنفرانس هزاره در سپتامبر گذشته، بررسی دوربان بهعلاوه ۱۰ که فردا در نیویورک برگزار خواهد شد.
من به یاد دارم که در شب کنفرانس دوربان در سال ۲۰۰۱، کمیسر سابق حقوقبشر، خانم رابینسون، ما را صدا کرد تا به ما بگوید: دوربان یک لحظه بزرگی خواهد بود، کنفرانسی است جهانی علیه نژادپرستی، بیگانه ستیزی و به همراه آن عدم تحمل (دیگران) و غیره. ما به جهان از پیش مشخص شدهیی تعلق داریم.
ما این آزادی را نداریم که همه چیز را بگوییم. اما شما، جامعه مدنی، شما میتوانید آنچه را که پروتکل و دیپلوماسی، ما را به انجام آن ممنوع میکند، بگویید.
بنابراین در رابطه با قرارگاه اشرف، من به خودم میگویم که ساعت و لحظهاش فرا رسیده که یک ائتلاف جهانی از جامعه مدنی، (تأسیس شود). من برادرمان، آقای سید احمد غزالی را دعوت میکنم برای اینکه به او اعلام کنم ما باید یک انجمن عربی ـ آفریقایی را فوراً تأسیس کنیم.
بنابراین لحظه آن رسیده است و من امیدوارم و این درخواست را دارم که: در پایان این شورای حقوقبشر یک ائتلاف جهانی از جامعه مدنی شمال و جنوب برای مبارزه با بیعدالتی اجتماعی، علیه تبعیض از هر نوع، برای یک دنیای بهتر برای پیشبرد صلح و دموکراسی ایجاد بشود.
متشکرم.
سخنان پایانی خانم مریم رجوی:
من میخواستم از شما، آقای میشل ژولی و ژان فرانکو، بهخاطرسازماندهی این نشست خیلی مهم مشخصاً در این شرایط بسیار حساس برای مردم ایران و ساکنان اشرف تشکر کنم. از سخنرانی فوقالعاده همه سخنرانان سپاسگزاری میکنم. اما میخواستم چند نکته بسیار مهم را برای ادامه کار وتلاشهایمان برای رسیدن به اهدافمان در این شرایط گواهی بدهم. من فکر میکنم بعد از بیانیه کمیسیاریای حقوقبشر اگر مطالب اطلاعیه را دیده و شنیده باشید، همچنانچه گفتم در مرحله اول بسیار مهم و ضروری، ولی ناکافی است. بدین خاطر باید ادامه داد. اولاً فکر میکنم که مسئولیت دبیرکل سازمان ملل متحد و همچنین کمیسیاریای حقوقبشر خانم پیلای این است که بلافاصله دست به اقدام عاجل در حفاظت اشرف بزنند به همین خاطر باید اعلام کرد که کمپ اشرف مانند یک منطقه غیرنظامی تحت حفاظت سازمان ملل متحد است و باید ناظران بینالمللی را در اشرف مستقر کنند. ثانیاً مسئولیت دولت سوئیس است همچنانکه شما گفتید، دولت سوئیس نگاهبان قراردادهای کنوانسیون ژنو و قوانین بینالمللی مشخصاً در قبال سازمانهای بینالمللی، در اینجا، ژنو است.
به همین خاطر دولت سوئیس در قبال حفاظت از ساکنان اشرف، مسئولیت دارد. ثالثاً مسئولیت آمریکا و کشورهای غربی و اتحادیه اروپا حمایت از کمیساریای پناهندگی است و همینطور فشار آوردن بر دولت عراق در حذف ضربالاجل تا پایان سال ۲۰۱۱ است. زیرا این ضربالاجل نشان میدهد که دولت عراق خواهان تدارک یک حمله جدید است. به همین خاطر فکر میکنم که ضروری است کارزار ما و این بسیج تا به انتها برای رسیدن به اهداف جدیدمان ادامه پیدا کند، یعنی با حمایت یونامی، خانم پیلای و سازمان ملل متحد در کنار کمیسیاریای پناهندگی برای حفاظت از ساکنان اشرف. از تلاشهای شما و از این جلسه متشکرم. من مطمئنم که یک روز پیروزی مردم ایران را جشن میگیریم و مطمئنم یک روز آزادی و دموکراسی و برابری و همزیستی مسالمتآمیز و تمامی ارزشهای خوب و انسانی به ایران آزاد و دموکراتیک خواهند آمد.
بسیار متشکرم.