واکنش سریع رژیم آخوندی به اظهارات روز پنجشنبه باراک اوباما دایر بر «رسیدن زمان کنارهگیری بشار اسد از قدرت در سوریه» نشانه نگرانی فوقالعاده تهران نسبت به نتایج از دست رفتن همپیمانی است که در غیاب آن، علاوه بر آسیب دیدن مناسبات و ارتباطات تهران با حزبالله د ر لبنان، و حماس در غزه، به تغییر موازنه قوا در منطقه انجامیده و ضریب آسیبپذیری امنیتی ایران را افزایش خواهد داد.
رژیم ایران تاکنون از عراق در برابر تهدیدهای آمریکا، و از سوریه، حزبالله لبنان و حماس در غزه، بهعنوان سپر اولیه دفاع در مقابل خطرهای ناشی از قرار گرفتن مستقیم در برابر اسراییل بهره گرفته است.
در صورت سقوط حکومت اسد در دمشق انتظار میرود که تغییرات سیاسی پیآمد آن، مشابه تغییراتی که بعد از سقوط صدام حسین در عراق اتفاق افتاد، به کنار گذاشتن حزب بعث سوریه از قدرت و برکناری کامل فرماندهی ارشد نیروهای امنیتی و نظامی آن کشور بینجامد.
خطمشی حکومت جانشین بشار اسد و حزب بعث سوریه، در قبال مناسبات با تهران، بیتردید متفاوت با خطمشی حکومت کنونی در دمشق و به احتمال قریب به یقین در جهت مخالف آن قرار خواهد داشت.
با توجه به اهمیت خاص جغرافیای سیاسی سوریه برای تهران، و قرار گرفتن آن کشور در مقابل اسراییل از یک سو، و از سوی دیگر تأمین ارتباط زمینی، دریایی و هوایی ایران با لبنان و حزبالله و همچنین تسهیل ارتباطات با حماس در غزه، جدایی دمشق از تهران به تنهایی قادر خواهد بود معادل امتیازهایی که جمهوری اسلامی طی ۸ تا ۱۰ سال گذشته با سقوط صدام در بغداد، و طالبان در کابل به دست آورده، از حساب موقعیت منطقهیی آن کسر کند.
سرمایهگذاری سنگین
بهدلیل اهمیت فوقالعاده سوریه در حفظ موقعیت منطقهیی جمهوری اسلامی است که تهران تاکنون حمایت سالانه و متعارف حکومت اسد از ادعاهای امارات بر سه جزیره ایرانی ابوموسی و تنبها را ندیده گرفته، از کنار ابراز تمایل اسد برای آغاز گفتگو با اسراییل گذشته، و مناسبات دوستانه ریاض با دمشق را تحمل کرده است.
گذشته از هزینههای سیاسی سنگین این گذشتها، که هرازگاهی توجیه آن از سوی مطبوعات داخلی ایران نیز مورد تردید و ادامه آن مورد انتقاد قرار گرفته، جمهوری اسلامی هزینههای اقتصادی و نظامی فوقالعاده حفظ دوستی با اسد را نیز تاکنون پرداخته است.
سوریه اگرچه تولیدکننده نفت خام و گاز است، سهمیهای از نفت خام تولیدی ایران را نیز، با تعرفههای ترجیحی و همچنین بدون پرداخت وجه و بهعنوان کمک، دریافت میکند. از بابت خریدهای گذشته، علاوه بر دریافت سهمیه نفت خام مجانی، دمشق در حدود ۳ تا ۵ میلیارد دلار به ایران بدهکار است.
درآمد ارزی سوریه از راه صادرات نفت به آلمان، ایتالیا و فرانسه روزانه به ۷ تا ۸ میلیون دلار میرسد.
ماه قبل ایران از کشیدن یک خط لوله گاز از مسیر عراق به سوریه خبر داد. هزینه کشیدن این خط لوله تا ۱۰ میلیارد دلار برآورد شده است. قرارداد اولیه این خط لوله در شرایطی به امضا رسیده که ایران حتی برای تأمین مصرف داخلی گاز به واردات از ترکمنستان نیازمند است و بهعلاوه بهدلیل کمبود تزریق گاز به چاههای نفت، سالانه میلیاردها دلار زیان به این منابع وارد میشود.
همکاریهای نظامی
بنا بر اطلاعات منابع امنیتی غرب، ایران هماکنون در حال تکمیل یک پایگاه هوایی در فرودگاه بندر لاذقیه با اعتبار نزدیک به ۴۰ میلیون دلار است. قرارداد ساخت این پایگاه که قرار است تا سال آینده میلادی عملیاتی شود، بین نسیف خیریک، معاون امنیتی اسد، و قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران، به امضا رسیده، و اعتبار آن نیز در حدود ۴۰ میلیون دلار برآورد شده است.
ایران هماکنون در تدارک ساخت یک پایگاه دریایی نزدیکی بندر لاذقیه، ۷۲ کیلومتری محل پایگاه دریایی اتحاد شوروی سابق، با هزینه چند صد میلیون دلار است. قرارداد همکاریهای بندری ایران و سوریه سال گذشته، بدون اشاره به احداث پایگاه، سال گذشته به امضا رسید، و در فوریه سال جاری، برای اولین بار ناو جنگی ایران موسوم به الوند، همراه با ناو پشتیبانی خارک، بعد از عبور از تنگه هرمز، در لاذقیه پهلو گرفتند.
چند روز پیش سرتیپ حسن شاهصفی، فرمانده نیروی هوایی رژیم ایران، از برگزاری رزمایش هوایی مشترک ایران با یک کشور منطقهیی خبر داد و متعاقبا، عزیز نصیرزاده، معاون هماهنگکننده نیرو، اعلام داشت که رزمایش یاد شده در نیمه شهریور سال جاری برگزار خواهد شد.
تمامی قرینههای موجود حاکی است که کشور منطقهیی مورد نظر رژیم ایران، و شریک رزمایش هوایی شهریورماه، در صورت برگزاری، جز سوریه نیست.
اسد در انتهای خط
اظهارنظر روز پنجشنبه اوباما پیرامون ضرورت کنار رفتن بشار اسد و پیمودن راه مردم سوریه برای رسیدن به دموکراسی، نتیجه تازهترین ارزیابیخارجی نسبت به تغییر وضعیت داخلی در سوریه و افزایش شانس سقوط حکومت اسد و حزب بعث در آن کشور است.
پیشتر ترکیه و بعد عربستان، بهعنوان دو قدرت تعیینکننده منطقهیی از ادامه حکومت اسد در دمشق دل بریده و در مقابل آن قرار گرفتند. اسراییل پیش از دو کشور مسلمان منطقه، آمادگی برای رویارویی با حکومت جانشین اسد را آغاز کرده بود. اینک جامعه اروپا و آمریکا نیز مخالفت خود را با ادامه حضور اسد در قدرت رسمی ساختهاند.
تنها بازنده منطقهیی این تحول کارساز، پس از نهایی شدن، رژیم ایران خواهد بود که جایگزینی مزایای اتحاد با دمشق را نه تنها دشوار، که ناممکن خواهد دید. عکسالعمل تند جمهوری اسلامی نسبت به روند این تحولات، ناشی از خطری است که در صورت سقوط حکومت اسد متوجه خود میبیند.
رژیم ایران تاکنون از عراق در برابر تهدیدهای آمریکا، و از سوریه، حزبالله لبنان و حماس در غزه، بهعنوان سپر اولیه دفاع در مقابل خطرهای ناشی از قرار گرفتن مستقیم در برابر اسراییل بهره گرفته است.
در صورت سقوط حکومت اسد در دمشق انتظار میرود که تغییرات سیاسی پیآمد آن، مشابه تغییراتی که بعد از سقوط صدام حسین در عراق اتفاق افتاد، به کنار گذاشتن حزب بعث سوریه از قدرت و برکناری کامل فرماندهی ارشد نیروهای امنیتی و نظامی آن کشور بینجامد.
خطمشی حکومت جانشین بشار اسد و حزب بعث سوریه، در قبال مناسبات با تهران، بیتردید متفاوت با خطمشی حکومت کنونی در دمشق و به احتمال قریب به یقین در جهت مخالف آن قرار خواهد داشت.
با توجه به اهمیت خاص جغرافیای سیاسی سوریه برای تهران، و قرار گرفتن آن کشور در مقابل اسراییل از یک سو، و از سوی دیگر تأمین ارتباط زمینی، دریایی و هوایی ایران با لبنان و حزبالله و همچنین تسهیل ارتباطات با حماس در غزه، جدایی دمشق از تهران به تنهایی قادر خواهد بود معادل امتیازهایی که جمهوری اسلامی طی ۸ تا ۱۰ سال گذشته با سقوط صدام در بغداد، و طالبان در کابل به دست آورده، از حساب موقعیت منطقهیی آن کسر کند.
سرمایهگذاری سنگین
بهدلیل اهمیت فوقالعاده سوریه در حفظ موقعیت منطقهیی جمهوری اسلامی است که تهران تاکنون حمایت سالانه و متعارف حکومت اسد از ادعاهای امارات بر سه جزیره ایرانی ابوموسی و تنبها را ندیده گرفته، از کنار ابراز تمایل اسد برای آغاز گفتگو با اسراییل گذشته، و مناسبات دوستانه ریاض با دمشق را تحمل کرده است.
گذشته از هزینههای سیاسی سنگین این گذشتها، که هرازگاهی توجیه آن از سوی مطبوعات داخلی ایران نیز مورد تردید و ادامه آن مورد انتقاد قرار گرفته، جمهوری اسلامی هزینههای اقتصادی و نظامی فوقالعاده حفظ دوستی با اسد را نیز تاکنون پرداخته است.
سوریه اگرچه تولیدکننده نفت خام و گاز است، سهمیهای از نفت خام تولیدی ایران را نیز، با تعرفههای ترجیحی و همچنین بدون پرداخت وجه و بهعنوان کمک، دریافت میکند. از بابت خریدهای گذشته، علاوه بر دریافت سهمیه نفت خام مجانی، دمشق در حدود ۳ تا ۵ میلیارد دلار به ایران بدهکار است.
درآمد ارزی سوریه از راه صادرات نفت به آلمان، ایتالیا و فرانسه روزانه به ۷ تا ۸ میلیون دلار میرسد.
ماه قبل ایران از کشیدن یک خط لوله گاز از مسیر عراق به سوریه خبر داد. هزینه کشیدن این خط لوله تا ۱۰ میلیارد دلار برآورد شده است. قرارداد اولیه این خط لوله در شرایطی به امضا رسیده که ایران حتی برای تأمین مصرف داخلی گاز به واردات از ترکمنستان نیازمند است و بهعلاوه بهدلیل کمبود تزریق گاز به چاههای نفت، سالانه میلیاردها دلار زیان به این منابع وارد میشود.
همکاریهای نظامی
بنا بر اطلاعات منابع امنیتی غرب، ایران هماکنون در حال تکمیل یک پایگاه هوایی در فرودگاه بندر لاذقیه با اعتبار نزدیک به ۴۰ میلیون دلار است. قرارداد ساخت این پایگاه که قرار است تا سال آینده میلادی عملیاتی شود، بین نسیف خیریک، معاون امنیتی اسد، و قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران، به امضا رسیده، و اعتبار آن نیز در حدود ۴۰ میلیون دلار برآورد شده است.
ایران هماکنون در تدارک ساخت یک پایگاه دریایی نزدیکی بندر لاذقیه، ۷۲ کیلومتری محل پایگاه دریایی اتحاد شوروی سابق، با هزینه چند صد میلیون دلار است. قرارداد همکاریهای بندری ایران و سوریه سال گذشته، بدون اشاره به احداث پایگاه، سال گذشته به امضا رسید، و در فوریه سال جاری، برای اولین بار ناو جنگی ایران موسوم به الوند، همراه با ناو پشتیبانی خارک، بعد از عبور از تنگه هرمز، در لاذقیه پهلو گرفتند.
چند روز پیش سرتیپ حسن شاهصفی، فرمانده نیروی هوایی رژیم ایران، از برگزاری رزمایش هوایی مشترک ایران با یک کشور منطقهیی خبر داد و متعاقبا، عزیز نصیرزاده، معاون هماهنگکننده نیرو، اعلام داشت که رزمایش یاد شده در نیمه شهریور سال جاری برگزار خواهد شد.
تمامی قرینههای موجود حاکی است که کشور منطقهیی مورد نظر رژیم ایران، و شریک رزمایش هوایی شهریورماه، در صورت برگزاری، جز سوریه نیست.
اسد در انتهای خط
اظهارنظر روز پنجشنبه اوباما پیرامون ضرورت کنار رفتن بشار اسد و پیمودن راه مردم سوریه برای رسیدن به دموکراسی، نتیجه تازهترین ارزیابیخارجی نسبت به تغییر وضعیت داخلی در سوریه و افزایش شانس سقوط حکومت اسد و حزب بعث در آن کشور است.
پیشتر ترکیه و بعد عربستان، بهعنوان دو قدرت تعیینکننده منطقهیی از ادامه حکومت اسد در دمشق دل بریده و در مقابل آن قرار گرفتند. اسراییل پیش از دو کشور مسلمان منطقه، آمادگی برای رویارویی با حکومت جانشین اسد را آغاز کرده بود. اینک جامعه اروپا و آمریکا نیز مخالفت خود را با ادامه حضور اسد در قدرت رسمی ساختهاند.
تنها بازنده منطقهیی این تحول کارساز، پس از نهایی شدن، رژیم ایران خواهد بود که جایگزینی مزایای اتحاد با دمشق را نه تنها دشوار، که ناممکن خواهد دید. عکسالعمل تند جمهوری اسلامی نسبت به روند این تحولات، ناشی از خطری است که در صورت سقوط حکومت اسد متوجه خود میبیند.