امسال در پنجاهمین سال ساخته شدن دیوار برلین و در حالی که 22سال از خراب شدن آن میگذرد، قطعات آن در سراسر دنیا پیدا میشود. دیوار برلین در سال ۱۹۶۱ ساخته و در سال ۱۹۸۹ فرو ریخت. گزارشی از سایت رادیو آلمان:
صدای تق تق کوبیدن چکش برای کندن قطعات این دیوار ماهها پس از سقوط دیوار ادامه داشت. دیواری که دهها سال به نظر غیرقابل نفوذ میآمد، طی یک روز فروریخت. بیش از 20سال پیش این دیوار یک قاره را به دو نیمه تقسیم کرده بود. ولی امروز عمده آن از بین رفته است. آیا به واقع از بین رفته است؟ این دیوار در واقع امروزه همه جا هست. میتوان آن را در کتابخانه ریاستجمهوری در آمریکا، یا در مقر ملل متحد پیدا کرد. بلوکهای کامل این دیوار با نقاشیهای مختلف روی آن در نیوجرسی، در کوی دانشگاهها و پارکهای عمومی هم پیدا میشود.
این دو هنرمند و تاریخ شناس رد این دیوار را در جهان تعقیب میکنند. اگر به موزههای ریگان، نیکسون و بوش بروید، دیوار برلین بهصورت یک تاریخ ثابت در آنجا وجود دارد. همان تاریخچهیی که همواره درباره آن گفته و شنیده شده است. اما قطعات کوچک آن همه جای دنیا را پوشانده است.
یک زن میگوید؛ من فکر کردم بد نیست جزیی از تاریخ را نگهدارم.
زن دیگری میگوید: هر وقت به این نگاه میکنم، به فکر کسانی میافتم که سالها آنطرف این دیوار زندانی بودند.
آنچه تعجب انگیز است، این است که این قطعات به بخشی از زندگی خصوصی مردم تبدیل شده و تاریخ و خاطرهها درباره داستانهایی که از دیوار برلین بازگو میکنند را با هم تلفیق کرده است.
این قطعات کوچک از خاطره ها، تخیلات و تاریخ در سراسر دنیا پخش شده است. البته این قطعات تنها زندگی محدودی را که در پشت آن زندانی بودند را برجسته نمیکند، بلکه تبلور آزادی، اراده و توان بشری برای پیروزی بر تمامی زنجیرها و موانع برده ساز سر راه انسان است.
صدای تق تق کوبیدن چکش برای کندن قطعات این دیوار ماهها پس از سقوط دیوار ادامه داشت. دیواری که دهها سال به نظر غیرقابل نفوذ میآمد، طی یک روز فروریخت. بیش از 20سال پیش این دیوار یک قاره را به دو نیمه تقسیم کرده بود. ولی امروز عمده آن از بین رفته است. آیا به واقع از بین رفته است؟ این دیوار در واقع امروزه همه جا هست. میتوان آن را در کتابخانه ریاستجمهوری در آمریکا، یا در مقر ملل متحد پیدا کرد. بلوکهای کامل این دیوار با نقاشیهای مختلف روی آن در نیوجرسی، در کوی دانشگاهها و پارکهای عمومی هم پیدا میشود.
این دو هنرمند و تاریخ شناس رد این دیوار را در جهان تعقیب میکنند. اگر به موزههای ریگان، نیکسون و بوش بروید، دیوار برلین بهصورت یک تاریخ ثابت در آنجا وجود دارد. همان تاریخچهیی که همواره درباره آن گفته و شنیده شده است. اما قطعات کوچک آن همه جای دنیا را پوشانده است.
یک زن میگوید؛ من فکر کردم بد نیست جزیی از تاریخ را نگهدارم.
زن دیگری میگوید: هر وقت به این نگاه میکنم، به فکر کسانی میافتم که سالها آنطرف این دیوار زندانی بودند.
آنچه تعجب انگیز است، این است که این قطعات به بخشی از زندگی خصوصی مردم تبدیل شده و تاریخ و خاطرهها درباره داستانهایی که از دیوار برلین بازگو میکنند را با هم تلفیق کرده است.
این قطعات کوچک از خاطره ها، تخیلات و تاریخ در سراسر دنیا پخش شده است. البته این قطعات تنها زندگی محدودی را که در پشت آن زندانی بودند را برجسته نمیکند، بلکه تبلور آزادی، اراده و توان بشری برای پیروزی بر تمامی زنجیرها و موانع برده ساز سر راه انسان است.