صبح دوشنبه اعلام شد که «جعفر کاظمی» و «محمدعلی حاج آقایی»، دو زندانی سیاسی در اوین اعدام شدهاند. هر دوی این زندانیان، متهم به ارتباط با سازمان مجاهدین خلق بودند. آن گونه که «رودابه اکبری»، همسر جعفر کاظمی به رادیو فردا می گوید، فعالیت سیاسی آقای کاظمی، منحصر به تهیه عکس و فیلم از ناآرامیهای پس از انتخابات ریاستجمهوری سال گذشته بود. او سپس عکسها و فیلمها را به آقای حاج آقایی، دیگر زندانی اعدام شده میداد تا برای سازمان مجاهدین ارسال کند. رودابه اکبری می گوید روز دوشنبه درحالی که برای ملاقات با همسرش به اوین رفته بود، باخبر شد که او و هم پروندهاش، محمدعلی حاج آقایی را به چوبهدار سپردهاند.
رودابه اکبری: من به اتفاق برادر همسرم روز دوشنبه برای ملاقات رفته بودیم. ساعت هشت صبح کارت هم نوشتیم. ولی نیم ساعت بعد به ما گفتند که در تلویزیون امروز اعلام شده که آقای جعفر کاظمی و آقایی را صبح همین روز اعدام کردهاند.
در مورد اجرای حکم نه به خانواده ما چیزی اعلام شده بود و نه به وکیل پرونده گفته بودند. نمیدانم چه ساعتی این کار را انجام دادهاند؟ در این مورد هم اطلاعی ندارم.
یعنی از پیش هم به شما در این مورد هیچ اطلاعی نداده بودند؟
نه خیر.
وکیل پرونده آقای کاظمی تا پیش از اجرای حکم، اقدامی در مورد پرونده و یا توقف حکم اعدام انجام داده بودند؟
بله. چقدر ایشان زحمت کشیده بودند تا بتوانیم مرحله دیوان را پشت سر بگذاریم. وقتی حکم رأی را گرفتیم خیلی خوشبین شدیم و گفتیم که شاید در مرحله دیوان، قضات با همدیگر شور کنند و به تصمیمگیری جدیدی برسند. شاید به این نتیجه برسند که رأی صادر شده اشتباه بوده است.
ولی متاسفانه در بدترین شعبه دیوان که همان شعبه ۳۱ است، قاضی سلیمی حکم را تایید کردند. این حکم روز ششم مرداد ماه گذشته برای آخرین بار تایید شد.
شما انتظار داشتید که چنین اتفاقی بیافتد؟ یا اینکه احتمال دیگری میدادید؟
من از کسان دیگری که در داخل خود زندان بودند شنیدم که گفتند روز سهشنبه هفته گذشته همسرم را ساعت ۲ بعدازظهر به بند ۲۰۹ منتقل کرده بودند و در آنجا از او میخواهند که مصاحبه کند.
اما بازجو می گوید که چه مصاحبه بکنی و چه نکنی، در هر صورت حکم اعدام تو اجرا خواهد شد. بعد هم او را به بخش اجرای احکام منتقل میکنند و داخل اجرای احکام او را تا آستانه اجرای حکم هم میبرند. البته نمیدانم آیا او را بالای چوبهدار برده بودند یا خیر؟ فقط تا پایین چوبهدار برده بودند؟ نمیدانم.
اما این جور که معلوم بوده، قضیه جدی بوده است. اما دوباره او را به داخل بند بازمی گردانند.
یعنی یک بار ایشان را سهشنبه پیش تا مرحله اجرای حکم اعدام برده و برگردانده بودند؟
بله.
نگفتند که علتش چه بوده است؟
خیر. من اطلاعی ندارم. چون من که در این فاصله ایشان را ندیدم.
آخرین باری که شما آقای کاظمی را دیدید کی بود؟
شنبه هفته گذشته.
وقتی با ایشان صحبت کردید خود ایشان در مورد حکمی که برایشان صادر شده بود، چه میگفتند؟
میگفتند که این مسائل را به کسی اطلاع نمیدهند. ابلاغ نمی کنند. مثلاًًًًًًًًًً آقای سیادت که شب قبل از اجرای حکم او را به بند ۲۰۹ منتقل کرده بودند و صبح فردای آن روز حکمش را اجرا کردند.
همسرم معتقد بود که صدور این حکم، سیاسی است. او معتقد بود که با توجه به فشارهایی که در سالهای اخیر به رژیم وارد شده، و از آن جایی که دستشان به بچههای ساکن در کمپ اشرف نمیرسد، فشارشان را روی خانوادههای زندانی و گروگان گرفته شده در ایران خالی میکنند، یعنی در واقع به یک شکلی دق دلی خود را سر آنها خالی میکنند.
این در حالی است که حتی خود دستگاه قضایی هم بر این باور بودند که کاری که آقای کاظمی کرده فقط تبلیغ علیه نظام بوده است.
شما که همسر ایشان بودید و از نزدیک شاهد فعالیتهایشان بودهاید ممکن است توضیح دهید که آقای کاظمی چه فعالیتهای خاصی انجام میدادند که مستحق اعدام شناخته شدند؟
همسر من تا روز آخر و تا زمان بازداشتشان داشتند زندگی عادی خود را میکردند. فقط ما یک خط تلفن داشتیم که هراز چندگاهی با آن شماره، با پسرمان حرف میزدیم. من فکر میکنم این حداقل حق من برای شنیدن صدای فرزندم بود. تنها مدرکی که از ما گرفتند همین شماره تلفن بود.
اما به فیلم و عکس و مدارکی از این قبیل هم اشاره شده است؟
خود آقای کاظمی در بازجوییهایشان گفتهاند که مثل همه افرادی که از تجمعات مردم فیلمبرداری و عکسبرداری میکردند، از این مراسم عکس و فیلم گرفتهاند. مثلاًًًًًًًًًًچند تا از عکس های مسعود رجوی را به دیوار نصب کرده و فیلمبرداری کردهاند و بعد هم آن را به عراق میفرستادهاند.
البته این را خودشان هم نمیفرستادند. طبق متن بازجوییها و اعترافهایشان، همه اینها را که آقای کاظمی تهیه میکردهاند، میدادهاند به آقای حاج آقایی و ایشان ارسال میکردهاند.
یعنی همین آقای حاج آقایی که امروز همراه با آقای کاظمی اعدام شدند، عکسها و فیلمهایی را آقای کاظمی تهیه میکردهاند برای مجاهدین ارسال میکردهاند؟
بله.
یعنی کلیه اقداماتی که ایشان انجام داده بودند، در همین حد بوده یا اینکه اقدامات و فعالیتهای دیگری هم در میان بوده است؟
نه. هیچ نبوده است. همسر من حتی یک سوزن ته گردهم زمان دستگیری با خودش همراه نداشته که مستحق دریافت حکم محاربه باشد. محارب طبق فقه اسلامی، به کسی اطلاق میشود که اسلحه سرد یا گرم همراه خود داشته باشد.
اما همسر من هیچ کدام از اینها را همراه خود نداشته است. اینها را می گویم تا به داد بقیه زندانیان در بند برسید. بقیه آنان هم تحت شدیدترین فشارهای روانی هستند. حداقل مردم به داد سایر زندانیان برسند.
رودابه اکبری: من به اتفاق برادر همسرم روز دوشنبه برای ملاقات رفته بودیم. ساعت هشت صبح کارت هم نوشتیم. ولی نیم ساعت بعد به ما گفتند که در تلویزیون امروز اعلام شده که آقای جعفر کاظمی و آقایی را صبح همین روز اعدام کردهاند.
در مورد اجرای حکم نه به خانواده ما چیزی اعلام شده بود و نه به وکیل پرونده گفته بودند. نمیدانم چه ساعتی این کار را انجام دادهاند؟ در این مورد هم اطلاعی ندارم.
یعنی از پیش هم به شما در این مورد هیچ اطلاعی نداده بودند؟
نه خیر.
وکیل پرونده آقای کاظمی تا پیش از اجرای حکم، اقدامی در مورد پرونده و یا توقف حکم اعدام انجام داده بودند؟
بله. چقدر ایشان زحمت کشیده بودند تا بتوانیم مرحله دیوان را پشت سر بگذاریم. وقتی حکم رأی را گرفتیم خیلی خوشبین شدیم و گفتیم که شاید در مرحله دیوان، قضات با همدیگر شور کنند و به تصمیمگیری جدیدی برسند. شاید به این نتیجه برسند که رأی صادر شده اشتباه بوده است.
ولی متاسفانه در بدترین شعبه دیوان که همان شعبه ۳۱ است، قاضی سلیمی حکم را تایید کردند. این حکم روز ششم مرداد ماه گذشته برای آخرین بار تایید شد.
شما انتظار داشتید که چنین اتفاقی بیافتد؟ یا اینکه احتمال دیگری میدادید؟
من از کسان دیگری که در داخل خود زندان بودند شنیدم که گفتند روز سهشنبه هفته گذشته همسرم را ساعت ۲ بعدازظهر به بند ۲۰۹ منتقل کرده بودند و در آنجا از او میخواهند که مصاحبه کند.
اما بازجو می گوید که چه مصاحبه بکنی و چه نکنی، در هر صورت حکم اعدام تو اجرا خواهد شد. بعد هم او را به بخش اجرای احکام منتقل میکنند و داخل اجرای احکام او را تا آستانه اجرای حکم هم میبرند. البته نمیدانم آیا او را بالای چوبهدار برده بودند یا خیر؟ فقط تا پایین چوبهدار برده بودند؟ نمیدانم.
اما این جور که معلوم بوده، قضیه جدی بوده است. اما دوباره او را به داخل بند بازمی گردانند.
یعنی یک بار ایشان را سهشنبه پیش تا مرحله اجرای حکم اعدام برده و برگردانده بودند؟
بله.
نگفتند که علتش چه بوده است؟
خیر. من اطلاعی ندارم. چون من که در این فاصله ایشان را ندیدم.
آخرین باری که شما آقای کاظمی را دیدید کی بود؟
شنبه هفته گذشته.
وقتی با ایشان صحبت کردید خود ایشان در مورد حکمی که برایشان صادر شده بود، چه میگفتند؟
میگفتند که این مسائل را به کسی اطلاع نمیدهند. ابلاغ نمی کنند. مثلاًًًًًًًًًً آقای سیادت که شب قبل از اجرای حکم او را به بند ۲۰۹ منتقل کرده بودند و صبح فردای آن روز حکمش را اجرا کردند.
همسرم معتقد بود که صدور این حکم، سیاسی است. او معتقد بود که با توجه به فشارهایی که در سالهای اخیر به رژیم وارد شده، و از آن جایی که دستشان به بچههای ساکن در کمپ اشرف نمیرسد، فشارشان را روی خانوادههای زندانی و گروگان گرفته شده در ایران خالی میکنند، یعنی در واقع به یک شکلی دق دلی خود را سر آنها خالی میکنند.
این در حالی است که حتی خود دستگاه قضایی هم بر این باور بودند که کاری که آقای کاظمی کرده فقط تبلیغ علیه نظام بوده است.
شما که همسر ایشان بودید و از نزدیک شاهد فعالیتهایشان بودهاید ممکن است توضیح دهید که آقای کاظمی چه فعالیتهای خاصی انجام میدادند که مستحق اعدام شناخته شدند؟
همسر من تا روز آخر و تا زمان بازداشتشان داشتند زندگی عادی خود را میکردند. فقط ما یک خط تلفن داشتیم که هراز چندگاهی با آن شماره، با پسرمان حرف میزدیم. من فکر میکنم این حداقل حق من برای شنیدن صدای فرزندم بود. تنها مدرکی که از ما گرفتند همین شماره تلفن بود.
اما به فیلم و عکس و مدارکی از این قبیل هم اشاره شده است؟
خود آقای کاظمی در بازجوییهایشان گفتهاند که مثل همه افرادی که از تجمعات مردم فیلمبرداری و عکسبرداری میکردند، از این مراسم عکس و فیلم گرفتهاند. مثلاًًًًًًًًًًچند تا از عکس های مسعود رجوی را به دیوار نصب کرده و فیلمبرداری کردهاند و بعد هم آن را به عراق میفرستادهاند.
البته این را خودشان هم نمیفرستادند. طبق متن بازجوییها و اعترافهایشان، همه اینها را که آقای کاظمی تهیه میکردهاند، میدادهاند به آقای حاج آقایی و ایشان ارسال میکردهاند.
یعنی همین آقای حاج آقایی که امروز همراه با آقای کاظمی اعدام شدند، عکسها و فیلمهایی را آقای کاظمی تهیه میکردهاند برای مجاهدین ارسال میکردهاند؟
بله.
یعنی کلیه اقداماتی که ایشان انجام داده بودند، در همین حد بوده یا اینکه اقدامات و فعالیتهای دیگری هم در میان بوده است؟
نه. هیچ نبوده است. همسر من حتی یک سوزن ته گردهم زمان دستگیری با خودش همراه نداشته که مستحق دریافت حکم محاربه باشد. محارب طبق فقه اسلامی، به کسی اطلاق میشود که اسلحه سرد یا گرم همراه خود داشته باشد.
اما همسر من هیچ کدام از اینها را همراه خود نداشته است. اینها را می گویم تا به داد بقیه زندانیان در بند برسید. بقیه آنان هم تحت شدیدترین فشارهای روانی هستند. حداقل مردم به داد سایر زندانیان برسند.