728 x 90

خروج از ليست تروريستي,

مشروح کنفرانس بین‌المللی پاریس - کمپ اشرف و سیاست درباره ایران (قسمت سوم)

-

 -
-

صحبتهای آقای اسپیتزر قبل از سخنرانی خانم تاونزند


آقای وزیر، بعد از این استقبالی که در سالن از سخنان شما شد فکر می‌کنم نیازی به تشکر من نباشد.
حالا به شما خانم فرانسیس می‌گویم که مرا به‌عنوان یک شهروند فرانسوی ببخشید که من مجری برنامه بودم و باید شما را به‌عنوان اولین سخنران می‌گذاشتم. خواهش می‌کنم بفرمایید.



فرانسیس تاونزند، مشاور رئیس‌جمهور آمریکا در امور امنیت داخلی و تروریزم ۲۰۰۴-۲۰۰۸


خوشحالم که این‌جا با شما هستم. شما در مورد سیاست شکست‌خورده مماشات خیلی شنیده‌اید. در ایالات متحده ما از کلمه مهار استفاده می‌کنیم تا حقیقت را که این در واقع چیست بپوشانیم. این همان سیاست شکست‌خورده مماشات است. شما شنیده‌اید که لیست‌گذاری سازمان مجاهدین در دوران دولت کلینتون به‌عنوان دادن یک علامت خوب به رژیم ایران بود و این سیاستی بود که به‌وضوح شکست خورد.
قاضی موکیزی که همین الآن صحبت می‌کرد گفت در دوران دولت بوش که من و او و وزیر تام ریچ در آن خدمت کرده‌ایم، ما می‌توانستیم سازمان مجاهدین را از لیست بیرون بیاوریم.
بگذارید من مقداری واضح‌تر روی این موضوع صحبت کنم که چرا این اتفاق نیفتاد. بگذارید صادق باشیم. بعد از سال ۲۰۰۳ ما در جنگ بسیار سختی در عراق بودیم و زنان و مردان یونیفورم‌پوش آمریکا را از دست می‌دادیم. من به‌عنوان کسی که در دولت بود می‌توانم به شما اطمینان بدهم که این یک واقعیت دردناک بود و اگر کاری می‌توانستید انجام دهید تا جان یک سرباز آمریکایی را نجات دهید، آن کار را می‌کردید. این احتمالاً به نتیجه‌گیریهای بدی انجامید. چرا که اگر در حین آن جنگ در عراق ما مجاهدین را از لیست خارج می‌کردیم، این نگرانی وجود داشت که عکس‌العمل از سوی رژیم ایران را دامن بزند. بگذارید در رابطه با این‌که چرا در دوران دولت بوش در خارج کردن نام مجاهدین از لیست شکست خوردیم صادق باشیم. چون آن موقع فکر می‌کردیم به‌نفع ما نیست. ما اشتباه می‌کردیم. می‌دانید چطور می‌فهمم که ما اشتباه می‌کردیم؟ نه فقط به‌خاطر این‌که این یک بی‌عدالتی بود که مجاهدین از لیست خارج نشوند. بلکه علاوه براین، من از عکس‌العملهای رژیم ایران می‌فهمم که ما اشتباه می‌کردیم. آنان در نتیجه خارج نکردن مجاهدین از لیست از سوی ما چه کار کردند؟ اگر آنها کاری نمی‌کردند، پیشرفتی در کار بود ولی آنها این‌طور نکردند، چرا که رژیم ایران، رژیم ظالم حاکم بر ایران معتقد بود عدم خارج‌ کردن سازمان مجاهدین از لیست، نشانه ضعف ما و نه قدرت ماست.
ما می‌دانیم رژیم ظالم ایران در مقابل یک نقطه ضعف چگونه عکس‌العمل نشان می‌دهد. آنان بیشتر مهاجم شدند و این، آنها را در تقویت نقل‌وانتقال سلاحهای پرتابی الکترونیکی ساخت ایران به عراق مجاز و تشویق کرد. نتیجه‌این که آنها زبان حسن‌نیت نمی‌فهمند. جواب آنها به حسن نیت، حملات مستقیم علیه نیروهای آمریکایی است.
اگر ایالات متحده واقعاً و حقیقتاً بخواهد روی رژیم کنونی در ایران فشار بگذارد، ما به چیزهایی فراتر از حرف نیاز داریم. ما به چیزهایی بیشتر از تحریمات نیاز داریم. بزرگترین قدمی که همین الان، دولت ایالات متحده می‌تواند بردارد تا واقعاً روی رژیم ایران فشار بگذارد و واقعاً تغییر را توانمند گرداند، فقط خارج کردن مجاهدین از لیست است.
ما باید اینکار را انجام دهیم چرا که لیست‌گذاری بر اساس شواهد محرمانه‌یی که عام یا عادلانه باشد انجام نشده است. ما باید آنان را از لیست خارج سازیم چرا که این کار (قرار دادن مجاهدین در لیست) ناقض ارزشهای ما و بیانیه استقلال ماست و در تناقض با تعهداتی است که در کمپ اشرف زمانی که شما سلاحهایتان را تحویل دادید، به شما دادیم.
و باید این کار را انجام دهیم زیرا همان‌طور که گفته شد، این به موازات منافع امنیت ملی ایالات متحده است و در ضمن ما باید بیشتر از فقط از لیست خارج کردن شما انجام دهیم. ما نه‌تنها باید شما را از لیست خارج کنیم، بلکه باید تمام محدودیتهای ناشی از لیست‌گذاری را لغو کنیم.
اشتباه نکنیم، این باید یک واقعیت باشد که سازمان مجاهدین می‌تواند به ایالات متحده بیاید. من نباید مجبور باشم به پاریس مسافرت کنم تا خانم رجوی را ملاقات کنم. او باید بتواند به واشنگتن برای سخنرانی بیاید. مردم آمریکا نیاز دارند صدای او را بشنوند، صدای شما را بشنوند و صدای سرکوب‌شدگان در کمپ اشرف را بشنوند و صدای آنهایی را که برای آزادی در ایران می‌جنگند.
بگذارید به‌وضوح بگوییم، بعضیها می‌خواهند شما فکر کنید این صرفاً یک اختلاف‌نظر سیاسی بین ایالات متحده و رژیم کنونی تهران است. اما مسأله خیلی بیشتر از اینهاست. دعوا پایه‌یی‌تر از صرفاً یک اختلاف‌نظر سیاسی است. همان‌طور که شنیده‌اید امروز رژیم ایران تنها و بزرگترین حامی دولتی تروریسم در دنیاست.
و بگذارید بگوییم که هیچ تهدیدی بزرگتر برای دموکراسیهای آزادی‌خواه در سراسر جهان چون سلاح اتمی در دستان حامیان تروریست نیست.
حال شما حتماًًًًًًً تعجب نخواهید کرد که من می‌خواهم مستقیماً ، اگر‌چه کوتاه، وضعیت اشرف و آنان که در کمپ اشرف مستقر هستند را مخاطب قرار دهم.
شما می‌دانید که امشب که ما این‌جا نشسته‌ایم، آنها که در دولت عراق مسئولیت حفاظت کمپ اشرف را برعهده‌ دارند، همانهایی هستند که در جولای ۲۰۰۹ مسئول حمله و ضرب‌وجرح و کشتار مجاهدان اشرف بودند. آنها از اشرف حفاظت نمی‌کنند. بگذارید در این مورد صادق باشیم. تام ریج از نخست‌وزیر مالکی تقاضایی کرد که ما می‌توانیم آن را قوی‌تر کنیم. پس بگذارید این را به نخست‌وزیر مالکی بگویم. نه‌تنها جهان دارد نظارت می‌کند و ساکت در کناری نخواهد ایستاد تا ببنید که شما به رژیم حاکم در تهران پیروزی را، که در هشت سال جنگ با عراق به‌دست نیاورده بود، هدیه می‌کنی. ایالات متحده از سال۲۰۰۳ ارزشمندترین منابع خود را داده و مردم ما خونشان را در سرزمین شما ریخته‌اند و این به ما این حق را می‌دهد که برای ساکنان اشرف همان آزادی را خواستار باشیم که کشته شدیم تا شما آن آزادی را داشته باشید. خانم وزیر کلینتون، اگر گوش می‌دهید، با تمام احترامات، باید بگویم که این یک مشکل داخلی عراق نیست، این مشکل آمریکاست. و به آنان که در کمپ اشرف هستند می‌گویم، دنیا ناظر است و جهان باید بخواهد که با شما عادلانه برخورد شود، اما ایالات متحده مسئولیت خاصی دارد. من مادر دو پسر هستم و فکر می‌کنم باید به این مسأله توجه شود که از ۱۰۰۰ زنی که در اشرف هستند اکثر آنها قبلاً در ایران زندانی بوده و مورد شکنجه قرار گرفته‌اند. ایران این فداکاریها را قدر می‌شناسد. از زمانی که آمریکا حفاظت (اشرف) را به عراق تحویل داد مادران قادر به دیدن فرزندانشان نشدند و یا پدربزرگها و دیگر اعضای خانواده‌ها نتوانستند هم را ببینند. بعضی از خانواده‌ها الآن در این این‌جا حضور دارند. شماها که در کمپ اشرف هستید بدانید که بستگان شما در این‌جا برای شما کوشش می‌کنند و به‌رغم این‌که دلشان برای شما بسیار تنگ است اغلب از عشق و افتخار شما به آزادی صحبت می‌کنند. آمریکا وظیفه و قدرت این را دارد که به رنج شما پایان بدهد. شما باید به وکیل و خدمات پزشکی دسترسی داشته باشید. هم‌چنین باید به روزنامه‌نگاران غربی دسترسی داشته باشید تا بتوانند اهدافتان را گزارش کنند و صدای شما را برسانند. آمریکا وظیفه و قدرت این را دارد که به رنج شما پایان بدهد و به صدای شما بال پرواز بدهد. صدای شما خاطره آزادی قبل از انقلاب است. صدای شما صدای شاهدان این همه جنایت و استبداد است. اشرفیان، شما قلب ایران آینده هستید. کلید آن در دست شماست. اشرف کلید برگرداندن یک فرهنگ بزرگ و میراث تاریخی یک ایران بردبار و صلح‌جو است.
پس دوباره می‌گویم، به شما و به آنهایی که در کمپ اشرف هستند که بسیاری در سراسر جهان از شما حمایت می‌کنند. آنان صدای شما برای آزادی را می‌شنوند و آنان با شما هستند. پس
در مورد خانم رجوی، جهان باید از چنین وطن‌پرست و مبارز‌ شجاع آزادی حمایت کند.
ما به‌طور ذاتی وظیفه داریم و به‌خاطر آزادی که در آمریکا از آن برخوردار هستیم، باید خواهان عدالت باشیم. ما باید خواهان آزادی باشیم. ما باید خواهان عمل و نه فقط ادای کلمات باشیم، چرا که اگر ما اینکار را نکنیم، تاریخ در مورد ما به‌سختی قضاوت خواهد کرد.
متشکرم

صحبتهای آقای اسپیتزر بعد از سخنان فرانسیس:
با تشکر فراوان خانم فرانسس تاونزند
وقتی آقای جولیانی از شما صحبت کرد، من با عذر تقصیر، فکر کردم که با توجه به پروسه‌یی که در زندگینامه‌یی که به من داده شده بود وجود داشت، یادآوری چنین سابقه باشکوهی برایم ممکن نیست. ولی با این حال می‌خواستم به دوستانمان بگویم که شما از ۲۰۰۴ تا ۲۰۰۸، رئیس شورای امنیت داخلی آمریکا بودید.

صحبتهای آقای اسپیتزر قبل از سخنرانی ایوبونه
من از کسی دعوت می‌کنم که از روز اول همه جا حاضر بوده است، کسی که در اجلاس دادگاه لوکزامبورگ حضور داشته است: آقای بونه.


ایوبونه، استاندار و نماینده پیشین مجلس ملی فرانسه، رئیس سازمان ضدجاسوسی فرانسه در ریاست‌جمهوری فرانسوا میتران
خانم رئیس مجلس سنای بلژیک، آقای نخست‌وزیر الجزائر، دو دقیقه زمان کوتاهی است که شما در اختیار بنده قرار داده‌اید، ولی من از کوتاه هم کوتاهتر صحبت می‌کنم. فقط می‌خواستم در پایان تمامی سخنرانیها که بیشتر سیاسی بودند تا تکنیکی، بحث را به تعریفها در مورد تروریسم و مقاومت بکشانم. خلط مبحث بین تروریسم و مقاومت هرگز نکوهش نشده درحالی‌که این خود جوهر اصلی مسأله است. چند اشاره به قانونهای اساسی در این‌جا صورت گرفت، به‌خصوص بیانیه حقوق آمریکا. آن‌چه به من مربوط می‌شود شخصاً قانون اساسی فرانسه، مورخ ۱۷۹۳ را ترجیح می‌دهم، که حق مقاومت در مقابل سرکوب را به‌رسمیت می‌شناسد. و البته که باید از حق مقاومت در قبال سرکوب برخوردار بود، این یک حق پایه‌یی است.
تصور می‌کنم در زمینه مبارزه با تروریسم از میزانی صلاحیت برخوردار باشم، زیرا این شغل من بوده است و قطعاً دوستان آمریکایی‌مان به من اجازه خواهند داد به آنها یادآوری کنم که من تعدادی از قاتلان دیپلوماتها را مانند چارلز ری، دیپلوماتی که در پاریس به‌قتل رسید، کنسول هولم، دستگیر کردم، من شبکه‌هایی را منهدم کردم، به‌خصوص شبکه آسالا، تصور می‌کنم با شناخت موضوع نظر می‌دهم: سازمان مجاهدین خلق ایران، به هیچ‌وجه یک سازمان تروریستی نیست، مگر این‌که کلمات به‌کلی از معانی خود تهی شده باشند. یادآوری می‌کنم که آن‌چه باید مورد تعریف قرار گیرد نه سازمانها، و نه کشورها، بلکه اعمال هستند. اگر بخواهیم درست صحبت کنیم هر عملی که گروهی غیرنظامی را هدف قرار دهد، یا درصدد صدور خشونت باشد تروریسم محسوب می‌شود. فکر می‌کنم در این مورد هیچ چیز نمی‌توان گفت جز این‌که سازمان مجاهدین هرگز غیرنظامیان را در ایران هدف قرار نداده و هرگز اقدام به صدور خشونت نکرده است.
روشن است که همین تعریف در مورد (رژیم) ایران صادق نیست. اما از آن‌جا که دوستان آمریکاییمان از صراحت لهجه خوششان می‌آید، به من اجازه خواهند داد که بگویم آنها بعضاً از لگد خوردن استقبال می‌کنند. توضیح می‌دهم: کدام سفارت درسال ۱۹۷۹ مورد حمله قرار گرفت؟ کدام حکومتی است ـ و تنها حکومت ـ که تاکنون جرأت حمله به یک سفارت را به‌خود داده است؟ کدام حکومت ـ و تنها حکومت ـ است که به آمریکا با ذکر نام حمله می‌کند، نه‌تنها با شیطان بزرگ نامیدن آن، به‌گونه‌یی مسخره، بلکه با دست‌اندازی و حمله به شهروندان آمریکایی در لبنان؟ در خلیج فارس؟ و با صدور فرمان ربودن، شکنجه و به‌قتل رساندن شهروندان آمریکایی؟ آیا فریادهای باکلی را فراموش کرده‌اید؟ کسی که نماینده سیا در لبنان و در بیروت بود؟ می‌دانید در چه محنتی در گذشت؟ و چه کسی فرمان قتل او را داد؟
من فکر می‌کنم باید همه اینها را به‌یاد آورد، اگر قرار باشد گذشتگان برجسته را یادآوری کنیم به من اجازه خواهید داد از آن‌جا که اهل نرماندی هستم از یک شهروند برجسته نرماندی یاد کنم که شما او را می‌شناسید، الکسیس دوتوکویل. الکسیس دو توکویل اولین تحسین‌ کننده بزرگ آمریکاست. او صاحب صلاحیت بود و به دموکراسی علاقه داشت. الکسیس دو توکویل گفته است که آمریکاییان از یک ویژگی پایه‌یی برخوردارند، اضافه بر تمایل به دموکراسی، یک تمایل عمیق میهن‌پرستی. من دوست دارم که این حس میهن‌پرستی از دست نرفته باشد، و دوست دارم، شما دوستان عزیز آمریکایی، یکبار دیگر حق را به الکسیس دو توکویل بدهید.

دکتر خوان گارسه، حقوقدان برجسته بین‌المللی، مشاور سیاسی سالوادور آلنده، رئیس‌جمهور شیلی


خانم رئیس‌جمهور، خانمها و آقایان،
من از اسپانیا آمده‌ام و در آن‌جا مشغول کار روی یکی از تراژیک‌ترین ابعاد آن‌چه که گفته شد، هستم، یعنی شکنجه‌یی که در حال حاضر بر ساکنان اشرف اعمال می‌شود. شیوه‌های بمباران صوتی، یکی از شیوه‌های اعمال شکنجه است. این شیوه به‌خصوص از دهه‌های ۵۰ اعمال می‌شود و حتی یک اسم فنی هم بر آن گذاشتند: «صوت سفید»، نحوه این شکنجه به این صورت است که روی افراد در درون جعبه‌های بسته اعمال می‌شود یا در سلول یا در اتاقهای ویژه‌یی که صوت از آن خارج نمی‌شود. اما آن‌چه که امروز شاهد آن هستیم اعمال این شکنجه در فضای باز بر روی تمامیت یک جمعیت و یک شهر است. می‌شود گفت متخصصان این شکنجه در حال این آزمایش هستند که چگونه این شیوه می‌تواند تحریک کند. یعنی در جستجوی این هستند که فرد را که مورد هدف این شکنجه قرار می‌دهند، بی‌ثبات و مردد کنند. دادگاه سازمان ملل ‌متحد برای یوگسلاوی سابق، این شیوه بمباران صوتی را مورد بررسی قرار داد و آن را به‌عنوان یک شکل شکنجه به‌رسمیت شناخت. این شیوه توسط کنوانسیون بین‌المللی علیه شکنجه و کنوانسیون ژنو ممنوع شده است. باید یک دادگاه، مسئولین آن را مورد محاکمه قرار دهد، به‌خصوص کسانی که دستور آن را دادند و یا در حالی که می‌دانند چه می‌گذرد و می‌توانند جلو آن را بگیرند، ولی مانع آن نمی‌شوند.
به‌زودی ما اخباری خواهیم داشت و خواهیم گفت و خواهیم شنید که برای اولین بار یک دادگاه، تحقیقات قضایی را در مورد کسانی که در این زمینه مسئولیت دارند و دستور دادند یا اجازه دادند که این شیوه شکنجه بر اهالی اشرف اعمال شود، آغاز می‌کند.


آن ماری لیزن، رئیس افتخاری سنای بلژیک:
باید دید این کشور اجازه چه آزادی بیانی را می‌دهد. ما علیه سنگسار تظاهرات می‌کنیم. من همین الآن، بعد از این برنامه، راهی شهرداری پاریس هستم تا در تظاهراتی به‌خاطر یک زندانی در ایران، یک خانم وکیل، شرکت کنم. بدین ترتیب تمام روز اختصاص به صحبت از ایران دارد، صحبت از نقض قوانین و شکنجه، هم‌چنان‌که صحبت از یک نبرد واقعی سیاسی.
من می‌خواهم صرفاً به شما بگویم، با توجه به تمامی آن‌چه گفته شد و کاری که توانستیم در سنا انجام بدهیم، که به همکاران فرانسویم که در این‌جا حضور دارند درود می‌فرستم، فقط باید گفت کار مشکلی بود، زیرا به این دلیل که دولت بوش سازمان مجاهدین را در لیست تروریستها نگه‌داشته بود، برایمان امکان نداشت پذیرای مجاهدین باشیم. با این حال ما اینکار را کردیم. ما مریم رجوی را دعوت کردیم. بدین ترتیب لازم بود گامی فراتر از این مشکلات برداشته شود. اکنون زمانی است که آمریکای امروز باید کاری بکند و من دوست دارم ما یک پیام دوستانه به خانم کلینتون بفرستیم. من خیلی دوستانه به خانم کلینتون می‌گویم لطفاً گوش کنید. به چیزی که ما در این‌جا، در پاریس، می‌گوییم گوش کنید. در شهر آزادی، شاید بتوان گفت کشور آزادی در اروپا. به حرف ما گوش فرا دهید، لطفاً به مسئولیت آمریکا در قبال اعضای سازمان مجاهدین در اشرف توجه کنید. شما باید به این مسئولیت خود عمل کنید، مسؤلیتی که در قانون بین‌الملل هم تصریح شده است. اشتباه بود؟ یا اشتباه نبود؟ این یک بحث سیاسی است که ما برای آن در حال حاضر وقت نداریم، ولی اینکار را باید کرد. در عمل و قبل از بیرون رفتن از این‌جا، ما باید فراخوانی به خانم پیلای در ژنو بدهیم. وی کمیسر عالی حقوق‌بشر است. وی به‌خوبی در جریان چیزی که در اشرف جریان دارد و خطراتی که وجود دارد هست. ما باید فراخوانی به آقای ملکرت بدهیم. وی باید ناظران سازمان ملل را در داخل اشرف مستقر کند، روز به روز، این بسیار مهم است. هم‌چنان‌که ما باید به خانم کلینتون بگوییم خانم رجوی را به واشنگتن دعوت کنید، به‌عنوان یک دوست. او یک دوست است، او یک زن ایرانی است و یک جنگنده برای آزادی. متشکرم.
معرفی آقای شهردار بوسکاور توسط آقای اسپیتزر
از آن‌جا که آقای بوسکاور سرانجام به ما پیوست، حالا نوبت را به آقای بوسکاور می‌دهم. ایشان شهردار تاورنی است. شهر میزبان گردهمایی، که کسانی که در این‌جا می‌بینم، حتماًًًًًًً در آن شرکت کرده‌اند.


موریس بوسکاور، شهردار تاورنی در فرانسه
خیلی خوشحالم که در میان شما هستم. مرا به‌خاطر لباسی که دارم ببخشید، با کت و شلوار نیستم. ولی قلبم با شماست. من با تأخیر آمده‌ام و خواهش می‌کنم عذر مرا بپذیرید، این تقصیر من نیست، برف و باران همه جا را گرفته و خوب این پیش می‌آید. آن‌چه اهمیت دارد این است که امروز همگی در کنار خانم رجوی گرد آمده‌ایم تا بگوییم همین حالا و نه دیرتر، همین حالا باید ایالات متحده به جامعه اروپایی بپیوندد که مقاومت ایران را از لیست خارج کرد. ایالات متحده به‌خوبی می‌داند که جنبش مقاومت ایران یک جنبش دموکراتیک است، طرفدار جدایی دین از دولت است و می‌خواهد یک رژیم دموکراتیک در ایران روی کار بیاورد. این مقاومت علیه یک رژیم فاشیست مذهبی است که خلقی را به بند کشیده و مردم دیگر به ستوه آمده‌اند. این وضعیت باید خاتمه یابد. به‌خاطر حمایتی که نمایندگان ملی یا محلی در فرانسه ابراز کرده‌اند و جامعه اروپایی ابراز کرده است، باید از همین حالا ایالات متحده این را بفهمد که باید عاقلانه‌ترین، منطقی‌ترین و روبه‌آینده‌ترین مسیر را پیش بگیرد: یعنی به‌رسمیت شناختن جنبش مقاومت ایران به‌عنوان تنها مخاطبی که پیشرفت به سمت آزادی در ایران را تضمین می‌کند. این یک تعارف دوستانه نیست، یک ابراز دوستی پیش پا‌ افتاده نیست، بلکه صحبت از یک جنبش واقعی در فرانسه است که توسط منتخبان مردم در مناطق مختلف شکل گرفته است. آنها گرد یک فراخوان جمع شده‌اند و مردم و شهروندان خود را نسبت به موضوع این فراخوان حساس کرده‌اند. در مورد شهر من که ۲۸۰۰۰نفر جمعیت دارد، می‌توانم برایتان بگویم که برای ساکنان شهر من، مقاومت ایران تنها شانسی را نمایندگی می‌کند که ارزشهای فرانسه را بار دیگر در اساسی‌ترین وجوه خود بارز کرده است: یعنی ملت روشناییها، آزادی، برابری، جدایی دین از دولت و مبارزه علیه هرگونه خودکامگی.
بله، شما روی مسیر درست هستید، بله، باید ایالات متحده لیست خود را به‌روز کند و مجاهدین را از آن حذف کند، چونکه دوستان ما در اشرف رنج می‌کشند. دولت عراق که مورد حمایت ملاهاست به آنها می‌گوید: شما در لیست هستید. باید اشرف را آزاد کرد و این باید، به‌طور بلافصل، از این‌جا شروع می‌شود که با به روز کردن لیست، جنبش مقاومت ایران به‌عنوان یک مقاومت آزاد و دموکراتیک، از سوی آمریکا به‌رسمیت شناخته شود. نقطه، تمام. کلام آخر که بحثی در آن نیست آزادی، آزادی برای اشرف، آزادی، آزادی، آزادی…
متشکر م

معرفی ژان پیر برار، توسط آقای اسپیتزر
من به‌عنوان آخرین سخنران کسی را در نظر گرفته بودم – و خواهید دید که خیلی هنرمند است ـ یکی از قوی‌ترین صداهای مجلس ملی فرانسه، یک مدافع بزرگ حقوق‌بشر و لائیسیته: آقای ژان پیر برار.


ژان پیر برار، نماینده مجلس ملی فرانسه
اینهمه شخصیتهای برجسته، گرداگرد آرمان ایران جمع شده‌اند. دیر شده ولی کار از کار نگذشته است. خانم رئیس سنای بلژیک قبل از این، به خانم کلینتون، وزیر امور خارجه (آمریکا) اشاره کرد. من مایلم به‌طور‌ خاص حضور شخصیتهای بالای حاضر از آمریکا را گرامی بدارم که در دولت بوش حضور داشته‌اند، امری که نشان می‌دهد عقاید در مقابل واقعیتها بسیار تغییر یافته‌اند. به‌خاطر حضورتان از شما تشکر می‌کنم، به‌خاطر سخنرانیهایتان و به‌خاطر وارد‌ شدن علنی شجاعانه‌تان.
خانم رئیس‌جمهور، شما امروز موفق شدید شرکای جرم قدیمی، یعنی آمریکاییان و فرانسویان را گردهم بیاورید! کسانی که مانند تمامی زوجهایی که مدت طولانی با هم به‌سر برده‌اند بعضاً صحنه‌های درگیری با هم داشته‌اند، امری که تضمین استحکام وحدت آنهاست. پیش از‌ این، ایو بونه، رئیس پیشین ضد جاسوسی فرانسه، به قانون اساسی زیبای فرانسه در ۱۷۹۳ در جریان انقلاب اشاره کرد. ولی ما فرانسویها، که هنوز کمی‌شووینیست هم هستیم، بعضاً به شکلی مهاجم، فراموش می‌کنیم که قبل از انقلاب فرانسه، چهارم ژوئیه ۱۷۷۶ وجود داشت: بیانیه فیلادلفیا. به من اجازه دهید سه سطر از آن نقل کنم: «دولتها توسط انسانها به‌وجود می‌آیند تا تضمین‌کننده حقوق آنها باشند و قدرت مشروع این دولتها ناشی از رضای کسانی است که تحت حکومت آنها هستند. هر بار که شکلی از دولت این هدف را تخریب کند، مردم حق دارند آن را عوض کنند یا برکنار کرده، دولتی دیگر بر سر کار آورند». بله، دوستان آمریکایی، این است آن آمریکایی که ما دوستدار آن هستیم.
دیر شده، ولی کار از کار نگذشته است، و من تلاش می‌کنم خلاصه صحبت کنم. تنها به ذکر دو نکته اکتفا می‌کنم: یکی مربوط به مقاومت ژنرال آیزنهاور، زمانی‌که در سال ۱۹۴۴ پا به سواحل نرماندی گذاشت، با مقاومت فرانسه و نقشی که به‌منظور تسهیل پیشروی نیروهای متفقین ایفا کرده بود آشنا شد. زیرا یک عضو مقاومت، همان‌طور که ایو‌بونه گفت، با یک تروریست فرق می‌کند. مردی، یا زنی است که برای یک آرمان، برای میهنش می‌جنگد. از میان برداشتن یک حاکم جبار یا نماینده او یک عمل مقاومت است. کسانی که این را از یاد می‌برند میهن‌پرست نیستند.
خانم رئیس‌جمهور، خانمها و آقایان،
محتوای تعهد اکثریت اعضای پارلمان فرانسه در همین راستاست. برای نخستین‌بار ظرف پانزده سال، بعد از تلاشهای بدون وقفه مکرر، اولین تبادل‌نظر بین قوه مجریه و نمایندگان مجلس در کاخ ریاست‌جمهوری انجام شد. برای نخستین‌بار، اعضای پارلمان بالاخره توانستند نظرشان را در مورد سازمان مجاهدین خلق ایران و در مورد چیزی که در ایران می‌گذرد و آن‌چه در اشرف روی می‌دهد، بیان کنند. ما از طرف گفتگویمان، که تأکید کرد نه به اسم شخص خودش، بلکه از جانب قوه مجریه سخن می‌گوید ـ و این مهمترین موضوع است ـ این قول را گرفتیم که مسأله اشرف به شکل جداگانه به‌عنوان یک موضوع انسان‌دوستانه در اولویت، و البته سمبلیک، بررسی شود. خانمها و آقایانی که از آمریکا تشریف آورده‌اید، شما از میزان دلباختگی رئیس‌جمهور ما به برخی از شخصیتهای آمریکا مطلع هستید. حال که شما در پاریس نظراتتان را بیان کردید، امیدوارم این روحیه بر رئیس‌جمهور فرانسه نیز تأثیر خود را بگذارد و بدین ترتیب به یمن حضور شما و فشار نمایندگان مجلس، تأثیر بپذیرد.
خانم رئیس‌جمهور مریم رجوی،
ما به‌کار خود ادامه خواهیم داد چون نبردی که شما به پیش می‌برید هم سنت بیانیه فیلادلفیاست. هم سنت انقلاب فرانسه است. هم سنت مقاومت است. همان سنت حقوق‌بشر و همان‌طور که ژان ژورس در موضوع پرونده دریفوس گفت: «یک بی‌عدالتی ولو به یک شخص بیشتر مربوط نشود، به‌هر حال بی‌عدالتی است و باید با منتهای قدرت با آن مقابله کرد». و شما که از آمریکا آمده‌اید، از این‌جا درودهای برادرانه ما را، که به یمن روابط تنیده شده طی بیش از دو قرن پا گرفته‌اند، با خود به آمریکا می‌برید. به یمن همین روابط است که افقهای بلند‌بالایی هنوز برای گرد‌آمدن ما به‌ دور مردم ایران وجود دارد، برای آزاد شدن این مردم از قید دیکتاتوری، با نیروهای خودشان، و بهترین حمایتی که ما می‌توانیم از آنها بکنیم. نه دخالت نظامی، بلکه کمک به کسانی است که در ایران مقاومت می‌کنند زیرا آنها ذیصلاح‌ترین کسانی هستند که می‌توانند این نبرد را به پیش ببرند و می‌توانند ایران دموکراتیک مبتنی بر جدایی دین از دولت که ما از آن سخن می‌گوییم را بسازند. آن‌چه به ما مربوط است آرزوی این است که ایران، این تمدن کهنسال، جایگاه خود را در میان ملتها بازیابد، با تمامی آن‌چه تاریخ از خاستگاه این سرزمین که تخت جمشید در آن قرار دارد به انسانیت ارزانی داشته است. متشکرم.


صحبتهای پایانی آقای اسپیتزر:
خوشحالم که جلسه ما با صحبتهای آقای برار بپایان رسید. ناطقی بسیار قوی، چرا که سخنان او همواره به مشکلات و به مصائب و مشکلات می‌پردازد.
پایان بخش برنامه امروز همواره در اذهان باقی خواهد ماند.
قبل از هر چیز می‌خواهم از همه شما که در این روز بیاد ماندنی در این جمع بزرگ شرکت کردید تشکر کنم از همه سخنرانان که به زبانهای دیگر صحبت کردند بسیار تشکر می‌کنم. بسیار متشکرم به‌طور خاص از کسانی که از آمریکا برای دیدار ما به این‌جا آمدید و ما را حمایت کردید.
										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/ca7c3b5a-55e7-473c-af6b-79a9dead7af1"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات