هفتهنامه فوکوس آلمان در آخرین شماره خود، دوشنبه ۲۶ژوییه۲۰۱۰ ، فاش ساخت که سرویس مخفی المان یک مأمور وزارت اطلاعات رژیم آخوندی که ماموریتش نفوذ دادن اطلاعات دروغین این وزارتخانه در مورد مجاهدین خلق به سرویس المانی بوده را کشف نمود. در زیر گزارش هفتهنامه فوکوس در این باره را میخوانید:
اداره حراست از قانون اساسی براندنبورگ، گول یک جاسوس دو طرفه ایرانی را خورد. اداره مربوطه سعی در لاپوشانی این شکست دارد.
براساس گزارش اداره حراست که توسط وزیر کشور ”دیمزیر“ معرفی شد کشورهایی که در آلمان جاسوسی میکنند عبارتند از روسیه، چین و در مقام سوم ایران. فرستادگان ایران بسیار خشن عمل میکنند. همچنان که در پاییز ۱۹۹۲ در رستوران میکونوس چهار ایرانی عضو اپوزیسیون را با ۳۷ گلوله گشتند.
اگرچه آبها از اسیاب افتاده اما دستگاه سرکوب ملاها، واواک همچنان نیروهای اپوزیسیون که در آلمان زندگی میکنند را مورد تعقیب قرار میدهد. اینکه این فرستادگان با چه مهارتی به کار خود مشغول هستند را میتوان در مدارک پنهانی اداره حراست مطالعه کرد. در این نوشتهها گزارشهایی از عملیاتی وجود دارند که همیشه محرمانه باقی خواهند ماند. موردی مثل ارهان ـ ر (نام فرد مورد نظر تغییر داده شده) از این موارد است که چندین مأمور را گول زده است. این جاسوس دو طرفه ظاهراً اعلام آمادگی کرده است که با اداره حراست همکاری کند اما در واقع از همان ابتدا برای سفارت جمهوری اسلامی ایران در برلین کار میکرده. ارهان ـ ر آنچنان که از شواهد و قرائن برمیآید یک جاسوس دو طرفه بوده است. هشت سال پیش این فرد خود را بهعنوان دانشجوی ایرانی که مشکل سیاسی داشته و هم جنس باز نیز بوده به اداره حراست معرفی کرد. بهزودی اداره حراست پوتسدام قراردادی با این فرد بست و اسم مستعار کاتانگا به او داده شد (نام نظامی بیرحمی از کشور کنگو) اداره حراست شهر کلن اما انتظارات را تا حد زیادی پایین آورد و کشف کرد که فرد مذکور بعد از ملاقات با افراد اداره حراست پوتسدام، چند مهمان از جانب اداره جاسوسی ایران را نیز پذیرا شده است. اداره حراست کلن خواستار کنترل و مراقبت تلفنی این فرد شد ولی با مقاومت شدید رئیس اداره حفاظت از قانون اساسی پوتسدام خانم ونیزیر شوایبر (Winfried Schreiber) که بهعنوان «مادر اوبرین» Oberin معروف است مواجه شد که فرد مورد نظرش را بههیچوجه نمیخواست مورد تعقیب و تجسس قرار بدهد.
دو نفری که کاتانگا را به خدمت خود در آورده بودند و ماهیانه چند صد یورو به او میپرداختند نیز مخالف زیر نظر گرفتنش بودند. بهخصوص که ارهان ـ ر گزارشهای درجه یکی راجع به گروه اپوزیسیون ایرانی، سازمان مجاهدین خلق و یا گروههای چپ افراطی ارائه میکرد.
اما آنگونه که یکی از صاحبنظران میگوید، تمامی این اطلاعات، تنها برای گمراه کردن ما بوده است.
ایرانیها جاسوس خود را به اطلاعات جالبی مجهز کردند تا در پیش ما سابقه خوبی پیدا کند. اما وظیفه اصلی او کشف کردن شبکه اطلاعاتی ما و افشای کارمندان مخفی وزارت کشور و حدود اطلاعات آنها بوده است. یعنی چک جاسوس دو طرفه واقعی.
شخصیت جاسوس مورد نظر هنگامی مورد تردید قرار گرفت که کارمندان در تحقیقات متوجه شدند که او با خانمی رابطه دارد، با اینکه خود را همجنس باز معرفی کرده بود. این خانم محل کار بسیار جالبی داشته آن هم سفارت ایران در برلین بود که او اتاقهای مخصوص آن را تمیز میکرده است.
یک مأمور اداره حفاظت میگوید ”این در واقع مانند یک بمب صدا کرد. چرا که تمامی افرادی که اجازه ورود به اتاقهای سفارت ایران در برلین را داشتند شدیداً مورد کنترل و بازرسی قرار میگرفتند وابستگانشان نیز همینطور. این غیرممکن به نظر میآمد که سفارت ایران به نامزد فردی که تحت تعقیب است اجازه کار کردن در سفارت را بدهد“
آیا فرد مورد نظر واقعا یک جاسوس ایرانی بوده که سر همه را کلاه گذاشته؟ دادستان برلین میگوید: اگر اینگونه باشد میتوان او را بهعنوان جاسوس تحت تعقیب قرار داد اما دلایل و مدارک بسیار اندک هستند و تقریبا غیرقابل مصرف. کارکنان اداره حفاظت هیچ علاقهای به محاکمه کاتانگا ندارند. تمامی فعالیتهای جاسوس ایرانی اکنون قطع و ممنوع شده است و مدارک مربوط به او و فعالیتهایش مهر ”سری“ خوردهاند. وزارت کشور پوتسدام نیز همین گونه رفتار میکند. و از دادن هرگونه اطلاعات بیشتر به دلایل خاصی خودداری کرده است.
اداره حراست از قانون اساسی براندنبورگ، گول یک جاسوس دو طرفه ایرانی را خورد. اداره مربوطه سعی در لاپوشانی این شکست دارد.
براساس گزارش اداره حراست که توسط وزیر کشور ”دیمزیر“ معرفی شد کشورهایی که در آلمان جاسوسی میکنند عبارتند از روسیه، چین و در مقام سوم ایران. فرستادگان ایران بسیار خشن عمل میکنند. همچنان که در پاییز ۱۹۹۲ در رستوران میکونوس چهار ایرانی عضو اپوزیسیون را با ۳۷ گلوله گشتند.
اگرچه آبها از اسیاب افتاده اما دستگاه سرکوب ملاها، واواک همچنان نیروهای اپوزیسیون که در آلمان زندگی میکنند را مورد تعقیب قرار میدهد. اینکه این فرستادگان با چه مهارتی به کار خود مشغول هستند را میتوان در مدارک پنهانی اداره حراست مطالعه کرد. در این نوشتهها گزارشهایی از عملیاتی وجود دارند که همیشه محرمانه باقی خواهند ماند. موردی مثل ارهان ـ ر (نام فرد مورد نظر تغییر داده شده) از این موارد است که چندین مأمور را گول زده است. این جاسوس دو طرفه ظاهراً اعلام آمادگی کرده است که با اداره حراست همکاری کند اما در واقع از همان ابتدا برای سفارت جمهوری اسلامی ایران در برلین کار میکرده. ارهان ـ ر آنچنان که از شواهد و قرائن برمیآید یک جاسوس دو طرفه بوده است. هشت سال پیش این فرد خود را بهعنوان دانشجوی ایرانی که مشکل سیاسی داشته و هم جنس باز نیز بوده به اداره حراست معرفی کرد. بهزودی اداره حراست پوتسدام قراردادی با این فرد بست و اسم مستعار کاتانگا به او داده شد (نام نظامی بیرحمی از کشور کنگو) اداره حراست شهر کلن اما انتظارات را تا حد زیادی پایین آورد و کشف کرد که فرد مذکور بعد از ملاقات با افراد اداره حراست پوتسدام، چند مهمان از جانب اداره جاسوسی ایران را نیز پذیرا شده است. اداره حراست کلن خواستار کنترل و مراقبت تلفنی این فرد شد ولی با مقاومت شدید رئیس اداره حفاظت از قانون اساسی پوتسدام خانم ونیزیر شوایبر (Winfried Schreiber) که بهعنوان «مادر اوبرین» Oberin معروف است مواجه شد که فرد مورد نظرش را بههیچوجه نمیخواست مورد تعقیب و تجسس قرار بدهد.
دو نفری که کاتانگا را به خدمت خود در آورده بودند و ماهیانه چند صد یورو به او میپرداختند نیز مخالف زیر نظر گرفتنش بودند. بهخصوص که ارهان ـ ر گزارشهای درجه یکی راجع به گروه اپوزیسیون ایرانی، سازمان مجاهدین خلق و یا گروههای چپ افراطی ارائه میکرد.
اما آنگونه که یکی از صاحبنظران میگوید، تمامی این اطلاعات، تنها برای گمراه کردن ما بوده است.
ایرانیها جاسوس خود را به اطلاعات جالبی مجهز کردند تا در پیش ما سابقه خوبی پیدا کند. اما وظیفه اصلی او کشف کردن شبکه اطلاعاتی ما و افشای کارمندان مخفی وزارت کشور و حدود اطلاعات آنها بوده است. یعنی چک جاسوس دو طرفه واقعی.
شخصیت جاسوس مورد نظر هنگامی مورد تردید قرار گرفت که کارمندان در تحقیقات متوجه شدند که او با خانمی رابطه دارد، با اینکه خود را همجنس باز معرفی کرده بود. این خانم محل کار بسیار جالبی داشته آن هم سفارت ایران در برلین بود که او اتاقهای مخصوص آن را تمیز میکرده است.
یک مأمور اداره حفاظت میگوید ”این در واقع مانند یک بمب صدا کرد. چرا که تمامی افرادی که اجازه ورود به اتاقهای سفارت ایران در برلین را داشتند شدیداً مورد کنترل و بازرسی قرار میگرفتند وابستگانشان نیز همینطور. این غیرممکن به نظر میآمد که سفارت ایران به نامزد فردی که تحت تعقیب است اجازه کار کردن در سفارت را بدهد“
آیا فرد مورد نظر واقعا یک جاسوس ایرانی بوده که سر همه را کلاه گذاشته؟ دادستان برلین میگوید: اگر اینگونه باشد میتوان او را بهعنوان جاسوس تحت تعقیب قرار داد اما دلایل و مدارک بسیار اندک هستند و تقریبا غیرقابل مصرف. کارکنان اداره حفاظت هیچ علاقهای به محاکمه کاتانگا ندارند. تمامی فعالیتهای جاسوس ایرانی اکنون قطع و ممنوع شده است و مدارک مربوط به او و فعالیتهایش مهر ”سری“ خوردهاند. وزارت کشور پوتسدام نیز همین گونه رفتار میکند. و از دادن هرگونه اطلاعات بیشتر به دلایل خاصی خودداری کرده است.