اکبرصارمی فرزند زندانی سیاسی محکوم به اعدام علی صارمی، و همرزم اشرفیش رحیم چارلنگ، ضمن محکوم کردن احکام جنایتکارانه اعدام برای زندانیان سیاسی، سیرگ ننگین خامنه‌ای ـ مالکی در ورودی اشرف را افشا کردند. گفتگوی این دو مجاهد اشرفی با سیمای آزادی، تلویزیون ملی ایران، در زیر آورده شده است:
اکبر صارمی:
من اکبر صارمی فرزند زندانی سیاسی علی صارمی هستم که پدرم به‌خاطر دیدار با من محکوم به اعدام شده و اینهم دلیلی نداره بجز اینکه رژیم توی سرکوب قیام موفق نبوده و نتوانسته قیام رو سرکوب بکنه مجبور که دست به اعدام زندانیهای سیاسی بزنه زندانیانی که دست خودشن و دست و پا بسته‌اند و هیچ کاری نمی‌توانند بکنند برای ترساندن مردم توی قیام اینها رو اعدام می‌کنه.
اکبر صارمی:
من اکبر صارمی فرزند زندانی سیاسی علی صارمی هستم که پدرم به‌خاطر دیدار با من محکوم به اعدام شده و اینهم دلیلی نداره بجز اینکه رژیم توی سرکوب قیام موفق نبوده و نتوانسته قیام رو سرکوب بکنه مجبور که دست به اعدام زندانیهای سیاسی بزنه زندانیانی که دست خودشن و دست و پا بسته‌اند و هیچ کاری نمی‌توانند بکنند برای ترساندن مردم توی قیام اینها رو اعدام می‌کنه.
پدرم چند سال پیش برای دیدار من به اشرف آمد وقتی از این‌جا برگشت رفت به ایران من تماس گرفتم برای اینکه ببینم به سلامت رسیده یا نه؟ بعد از تماس من بود که رژیم متوجه شد که ایشون برای دیدار من به اشرف آمده ریختند خونه مون پدرم رو دستگیر کردن تمام وسایل خانه رو زدند از بین بردند و بعد از این دستگیری بود که پدرم رو محکوم به اعدام کردند الان هم چند روز پیش بود که اون رو بردند دادگاه مجدد توی این دادگاه البته وضعیت جسمی اصلا خوبی نداشت چرا که چند روز قبلش بدلیل بیماری که داشت اون رو عمل کرده بودند دو روز بعد از عمل جراحی بود که او رو با غل و زنجیر که هم دستش رو زنجیر کرده بودند هم پایش رو به دادگاه بردند و می‌خواستند به این طریق او رو تحقیر بکنند و پدرم تو همان دادگاه به این کار مزدوران رژیم اعتراض کرده بود و اتهامات وارده بخودش رو همه رو رد کرده بود چرا که می‌بینیم رژیم اصلا رویه قضایی نداره اصلا چیزی به اسم وکیل و دادگاه معنی نداره مثلاًًًًًًًً پدرم رو اصلا وکیل ا ش رو به دادگاه راه نداده بودند یا این 5نفر رو که اعدام کردند اصلا ریل قضایی طی نشده بود پس از یک طرف می‌بینیم که رژیم چطوری داره به خانواده‌های مجاهدین فشار می‌آره واز همینجا می‌خواهم از مجامع بین‌المللی و سازمانهای بین‌المللی بخواهم که در این رابطه اقدام بکنند از اعدامهای رژیم جلوگیری بکنند و این فشارها روی زندانیان سیاسی را محکوم بکنند و اقدامات عملی بکنند در این رابطه.
الان هم مدتیه که مزدوران وزارت اطلاعات جلوی اشرف آمده‌اند و شروع کردند به اشرفیان فحاشی کردن و هر چیزی که مستحق خودشون و ولی‌فقیه شونه دارن نثار اشرفیها می‌کنند
رحیم چهارلنگ:
همان‌طور که برادر و تن واحدم اکبر گفت بحث سر خانواده نیست دیگه. من پدر اکبر رو دیده بودم این‌جا بود باهاش ملاقات کردم می‌بینید که الان پدر اکبر بدلیل یک دیدار خانوادگی محکوم به اعدام شده ولی این رژیم چطور با دست باز تعدادی و مشتی مزدور وزارت اطلاعات رو جلوی درب آورده که نابرادری من هم جزو آنها ست این توطئه کثیف وزارت اطلاعات و کمیته سرکوب اشرف و سفیر رژیم در عراقه اینها بمحض پیاده شدن بما فحاشی کردن. حکم اعدام و حمله و چیزهایی که مربوط به خودشان بود بما گفتن چطور میشه که ما یکسال و نیمه در محاصره هستیم خانواده‌هایی که با پای خودشان می‌خواهند این‌جا بیایند نمی‌گذارن و برمی‌گرونند؟ وکیلهای ما رو نمی‌گذارن هیچ‌کس نمی ذارن وارد اشرف بشه حتی همه چیز ما رو قطع کردن پس چی میشه یک تعداد مزدور وزارت اطلاعات آورده‌اند این‌جا که بر علیه ما فحاشی کنند من همین جا هم طوری که گفتم آمریکا ما رو بمباران کرد سلاح ما رو جمع‌آوری کرد قرار بود که حفاظت ما رو بعهده بگیره پس چه شد الان دست مزدورهای عراقی رو باز گذاشته که هر توطئه دوست داره بر علیه ما بکنند و در پایان هم می‌خواهم بگم که ما هیچ رابطه خانوادگی ندارم اینها خانواده من نیستند و مشتی مزدورند و از این‌جا می‌خواهیم که بگم که رژیم هر چه در چنته داره و هر کاری می‌تونه بکنه. ما باکی نداریم و ما به شمن بیا یبا میگیم. میگیم ما زن و مرد جنگیم بجنگ تا بجنگیم.
