728 x 90

انتخابات - جنگ گرگها

برملا شدن گوشه دیگری از سیاستهای ویرانگر و تباه کننده رژیم آخوندی

-

مناظره پاسداران
مناظره پاسداران
شب گذشته در جریان مناظره تلویزیونی پاسدار احمدی‌نژاد و پاسدار رضایی، گوشه دیگری از سیاستهای ویرانگر و تباه کننده رژیم آخوندی در زمینه اقتصادی و اجتماعی برملا شد. بخشهایی از این نمایش ذیلأ آورده میشود: احمدی‌نژاد: آماری که ما می‌دهیم از مأخذ بانک مرکزی، مرکز آمار، جاهایی هستند که سی سال، چهل سال، پنجاه سال است دارند آمار منتشر می‌کنند، اما این که در یک برنامه تلویزیونی بر خلاف همه قوانین به‌طور مکرر یک کاندید و البته یکی هست که هنوز مسئول هست، متهم به دروغگویی می‌شود و توهینهای فراوانی زده می‌شود، این جای بحث دارد. من انشاءالله در وقتی که حق قانونی بنده است آن‌جا پاسخ خواهم داد. فقط یک جمله این‌جا عرض می‌کنم، دروغگو خائن است و خائن ترسوست. چه کسی تا امروز از این دولت ترس سراغ دارد؟ … میلیونها سی. دی منتشر کردند، با بریدن حرفها، اول، آخر، با یک بازی رسانه‌یی علیه بنده، اینها همه خلاف قانونه، خلاف اخلاقه، کسانی که درس اخلاق و ادب می‌خواهند به مردم بدهند، نباید از این کارها انجام بدهند که باز من جزئیاتش را در آن وقت قانونی خودم انشاءالله اعلام خواهم کرد. مجری: خیلی متشکر. آقای رضایی بفرمایید. محسن رضایی: اول من یک نگاهی بکنم به وضعیت اقتصادی کشور. یک پیش‌بینی از آینده بکنیم و ببینیم که حالا چه کار می‌شود کرد که این مشکلات را ما حل و فصل بکنیم. ما امروز هم تورم داریم، هم رکود داریم، هر دو را با هم داریم. تورم همان چیزی است که بانک مرکزی اعلام کرده، اقای احمدی‌نژاد هم در پنجاه باری که در، از تورم تو کشور صحبت کردن، چهل‌و هشت بارش متوسط تورم سالانه را گفته، بر همان اساس شاخصی که ایشان صحبت کردند، تورم الان بیست‌و پنج درصد است. بیکاری هم دوازده و نیم درصد هست که حالا من نمودار دارم، اگر لازم شد ارائه می‌کنم، این نشان می‌دهد که ما الان وضع خوبی نداریم. یعنی وضع اقتصاد ما الان وضع خوبی نیست. از طرف دیگر دو تا از بازارهای اصلی کشور ما، یعنی بازار پول و بازار سرمایه دچار مشکل هستند، بازار پول ما با 35هزار میلیارد تومان معوقه بانکها مواجه است. عملاً آن گردش پول قفل شده یا اگر نگوییم قفل شده خیلی کند شده، آن تحرک واقعی خودش را ندارد. بازار بورس هم با توجه به این که از 11هزار به حدود 8هزار رسیده، آن کشش لازم را برای جذب پس اندازهای مردم و هدایت این پس اندازها به سوی سرمایه گذاری، اشتغال، تولید را ندارد. از طرف دیگر متوسط رشد سرمایه گذاری در چهار سال گذشته حدود چهار وهفت دهم درصد بوده. خوب متوسط رشد اقتصادی شش و دو دهم بوده، با این وضع ما متوجه می‌شیم که اقتصاد ما وضع خوبی ندارد. اما آینده را اگر بیاییم نگاه کنیم، نهادهای بین‌المللی نشان می‌دهند وضع آینده اگر روند همینطور پیش برود خوب نخواهد بود. مثلاًًًًًًًًًًًًًًًًًًً رشد اقتصادی، پیش‌بینی این است که امسال کمتر بشود، سال آینده باز کمتر خواهد شد و به‌طوری که ممکن است طی دو سال آینده به زیر چهار درصد برسد. خوب ما مشکل کاهش قیمتهای نفت را هم داریم لذا درآمدهایی که در این چهار سال گذشته فراوان پیدا شد، قاعدتاً نخواهیم داشت. تراز تجاریمان الحمدالله الان مثبته، مثبت هیجده است. ولی سال آینده پیش‌بینی صندوق بین‌المللی پول این است که منهای سیزده خواهد شد. البته این را هم باید اشاره بکنیم که در سال 1386، ما کل ذخایر ارزیمان، که مصلحت نیست که عدد بیاوریم، چون باید اعداد را حفظ کنیم، اما می‌شود میزان کاهشش را گفت، ما بیست درصد کاهش داشتیم. در حالی که عربستان سعودی الان 400میلیارد دلار ذخیره دارد، لیبی و الجزایر 100میلیارد دارند، خوب اینها نشان می‌دهد که وضعیت اقتصادی ما خوب نیست. حالا اگر ما این را مقایسه بکنیم با آن چیزی که بایستی در چشم‌انداز بهش می‌رسیدیم، یعنی رشد باید هشت درصد می‌شد، نرخ سرمایه گذاری باید خیلی بیشتر از اینها می‌شد، و تورم هم باید یک رقمی می‌شد، بیکاری هم باید یک رقمی می‌شد، ضریب جینی هم باید به یک وضعیت بهتری از این می‌رسید، خوب پس ما نشان می‌دهد که وضع فعلیمان خوب نیست، وضع آینده مان ممکن است بدتر از این باشد، نسبت به گام اول چشم‌انداز هم ما عقب هستیم. احمدی‌نژاد: باز شما خبر دارید حبابی که سال 82-83 کردند توی بورس آنها تقلب بود یعنی حباب درست کردند قیمت کاذب بردند بالا… یک عددی را شما گفتید راجع به رشد سرمایه گذاری بله عدد رشد سرمایه گذاری ما الان کمتر از 4سال قبل است علتش چیه؟ علتش این است که ما آمدیم عدد و رقم ها اصلاح کردیم. ماشین آلات دست دوم وارد کشور می‌شد با نرخ بالا فاکتور می‌شد و وام عرضی گرفته می‌شد. محسن رضایی: … خوب ما بحث مان این است بحث ما این است که ما در حقیقت از ابتدا 84 تا 87 مرتب این تورم رفته بالا خوب آیا در این 4سال دنیا همه‌اش تورمی بوده یعنی اقتصاد دنیا در این 4سال تورمی بوده اینطوری نبوده دنیا اصلا اینطوری نبود. مسأله بعد این است که خوب یک مقایسه دیگری بکنیم مثلاًًًًًًًًًًًًًًًًًً فرض کنید که سال 84 را ما قیمت در فروردین می‌گوید تخم مرغ مثلاًًًًًًًًًًًًًًًًًً شانه دو کیلویی 1450 تومن بوده، 88 شده 2870 تومن، گوشت مرغ را گوشت گوسفند را عدس و هندوانه را همه اینها که مقایسه می‌کنیم می‌بینیم با این حرفی که من می‌زنم کاملاًًًًًًًًً جور در می‌آید. یعنی که ما می‌گوییم تورم 25درصد بوده جور در می‌آید… ما در مجمع خیلی بحث کردیم که یک کشور پهناوری مثل ایران داریم، نمی‌شود همیشه رئیس‌جمهور با هیأت دولت هی صبح تا شب بروند توی استانها و شهرستانها، بعداً خود مدیریت آن‌جا یک مدیریت قوی و توانمند و با اختیارات نباشد که مسائل را حل و فصل کند، حالا مثلاًًًًًًًًًًًًًًًًًًً یک جوی آبی انجا می‌خواهند بکشند، ما باید بلند شیم بریم با هیأت دولتمان آن‌جا تصویب کنیم که این جزء پروژه‌ها باشد. خوب این شأن دولت نیست. این یک خلأ مدیریتی ما در کشور داریم، در تمام دنیا، الان شاید سه چهار تا کشور هستند که سیستم اداری ایران را دارند، یعنی فدرال ندارند… من شاید یکی از دلایلی که برخی انتقاداتم را گذاشتم برای یک چنین جلسه‌یی مال همین باشد که ما بیاییم در غیاب یک فردی که نیست توی جلسه شروع کنیم به حرف زدن و اینها، من این را خیلی نمی‌پسندم… من یکی از اشکالاتی که به مدیریت برادر عزیزمان اقای احمدی‌نژاد دارم مسأله بی‌ثباتیه، ایشان تقریباً 15عضو کابینه که هشت تاش وزیر بوده تو این چهار سال عوض کرده. بعد مثلث اقثصادی ایشان که خوب نیاز به ثبات دارد، چون ما در چشم‌انداز و سیاستهای از 44 هم به نتیجه رسیدیم که ثبات اقتصادی مهم است. این مثلث بارها تغییر پیدا کرد، یعنی وزیر اقتصاد و رئیس در حقیقت بانک مرکزی و برنامه و بودجه عوض شده. بانک مرکزی تا الان سه بار، یعنی ما سه تا رئیس بانک مرکزی در زمان آقای احمدی‌نژاد داریم، بانک مرکزی خیلی حساسه. یعنی فوق‌العاده حساسه، از نظر اقتصادی، تغییر در بانک مرکزی، اصلاً این پایه‌های پولی کشور را تحت تأثیر قرار می‌دهد. یا حدود 24تا استاندار عوض شده، حتی به باشگاهها هم کشیده شده، یعنی ما شاهد هستیم که مدیریت باشگاهها هم، باشگاه پیروزی و استقلال در مجموع هفت بار عوض شده. … یا در رابطه با تعرفه‌ها، من فکر می‌کنم دوستان ما وقتی تورم رفت بالا یک کم دست پاچه شدند، تعرفه‌ها را بدون حساب و کتاب واقعاً دست زدند. مجسن رضایی: یا در رابطه با گاز ترکمنستان که ما چهار سنت می‌خریدیم، اینها پیشنهاد 14سنت دادند ما توجه نکردیم، ناچار شدیم بعداً به‌خاطر آن زمستان، اینها 35ستت شد، یا بحثهای مربوط به راه‌آهن شیراز و اینها، مسائل امنیت هم همینطور، در مدیریت امنیتی هم ما در این چهار سال گذشته، البته اینطور نیست که قبل از این چهار سال این مدیریتها همه درست بوده، نه، مثلاًًًًًًًًًًًًًًًًًًً دولت قبلی هم ما این مشکلات را داریم، همین مشکلات وجود داشته، یا در مسأله شرق کشور، مسأله خوزستان، انفجارات اهواز، و بحثهایی که مطرح شد به‌خاطر یک اهانتی که به برادران ترک ما صورت گرفت، بعد تشنجاتی آن‌جا به وجود آمد، میزان کشته‌ها و اینها. احمدی‌نژاد: خیلی ممنونم البته آقای محسن رضایی در مناظرات قبلی هم از وقت استفاده کردند علیه این دولت صحبت کردند اینطور نیست که صحبت نکردند و بعضی جاها هم حالت تمسخر داشتند. حالا من وارد آنها نمیشم. ایشون عدد بیکاری با تورم را جمع می‌کنند. خوب تورم، 25 شده… بنابراین مطلبی که شما میگید، صحت نداره و من یک فلاکت هم گذاشتید روش حالا دیگه یه جوری وضع مردم به فلاکت رسیده. این که من میگم معنایش این نیست که ما الان در نقطه ایده آلی ایم. همیشه شرایط را مقایسه‌ای ما باید ارزیابی کنیم. والا ما همینطوری کلی بگوییم، بله اینطوری است. خوب دولت قبل هم هست. متوسط تورم آقای خاتمی هم هست. یعنی متوسط تورم در دور اول دولتها را ما با هم مقایسه کنیم. جالبه جنابعالی بدانید که متوسط تعرفه در دولت قبل 22 درصد بوده و در این دولت 33 درصد. هیچ‌وقت دولت نمیره برای کشیدن یک جوب در یک استان تصمیم بگیره اگر آقای محسن رضایی ساختارهای اداری کشور رو میشناخت این جوری حرف نمی‌زد من اینو میذارم به حساب اینکه شما ساختار بوروکراسی کشور رو نمی‌شناسید یعنی نبودید تو سیستم اداری کشور بالاخره سپاه بودید از اونجا هم رفتید مجمع تشخیص مصلحت بیشتر تو کارهای نظری هیچ‌وقت یک مدیریت اجرایی در کشور نداشتید تا این ساختارها رو بشناسید بدونید دولت وقتی میره در یک استان چه مفهمومی داره و چه اثری میذاره… محسن رضایی: اتاق بازرگانی اعلام کرده پنجاه درصد الان وضعیت بنگاههای کشور 50 درصد کارخانه‌ها کشور با نصف ظرفیت کار می‌کنن شصت درصد کارخانه‌ها کشور و بنگاهها و موسسات اقتصادی طی هشت نه ماه اخیر تعدیل نیرو در حد یک سوم داشتند خب این نشان‌دهنده بحران است دولت وقتی میگه نخیر هیچ بحرانی نیست خبری نیست اصلا مسأله‌ای نیست معلومه که در حقیقت بنگاهها رها شده به خودشان هستند… ما در کل دوران جنگ عملا دولت رو ما اداره می‌کردیم اوایل انقلاب که تا سه سال تمام از ائمه جمعه و فرمانداران گرفتن پیش ما بودن عملا کشور رو ما اداره می‌کردیم و بعدش هم همینطور بود بعدش ما در رابطه با خود دوران دوازده سال اخیری که من آمدم من اطلاعاتم از داخل وزارتخانه‌ها قطعا چند برابر آقای احمدی‌نژاد است… من می‌خوام یک مثال بزنم ببیند چه بر سر شکر کشور آمده بر اثر تعرفه تا ببینیم نظر جناب آقای احمدی‌نژاد که میگن نه ما بر اثر یک قاعده‌های تعرفه‌ها رو درست کردیم ببینید ما سه تا محصول در ایران داریم شکر دانه‌های روغنی و چای که اینا در حقیقت کشت و صنعت کشور هستند آقایون اومدن در سال 1384 نیمه دوم هشتادوچهار تعرفه شکر خام را از 120 درصد به چهار درصد، تعرفه در حقیقت شکر سفید را از 150 درصد به ده درصد رساندند نتیجه‌اش این شده که به جای پانصد هزار تن واردات دو میلیون و چهارصد وهشتاد و یک هزار تن در سال 85 شکر آمده وارد کشور شده نتیجتا سی و دو کارخانه شکر چغندر قند که ما داریم هشت تاش تعطیل شده اصلا. بعد بقیه به جای اینکه در حقیقت چهل روز، به جای اینکه پنج ماه کار بکنند، الان فقط چهل روز کار می‌کنند. کشت چغندر ما بکلی از بین رفته و به جای آن رفتند سیب زمینی کاشتند و آنقدر سیب زمینی تو کشور زیاد شده که خود سیب زمینی کاریهای قبلی بندگان خدا دچار مشگل شدن بطوری که آقای احمدی‌نژاد ناچار شدند یک مقدار زیادی از اینها را بخرند که این ورشکستگی خیلی زیاد نشه. 85هزار نفر در حقیقت بیکار شده و به جای 12. 5 میلیون تن در حقیقت تفاله‌ها و مواد خامی که در اثر چغندر قند و اینها بوده یک کاهشی بسیار زیادی داریم. 2500میلیارد تومن عدم النفع کشاورزان حاصل شده. وقتی همه اینها را حساب می‌کنیم، می‌بینیم یک تصمیم‌گیری که بیایم تعرفه شکر را پایین بیاریم، یک دامنه وسیعی از زیانهای اقتصادی را هم به کارخانه‌ها شکر و قند زده و ازآن‌جا بحران رفته توی مسأله کارگران و اشتغال از آن‌جا آمده توی مسأله سیب زمینی و خب، مسائل زیادی بوجود آورده یا مثلاًًًًًًًًًًًًًًًًًً مسأله مسکن مهر و کارهای دیگه‌ای که دوستان انجام دادند، اینها بیانگر اینه که بنظر من تصمیمات پخته صورت نمی‌گیره و شایدم دلیلش این باشه که در دولت جناب آقای احمدی‌نژاد، اصلا نخبگان خیلی محلی از اعراب ندارند. احمدی‌نژاد: من تعجب می‌کنم شما می‌گویید یک سوم کارگرها از دست رفتند، تعداد کارگرهایی که بیکار شدند به اداره کار مراجعه کردند، هر سال معلوم است، هر سال توی این پنج شش سال اخیر، به‌طور متوسط 340هزار کارگر از کار منفک می‌شوند. متوسطش است، بعضی 320هزار، امسال هم همین است، یعنی هیچ تغییر جدی ما نداریم، اینکه اتاق بازرگانی گفته بنگاهها با 50 درصد کار می‌کنند درست است، اولاً بیش از 50 درصد است توی این دولت شده 50 درصد، جهت اطلاع حضرتعالی، در بخش صنعت ما، همیشه 40 درصد ظرفیت پر بوده، یعنی ظرفیت همیشه خالی بوده، یعنی صنعت ما هیچ‌وقت از همه ظرفیتش استفاده نکرده، علتش هم ساختارهای غلط اقتصادی بوده، آنها از راکد کردن پول و راکد کردن کالا سود می‌بردند، پول شما درست گفتید، پول احتکار می‌شده در کشور ما و گرنه ردیف کردن ایرادات اقتصادی کشور کاری ندارد، 10000 تا ایراد در کشور هست، باید ببینیم چه روندی را دولتها طی کردند آن هم با شاخصهای کلان‌مان. یک مورد خاص شکر را شما گفتید، بله در سال 84 که بحث تحریم شد، وزارت بازرگانی موظف شد، اجازه بدهد یک مقداری کالاهای اساسی بیشتر وارد بشود، که اگر تحریم شد دچار مشکل نشویم، از جمله شکر، اتفاقاً شکر هم مواظب بود که شکر خام را تعرفه‌‌اش را آوردند پایین. برای اینکه شکر خام می‌آید در کارخانه ما تصفیه می‌شود و کارخانه‌های که قبلاً 3ماه کار می‌کردند، 8ماه کار می‌کنند. بله بعضی کارخانه‌ها تعطیل شد. درست هم هست، بالاخره کارخانه‌ فرسوده 60ساله، 40ساله، که قیمت را دو برابر در می‌آورد، شکر برزیلی و آرژانتینی، لب مرز ما 330 تومان است، اینها ما ازشان 500 تومان می‌خواهیم بخریم به ما نمی‌فروشند، می‌گویند 560 تومان بخرید، خب تا کی شما می‌توانید این را ادامه بدهید؟ 10 تا کارخانه تعطیل می‌‌شود یکی‌اش تغییر می‌کند، بعد کارخانه‌ها را کمک کردیم نوسازی بشود، در چند نقطه کشور کارخانه‌ها را کمک کردیم برای اینکه نوسازی بشوند، بیایند، بهره‌دهی‌شان برود بالا و بهره‌وری برود بالا تا بتوانند رقابت کنند و الا شما از کجا می‌آورید که شکر 330 تومانی را بخرید 560 تومان، 100 تومان هم هزینه کنی تحویل مردم بدهی، این فاصله را از کجا شما می‌آورید، در کجای بودجه و در کجای برنامه دیده شده است. شما گفتید که ما از نخبگان استفاده نمی‌کنیم به نظر م این یک توهین است به دولت، شما سطح تخصص دولت را ببینید آقای رضایی، قریب به اتفاق‌شان دکترای تخصصی جدی دارند، یعنی جدی جدی دکترا گرفتند، یعنی رفتند کنکور دادند، وارد شدند، رفتند کلاس درس خواندند، پای کلاس استاد نشستند، از این دکترایی که مد شده یک دفعه همه حمله کردند دکترا بگیرند نیست، دکترای تخصصی گرفتند. … اما اقتصاد و اداره کشور را نمی‌شود با حرفهای کلی مطرح کرد، بالاخره شما فرمودید که خیلی تجربه‌تان بیشتر از من است و بالاخره هم سن‌تان بالاتر است و ما هم می‌دانیم تجربه‌تان کمتر است، اما شما بروکراسی کشور را نمی‌شناسید. … احمدی‌نژاد: شما گفتید دولت را زمان جنگ شما اداره می‌کردید؟ این عین جمله‌‌یی بود که شما گفتید. رضایی: شما نوبت‌تان است ادامه بدهید. احمدی‌نژاد: حالا من سؤال کردم، نوبتم است سؤال کردم از شما؟ رضایی: دولت را در زمان جنگ احمدی‌نژاد: اشاره کردید... رضایی: بله من منظورم همین بود که در بسیاری از شهرستانها، استانها، اصلاً بار اصلی اداره دولت روی دوش ما بود، توی خود مناطق 5 استان در حقیقت مناطق جنگی بسیاری از ما پاسداران‌مان را می‌فرستادیم فرماندار می‌‌شدند، استاندار می‌شدند، و صبح تا شب ما با اینها ارتباط داشتیم، جلسه می‌گذاشتیم، منظورم از اداره دولت این بود و بیشتر تأکید کردم به سه سال اول انقلاب، گفتم من سه سال اول انقلاب که دولت مستقر نشده بود عملاً اداره دولت در اختیار ما بود، دوران جنگ هم تا یک مدتی اینطوری بود بله. احمدی‌نژاد: سه سال اول منظورتان کی است؟ رضایی: از سال 58 که سپاه تشکیل شد همان اوایل 58. احمدی‌نژاد: یعنی سال 58 سپاه فرماندارها را نصب می‌کرد؟ آنموقع که جنگ نبود، هنوز. رضایی: جنگ نبود ولی سپاه بود احمدی‌نژاد: سپاه، شما گفتید در مناطق پنجگانه که این استانها پنجگانه رضایی: یکی از دلایلی که آقای بازرگان مرتب می‌گفتند اینها در کار ما دخالت می‌کنند مربوط به همین بود دیگر. احمدی‌نژاد: یعنی استاندارهای آقای بازرگان فرماندارهای شما را می‌پذیرفتند؟ رضایی: استاندارهای بازرگان نه، ولی فرمانداران عمدتاً به‌عهده ما بودند. کسی غیراین نمی‌توانست باشد. احمدی‌نژاد. چطور می‌شود آخه یعنی آقای صباغیان که وزیر کشور بود از شما فرماندار می‌پذیرفت؟ رضایی. خوب شما تاریخ از یادتان رفته. احمدی‌نژاد. نه یادم نرفته. رضایی. چرا دیگر. احمدی‌نژاد. آقای مدنی در خوزستان از سپاه فرماندارانش را گرفت؟ رضایی. فرمانداران اکثر شهرستانها با ما بود، اکثر بخشداران با ما بود. حالا شما تاریخ را بروید مراجعه کنید. احمدی‌نژاد. من که بالاخره نمی‌گویم منظور شما، چون شما چیزهایی که راجع به خودتان گفتید من هیچ وقت جرأت نمی‌کنم راجع به خودم این حرفها را بزنم. اما اشنا هستم بالاخره با ساختار اداره کشور. شما فرمودید دولت را اداره می‌کردید. اینکه چند تا فرماندار بگذاریم، تا اینکه دولت را اداره کنیم اینها با هم خیلی فرق می‌کند. اداره دولت یعنی سیاستگذاریهای اقتصادی دولت، سیاستگذاریهای فرهنگی دولت، سیاستگذاریهای سیاسی دولت. خوب اگر واقعا بوده من سوالاتم را از آن‌جا از شما بپرسم. که بالاخره اقتصاد زمان جنگ چی بود؟ رضایی. آقای احمدی‌نژاد (نامفهوم) چیز نیستیم. احمدی‌نژاد. بالاخره سوالم را دارم من می‌پرسم. رضایی. در مقابل 40 میلیون جمعیت می‌خواهیم صحبت کنیم هنرنمایی و تبلیغات هم که نمی‌خواهیم بکنیم. شما فرمودید که شما اطلاع ندارید از مسائل اداری. احمدی‌نژاد. من گفتم ساختار اساسی کشور را نمی‌شناسید. رضایی… . اطلاع ندارید، نمی‌شناسید. من گفتم که بلعکسه، ما از اولی که در انقلاب شرکت کردیم و بودیم و حضور داشتیم بسیاری از جاهای دولت را ما اداره می‌کردیم، بحث ساختار سیاستهای اقتصادی بحث نبوده. شما الان سوالتان اینکه که من گفته‌ام که سیاستهای اقتصادی و اداره کلان دولت را ما نه خیر من چنین حرفی نزدم، من منظورم این بود که این که شما می‌گویید با ساختارهای اداری و اینها آشنا نیستید چرا من آشنا بودم دلیلش هم این بود که آن اوایل انقلاب اینها، بله من. مجری. آقای احمدی‌نژاد شما، احمدی‌نژاد: بحث زمانبندی نکنید ما می‌خواهیم بحث کنیم دیگر شما چرا می‌خواهید هی قطع کنید؟ مجری:می‌خواهم که توافق هر دو طرف بشود و زمان. احمدی‌نژاد. من سؤال می‌کنم و ایشان هم جواب می‌دهد. رضایی. استفاده کنید که. احمدی‌نژاد، من سؤال کردم، نمی‌خواهید پاسخ بدهید؟ رضایی، نه من که پاسخ می‌دهم. احمدی‌نژاد. بالاخره شما سوالاتی کردید الان پاسخ، راضایی. در بحث اینکه ما شکلی برخورد می‌کنیم، احمدی‌نژاد: تجربیاتش را باید استفاده بکنید. رضایی. نه تجربه منو، برنامه مفصلی دارم این را شما می‌توانید به سایت من هم مراجعه بکنید این پاسخ سوالاتتان را پیدا کنید، چون مفصل عرض کرده‌ام، می‌خواهم یک انقلاب اقتصادی بکنیم. و اگر اقتصادی اتفاقا فرم و شکل نداشته باشد حرفهای شعاری می‌شود ما هم می‌آییم می‌گوییم تحول اقتصادی می‌خواهیم درست کنیم. خوب به چه شکلی، با چه مکانیسمی، با چه برنامه‌یی، اتفاقا اینکه من شکل هم ارائه می‌کنم بیانگر اینه که هم تئوری وجود دارد هم راه کارهای عملی. اما در مورد بحث یارانه‌ها، خوب من انتقاد اصلی‌ام به جنابعالی همینه شما یارانه‌ها را بیشتر به سمت مصرف می‌برید واقعا اگر مجلس این طرح جنابعالی را تصویب کرده بود و تورم 60-70 درصد می‌شد معلوم نبود چه اتفاقی می‌افتد. احمدی‌نژاد. کارخانه‌ای که الان موجود است بازدهی‌اش پایین است، شما چطور بازدهی‌اش را می‌برید بالا وقتی انرژی ارزان در اختیارت هست. رضایی. شما اگر امنیت می‌دادید توی این چهار سال مطمئن باشید انگیزه پیدا می‌کردند الان ببینید کارآفرینان خودشان را متعلق به دولت نمی‌دانند. یک شکاف بین خودشان، نا امنند، مثل امروز خصوصی سازی می‌شود فردا طرف توی هیئت مدیره مثلاًًًًًًًًًًًًًًًًًً راهش نمی‌دهند. مثلاًًًًًًًًًًًًًًًًًً می‌گویم حالا. احمدی‌نژاد: بالاخره که جنابعالی زدید یک سلسله ادعاست. رضایی، خوب شما دخالتهایی که در سیستم بانکی کردید و اصلا مسیر پول را یک سمت دیگری بردید این چه آثاری داشت، احمدی‌نژاد: ما چه دخالتی کردیم؟ رضایی: خود کارآفرینان بگویند، احمدی‌نژاد: ما چه دخالتی در سیستم بانکی کردیم. رضایی، خیلی زیاد شما اصلا سیستم بانکی را، شورای عالی پول و اعتبار را منحل کردید خود جنابعالی شده‌اید رئیس کل سیستم پولی، اصلا مگر می‌شود توی دنیا، مگر می‌شود سیستم پولی کشور بدون متولی باشد، خوب شما این را برداشته اید، این یکی از ناامنیها که من می‌گویم. احمدی‌نژاد: من تشکر می‌کنم از آقای رضایی، از ایشان از مردم عزیز که تحمل کردند سه جلسه منتهی تهمتهایی که در این مناظرات غیراز جلساتی که خودم بودم به بنده زده شد متاسفانه در حضور من استدالی نداشتند پشت سر حرف زدند وقت بنده محفوظ است و باید بیایم و آنها را انشاالله پاسخ بدهم از شما ها هم که حوصله کردید تشکر می‌کنم. رضایی: من اتفاقا یکی از اشکالات جدیم با آقای احمدی‌نژاد این است که ایشان خودشان را فوق تخصص همه مسائل می‌دانند، این را توی بحثهای امنیت ملی فکر می‌کنند تنها ایشان مثلاًًًًًًًًًًًًًًًًًً خیلی می‌فهمد، توی اقتصاد هیمن هم باعث شده که یک نوع تنهایی در اطراف ایشان بوجود بیاید و هیچ کسی هم در اطرافش امنیت ندارد مرتب هم هی اینها را جابجا می‌کند. مسأله بیکاری هم که ایشان گفتند آقایان آمده‌اند معیار بیکاری را عوض کرده‌اند گفته‌اند هفته‌ای دو ساعت یعنی شغل، قبلا هفته‌ای دو روز بوده، لذا بیکاری به‌طور واقعی در کشور ما الان 20 درصد است، خود مردم ایران قضاوت کنند، مردم شما در هر خانواده‌تان چند تا آدم بیکار دارید، با این درصدی که آقای احمدی‌نژاد می‌گوید واقعا این تطبیق پیدا می‌کند، شما قضاوت کنید، لذا من بنظرم می‌آید با اعداد ما نباید واقعیتها را کتمان بکنیم، حقایق را کتمان البته من نمی‌گویم خدای نکرده ایشان دروغ می‌گوید من اصلا چنین ادبیاتی را قبول ندارم، ولی این نوع عدد سازیها هم که یک نوع راست نمایی هست خوب این هم درست نیست این مثل این هست که ما سرمان بکنیم زیر برف حقایق را ندانیم و پیش‌بینی نکنیم و بعد توی بحران که می‌افتیم. ایشان می‌گفت که قیمت نفت مگر ممکن است از صد دلار بیاید پایین یک ماه بعد اینطور شد، یا صحبتهای زیادی ایشان کرده‌اند به‌عنوان پیش‌بینی خیلی از آنها اشتباه از کار درآمده. احمدی‌نژاد: خیلی ممنون، اجازه بدهید این نرخ رشد را دولت قبل عوض کرد همین را مردم بدانند از دولت نرخ عوض شد.
										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/70a8ef3a-ec4b-4fc5-9e6c-4733b5694adf"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات