728 x 90

تبعیض و آپارتاید مذهبی در جریان زلزله

زلزله کرمانشاه
زلزله کرمانشاه
زلزله‌ای که در غرب کشور رخ داد سبب کشته شدن بیش از سه هزار تن و زخمی شدن دهها هزار نفر و ویرانیهای بسیار گردید. امّا آنچه در این زلزله کمتر از همه به آن اشاره شد، تمایز قائل شدن بین اقلیتهای مذهبی (مانند سنی‌ها، دراویش و...) توسط ارگانهای رژیم و به‌خصوص سپاه ضدمردمی پاسداران بود. در اینستاگرام ویدئویی از رامبد جوان پخش شد که در آن ویدئو او از مردم محلی خواسته بود تا هرگونه دامن زدن شیعه و سنی بین مردم را رد کنند ولی مردم نه تنها این کار را نکردند، بلکه به گوشه‌هایی از جنایات سپاه پاسداران و هلال احمر در سرقت و «تقسیم کردن» کمکها اشاره کردند.

آنها اشاره کردند که به‌خاطر سنی بودن‌شان سپاه و هلال احمر رژیم به تعداد کافی چادر و مواد غذایی و دارویی را ـ که از کمکهای مردمی رسیده و به ماشینهای سپاه منتقل کرده بودند ـ در اختیار آنان قرار نداده بود.

هم‌چنین بر پایه گزارشهای محلی روستای دالاهو که اکثریت ساکن آن دراویش اهل حق می‌باشند بر اثر زلزله با مشکلات فراوانی مواجه شده است و تعداد زیادی از مردم آن روستا به‌خاطر سرما و کمبود مواد غذایی جان خود را از دست داده‌اند.

این مسأله دقیقاً وجود یک آپارتاید مذهبی را در ایران نمایان می‌کند که توسط دیکتاتوری ولایت فقیه دامن زده می‌شود و حاضر نیست به هیچ قیمتی آنها را رها کند.

علی خامنه‌ای علاوه بر این‌که طبق قانون اساسی، خود را حاکم بر جان و مال و ناموس مردم می‌داند، ابلهانه خود را به‌عنوان رهبر مسلمانان جهان در منطقه نیز معرفی می‌کند و کسانی را که معتقد به ولایت مطلقه فقیه (بخوانید بدعت وارد شده در شیعه توسط آخوندها) هستند برتر از بقیه می‌داند و هرکس که اعتقادی به ولایت فقیه نداشته باشد از این دایره کنار خواهد رفت. بنابراین سنی‌ها، دراویش، مسیحی‌ها، زرتشتی‌ها، بهایی‌ها و دیگر اقلیتهای مذهبی همواره به‌عنوان شهروند درجه چندم شناخته می‌شوند. این مسأله که به‌وضوح با ثبت در قانون اساسی رژیم نهادینه و قانونی شده نشانگر وجود یک آپارتاید مذهبی حاکم بر ایران است.

نمونه‌های آن را می‌توان در ایران طاعون زده (بخوانید آخوندزده) مشاهده کرد. مانند فشارهای ناعادلانه بر دراویش گنابادی و دراویش اهل حق در طول سالیان اخیر، اعدام زندانیان سنی در زندانها تنها به‌خاطر سنی بودن شان، اعدام وحشیانه سی هزار زندانی سیاسی شیعه فقط به‌خاطر اعتقاد شان به سازمان مجاهدین خلق ظرف چند ماه (هر چند که این اعدامها بعد از سال 67 ادامه داشته است مانند اعدام غلامرضا خسروی در سال 1394و دهها و صدها نمونه دیگر)، سلاخی کشیشهای مسیحی در دهه هفتاد، قتل روشنفکران و نویسندگان در جریان قتلهای زنجیره‌یی در دهه هفتاد، زندانی شدن بهاییان و ممنوع شدن آنها از هرگونه فعالیت اجتماعی مانند تحصیل، اشتغال در مشاغل دولتی و آزاد و... ... ، زندانی شدن جوانان آزادیخواه به بهانه اقدام علیه امنیت ملی و نظایری از این قبیل که همواره شاهد آن بوده‌ایم یا آن را با تمام وجود تجربه کرده‌ایم.

زلزله کرمانشاه علاوه بر بی‌کفایتی رژیم در حل بحران، نشانگر وجود آپارتاید مذهبی حاکم بر ایران نیز بود و راه‌حل آن برای حل مشکل آپارتاید مذهبی حاکم، از بین بردن غده سرطانی جمهوری اسلامی و حذف آن از صحنه روزگار برای همیشه و ایجاد یک نظام مبتنی بر آزادی و برابری و شایسته سالاری در ایران عزیز می‌باشد. این آرزو دور از دسترس نیست و رزم آوران آزادی در داخل و خارج از کشور و همه ایرانیان آگاه و آزادیخواه برای سرنگونی رژیم در حال مبارزه هستند و برای رسیدن به این مهم حاضرند حتی جان شیرین خود را نثار خاک مقدس ایران کنند تا ایران‌شان را آزاد و آباد ببینند.

آری سرنگونی رژیم با همه دسته‌جات آن از اصلاح‌طلب و اصول گرا تا لابی‌های آنان در خارج از کشور نزدیک است.

چون زمستان پنجمین بگذشت ششمین خوش بهار می‌بینم.
خداوند خالق آزادی و آزادگی همواره نگهدار ایران و مردم ایران باشد.

فروغ ایران.
										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/fd62d3b7-d0a2-46c7-aaaf-bacb77ef5e19"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات