روز سهشنبه 18مهر 96 شهرهای کلار، بابل، قم و باشت در استان کهگیلویه و بویراحمد متأسفانه شاهد چندین خودسوزی و خودکشی بود.
در کلارآباد، بخش عباس آباد در استان مازندران روز سهشنبه ۱۸مهرماه ۹۶ پدر خانوادهای خود، همسر و دو دخترش را به آتش کشید. بر اثر این خودسوزی خانوادگی پدر ۵۵ساله دچار سوختگی ۹۵درصد، مادر سوختگی بالای ۹۰درصد، دختر ۱۰ساله سوختگی ۱۰۰درصد و دختر ۱۶ساله دچار سوختگی حدود ۷۵درصد شدهاند.
در بابل نیز روز سهشنبه یک دختر ۱۹ساله در شب تولدش با پرت کردن خود از طبقه سوم ساختمان دست به خودکشی زد و متأسفانه جان باخت.
در بابل همچنین یک زن ۵۰ساله بعد ازظهر روز سهشنبه در خیابان شریعتی با آویزان کردن خود از میلههای پنجره اتاق خود را حلق آویز کرد و متأسفانه جان باخت
همچنین عصر روز سهشنبه 18مهر جوان ۲۳سالهای با نام خانوادگی (ی. ص) در تپههای نور شهر باشت در استان کهگیلویه و بویراحمد خود را حلقآویز کرد و متأسفانه جان باخت.
و در قم نیز روز سهشنبه جوان ۲۰سالهای قصد داشت خود را از بالای مونوریل قم به پایین پرت کند. با دخالت مردم از اقدام به خودکشی منصرف شد.
بیشتر بخوانید:
خودسوزی یک زن جوان سقزی
یک زن جوان سقزی بهنام اختصار 'ف' در روستای صاحب از توابع سقز روز شنبه 15مهر 96 با ریختن بنزین و به آتش کشیدن خود دست به خودسوزی زد و متأسفانه جان سپر
از دلیل خودسوزی این زن جوان که دارای دو فرزند است، گزارشی منتشر نشده است.
وضعیت خودکشی در سقز به مرحله بحرانی رسیده است و هر هفته خبری در این باره منتشر میشود
خودسوزی دو زن در کردستان
بر اساس اخبار رسیده در طی دو هفته گذشته دو زن جوان از هموطنان کرد در شهر دیواندره از توابع سنندج اقدام به خودسوزی کردند.
بر اساس همین گزارش روز شنبه 23اردیبهشت 96زنی 30ساله به نام ”ش-ب“ در روستای ”کوسه مری“ از توابع منطقه دیواندره اقدام به خودسوزی کرد که متأسفانه دچار 60درصد سوختگی گردید و به بیمارستان منتقل شد.
در خودسوزی دیگری در شب پنجشنبه 28اردیبهشت 96نیز زن جوان 25سالهای به نام بیان محمدی از اهالی روستای ”گولانه“ خود را به آتش کشید که دچار سوختگی شدید شد و به بیمارستان منتقل گردید.
خاطر نشان میشود که موج فزاینده خودکشیها و خودسوزیها در اثر فقر، تحقیر و ناامیدی است. حکومتی که به هرگونه نیاز و مطالبه شهروندی و رفاهی و تفریحی با سرکوب و خشونت پاسخ میدهد، مسئول مطلق این زخم پلشت بر پیکر جامعه ایران است.
فاجعه آنقدر گسترش یافته که کارگزاران رژیم آن را «سونامی خودکشی» مینامند. رژیم هیچ آمار و تحقیق درستی در مورد فاجعه خودکشی ارائه نمیدهد، اما منابع حکومتی بهطور پراکنده اذعان دارند که ”هر روز دستکم ۷۰، ۸۰مورد خودکشی به اورژانس بیمارستان لقمان در تهران ارجاع میشود“ و ”به ازای هر خودکشی موفق، ۶۰خودکشی ناموفق رخ میدهد“ و بهطور خاص «در شهرستانها، بسیاری از خودکشیها پنهان میماند“.
در کلارآباد، بخش عباس آباد در استان مازندران روز سهشنبه ۱۸مهرماه ۹۶ پدر خانوادهای خود، همسر و دو دخترش را به آتش کشید. بر اثر این خودسوزی خانوادگی پدر ۵۵ساله دچار سوختگی ۹۵درصد، مادر سوختگی بالای ۹۰درصد، دختر ۱۰ساله سوختگی ۱۰۰درصد و دختر ۱۶ساله دچار سوختگی حدود ۷۵درصد شدهاند.
در بابل نیز روز سهشنبه یک دختر ۱۹ساله در شب تولدش با پرت کردن خود از طبقه سوم ساختمان دست به خودکشی زد و متأسفانه جان باخت.
در بابل همچنین یک زن ۵۰ساله بعد ازظهر روز سهشنبه در خیابان شریعتی با آویزان کردن خود از میلههای پنجره اتاق خود را حلق آویز کرد و متأسفانه جان باخت
همچنین عصر روز سهشنبه 18مهر جوان ۲۳سالهای با نام خانوادگی (ی. ص) در تپههای نور شهر باشت در استان کهگیلویه و بویراحمد خود را حلقآویز کرد و متأسفانه جان باخت.
و در قم نیز روز سهشنبه جوان ۲۰سالهای قصد داشت خود را از بالای مونوریل قم به پایین پرت کند. با دخالت مردم از اقدام به خودکشی منصرف شد.
بیشتر بخوانید:
خودسوزی یک زن جوان سقزی
یک زن جوان سقزی بهنام اختصار 'ف' در روستای صاحب از توابع سقز روز شنبه 15مهر 96 با ریختن بنزین و به آتش کشیدن خود دست به خودسوزی زد و متأسفانه جان سپر
از دلیل خودسوزی این زن جوان که دارای دو فرزند است، گزارشی منتشر نشده است.
وضعیت خودکشی در سقز به مرحله بحرانی رسیده است و هر هفته خبری در این باره منتشر میشود
خودسوزی دو زن در کردستان
بر اساس اخبار رسیده در طی دو هفته گذشته دو زن جوان از هموطنان کرد در شهر دیواندره از توابع سنندج اقدام به خودسوزی کردند.
بر اساس همین گزارش روز شنبه 23اردیبهشت 96زنی 30ساله به نام ”ش-ب“ در روستای ”کوسه مری“ از توابع منطقه دیواندره اقدام به خودسوزی کرد که متأسفانه دچار 60درصد سوختگی گردید و به بیمارستان منتقل شد.
در خودسوزی دیگری در شب پنجشنبه 28اردیبهشت 96نیز زن جوان 25سالهای به نام بیان محمدی از اهالی روستای ”گولانه“ خود را به آتش کشید که دچار سوختگی شدید شد و به بیمارستان منتقل گردید.
خاطر نشان میشود که موج فزاینده خودکشیها و خودسوزیها در اثر فقر، تحقیر و ناامیدی است. حکومتی که به هرگونه نیاز و مطالبه شهروندی و رفاهی و تفریحی با سرکوب و خشونت پاسخ میدهد، مسئول مطلق این زخم پلشت بر پیکر جامعه ایران است.
فاجعه آنقدر گسترش یافته که کارگزاران رژیم آن را «سونامی خودکشی» مینامند. رژیم هیچ آمار و تحقیق درستی در مورد فاجعه خودکشی ارائه نمیدهد، اما منابع حکومتی بهطور پراکنده اذعان دارند که ”هر روز دستکم ۷۰، ۸۰مورد خودکشی به اورژانس بیمارستان لقمان در تهران ارجاع میشود“ و ”به ازای هر خودکشی موفق، ۶۰خودکشی ناموفق رخ میدهد“ و بهطور خاص «در شهرستانها، بسیاری از خودکشیها پنهان میماند“.