رژیم ضدبشری آخوندی صبح روز یکشنبه 12شهریور یک زندانی را در زندان مرکزی اردبیل بدار آویخت. این زندانی عادل کریمی نام داشت.
روز 8شهریورماه جاری نیز سه زندانی در محوطه زندان مرکزی اردبیل اعدام شده بودند. این سه جوان فردین حسینی؛ مسعود ولیزاده و نورالدین احمدی نام داشتند.
فردین حسینی ۳۱ساله؛ مهندس شیمی و مجرد بود. مسعود ولیزاده دارای یک فرزند بود. هر سه زندانی اعدام شده از ساکنان شهر اردبیل بودند.
بر اساس گزارش نزدیکان به خانوادههای این زندانیان؛ شکنجهگران زندان اردبیل در نهایت شقاوت زندانیان اعدامی را به سلولهای انفرادی منتقل کرده و سپس با دستبند و پابند بستند. آنها سپس به خانوادههای زندانیان اعلام کردند که برای آخرین دیدار با فرزندانشان به مقابل زندان بیایند.
این خانوادهها از ساعت ۴تا ۷ صبح در مقابل در زندان به انتظار ملاقات ایستادند. در نهایت به اقوام درجه یک زندانی در حد ۵دقیقه اجازه ملاقات دادند.
خانوادهها با دیدن وضعیت فرزندانشان قبل از اعدام با دستبند و پابند بهشدت آشفته و معترض بودند. مادر یکی از زندانیان به اصرار از سرباز نفر همراه فرزندش خواسته بود که دستبند وی را باز کنند که بتواند فرزندش را در آغوش بگیرد ولی اجازه این کار را نداده بودند.
به گفته حاضرین در صحنه صدای فریادهای خانوادهها هنگام اعدام فرزندانشان تمامی محوطه زندان را فراگرفته بود و همه زندانیان بهوضوح صدای آنها را میشنیدند. گردانندگان جنایتکار زندان از ترس واکنش خانوادهها و زندانیان فضا را بهشدت امنیتی کرده بودند. حدود سی تا چهل مأمور اعم از سرهنگ نیروی انتظامی؛ نیروهای حفاظتی و انتظامی برای جلوگیری از واکنش خانوادهها در محوطه آماده مقابله با آنها ایستاده بودند.
روز 8شهریورماه جاری نیز سه زندانی در محوطه زندان مرکزی اردبیل اعدام شده بودند. این سه جوان فردین حسینی؛ مسعود ولیزاده و نورالدین احمدی نام داشتند.
فردین حسینی ۳۱ساله؛ مهندس شیمی و مجرد بود. مسعود ولیزاده دارای یک فرزند بود. هر سه زندانی اعدام شده از ساکنان شهر اردبیل بودند.
بر اساس گزارش نزدیکان به خانوادههای این زندانیان؛ شکنجهگران زندان اردبیل در نهایت شقاوت زندانیان اعدامی را به سلولهای انفرادی منتقل کرده و سپس با دستبند و پابند بستند. آنها سپس به خانوادههای زندانیان اعلام کردند که برای آخرین دیدار با فرزندانشان به مقابل زندان بیایند.
این خانوادهها از ساعت ۴تا ۷ صبح در مقابل در زندان به انتظار ملاقات ایستادند. در نهایت به اقوام درجه یک زندانی در حد ۵دقیقه اجازه ملاقات دادند.
خانوادهها با دیدن وضعیت فرزندانشان قبل از اعدام با دستبند و پابند بهشدت آشفته و معترض بودند. مادر یکی از زندانیان به اصرار از سرباز نفر همراه فرزندش خواسته بود که دستبند وی را باز کنند که بتواند فرزندش را در آغوش بگیرد ولی اجازه این کار را نداده بودند.
به گفته حاضرین در صحنه صدای فریادهای خانوادهها هنگام اعدام فرزندانشان تمامی محوطه زندان را فراگرفته بود و همه زندانیان بهوضوح صدای آنها را میشنیدند. گردانندگان جنایتکار زندان از ترس واکنش خانوادهها و زندانیان فضا را بهشدت امنیتی کرده بودند. حدود سی تا چهل مأمور اعم از سرهنگ نیروی انتظامی؛ نیروهای حفاظتی و انتظامی برای جلوگیری از واکنش خانوادهها در محوطه آماده مقابله با آنها ایستاده بودند.