میلیونها جوان از دانشگاه آزاد فارغالتحصیل شدند و به خیل بیکاران پیوستند تا جمعیت چند میلیونی بیکاران باسواد را تشکیل بدهند، اما اگر درس خواندن در دانشگاه آزاد نتیجهیی برای این جوانان نداشته، اما سود کلانی برای حکومت غارتگر آخوندی داشته که صدها هزار میلیارد تومان به جیب بزند.
دانشگاه آزاد در سال 61 در راستای غارت و سرکوب هر چه بیشتر دانشجویان و سرپوش گذاشتن بر تضادهای داخلی حاکمیت آخوندها، توسط رفسنجانی از اهداف تأسیس شدهاش در قبل از انقلاب خارج شد، و از همان زمان به تیول رفسنجانی درآمد و درآمدهای افسانهای این دانشگاه را به یغما میبرد.
از روز تأسیس این دانشگاه، ریاست آن دست یکی از مهرههای باند رفسنجانی به نام جاسبی بود و تا سال 1390 در این سمت بود، اما در دعواهای باندی بالاخره خامنهای او را کنار زد و یکی از مهرههای خودش را به این سمت گماشت، بعد از روی کار آمدن آخوند روحانی دوباره ریاست این دانشگاه به دست دار و دسته رفسنجانی افتاد.
اما با مرگ رفسنجانی خامنهای با یک تهاجم شدید این دانشگاه را از چنگال خانوادهٴ رفسنجانی خارج کرد، و ولایتی را بهعنوان رئیس هیأت مؤسس و رئیس هیأت امنا انتخاب کرد.
ولایتی هم بلافاصله مهرهٴ خودش نوریان را بهعنوان ریاست دانشگاه آزاد انتخاب کرد، و در یک تهاجم به باند روحانی، دزدیهای انجام شده را افشا کرد.
خبرگزاری حکومتی تسنیم 9خرداد 96 از قول ولایتی نوشت: «پس از انتصاب اینجانب... بهعنوان رئیس هیأت مؤسس و انتخاب من بهعنوان رئیس هیأت امنا، در مسائل متعدد و پیچیده وارد شدم، که این مسائل شامل فسادهای مالی نیز میشد. ابتدا تلاش من بر آن بود که بهصورت مسالمتآمیز این معضلات حل شود، لذا به آقای میرزاده رئیس دانشگاه آزاد اسلامی بابت فسادهای مالی موجود در دانشگاه آزاد تذکراتی داده شد. این فسادهای مالی از زمان حیات مرحوم آیتالله هاشمی رفسنجانی مطرح شده بود.»
ولایتی سپس ادامه میدهد: «در طول 35سال گذشته هیچ حسابرسی مستقلی از دانشگاه آزاد صورت نگرفته بود و هرچه بوده حسابرسی داخلی بوده است».
خبرگزاری حکومتی فارس 12خرداد 95 در یک دعوای باندی از قول آبدار مسؤل جنایتکاران بسیجی در دانشگاه آزاد نوشت: «ولایتی با بر هم زدن تسلط شبکه مافیای قدرت و ثروت بر این دانشگاه خشم برخی سودجویان را بر افروختهاند و در اقدامی کاملاً قانونی با عزل ریاست این دانشگاه و برخی از آقازادهها دستشان را از شهریه دانشجویان و بیت المال کوتاه کرد».
اما وزارت علوم در کابینه روحانی در واکنش به این کار باند خامنهای بیش از 2800رشتهمحل را از این دانشگاه حذف کرد و جنگ جدیدی بین این دو باند شکل گرفت.
تلویزیون رژیم در همین رابطه در 4تیر 96 گفت: «یک بام و دو هوای وزارت علوم در دانشگاه آزاد چالش بر سر حذف 2800رشته محل بالاخره بعد از مدتها کش و قوس وزارت علوم دست گذاشت روی رشته محلهای دانشگاه آزاد و بیش از 30درصد رشته محلهای ظرفیت دورههای کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد رو حذف کرد».
اما بلافاصله باند خامنهای جلوی این تلاش روحانی پیچید
ولایتی: «تمام این قریب 3000رشته همونطور که عرض کردم مربوط است به قبل از اسفند 94 و معتبره بنابراین هیچ دلیلی نداره که وزارت علوم بخواد این کار رو بکنه وزارت علوم باید مجری قانون باشه نه ناقض قانون». (شبکه 1تلویزیون رژیم گفتگو با ولایتی 8تیر 96)
واقعیت این است که ریشه این دعواها در اصل برای چپاول بیشتر و چنگاندازی هر باند بر منابع مالی بیشتر است. باندهای این رژیم از هر وسیلهای بهعنوان حربهای علیه دیگری استفاده میکنند، اما در این موضوع بخصوص، روحانی که توسط خامنهای در جنگ سند ۲۰۳۰، در «شورای عالی انقلاب فرهنگی» مورد حمله قرار گرفته بود، از این شورا استفاده کرد، جنگ جدیدی را با خامنهای آغاز کرد. سایت وزارت علوم روحانی، در ادامه مطلب خود با یاری گرفتن از «شورای عالی انقلاب فرهنگی نوشت: «بر اساس مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی هر گونه گسترش مراکز آموزش عالی و تصویب رشتهها منوط به احراز شرایط و شاخصهای مصوب شورای گسترش آموزش عالی بوده و مقرر شده این روند در مورد کلیه دانشگاهها و مراکز آموزش عالی اعم از دولتی، غیردولتی و دانشگاه آزاد اسلامی اعمال شود. به این ترتیب صرفاً به رشتههایی که دارای مجوز از شورای گسترش باشند، ظرفیت پذیرش دانشجو داده میشود...»
بدین ترتیب، ۲۹۰۰رشتهمحل در دفترچه آزمون کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد حذف شد و پاتک باند روحانی شروع شد.
دانشگاه آزاد و درآمد نجومی و عجیب و غریب آن موضوع اصلی دعوای تسلط باندهای درونی رژیم است، این مؤسسه از بدو تاسیس، همانطور که گفته شد در تسلط رفسنجانی بود. احمدینژاد در سال ۸۹ با تغییراتی در اساسنامه دانشگاه آزاد، این مؤسسه آموزشی را عمومی اعلام کرد. این تصمیم با واکنش رفسنجانی روبهرو شد که اعلام کرد اموال این دانشگاه «وقف» است و کسی امکان تصرف در آن را ندارد. این «وقف» اما از سوی خامنهای دارای «اشکالات اساسی فقهی و حقوقی» و باطل اعلام شد؛ این اولین درگیری علنی شده مستقیم بین خامنهای و هاشمی رفسنجانی در موضوع دانشگاه آزاد بود.
رفسنجانی در موضع رئیس هیأت امنای دانشگاه آزاد از امضای حکم فرهاد دانشجو به جای جاسبی امتناع ورزید و بنا به قانون ولایت فقیه این امر به رئیسجمهور! واگذار شد و احمدینژاد امضای حکم را به وزیر علوم واگذار کرد. وزیر علوم حکم ریاست دانشگاه آزاد دانشجو را امضاء کرد. تا این مرحله خامنهای موفق شده بود جاسبی مهره مورد اعتماد هاشمی رفسنجانی را کنار بزند.
فرهاد دانشجو بعد از روی کار آمدن روحانی کنار گذاشته شد و حمید میرزاده به جای او منصوب شد.
پروژه جابهجایی قدرت در دانشگاه آزاد موقتاً متوقف شد اما بعد از مرگ هاشمی رفسنجانی خامنهای فرصت را غنیمت شمرد و با گماشتن ولایتی به جای هاشمی رفسنجانی، بار دیگر بر این شعله زیر خاکستر دمید.
در تاریخ ۳اردیبهشت ۹۶، ولایتی برگ خود را رو کرد. سناریو چنین چیده شده بود؛ «مقرر شد حمید میرزاده رئیس فعلی این دانشگاه طی یک هفته از ریاست استعفا دهد و در غیراینصورت او خود به خود برکنار خواهد شد» بدین ترتیب میرزاده از کار برکنار گردید و علیمحمد نوریان بهعنوان سرپرست دانشگاه آزاد برگزیده شد.
۷خرداد بعد از گذشت حدود یکماه از برکناری حمید میرزاده، یاسر هاشمی فرزند هاشمی رفسنجانی که ریاست دفتر هیأتامنای دانشگاه را برعهده داشت از مسئولیت خود برکنار شد.
اما دلیل این جنگ از طرف باند خامنهای دعوا بر سر 300هزار میلیارد تومان ثروت است که همیشه مورد کشمکش دو باند برای تصاحب و قبضه کردن بوده است. جنگی که با مرگ رفسنجانی بالا گرفت و خامنهای فرصت خوبی بهدست آورده تا آن را تماماً از دست خانواده و مهرههای رفسنجانی در بیاورد و به چنگ خودش بگیرد و به این ترتیب شکست خودش در انتخابات را تا حدودی جبران کند. بازوی خامنهای در این قضیه، ولایتی از مهرههای نزدیک خامنهای است. لازم به توجه است که 300هزار میلیارد تومان یعنی بیش از 81میلیارد دلار، و این پولی نیست که خامنهای بتواند از آن صرفنظرکند.
وقتی نوریان رئیس دانشگاه آزاد شد، مدعی گردید که با وزارت علوم به توافق رسیده و موضوع حل شده است اما بلافاصله سازمان سنجش که متعلق به وزارت علوم کابینه آخوند روحانی است حرفهای نوریان را تکذیب کرد. همین امر باعث شد که خامنهای ولایتی را به صحنه بفرستد که ولایتی هم گفت که کارش قانونی بوده و بعد هم بیش از 150نماینده مجلس ارتجاع به فرموده، به پشیتبانی از ولایتی آمدند، اما این تک و پاتک ها هنوز تمام نشده، و احتمالاً تشدید هم بشود.
اما آنچه که در این میان مهم است این است که دانشجویان این دانشگاه که رقمشان به ۲میلیون نفر میرسد، از سرکوب و چپاولی که هر دو باند این رژیم علیهشان اعمال میکنند به ستوه آمده و آتش زیر خاکستری هستند که هر لحظه میتواند مشتعل بشود. و همانطور هم که شاهدش هستیم تقریباً نیمی از اعتراضات دانشجویی هم مربوط به کمبودهای صنفی و اقدمات سرکوبگرانه رژیم در این دانشگاه است.
دانشگاه آزاد در سال 61 در راستای غارت و سرکوب هر چه بیشتر دانشجویان و سرپوش گذاشتن بر تضادهای داخلی حاکمیت آخوندها، توسط رفسنجانی از اهداف تأسیس شدهاش در قبل از انقلاب خارج شد، و از همان زمان به تیول رفسنجانی درآمد و درآمدهای افسانهای این دانشگاه را به یغما میبرد.
از روز تأسیس این دانشگاه، ریاست آن دست یکی از مهرههای باند رفسنجانی به نام جاسبی بود و تا سال 1390 در این سمت بود، اما در دعواهای باندی بالاخره خامنهای او را کنار زد و یکی از مهرههای خودش را به این سمت گماشت، بعد از روی کار آمدن آخوند روحانی دوباره ریاست این دانشگاه به دست دار و دسته رفسنجانی افتاد.
اما با مرگ رفسنجانی خامنهای با یک تهاجم شدید این دانشگاه را از چنگال خانوادهٴ رفسنجانی خارج کرد، و ولایتی را بهعنوان رئیس هیأت مؤسس و رئیس هیأت امنا انتخاب کرد.
ولایتی هم بلافاصله مهرهٴ خودش نوریان را بهعنوان ریاست دانشگاه آزاد انتخاب کرد، و در یک تهاجم به باند روحانی، دزدیهای انجام شده را افشا کرد.
خبرگزاری حکومتی تسنیم 9خرداد 96 از قول ولایتی نوشت: «پس از انتصاب اینجانب... بهعنوان رئیس هیأت مؤسس و انتخاب من بهعنوان رئیس هیأت امنا، در مسائل متعدد و پیچیده وارد شدم، که این مسائل شامل فسادهای مالی نیز میشد. ابتدا تلاش من بر آن بود که بهصورت مسالمتآمیز این معضلات حل شود، لذا به آقای میرزاده رئیس دانشگاه آزاد اسلامی بابت فسادهای مالی موجود در دانشگاه آزاد تذکراتی داده شد. این فسادهای مالی از زمان حیات مرحوم آیتالله هاشمی رفسنجانی مطرح شده بود.»
ولایتی سپس ادامه میدهد: «در طول 35سال گذشته هیچ حسابرسی مستقلی از دانشگاه آزاد صورت نگرفته بود و هرچه بوده حسابرسی داخلی بوده است».
خبرگزاری حکومتی فارس 12خرداد 95 در یک دعوای باندی از قول آبدار مسؤل جنایتکاران بسیجی در دانشگاه آزاد نوشت: «ولایتی با بر هم زدن تسلط شبکه مافیای قدرت و ثروت بر این دانشگاه خشم برخی سودجویان را بر افروختهاند و در اقدامی کاملاً قانونی با عزل ریاست این دانشگاه و برخی از آقازادهها دستشان را از شهریه دانشجویان و بیت المال کوتاه کرد».
اما وزارت علوم در کابینه روحانی در واکنش به این کار باند خامنهای بیش از 2800رشتهمحل را از این دانشگاه حذف کرد و جنگ جدیدی بین این دو باند شکل گرفت.
تلویزیون رژیم در همین رابطه در 4تیر 96 گفت: «یک بام و دو هوای وزارت علوم در دانشگاه آزاد چالش بر سر حذف 2800رشته محل بالاخره بعد از مدتها کش و قوس وزارت علوم دست گذاشت روی رشته محلهای دانشگاه آزاد و بیش از 30درصد رشته محلهای ظرفیت دورههای کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد رو حذف کرد».
اما بلافاصله باند خامنهای جلوی این تلاش روحانی پیچید
ولایتی: «تمام این قریب 3000رشته همونطور که عرض کردم مربوط است به قبل از اسفند 94 و معتبره بنابراین هیچ دلیلی نداره که وزارت علوم بخواد این کار رو بکنه وزارت علوم باید مجری قانون باشه نه ناقض قانون». (شبکه 1تلویزیون رژیم گفتگو با ولایتی 8تیر 96)
واقعیت این است که ریشه این دعواها در اصل برای چپاول بیشتر و چنگاندازی هر باند بر منابع مالی بیشتر است. باندهای این رژیم از هر وسیلهای بهعنوان حربهای علیه دیگری استفاده میکنند، اما در این موضوع بخصوص، روحانی که توسط خامنهای در جنگ سند ۲۰۳۰، در «شورای عالی انقلاب فرهنگی» مورد حمله قرار گرفته بود، از این شورا استفاده کرد، جنگ جدیدی را با خامنهای آغاز کرد. سایت وزارت علوم روحانی، در ادامه مطلب خود با یاری گرفتن از «شورای عالی انقلاب فرهنگی نوشت: «بر اساس مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی هر گونه گسترش مراکز آموزش عالی و تصویب رشتهها منوط به احراز شرایط و شاخصهای مصوب شورای گسترش آموزش عالی بوده و مقرر شده این روند در مورد کلیه دانشگاهها و مراکز آموزش عالی اعم از دولتی، غیردولتی و دانشگاه آزاد اسلامی اعمال شود. به این ترتیب صرفاً به رشتههایی که دارای مجوز از شورای گسترش باشند، ظرفیت پذیرش دانشجو داده میشود...»
بدین ترتیب، ۲۹۰۰رشتهمحل در دفترچه آزمون کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد حذف شد و پاتک باند روحانی شروع شد.
دانشگاه آزاد و درآمد نجومی و عجیب و غریب آن موضوع اصلی دعوای تسلط باندهای درونی رژیم است، این مؤسسه از بدو تاسیس، همانطور که گفته شد در تسلط رفسنجانی بود. احمدینژاد در سال ۸۹ با تغییراتی در اساسنامه دانشگاه آزاد، این مؤسسه آموزشی را عمومی اعلام کرد. این تصمیم با واکنش رفسنجانی روبهرو شد که اعلام کرد اموال این دانشگاه «وقف» است و کسی امکان تصرف در آن را ندارد. این «وقف» اما از سوی خامنهای دارای «اشکالات اساسی فقهی و حقوقی» و باطل اعلام شد؛ این اولین درگیری علنی شده مستقیم بین خامنهای و هاشمی رفسنجانی در موضوع دانشگاه آزاد بود.
رفسنجانی در موضع رئیس هیأت امنای دانشگاه آزاد از امضای حکم فرهاد دانشجو به جای جاسبی امتناع ورزید و بنا به قانون ولایت فقیه این امر به رئیسجمهور! واگذار شد و احمدینژاد امضای حکم را به وزیر علوم واگذار کرد. وزیر علوم حکم ریاست دانشگاه آزاد دانشجو را امضاء کرد. تا این مرحله خامنهای موفق شده بود جاسبی مهره مورد اعتماد هاشمی رفسنجانی را کنار بزند.
فرهاد دانشجو بعد از روی کار آمدن روحانی کنار گذاشته شد و حمید میرزاده به جای او منصوب شد.
پروژه جابهجایی قدرت در دانشگاه آزاد موقتاً متوقف شد اما بعد از مرگ هاشمی رفسنجانی خامنهای فرصت را غنیمت شمرد و با گماشتن ولایتی به جای هاشمی رفسنجانی، بار دیگر بر این شعله زیر خاکستر دمید.
در تاریخ ۳اردیبهشت ۹۶، ولایتی برگ خود را رو کرد. سناریو چنین چیده شده بود؛ «مقرر شد حمید میرزاده رئیس فعلی این دانشگاه طی یک هفته از ریاست استعفا دهد و در غیراینصورت او خود به خود برکنار خواهد شد» بدین ترتیب میرزاده از کار برکنار گردید و علیمحمد نوریان بهعنوان سرپرست دانشگاه آزاد برگزیده شد.
۷خرداد بعد از گذشت حدود یکماه از برکناری حمید میرزاده، یاسر هاشمی فرزند هاشمی رفسنجانی که ریاست دفتر هیأتامنای دانشگاه را برعهده داشت از مسئولیت خود برکنار شد.
اما دلیل این جنگ از طرف باند خامنهای دعوا بر سر 300هزار میلیارد تومان ثروت است که همیشه مورد کشمکش دو باند برای تصاحب و قبضه کردن بوده است. جنگی که با مرگ رفسنجانی بالا گرفت و خامنهای فرصت خوبی بهدست آورده تا آن را تماماً از دست خانواده و مهرههای رفسنجانی در بیاورد و به چنگ خودش بگیرد و به این ترتیب شکست خودش در انتخابات را تا حدودی جبران کند. بازوی خامنهای در این قضیه، ولایتی از مهرههای نزدیک خامنهای است. لازم به توجه است که 300هزار میلیارد تومان یعنی بیش از 81میلیارد دلار، و این پولی نیست که خامنهای بتواند از آن صرفنظرکند.
وقتی نوریان رئیس دانشگاه آزاد شد، مدعی گردید که با وزارت علوم به توافق رسیده و موضوع حل شده است اما بلافاصله سازمان سنجش که متعلق به وزارت علوم کابینه آخوند روحانی است حرفهای نوریان را تکذیب کرد. همین امر باعث شد که خامنهای ولایتی را به صحنه بفرستد که ولایتی هم گفت که کارش قانونی بوده و بعد هم بیش از 150نماینده مجلس ارتجاع به فرموده، به پشیتبانی از ولایتی آمدند، اما این تک و پاتک ها هنوز تمام نشده، و احتمالاً تشدید هم بشود.
اما آنچه که در این میان مهم است این است که دانشجویان این دانشگاه که رقمشان به ۲میلیون نفر میرسد، از سرکوب و چپاولی که هر دو باند این رژیم علیهشان اعمال میکنند به ستوه آمده و آتش زیر خاکستری هستند که هر لحظه میتواند مشتعل بشود. و همانطور هم که شاهدش هستیم تقریباً نیمی از اعتراضات دانشجویی هم مربوط به کمبودهای صنفی و اقدمات سرکوبگرانه رژیم در این دانشگاه است.