گفته‌ها و ناگفته‌ها از میان روزنامه‌های حکومتی روز ۲۸تیر ۹۶

آفتاب یزد: سرمقاله: ترامپ؛ ناکام مقابل برجام

بهار: هلهله دلواپسان؛ چند نکته درباره برجام و رویکرد تندروها نسبت به آن

بهار: گزارش آمریکا درباره پایبندی ایران به برجام؛ ترامپ مجبور به تأیید شد

جمهوری اسلامی: دولت آمریکا ملتزم شد چندماه دیگر به برجام پایبند باشد

قانون: تمدید بیمه برجام – آمریکا دوباره تعهد ایران به توافق هسته‌یی را تأیید کرد

کیهان: ترامپ تعهد ایران به برجام را تأیید کرد و تحریمها را افزایش داد!

روزنامه‌های هر دو باند حاکم ادعاهای ظریف در مورد گزینه خروج از برجام توسط رژیم را انعکاس داده‌اند:

آرمان: ظریف: گزینه خروج از برجام را روی میز داریم

جمهوری اسلامی: ظریف: آمریکا واقع بین باش، سیاست تحریم و تغییر حکومت در ایران جواب نمی‌دهد

جوان: ظریف خروج از برجام را روی میز گذاشت

رسالت: ظریف: ایران گزینه خروج از برجام را در اختیار دارد- آمریکایی‌ها خودشان را مسخره نکنند سیاست تغییر رژیم ایران جواب نمی‌دهد

سایه: ظریف در مصاحبه با نشریه نشنال اینترنت؛ در صورت نقض برجام، گزینه «خروج»، روی میز است

عصرایرانیان: ظریف در مصاحبه با شبکه تلویزیونی الجزیره و نشریه نشنال اینترست هشدار داد: گزینه خروج از برجام روی میز ایران – اگر واشینگتن برجام را نقض کند تهران هم سناریوهایی برای اقدام دارد

روزنامه‌های باند خامنه‌ای گزینه خروج از برجام را توسط ظریف را جدی نگرفته‌اند و روزنامه‌های باند روحانی نیز پیشاپیش در مورد چنین احتمالی غلط کردم گویی کرده‌اند:

وطن امروز: مهدی محمدی: هیچ بعید نیست چند روز دیگر بشنویم که این حرف برای «اثرگذاری بر مخاطب» آمریکایی بیان شده و حاصل یک بازنگری راهبردی نیست

آرمان: راهکاری برای بی‌پاسخ نماندن تهدیدات آمریکا: وزیر امور خارجه سخنانی را در شورای روابط خارجی آمریکا مطرح کرده که به هر حال به گوش مقامات آمریکایی خواهد رسید، گرچه این سیاستی نیست که ایران آن را تعقیب کرده و عملاً وارد این قضیه شود. این اظهارات آقای ظریف بدین‌خاطر بیان شده که تهدیدات آمریکا بی‌پاسخ نماند، اما امیدواریم کار به این مرحله نرسد، چون بسیار برای ایران زیان‌آور است

روزنامه‌های حکومتی ناگزیر شده‌اند به گوشه‌هایی از بحرانهای اجتماعی اقتصادی در صفحات اول خود اذعان کنند:

آفتاب یزد: مهاجرت نخبگان هم‌چنان روند افزایشی دارد

اعتماد:‌پدری برای گرفتن دیه کودکش را زیر ماشین انداخت

امتیاز: اختلالات روانی در زنان ۶درصد بیشتر از مردان؛ بیش از 12میلیون نفر اختلالات روانی دارند

امتیاز: مولاوردی: برخورد گشت ارشاد با بدحجابی مؤثرنبوده است

تجارت: رفاه اجتماعی در بحران ناکارآمدی

خراسان: پاسخ سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی استان درباره اعتبارات عمرانی امسال: پول نیست، فقط اسناد خزانه!

کسب و کار: شکست رویای الگوی کشت؛ پیاز به یک قدمی ۵هزار تومان رسید

روزنامه‌های باند ولی‌فقیه ارتجاع تمدید تحریمها را ادامه سیاستهای اوباما ارزیابی کرده و به باند رقیب تاخته‌اند. باند روحانی نیز تمدید تحریمها و نحوه تعلیق سه ماهه را ناشی از فرصت سوزی در دوران مذاکره با اوباما توسط باند رقیب ارزیابی کرده‌اند:

کیهان: دولت آمریکا صبح دیروز اعلام کرد که ایران به توافق هسته‌یی امضا شده در دولت «باراک اوباما» در سال 2015میلادی پایبند بوده است اما واشینگتن در تلاش برای اجرای سرسختانه‌تر توافق و اعمال دور جدیدی از تحریم‌ها علیه ایران به بهانه حمایت از تروریسم است.
به‌رغم آن که واشینگتن اعلام کرده است که ایران از برجام تبعیت کرده است اما مدعی شده است که به روح برجام پایبند نبوده است!
دولت آمریکا صبح دیروز اعلام کرد که ایران به توافق هسته‌یی امضا شده در دولت «باراک اوباما» در سال 2015میلادی پایبند بوده است اما واشینگتن در تلاش برای اجرای سرسختانه‌تر توافق و اعمال دور جدیدی از تحریم‌ها علیه ایران به بهانه حمایت از تروریسم است.
به‌رغم آن که واشینگتن اعلام کرده است که ایران از برجام تبعیت کرده است اما مدعی شده است که به روح برجام پایبند نبوده است!
ظریف بامداد سه‌شنبه در شورای روابط خارجی آمریکا حاضر شد و به ایراد سخنرانی پرداخت. ظریف گفت آمریکا از زمان وقوع انقلاب در ایران، سیاست تغییر نظام را در دستور کار خود داشته است.
وزیر خارجه ایران در بخش دیگری از اظهاراتش گفت: «هیچ ارتباطی بین من و رکس تیلرسون (وزیر خارجه آمریکا) وجود ندارد. این به‌معنی آن نیست که احتمال تعامل بین ما وجود ندارد.»
در حالی که دستگاه دیپلوماسی آمریکا از لزوم تغییر رژیم در ایران می‌گوید و انواع و اقسام خصومتها - از افزایش تحریم تا تدارک اقدامات خرابکارانه و حمایت از معاندین- را در دستور کار خود داشته و پیش می‌برد، سخن گفتن آقای ظریف از تعامل با تیلرسون جای تعجب و سؤال دارد!

اعتماد: مهرتایید دوباره کاخ سفید بر روی برجام
وضعیت حاضر در آمریکا به این ترتیب است که دونالد ترامپ بدون این‌که علاقه‌یی داشته باشد، در مقابل این‌که ایران به تعهدات خود پایبند بوده و آژانس نیز آن را تأیید کرده، مجبور است تا برجام را مورد تأیید قرار دهد و به آن پایبند باشد... حالا اگر بین ایران و آمریکا روابط سیاسی و دیپلوماتیک برقرار بود در این صورت ترامپ به جای سه ماه آن را یک‌ساله و حتی دوساله تمدید می‌کرد. این همان فرصتهایی بود که ما در دوره اوباما از آن استفاده نکردیم و باعث شد که با وجود توافق هسته‌ای، این توافق در حداقل‌ترین شکل ممکن اجرا شود و این در حالی است که می‌توانست در حداکثر‌ترین شکل ممکن این موضوع به اجرا برسد. یعنی به جای این‌که سه ماهه این موضوع تمدید می‌شد، باراک اوباما همان زمان می‌توانست آن را برای چند سال تمدید کند که ما اسیر فرد بی‌عقلی به مانند دونالد ترامپ نشویم. اما در آن دوره به جای استفاده از فرصت، علیه باراک اوباما موضع‌گیریهایی صورت گرفت و نمایندگان کنگره با اطلاع از این‌که ایران موضع به‌شدت منفی نسبت به آمریکا دارد، به‌محض به وجود آمدن فرصت با روی کارآمدن دونالد ترامپ تمام عقده‌های سیاسی خود را جمع کردند تا از طریق دونالد ترامپ سر ایران خالی کنند که شاهد تحریم‌های موجود هستیم که هیچ ربطی به موضوع هسته‌یی ندارد ولی هر تحریمی ایران را اذیت می‌کند و ریشه این کار به گذشته باز می‌گردد که آن را مورد درمان قرار ندادیم که امروز شرایط این‌چنین شده است. اما تحریم‌هایی که کنگره تاکنون تصویب کرده چه در دوره اوباما و چه ترامپ، آن هم ریشه در گذشته دارد.
وقتی که گروه ١+٥قصد داشت موضوع هسته‌یی را مورد بحث قرار دهد، دولت آمریکا و غربی‌ها قصد داشتند کلیه موضوعاتی که به ایران مربوط می‌شود را یک کاسه کنند و راجع به آن تصمیم‌گیری کنند. این‌که ما متوجه نشدیم یا چه اتفاقی رخ داد، آن زمان روی بحث هسته‌یی تأکید کردیم. در همان دوره آنها نیز تأکید کردند که تحریم‌های موشکی، تروریسم و حقوق‌بشر کاملاً خارج از این چارچوب خواهد بود. حالا که قطعنامه‌های هسته‌یی لغو و تحریم‌های آن برداشته شده است، حوزه‌های جدیدی ایجاد شده که بتوانند از آن طریق روی ایران فشار بیاورند.
دیگر باید گفت که دونالد ترامپ و تیم ایشان به غیر از وزارت امورخارجه، همگی ضدایران هستند و همگی می‌خواهند علیه ایران اقدام کنند، در نتیجه هرآنچه که می‌توانند را به‌کار می‌گیرند. آنها ابتدا فکر می‌کردند می‌توانند توافق هسته‌یی با ایران را برهم بزنند، اما عده‌یی متخصص و حقوقدان با آنها صحبت و اعلام کردند که شما چنین کاری نمی‌توانید انجام دهید. در شرایطی که آنها نمی‌توانند این کار را انجام دهند از مسیر دیگری قصد دارند به ایران ضربه وارد کنند و از این نظر دونالد ترامپ شخصاً تمایلی به حفظ برجام ندارد و این موضوع نیز در شعارهای وی در دوره انتخابات ریاست‌جمهوری مشهود بود و حتی قصد داشت برجام را پاره کند.

روزنامه‌های باند علی خامنه‌ای به پاره‌یی از بحرانهای اقتصادی اجتماعی اذعان کرده و آن را بر سر باند رقیب خراب کرده‌اند:

کیهان: آمار ضریب جینی نشان داد؛ افزایش فاصله طبقاتی در دولت یازدهم

آمار ضریب جینی که نشان‌دهنده فاصله طبقاتی می‌باشد در دولت یازدهم افزایش یافته و حتی در سال‌های 94و 95رکورد پنج سال اخیر را شکسته است...

نکته دیگر درباره روند افزایشی ضریب جینی در دولت یازدهم، بی‌تاثیری برجام بر این شاخص است. آمارها نشان می‌دهد که اجرای برجام نتوانسته موجب بهبود توزیع درآمد در کشور شود. لذا توافقات هسته‌یی و سایر مسائل مربوط به سیاست خارجی نتوانسته تاثیر مثبتی بر شکاف درآمدی و فاصله طبقاتی در میان مردم به جای بگذارد.
با اجرای هدفمندی یارانه‌ها در سال 89مقرر شد پول هنگفتی که دولت بابت یارانه مابه‌التفاوت قیمت تمام‌ شده و قیمت عرضه حامل‌های انرژی خرج می‌کند و عمده آن به جیب پولدارها می‌رود، به‌طور مساوی میان همه اقشار جامعه توزیع شود. اما متأسفانه در دولت یازدهم و از سال 92، این هدف اصلی هدفمندی یارانه‌ها فراموش شد و بحث درآمدزایی برای دولت، به محور کار تبدیل گردید که سبب ضایع شدن حق مردم شده است.

روزنامه‌های باند روحانی با اعتراف به گوشه‌یی از بحرانهای اقتصادی اجتماعی دورهٴ احمدی‌نژاد را عامل آن معرفی کرده‌اند:

آرمان: فرشاد مومنی با نقد عملکرد دولتهای نهم و دهم و با تأکید بر اولویت‌های اقتصادی پیش‌رو: دیر بجنبیم پوپولیسم برمی گردد
... طبق آمارها عملکرد دوران احمدی‌نژاد باعث شد فقر چنان در کشور به‌ویژه در مناطق دورافتاده و حاشیه‌ای، شدت یابد که مسأله عدالت اقتصادی به یکی از مهم‌ترین مطالبات و خواسته‌های جامعه تبدیل شد. این موضوع تنها محدود به مردم نیست و بخش عمده‌ای از صاحبنظران اقتصادی نیز حساسیت بسیاری بر مسأله رفع نابرابری دارند...

اعتماد: مقایسه آماری رشد ١٢٣ درصدی قیمتها با رشد ٨درصدی تولید
از سال ١٣٩٠ تا اسفند ١٣٩٥ تولید به قیمت بازار ٨درصد و مصرف نیز ٨درصد افزایش یافته اما در مقابل سرمایه‌گذاری ٩/٣٢ درصد کاهش داشته است. در عین‌حال متوسط قیمتها در این پنج سال ٢/١٢٣ درصد افزایش یافته است. این شاخص‌ها گویای سقوط سطح رفاه خانوارها در پنج سال گذشته است
مشاهده روند اقتصاد کشور نشان‌دهنده وقوع رکودهای تورمی فراوانی در اقتصاد ایران است. اما رکود تورمی سال ۱۳۹۱ شدیدترین رکود تورمی اقتصاد کشور بعد از سال‌های جنگ است. به‌طوری که از تابستان ۱۳۹۰ تا بهار ۱۳۹۲ تولید ۱۴درصد، مصرف ۱۳درصد و سرمایه‌گذاری ۳۶درصد کاهش یافته و در عین‌حال سطح قیمتها ۷۰درصد افزایش یافته است.
بر اساس تحقیقات صورت گرفته علل وقوع رکود تورمی در کشور دو عامل اثرات مستقیم و غیرمستقیم تحریم‌ها و سیاستهای پولی و مالی کج‌دار و مریز در سال‌های قبل از ۱۳۹۰ بوده است. از سال ۱۳۹۰تا ۱۳۹۲ اقتصاد وارد رکود تورمی می‌شود به این معنی که هم تورم افزایش یافته و هم شکاف تولید کاهش یافته است.

اعتماد: ادعایی درباره قتل تکان‌دهنده یک کودک در تهران
پدری برای گرفتن دیه کودکش را زیر ماشین انداخت
روز گذشته خبری مبنی بر انداختن پسربچه‌ای به دست پدرش از روی عمد مقابل خودروی یکی از شهروندان در سایت مؤسسه حقوقی داتیکان منتشر شد که خبرگزاری ایسنا هم آن را منتشر کرد. روزنامه اعتماد در پیگیری این خبر با راننده خودرویی که کودک مقابل آن انداخته شده بود، صحبت کرد.
چطور این اتفاق افتاد؟
هفته پیش نزدیکی‌های غروب در خیابانی خلوت مشغول رانندگی بودم. به نزدیکی‌های چهارراهی رسیدم که چراغ راهنمایی آن در حال قرمز شدن بود. می‌خواستم با شتاب قبل از قرمز شدن چراغ از چهارراه عبور کنم که ناگهان متوجه شدم شخصی می‌خواهد پسربچه ٦ساله‌اش را به خیابان پرتاب کند. از آنجا که فاصله‌مان صدمتر بیشتر نبود نتوانستم ماشینم را کنترل کنم و با او برخورد کردم. سریع با اورژانس تماس گرفتم تا بچه را به بیمارستان ببرند.
موضوع را چگونه ثابت کردید؟
بازپرس گفت خودم باید این موضوع را ثابت کنم. همان موقع به محل تصادف رفتم و متوجه شدم دوربین بانک و طلافروشی در همان محل، به شکلی قرار داده شده که به احتمال زیاد صحنه تصادف را ضبط کرده است. روز شنبه دوباره به همان مکان رفتم و برای گرفتن حکم بررسی دوربین بانک به دادگاه رفتم. حکم را گرفتم و دوباره به بانک رفتم. در بانک فیلم را دیدم و بعد آن را برای ارایه به دادگاه بردم. همانجا بود که مشخص شد ادعای من درست است و بازپرس پرونده هم مطمئن شد که آن پدر به عمد بچه‌اش را به خیابان پرتاب کرد.
روز جمعه به بیمارستانی که کودک را به آنجا برده بودند مراجعه کردم و متأسفانه از پرستارهای آنجا شنیدم که آن کودک فوت شده. وقتی موضوع را شنیدم مصمم شدم تا پدر این کودک را پیدا کنم و با او در این باره حرف بزنم تا مانع این شوم که همین بلا را سر بچه‌های دیگرش هم بیاورد. روز دوشنبه دوباره به اداره پلیس رفتم و همراه با آنها به منزل پدر مجرم رفتیم. آنها مشغول انجام مراسم تدفین پسربچه‌شان بودند. پلیس همانجا پدر خطاکار را بازداشت کرد. اما چیزی که من را بیشتر از همه رنجاند این بود که این پدر یک بچه دیگر داشت که دست و پایش شکسته بود. حدس زدم شاید این بچه هم به‌خاطر همین موضوع دست و پایش شکسته باشد.
آنها زندگی فقیرانه‌ای داشتند و معلوم بود که این مرد نیز نه شغل درست و حسابی ندارد و نه این‌که می‌تواند زندگی‌اش را تأمین کند. به‌خاطر تأمین زندگی روزانه‌اش بچه‌اش را زیر ماشینهای گذری در خیابانها می‌انداخت تا به‌خاطر آن پول دیه بگیرد و با آن زندگی‌اش را بگذراند. در خانه این خانواده حتی امکانات اولیه زندگی وجود نداشت. آنها حتی پولی برای برگزاری مراسم ترحیم پسرشان هم نداشتند و مراسمی که گرفته بودند اصلاً شبیه به مراسم ختم نبود. خانه‌ای که در آن عده زیادی آدم در کنار هم زندگی می‌کردند و هیچ‌کدام شغلی نداشتند.