(گفتگو با محمدعلی توحیدی)
سؤال: این روزها خامنهای بسیار فعال شده است. شاهد بودیم که طی چند روز اخیر دوبار به صحنه آمد، صحبتهای مفصلی داشت و به مسائل مختلف پرداخت. علت این مسأله چیست و چرا به این موارد مختلف وارد شده است؟
محمدعلی توحیدی: علت خیلی مشخصی دارد. بعد از انتخابات، وضع رژیم خیلی وخیم است. تعادل قبلی که در سیستم بوده، کاملاً به هم خورده است. تعادل رابطههای رژیم در منطقه هم کلاً بههم خورده است. بعد از تغییر دوران و تحولاتی که در آمریکا بوده، اوباما تمام شده و رفته است. اخیراً هم شاهد کنفرانس ریاض بودیم که پنجاه کشور منطقه در آنجا جمع شدند. رژیم در سوریه با شکستهای جدی مواجه است. آنجا عمق استراتژیکش هست، ولی پایگاه شیمیایی اسد را آمریکا با موشک زده است. شکست دیگری مثل حملات به شبهنظامیان رژیم است. اخیراً هم داستان قطر و بحران دیپلوماتیک ایجاد شده که خود رژیمیها میگویند ظاهرش قطر است، ولی اصلش نظام است. این هم از تعادلش با بیرون که برهم خورده است.
خامنهای مجبور است مرتب وارد شود و به همهٴ مسائل بپردازد. حرفهایش را هم اگر مرور کنید، فهرستی از مشکلات و بحرانها است.
سؤال: منظورتان از فهرست بحرانها چیست؟ اینها کدامها هستند؟ آیا به نظر تان ربطی به نمایش انتخابات دارند؟
محمدعلی توحیدی: بله، از حرفهای خامنهای میشود اینها را دید. همان روز 14خرداد که رفت سر قبر خمینی صحبت کرد، یک مسألهٴ جدیاش، شکست در مقابل شعار «نه شیاد ـ نه جلاد» بود. شعاری که مقاومت مطرح کرد. خامنهای مفصل بر سر دهه شصت صحبت کرد و گفت که این دهه بسیار تعیینکننده بوده، این دهه سرنوشتساز بوده و با حالات تمنا و التماس و درخواست میگفت که تأمل کنند جای شهید و جلاد عوض نشود. در واقع میخواهد بگوید قاتل 30هزار زندانیِ بیدفاع، شهید است و قتلعام شدگان هم لابد شدهاند جلاد! این موضوع هم برایش مشکل مهمی شده است.
دوم اینکه در همان سخنرانی بهطور جدی وارد کنفرانس ریاض شد. خیلی برافروخته و ناراحت که چرا انتخابات ما را تحویل نگرفتند؟ البته خودش به انتخابات ربط داد. بحث حقوقبشر را مطرح کرد. گفت جمهوری اسلامی را به نقض حقوقبشر محکوم میکنند، تحریم میکنند، در حالی که ما انتخابات داشتیم. باز پای انتخابات را وسط کشید. سپس از رسوایی بینالمللیِ انتخاباتش خیلی نالید و شکوه کرد. رقم 40میلیون را هم 42میلیون کرد. گفت 42میلیون آمدهاند، ولی کسی تحویل نمیگیرد، انکار میکنند؛ من نمیدانم چه بگویم.
به همین شکل صحبت کرد. بعد بحث داخلیِ انتخابات هم برایش خیلی مهم بود؛ در عینحال که میگفت شورای نگهبان تأیید کرده، ولی اعتراف کرد بسیار تخلفات بوده که بایستی دستگاه قضایی رسیدگی کند. حتی بحث مناظرههای انتخابات را باز دوباره مطرح کرد و گفت هنوز ماجرا ادامه دارد. گفت بداخلاقیهایی شده است. ـ انگار اصلاً بحران انتخابات توی رژیم تمام نشده و همچنان ادامه دارد.
از همه جدیتر، بحث شقه و زهری را که رژیم از بابت انتخابات خورده است، مطرح کرد. به نحو خیلی ویژهیی بحث «چالش و سازش» و اینکه آقا اینها هر دو ضرر دارد را پیش کشید. گفت حالا یکی کمتر است و باید انقلابیگری و سازشکاری و عقلانیت در برابر افراطیگری باشد. گفت روز روزش همین افراطیگریها به دردتان میخورد!
اینها فهرستی از مسائل گریبانگیر و مشکلات خامنهای در صحبتهایش است.
سؤال: اجازه بدهید همین بحث «چالش و سازش» را بشنویم، سپس من سؤال بعدی را مطرح میکنم.
تلویزیون رژیم، خامنه ای: «عقلانیت در این نیست که انسان خود را بعد از رها شدن از چنبرهٴ قدرت آمریکا و استکبار، مجدداً نزدیک آنها بکند. اینها عقلانیت نیست. بعضی عقلانیت را در این میبینند و اشتباه میکنند. میگویند که چالش با قدرتها هزینه دارد. خوب، چالش هزینه دارد؛ اما سازش هم هزینه دارد. چالش اگر عقلایی باشد، چالش اگر منطبق با منطق باشد، اگر با اعتماد بهنفس باشد، هزینهاش بهمراتب کمتر از هزینهٴ سازش است. ما این را در تعاملات چند سال اخیر مشاهده کردیم. وقتی شما در آن حد عقبنشینی کردید، تازه یک حرف جدید مطرح میکنند، یک ادعای جدید، یک مطالبهٴ جدید مطرح میکنند. شما را باز با همان فشارها مجبور میکنند این مطالبات جدید را هم به آنها بدهید. این سلسله، همینطور ادامه پیدا خواهد کرد. این متوقف نمیشود».
سؤال: آقای توحیدی! بر سر این سازش و چالشی که مطرح میکند، با توجه به اینکه قبلاً میگفت «نرمش قهرمانانه»، بالاخره خودش کدام راه را برای رژیمش در نظر میگیرد؟
محمدعلی توحیدی: اتفاقاً مشکلش همین جاست. الآن خودش دارد میگوید آن نرمش قهرمانانه هم باعث ضرر شده و آخر و عاقبتی ندارد. چون تضاد، تعمیق شده و زهر شقه هم عمیق است، آن کار را هم نمیتواند بکند؛ فقط کاری که میکند، چوب لای چرخ میگذارد. کار دیگری نمیکند.
سؤال: بالاخره از حرفهایش برای رژیم چه در میآید؟ آیا بعد از شکستش در شعبدهٴ انتخابات، بالاخره سیاستی برای رژیم دارد یا نه و فقط ذکر مصیبت و شکست میخواند؟
محمدعلی توحیدی: ذکر مصیبت و شکست که خیلی زیاد است، ولی با این حال سیاستی دارد. سیاستش این است که همان بحران انتخابات را بازتولید کند و این را ادامه دهد. در واقع اینکه میگوید «سر انتخابات هم مسائلی هست که باید حل شود»، دارد آن را ادامه میدهد.
یک مسألهٴ بسیار مهم خامنهای، بازسازی دستگاه خودش است. در صحبت روز 17 خردادش خیلی روی این متمرکز بود و گفت مدیریت که خراب است، ستاد که خراب است و آشفتگی که هست، آتش به اختیار باشید. حتی به نیروهایش آتش به اختیار داد. این وضعیت و سیاستش است. دارد این را پیش میبرد و فعال هم کار میکند.
سؤال: این موضوع قابل توجهی است. همین قطعهٴ کوتاه درباره بازسازی باند خودش را با هم بشنویم.
تلویزیون رژیم، خامنهای: «مطلقاً بایستی اجازه ندهید که یأس و ناامیدی بر شما غالب بشود. یأس بهخاطر ناکامیهای مقطعی و موقت، مطلقاً در زندگیتان راه نداشته باشد. یکی از شگردهای دشمن این است که بگوید شما نمیتوانید، شما شکست خوردید، از شما کار درنمیآید و تمام شدید و رفتید. این یکی از شگردهای دشمن است. این شگرد را به هیچوجه نپذیرید.
البته در داخل کشور هم یک کسایی هستند که همان خواسته دشمن را با صدای بلند در اینجا بیان میکنند و به زبان میآورند. گفتند بیستوچند درصد در انتخابات شرکت نکردند و نیامدند. میگویند این کافی نیست؛ کاری کنیم که 90درصد مردم پای صندوقهای رأی نیایند. مصیبت آن است. بنده آن را میبینم. من به همهٴ آن هستههای فکری و عملیِ جهادی و فرهنگی در سراسر کشور مرتباً میگویم هر کدام مستقل و آتش به اختیار کار کنید. البته در جنگ، ستاد مرکزی و قرارگاه مرکزی وجود دارد که دستور میدهد. اگر چنانچه قرارگاه رابطهاش قطع شد، یک قرارگاه عیبی پیدا کرد، اینجا فرمانده، دستور آتش به اختیار میدهد».
سؤال: آقای توحیدی! این حرفها در چهارچوب داخل رژیم است. در سطح منطقه و بینالمللی چگونه است؟ آیا بهتر نیست همان راه چهار سال گذشته روحانی را برود؟
محمدعلی توحیدی: خودش گفت که هزینهٴ سازش بیشتر است. یعنی نمیتواند آن را ادامه دهد؛ بهخصوص که زهر شقه را هم خورده و برایش عملی نیست. از این مهمتر، صورت مسألهیی به نام مجاهدین، در جریان نمایش انتخابات به او تحمیل شده است.
چرا خامنهای اینقدر درباره دهه 60 صحبت میکند؟ در واقع دارد به سیستمش حالی میکند که نمیتواند آن مسیر را ادامه دهد. از جامعه و از جامزهرهای بعدی میترسد. از تهدید مجاهدین میترسد. حرفش همین است؛ میگوید دهه 60 تعیینکننده بود. از قتلعام دفاع میکند؛ برای اینکه هزاران مجاهد و مبارز را از بین بردند و حالا دارد در این زمینه به دستگاه خودش هم آتش به اختیار هم میدهد.
سؤال: اجازه بدهید این قطعهٴ کوتاه را هم ببینیم و من آخرین سؤالم را مطرح کنم.
تلویزیون رژیم، خامنهای: «اسلام ناب، یعنی اسلامی که نه اسیر و بند تحجر است، نه اسیر و پایبند التقاط. در دورانی که هم تحجر و هم التقاط وجود داشت، امام، اسلام ناب را مطرح کرد. دهه 60 ـ دهه اول پیروزی انقلاب ـ یعنی دهه حیات با برکت امام بزرگوار.
برادران و خواهران عزیز! دهه 60 یک دهه مظلوم است. دهه تعیینکننده سرنوشت ایران و ایرانی. دهه فوقالعاده مهم و حساس و در عینحال ناشناخته. اخیراً بهوسیلهٴ برخی از بلندگوها و صاحبان بلندگوها، دهه 60 را مورد تهاجم قرار میدهند. دهه 60، دهه آزمونهای بزرگ و دهه پیروزیهای بزرگ است. دهه 60، دهه خشنترین تروریسم در کشور است. در این تروریسم ـ البته من عدد تعیین نمیکنم ـ تا 17هزار هم گفتهاند. این خیلی مسألهٴ مهمی است.
من توصیه میکنم به کسانی که اهل فکر و تأمل هستند و راجع به دهه 60 قضاوت میکنند، جای شهید و جلاد عوض نشود».
سؤال: آقای توحیدی! با توجه به صحبتهای خامنهای، شما هم مطرح میکنید که مسألهٴ دهه 60 و مجاهدین، به انتخابات رژیم تحمیل شده است. آیا این برمیگردد به اینکه رئیسی کاندیدا شد و آن مسألهٴ قتلعامها توسط خودش و چند کارگزار رژیم، رو آمد؟ چرا این مسأله تحمیل شده است؟
محمدعلی توحیدی: البته کاندید کردن و علم کردن رئیسی توسط خامنهای، این مسائل را خیلی بارز کرده و دامن زده است؛ ولی بهطور مختصر، دو دلیل جدی وجود دارد:
یکی اینکه وقتی مسائل و بحرانها به این مرحله پایانی میرسد، صورت مسألههای جدی رو میآیند. شما از هر جا که حرکت کنید، راهحل در مجاهدین است و در حرفی که مجاهدین زدند؛ مثل بحث حاکمیت مردم و به زیر کشیدن ولایت فقیه. این راهحل جامعه است. تا حاکمیت مردم نیاید، تا ولایت فقیه به زمین کشیده نشود، مسألهیی حل نمیشود. این دلیل ببنیادیاش است.
دلیل مشخصی هم دارد و آن شکستهای خامنهای در همین یک سال اخیر است. یک شکستش همین انتخابات است که صحبتش را کردیم. شکست دیگرش هم انتقال مجاهدین است. خامنهای شکست سنگینی در اعمال توطئههایش علیه مقاومت خورده است. آن امکان را هم که دفعهٴ قبل که روحانی برنده شد، بلافاصله موشک به لیبرتی زد، ندارد. اینها از دستش خارج شده است؛ در واقع توطئه نابودی مجاهدین از دستش خارج شده است.
در این شرایط، صورت مسائل اصلی، خودش را تحمیل میکند. یک نبرد و جنگ واقعی وجود داشته که خودش را هم از نظر سیاسی، هم از نظر بنیادهای اجتماعی تحمیل میکند.
پایان.
سؤال: این روزها خامنهای بسیار فعال شده است. شاهد بودیم که طی چند روز اخیر دوبار به صحنه آمد، صحبتهای مفصلی داشت و به مسائل مختلف پرداخت. علت این مسأله چیست و چرا به این موارد مختلف وارد شده است؟
محمدعلی توحیدی: علت خیلی مشخصی دارد. بعد از انتخابات، وضع رژیم خیلی وخیم است. تعادل قبلی که در سیستم بوده، کاملاً به هم خورده است. تعادل رابطههای رژیم در منطقه هم کلاً بههم خورده است. بعد از تغییر دوران و تحولاتی که در آمریکا بوده، اوباما تمام شده و رفته است. اخیراً هم شاهد کنفرانس ریاض بودیم که پنجاه کشور منطقه در آنجا جمع شدند. رژیم در سوریه با شکستهای جدی مواجه است. آنجا عمق استراتژیکش هست، ولی پایگاه شیمیایی اسد را آمریکا با موشک زده است. شکست دیگری مثل حملات به شبهنظامیان رژیم است. اخیراً هم داستان قطر و بحران دیپلوماتیک ایجاد شده که خود رژیمیها میگویند ظاهرش قطر است، ولی اصلش نظام است. این هم از تعادلش با بیرون که برهم خورده است.
خامنهای مجبور است مرتب وارد شود و به همهٴ مسائل بپردازد. حرفهایش را هم اگر مرور کنید، فهرستی از مشکلات و بحرانها است.
سؤال: منظورتان از فهرست بحرانها چیست؟ اینها کدامها هستند؟ آیا به نظر تان ربطی به نمایش انتخابات دارند؟
محمدعلی توحیدی: بله، از حرفهای خامنهای میشود اینها را دید. همان روز 14خرداد که رفت سر قبر خمینی صحبت کرد، یک مسألهٴ جدیاش، شکست در مقابل شعار «نه شیاد ـ نه جلاد» بود. شعاری که مقاومت مطرح کرد. خامنهای مفصل بر سر دهه شصت صحبت کرد و گفت که این دهه بسیار تعیینکننده بوده، این دهه سرنوشتساز بوده و با حالات تمنا و التماس و درخواست میگفت که تأمل کنند جای شهید و جلاد عوض نشود. در واقع میخواهد بگوید قاتل 30هزار زندانیِ بیدفاع، شهید است و قتلعام شدگان هم لابد شدهاند جلاد! این موضوع هم برایش مشکل مهمی شده است.
دوم اینکه در همان سخنرانی بهطور جدی وارد کنفرانس ریاض شد. خیلی برافروخته و ناراحت که چرا انتخابات ما را تحویل نگرفتند؟ البته خودش به انتخابات ربط داد. بحث حقوقبشر را مطرح کرد. گفت جمهوری اسلامی را به نقض حقوقبشر محکوم میکنند، تحریم میکنند، در حالی که ما انتخابات داشتیم. باز پای انتخابات را وسط کشید. سپس از رسوایی بینالمللیِ انتخاباتش خیلی نالید و شکوه کرد. رقم 40میلیون را هم 42میلیون کرد. گفت 42میلیون آمدهاند، ولی کسی تحویل نمیگیرد، انکار میکنند؛ من نمیدانم چه بگویم.
به همین شکل صحبت کرد. بعد بحث داخلیِ انتخابات هم برایش خیلی مهم بود؛ در عینحال که میگفت شورای نگهبان تأیید کرده، ولی اعتراف کرد بسیار تخلفات بوده که بایستی دستگاه قضایی رسیدگی کند. حتی بحث مناظرههای انتخابات را باز دوباره مطرح کرد و گفت هنوز ماجرا ادامه دارد. گفت بداخلاقیهایی شده است. ـ انگار اصلاً بحران انتخابات توی رژیم تمام نشده و همچنان ادامه دارد.
از همه جدیتر، بحث شقه و زهری را که رژیم از بابت انتخابات خورده است، مطرح کرد. به نحو خیلی ویژهیی بحث «چالش و سازش» و اینکه آقا اینها هر دو ضرر دارد را پیش کشید. گفت حالا یکی کمتر است و باید انقلابیگری و سازشکاری و عقلانیت در برابر افراطیگری باشد. گفت روز روزش همین افراطیگریها به دردتان میخورد!
اینها فهرستی از مسائل گریبانگیر و مشکلات خامنهای در صحبتهایش است.
سؤال: اجازه بدهید همین بحث «چالش و سازش» را بشنویم، سپس من سؤال بعدی را مطرح میکنم.
تلویزیون رژیم، خامنه ای: «عقلانیت در این نیست که انسان خود را بعد از رها شدن از چنبرهٴ قدرت آمریکا و استکبار، مجدداً نزدیک آنها بکند. اینها عقلانیت نیست. بعضی عقلانیت را در این میبینند و اشتباه میکنند. میگویند که چالش با قدرتها هزینه دارد. خوب، چالش هزینه دارد؛ اما سازش هم هزینه دارد. چالش اگر عقلایی باشد، چالش اگر منطبق با منطق باشد، اگر با اعتماد بهنفس باشد، هزینهاش بهمراتب کمتر از هزینهٴ سازش است. ما این را در تعاملات چند سال اخیر مشاهده کردیم. وقتی شما در آن حد عقبنشینی کردید، تازه یک حرف جدید مطرح میکنند، یک ادعای جدید، یک مطالبهٴ جدید مطرح میکنند. شما را باز با همان فشارها مجبور میکنند این مطالبات جدید را هم به آنها بدهید. این سلسله، همینطور ادامه پیدا خواهد کرد. این متوقف نمیشود».
سؤال: آقای توحیدی! بر سر این سازش و چالشی که مطرح میکند، با توجه به اینکه قبلاً میگفت «نرمش قهرمانانه»، بالاخره خودش کدام راه را برای رژیمش در نظر میگیرد؟
محمدعلی توحیدی: اتفاقاً مشکلش همین جاست. الآن خودش دارد میگوید آن نرمش قهرمانانه هم باعث ضرر شده و آخر و عاقبتی ندارد. چون تضاد، تعمیق شده و زهر شقه هم عمیق است، آن کار را هم نمیتواند بکند؛ فقط کاری که میکند، چوب لای چرخ میگذارد. کار دیگری نمیکند.
سؤال: بالاخره از حرفهایش برای رژیم چه در میآید؟ آیا بعد از شکستش در شعبدهٴ انتخابات، بالاخره سیاستی برای رژیم دارد یا نه و فقط ذکر مصیبت و شکست میخواند؟
محمدعلی توحیدی: ذکر مصیبت و شکست که خیلی زیاد است، ولی با این حال سیاستی دارد. سیاستش این است که همان بحران انتخابات را بازتولید کند و این را ادامه دهد. در واقع اینکه میگوید «سر انتخابات هم مسائلی هست که باید حل شود»، دارد آن را ادامه میدهد.
یک مسألهٴ بسیار مهم خامنهای، بازسازی دستگاه خودش است. در صحبت روز 17 خردادش خیلی روی این متمرکز بود و گفت مدیریت که خراب است، ستاد که خراب است و آشفتگی که هست، آتش به اختیار باشید. حتی به نیروهایش آتش به اختیار داد. این وضعیت و سیاستش است. دارد این را پیش میبرد و فعال هم کار میکند.
سؤال: این موضوع قابل توجهی است. همین قطعهٴ کوتاه درباره بازسازی باند خودش را با هم بشنویم.
تلویزیون رژیم، خامنهای: «مطلقاً بایستی اجازه ندهید که یأس و ناامیدی بر شما غالب بشود. یأس بهخاطر ناکامیهای مقطعی و موقت، مطلقاً در زندگیتان راه نداشته باشد. یکی از شگردهای دشمن این است که بگوید شما نمیتوانید، شما شکست خوردید، از شما کار درنمیآید و تمام شدید و رفتید. این یکی از شگردهای دشمن است. این شگرد را به هیچوجه نپذیرید.
البته در داخل کشور هم یک کسایی هستند که همان خواسته دشمن را با صدای بلند در اینجا بیان میکنند و به زبان میآورند. گفتند بیستوچند درصد در انتخابات شرکت نکردند و نیامدند. میگویند این کافی نیست؛ کاری کنیم که 90درصد مردم پای صندوقهای رأی نیایند. مصیبت آن است. بنده آن را میبینم. من به همهٴ آن هستههای فکری و عملیِ جهادی و فرهنگی در سراسر کشور مرتباً میگویم هر کدام مستقل و آتش به اختیار کار کنید. البته در جنگ، ستاد مرکزی و قرارگاه مرکزی وجود دارد که دستور میدهد. اگر چنانچه قرارگاه رابطهاش قطع شد، یک قرارگاه عیبی پیدا کرد، اینجا فرمانده، دستور آتش به اختیار میدهد».
سؤال: آقای توحیدی! این حرفها در چهارچوب داخل رژیم است. در سطح منطقه و بینالمللی چگونه است؟ آیا بهتر نیست همان راه چهار سال گذشته روحانی را برود؟
محمدعلی توحیدی: خودش گفت که هزینهٴ سازش بیشتر است. یعنی نمیتواند آن را ادامه دهد؛ بهخصوص که زهر شقه را هم خورده و برایش عملی نیست. از این مهمتر، صورت مسألهیی به نام مجاهدین، در جریان نمایش انتخابات به او تحمیل شده است.
چرا خامنهای اینقدر درباره دهه 60 صحبت میکند؟ در واقع دارد به سیستمش حالی میکند که نمیتواند آن مسیر را ادامه دهد. از جامعه و از جامزهرهای بعدی میترسد. از تهدید مجاهدین میترسد. حرفش همین است؛ میگوید دهه 60 تعیینکننده بود. از قتلعام دفاع میکند؛ برای اینکه هزاران مجاهد و مبارز را از بین بردند و حالا دارد در این زمینه به دستگاه خودش هم آتش به اختیار هم میدهد.
سؤال: اجازه بدهید این قطعهٴ کوتاه را هم ببینیم و من آخرین سؤالم را مطرح کنم.
تلویزیون رژیم، خامنهای: «اسلام ناب، یعنی اسلامی که نه اسیر و بند تحجر است، نه اسیر و پایبند التقاط. در دورانی که هم تحجر و هم التقاط وجود داشت، امام، اسلام ناب را مطرح کرد. دهه 60 ـ دهه اول پیروزی انقلاب ـ یعنی دهه حیات با برکت امام بزرگوار.
برادران و خواهران عزیز! دهه 60 یک دهه مظلوم است. دهه تعیینکننده سرنوشت ایران و ایرانی. دهه فوقالعاده مهم و حساس و در عینحال ناشناخته. اخیراً بهوسیلهٴ برخی از بلندگوها و صاحبان بلندگوها، دهه 60 را مورد تهاجم قرار میدهند. دهه 60، دهه آزمونهای بزرگ و دهه پیروزیهای بزرگ است. دهه 60، دهه خشنترین تروریسم در کشور است. در این تروریسم ـ البته من عدد تعیین نمیکنم ـ تا 17هزار هم گفتهاند. این خیلی مسألهٴ مهمی است.
من توصیه میکنم به کسانی که اهل فکر و تأمل هستند و راجع به دهه 60 قضاوت میکنند، جای شهید و جلاد عوض نشود».
سؤال: آقای توحیدی! با توجه به صحبتهای خامنهای، شما هم مطرح میکنید که مسألهٴ دهه 60 و مجاهدین، به انتخابات رژیم تحمیل شده است. آیا این برمیگردد به اینکه رئیسی کاندیدا شد و آن مسألهٴ قتلعامها توسط خودش و چند کارگزار رژیم، رو آمد؟ چرا این مسأله تحمیل شده است؟
محمدعلی توحیدی: البته کاندید کردن و علم کردن رئیسی توسط خامنهای، این مسائل را خیلی بارز کرده و دامن زده است؛ ولی بهطور مختصر، دو دلیل جدی وجود دارد:
یکی اینکه وقتی مسائل و بحرانها به این مرحله پایانی میرسد، صورت مسألههای جدی رو میآیند. شما از هر جا که حرکت کنید، راهحل در مجاهدین است و در حرفی که مجاهدین زدند؛ مثل بحث حاکمیت مردم و به زیر کشیدن ولایت فقیه. این راهحل جامعه است. تا حاکمیت مردم نیاید، تا ولایت فقیه به زمین کشیده نشود، مسألهیی حل نمیشود. این دلیل ببنیادیاش است.
دلیل مشخصی هم دارد و آن شکستهای خامنهای در همین یک سال اخیر است. یک شکستش همین انتخابات است که صحبتش را کردیم. شکست دیگرش هم انتقال مجاهدین است. خامنهای شکست سنگینی در اعمال توطئههایش علیه مقاومت خورده است. آن امکان را هم که دفعهٴ قبل که روحانی برنده شد، بلافاصله موشک به لیبرتی زد، ندارد. اینها از دستش خارج شده است؛ در واقع توطئه نابودی مجاهدین از دستش خارج شده است.
در این شرایط، صورت مسائل اصلی، خودش را تحمیل میکند. یک نبرد و جنگ واقعی وجود داشته که خودش را هم از نظر سیاسی، هم از نظر بنیادهای اجتماعی تحمیل میکند.
پایان.