نمایش انتخابات در ایران در رسانه های غربی بطور عام و در رسانه های آمریکایی انعکاس زیادی داشته و تحلیل های مختلفی هم حول آن وجود دارد، البته ما نمی توانیم همه رسانه ها را مانیتور کنیم ولی تا آنجا که رسانه های غربی و بخصوص آمریکا را مانیتور کردیم موضوع ایران و نمایش انتخابات یکی از موضوعاتی است که رسانه های غربی آنرا دنبال میکنند و تقریبا بطور روزانه حول موضوع نمایش انتخابات و به طبع آن وضعیت ایران مقاله ومطالب مختلف منتشر میشود.
انتخابات رژیم در رسانه های غربی در چند محور مورد بررسی قرار گرفته است. یک محور کلی که در عمده رسانه های غربی وجود دارد این است که جناحهای مختلف رژیم اینها همه سرو ته یک کرباسند و تغییری از این رژیم در نمی آید و تا وقتی ولایت فقیه هست هیچ تغییری نخواهد بود. البته این فضای جدیدی است که در رسانه های غربی دیده میشود و قبلا فضای حاکم این بود که جناح بندی های رژیم را به مدره و سخت سر تقسیم میکردند و تلاش میکردند که بگویند که در داخل رژیم مدره وجود دارد، ولی الان بطور عام این فضا شکسته است و اکثر تحلیلها این است که هیچ تفاوت جدی بین جناحهای رژیم نیست و هیچ تغییری هم ایجاد نخواهد شد. در این رابطه فاکت خیلی زیاد است ولی چند نمونه ذیلا میآید.
مجله تایم 26 اردیبهشت در مقاله ای با عنوان ”انتخابات ایران هیچ چیزی را تغییر نخواهد داد” نوشته: در ایران رهبر عالی آیت الله خامنه ای قدرت کامل را دارد و نه رئیس جمهور. مستقل از اینکه چه کسی برنده انتخابات اعلام شود، مردم ایران انتظار هیچ تغییر واقعی برای بهتر شدن اوضاع را ندارند. ولی فقیه روی انتخاب کاندیدها از ابتدا کنترل دارد. او شخصا نصف اعضا شورای نگهبان که صلاحیت کاندیدها را مشخص میکند را انتخاب میکند. رئیس قوه قضائیه نیز بقیه 8 نفر را انتخاب میکند و خود رئیس قوه قضائیه هم توسط ولی فقیه انتخاب میشود».
سایت امریکن تینکر 19 اردیبهشت طی مقاله ای نوشت: «تا آنجا که به این رژیم بر میگردد، تفاوتی بین روحانی، رئیسی و قالیباف، یا هر کاندید دیگر که اکنون در رقابت برای پست ریاست جمهوری حضور دارد وجود ندارد. نتیجه این انتخابات قلابی هر چه که باشد، این رژیم به سرعت رو به بحرانهای بیسابقه و بسیار خطرناک میرود».
یا واشنگتن اگزمینر مقاله ای نوشته بود که حتی خبرگزاری فارس(رژیم) 19 اردیبهشت به آن انعکاس داده و نوشته : « دولت آمریکا باید به این حقیقت پی ببرد که نتایج این انتخابات تغییراتی در رویکردهای ایران ایجاد نخواهد کرد.... واشنگتن اگزمینر نوشت که غرب به ویژه اروپا و دولتهای پیشین آمریکا به اشتباه به دنبال ایجاد تمایز و تقاوت میان اصلاحطلبان و اصولگرایان در ایران بودند ...تفاوتهایی در معانی و تاکتیکهای بازیگران ایران وجود دارد اما در ارزشها و ذات تفاوتی وجود ندارد. تفاوتها در چگونگی حفظ رژیم در قدرت است».
یا تلویزیون اسکای نیوز ۲۲ / اردیبهشت در گزارشی گفت: « با نزدیک شدن انتخابات در ایران، انتظار می رود که نسبت شرکت کننده در انتخابات بصورت قابل توجهی کاهش پیدا کند که ناشی از بی اعتمادی رای دهندگان به امکان تغییر در کشورشان می باشد و فرقی بین اصلاح طلبان و تندروها وجود ندارد».
محور بعدی در انعکاس رسانه ها بحث فساد است که به نحو شگفت انگیزی این روزها کاندیداهای خود رژیم به آن اعتراف میکنند. در این رابطه فاکتها زیاد است ولی چند نمونه در زیر میآید:
خبرگزاری آسوشیتدپرس 22 اردیبهشت در گزارشی که حول مناظره انتخاباتی رژیم داشت نوشت: «... فساد یک نگرانی عمده در میان ایرانیها بوده است. رئیسی ادعا کرد که روحانی یک تحقیق قانونی در اتهامات فساد او و خانواده اش را بلوکه کرده است که اشاره یی تلویحی به برادر روحانی و مشاور ویژه او می باشد. رئیسی همچنین گفت وزیران در دولت روحانی با واردات قاچاق مرتبط بوده اند. روحانی گفت.. نهادهای امنیتی سرمایه های عمومی را به کمپین رئیسی منحرف کرده اند و با آن مردم را با اتوبوس به محل کمپین رئیسی می آورند».
یکی از مقولاتی که در این دور از انتخابات رژیم برجسته شد موضوع جنبش دادخواهی و بحث قتل عام های سال 67 است که این موضوع در رسانههای غربی هم راه یافته و روی موضوع جنبش دادخواهی بخصوص با کاندید شدن رئیسی انگشت گذاشتهاند. تقریبا میتوان گفت که در هیچ گزارشی نیست که به این مسئله اشاره نشود.
برای مثال خبرگزاری آسوشیتدپرس 25 اردیبهشت مینویسد: « ... کاندیداتوری رئیسی همچنین یادآور واقعه بحث انگیز اعدام دستجمعی هزاران زندانی ایران در 1988می باشد که یکی از تاریکترین دوران تاریخ جمهوری اسلامی بوده است و این موردی است که توسط مقامات هنوز به رسمیت شناخته نشده است. گفته می شود رئیسی جزو هیاتی بوده که برخی از این زندانیان را به اعدام محکوم می کرده اما این موضوعی است که او در کمپین انتخاباتی خود به آن اشاره یی نکرده است».
رژیم سعی میکند اینطور القا کند که یک دسته بندیهایی در حال مبارزه انتخاباتی با هم هستند. و خلاصه این یک انتخابات است. این مساله هم یکی از محورهایی است که در رسانه های غربی حول انتخابات رژیم بحث میشود و این طور بیان میشود این یک نمایش است و انتخابات نیست و انتصابات است و نمیشود به آن انتخابات گفت. چیزی که در این مقالات روی آن دست میگذارند سیستم ولایت فقیه و سیستم شورای نگهبان است که صلاحیت کاندیدها را باید تائید کند و به عبارت دیگر فقط کسانی را که ولی فقیه و شورای نگهبان تائید کنند میتوانند کاندید شوند و لذا این یک انتخابات نیست بلکه انتصابات است.
در این رابطه مقالات و مصاحبه های زیادی در رسانه های غربی منعکس شده که یکی از آنها را به عنوان نمونه آورده میشود:
سایت صدای آمریکا 25 اردیبهشت96 مصاحبه ای دارد با سناتور جوزف لیبرمن حول انتخابات: سناتور لیبرمن در این مصاحبه میگوید: «این انتخابات نیست. اخیراً ما شاهد انتخابات فرانسه و آمریکا بوده ایم. گو اینکه مشروعیت بعضی از جنبه های آنها زیر سؤال رفته بود، اما به هرحال انتخابات بود. ولی در ایران از ۱۶۰۰ داوطلب فقط ۶ نفر برای نامزدی انتخاب شدند. یعنی در ایران این رژیم است که تصمیم می گیرد چه کسی داوطلب شود. اگر خوب نگاه کنید می بینید فرق زیادی بین این ۶ نفر وجود ندارد. روحانی می خواهد و سعی می کند خودش را میانه رو معرفی کند ولی می بینید که در دوره زمامداری او ایران حامی اصلی اسد بوده است که نه تنها علیه مردم خودش بلکه علیه بشریت مرتکب جنایت شده است. ایران در جنگ یمن دخالت می کند، رؤسای جمهوری می آیند و می روند و این آیت الله خامنه ای است که تصمیم می گیرد؛ و هیچ چیز تغییر نمی کند».
آنچه در حال حاضر در رسانه ها برجسته است نارضایتی مردم از کلیت رژیم و اینکه مردم ایران این رژیم را نمیخواهند وخواستار تغییر این رژیم هستند. مثلا دیدار روحانی از محل معدن زغالسنگ یورت در استان گلستان و اعتراض گسترده معدن چیان و خانواده های قربانیان علیه روحانی انعکاس زیادی در رسانه ها داشت و از آن به عنوان نفرت مردم از این رژیم یاد شده است. یا اعتراضات اجتماعی و همچنین گستردگی فعالیتهای مردمی حول نه گفتن مردم به انتخابات و اینکه انتخاب آنها سرنگونی است.
سایت اگزمینیر 26 اردیبهشت96 مینویسد: «علیرغم خطرات مربوطه، مردم ناراضی به خیابانها آمده و پوسترهایی از رهبران اپوزیسیون نصب میکنند و در عین حال پوسترهای کاندیداهای رژیم را تخریب میکنند».
سایت فوربز 22 اردیبهشت 96مینویسد: «در پاسخ به فراخوانی که در سایت مجاهدین خلق منتشرشده، جوانان خطرات و ریسکهای دستگیری، شکنجه و اعدام حتمی را پذیرفته و بصورت علنی دیدگاههای خود را در مورد رژیم اظهار کردهاند. اعضای شبکه مجاهدین در داخل ایران دیده میشوند که تصاویری از اپوزیسیون ممنوعه را بر دیوارها نصب میکنند».
هافینگتون پست 26 اردیبهشت 96 مینویسد: «انتخابات ریاست جمهوری ایران روز جمعه 19 مه برگزار میشود. بسیاری از مردم در سراسر کشور فراخوان به تحریم این انتخابات داده اند. شبکه جنبش اپوزیسیون ایران، شورای ملی مقاومت و گروه مجاهدین خلق در داخل ایران درگیر یک کمپین گسترده سراسری بوده و فراخوان به تحریم انتخابات داده اند. فعالیت آنها شامل نصب عکس های بزرگ رهبر اپوزیسیون ایران، مریم رجوی از پلها در اتوبانهای اصلی تهران و سایر شهرها و زدن عکسهای وی روی دیوارهای خیابانهای مختلف و سایر اماکن عمومی مثل بازار یا مقر بسیج، یا قرار دادن عکس ها روی شیشه خودروها و پخش اطلاعیه و تی شرت با آرم مجاهدین و فراخوان به تغییر رژیم میشود».
انتخابات رژیم در رسانه های غربی در چند محور مورد بررسی قرار گرفته است. یک محور کلی که در عمده رسانه های غربی وجود دارد این است که جناحهای مختلف رژیم اینها همه سرو ته یک کرباسند و تغییری از این رژیم در نمی آید و تا وقتی ولایت فقیه هست هیچ تغییری نخواهد بود. البته این فضای جدیدی است که در رسانه های غربی دیده میشود و قبلا فضای حاکم این بود که جناح بندی های رژیم را به مدره و سخت سر تقسیم میکردند و تلاش میکردند که بگویند که در داخل رژیم مدره وجود دارد، ولی الان بطور عام این فضا شکسته است و اکثر تحلیلها این است که هیچ تفاوت جدی بین جناحهای رژیم نیست و هیچ تغییری هم ایجاد نخواهد شد. در این رابطه فاکت خیلی زیاد است ولی چند نمونه ذیلا میآید.
مجله تایم 26 اردیبهشت در مقاله ای با عنوان ”انتخابات ایران هیچ چیزی را تغییر نخواهد داد” نوشته: در ایران رهبر عالی آیت الله خامنه ای قدرت کامل را دارد و نه رئیس جمهور. مستقل از اینکه چه کسی برنده انتخابات اعلام شود، مردم ایران انتظار هیچ تغییر واقعی برای بهتر شدن اوضاع را ندارند. ولی فقیه روی انتخاب کاندیدها از ابتدا کنترل دارد. او شخصا نصف اعضا شورای نگهبان که صلاحیت کاندیدها را مشخص میکند را انتخاب میکند. رئیس قوه قضائیه نیز بقیه 8 نفر را انتخاب میکند و خود رئیس قوه قضائیه هم توسط ولی فقیه انتخاب میشود».
سایت امریکن تینکر 19 اردیبهشت طی مقاله ای نوشت: «تا آنجا که به این رژیم بر میگردد، تفاوتی بین روحانی، رئیسی و قالیباف، یا هر کاندید دیگر که اکنون در رقابت برای پست ریاست جمهوری حضور دارد وجود ندارد. نتیجه این انتخابات قلابی هر چه که باشد، این رژیم به سرعت رو به بحرانهای بیسابقه و بسیار خطرناک میرود».
یا واشنگتن اگزمینر مقاله ای نوشته بود که حتی خبرگزاری فارس(رژیم) 19 اردیبهشت به آن انعکاس داده و نوشته : « دولت آمریکا باید به این حقیقت پی ببرد که نتایج این انتخابات تغییراتی در رویکردهای ایران ایجاد نخواهد کرد.... واشنگتن اگزمینر نوشت که غرب به ویژه اروپا و دولتهای پیشین آمریکا به اشتباه به دنبال ایجاد تمایز و تقاوت میان اصلاحطلبان و اصولگرایان در ایران بودند ...تفاوتهایی در معانی و تاکتیکهای بازیگران ایران وجود دارد اما در ارزشها و ذات تفاوتی وجود ندارد. تفاوتها در چگونگی حفظ رژیم در قدرت است».
یا تلویزیون اسکای نیوز ۲۲ / اردیبهشت در گزارشی گفت: « با نزدیک شدن انتخابات در ایران، انتظار می رود که نسبت شرکت کننده در انتخابات بصورت قابل توجهی کاهش پیدا کند که ناشی از بی اعتمادی رای دهندگان به امکان تغییر در کشورشان می باشد و فرقی بین اصلاح طلبان و تندروها وجود ندارد».
محور بعدی در انعکاس رسانه ها بحث فساد است که به نحو شگفت انگیزی این روزها کاندیداهای خود رژیم به آن اعتراف میکنند. در این رابطه فاکتها زیاد است ولی چند نمونه در زیر میآید:
خبرگزاری آسوشیتدپرس 22 اردیبهشت در گزارشی که حول مناظره انتخاباتی رژیم داشت نوشت: «... فساد یک نگرانی عمده در میان ایرانیها بوده است. رئیسی ادعا کرد که روحانی یک تحقیق قانونی در اتهامات فساد او و خانواده اش را بلوکه کرده است که اشاره یی تلویحی به برادر روحانی و مشاور ویژه او می باشد. رئیسی همچنین گفت وزیران در دولت روحانی با واردات قاچاق مرتبط بوده اند. روحانی گفت.. نهادهای امنیتی سرمایه های عمومی را به کمپین رئیسی منحرف کرده اند و با آن مردم را با اتوبوس به محل کمپین رئیسی می آورند».
یکی از مقولاتی که در این دور از انتخابات رژیم برجسته شد موضوع جنبش دادخواهی و بحث قتل عام های سال 67 است که این موضوع در رسانههای غربی هم راه یافته و روی موضوع جنبش دادخواهی بخصوص با کاندید شدن رئیسی انگشت گذاشتهاند. تقریبا میتوان گفت که در هیچ گزارشی نیست که به این مسئله اشاره نشود.
برای مثال خبرگزاری آسوشیتدپرس 25 اردیبهشت مینویسد: « ... کاندیداتوری رئیسی همچنین یادآور واقعه بحث انگیز اعدام دستجمعی هزاران زندانی ایران در 1988می باشد که یکی از تاریکترین دوران تاریخ جمهوری اسلامی بوده است و این موردی است که توسط مقامات هنوز به رسمیت شناخته نشده است. گفته می شود رئیسی جزو هیاتی بوده که برخی از این زندانیان را به اعدام محکوم می کرده اما این موضوعی است که او در کمپین انتخاباتی خود به آن اشاره یی نکرده است».
رژیم سعی میکند اینطور القا کند که یک دسته بندیهایی در حال مبارزه انتخاباتی با هم هستند. و خلاصه این یک انتخابات است. این مساله هم یکی از محورهایی است که در رسانه های غربی حول انتخابات رژیم بحث میشود و این طور بیان میشود این یک نمایش است و انتخابات نیست و انتصابات است و نمیشود به آن انتخابات گفت. چیزی که در این مقالات روی آن دست میگذارند سیستم ولایت فقیه و سیستم شورای نگهبان است که صلاحیت کاندیدها را باید تائید کند و به عبارت دیگر فقط کسانی را که ولی فقیه و شورای نگهبان تائید کنند میتوانند کاندید شوند و لذا این یک انتخابات نیست بلکه انتصابات است.
در این رابطه مقالات و مصاحبه های زیادی در رسانه های غربی منعکس شده که یکی از آنها را به عنوان نمونه آورده میشود:
سایت صدای آمریکا 25 اردیبهشت96 مصاحبه ای دارد با سناتور جوزف لیبرمن حول انتخابات: سناتور لیبرمن در این مصاحبه میگوید: «این انتخابات نیست. اخیراً ما شاهد انتخابات فرانسه و آمریکا بوده ایم. گو اینکه مشروعیت بعضی از جنبه های آنها زیر سؤال رفته بود، اما به هرحال انتخابات بود. ولی در ایران از ۱۶۰۰ داوطلب فقط ۶ نفر برای نامزدی انتخاب شدند. یعنی در ایران این رژیم است که تصمیم می گیرد چه کسی داوطلب شود. اگر خوب نگاه کنید می بینید فرق زیادی بین این ۶ نفر وجود ندارد. روحانی می خواهد و سعی می کند خودش را میانه رو معرفی کند ولی می بینید که در دوره زمامداری او ایران حامی اصلی اسد بوده است که نه تنها علیه مردم خودش بلکه علیه بشریت مرتکب جنایت شده است. ایران در جنگ یمن دخالت می کند، رؤسای جمهوری می آیند و می روند و این آیت الله خامنه ای است که تصمیم می گیرد؛ و هیچ چیز تغییر نمی کند».
آنچه در حال حاضر در رسانه ها برجسته است نارضایتی مردم از کلیت رژیم و اینکه مردم ایران این رژیم را نمیخواهند وخواستار تغییر این رژیم هستند. مثلا دیدار روحانی از محل معدن زغالسنگ یورت در استان گلستان و اعتراض گسترده معدن چیان و خانواده های قربانیان علیه روحانی انعکاس زیادی در رسانه ها داشت و از آن به عنوان نفرت مردم از این رژیم یاد شده است. یا اعتراضات اجتماعی و همچنین گستردگی فعالیتهای مردمی حول نه گفتن مردم به انتخابات و اینکه انتخاب آنها سرنگونی است.
سایت اگزمینیر 26 اردیبهشت96 مینویسد: «علیرغم خطرات مربوطه، مردم ناراضی به خیابانها آمده و پوسترهایی از رهبران اپوزیسیون نصب میکنند و در عین حال پوسترهای کاندیداهای رژیم را تخریب میکنند».
سایت فوربز 22 اردیبهشت 96مینویسد: «در پاسخ به فراخوانی که در سایت مجاهدین خلق منتشرشده، جوانان خطرات و ریسکهای دستگیری، شکنجه و اعدام حتمی را پذیرفته و بصورت علنی دیدگاههای خود را در مورد رژیم اظهار کردهاند. اعضای شبکه مجاهدین در داخل ایران دیده میشوند که تصاویری از اپوزیسیون ممنوعه را بر دیوارها نصب میکنند».
هافینگتون پست 26 اردیبهشت 96 مینویسد: «انتخابات ریاست جمهوری ایران روز جمعه 19 مه برگزار میشود. بسیاری از مردم در سراسر کشور فراخوان به تحریم این انتخابات داده اند. شبکه جنبش اپوزیسیون ایران، شورای ملی مقاومت و گروه مجاهدین خلق در داخل ایران درگیر یک کمپین گسترده سراسری بوده و فراخوان به تحریم انتخابات داده اند. فعالیت آنها شامل نصب عکس های بزرگ رهبر اپوزیسیون ایران، مریم رجوی از پلها در اتوبانهای اصلی تهران و سایر شهرها و زدن عکسهای وی روی دیوارهای خیابانهای مختلف و سایر اماکن عمومی مثل بازار یا مقر بسیج، یا قرار دادن عکس ها روی شیشه خودروها و پخش اطلاعیه و تی شرت با آرم مجاهدین و فراخوان به تغییر رژیم میشود».