اتحادیه آزاد کارگران ایران روز پنجشنبه 14اردیبهشت 96 با صدور بیانیهای ضمن گرامیداشت یاد کارگران جانباخته معدن یورت، رژیم پلید حاکم بر ایران را مسبب این جنایت معرفی کرد.
اتحادیه آزاد کارگران در شروع بیانیه خود مینویسد ”ننگ ابدی بر سرمایهداری حاکم بر ایران باد.
انفجار در معدن یورت آذر شهر استان گلستان و مدفون شدن دهها کارگر رنج کشیده در زیر آواری از سنگ و خاک، بار دیگر صحنههای دلخراشی از جنایت و تحمیل بالاترین درجه از بیحقوقی بر طبقه کارگر ایران را در مقابل دیدگان افکار عمومی قرار داد“.
بیانیه در ادامه با اشاره به وضعیت اسفبار معیشتی کارگران ادامه میدهد ”این کارگران سال گذشته با دستمزد ماهیانه 730 الی 770هزار تومان و در سال جدید با حقوق ماهیانه 800هزار تومان، 11ماه حقوق معوقه، پرداخت 5روز بیمه در ماه و 16ساعت کار روزانه در عمق 1800 متری زمین در کاری با ریسک بالای آسیبهای جسمانی و خطرات جانی مشغول بکار بودهاند“.
اتحادیه آزاد کارگران در ادامه بیانیه خود ضمن برشمردن موارد بیشمار سرکوب جامعه کارگری و فرهنگی کشور در حاکمیت پلید آخوندی با اشاره به گوشهیی از آن مینویسد ”اما آنچیزی که برای ما کارگران روشنتر است، این است که مگر میشود در مملکتی که در گوشهیی از آن بر گرده کارگران معدنش بهدلیل اعتراض به عدم پرداخت مزد شلاق بزنند و در گوشهیی دیگر برای دهها نفر از آنان پروندههای امنیتی تشکیل بدهند و آنوقت چیزی به نام ایمنی در محیط کار نیز برای آنان وجود داشته باشد؟
آیا میشود در کشوری که کارگران معادنش، در شرایطی که، در حال مرگ تدریجی از گرسنگی بر روی زمین در برابر چشمان دولت و کارفرمایان هستند آنوقت کسی به فکر جان آنان در اعماق زمین باشد؟
آیا میشود در مملکتی که حداقل مزد کارگران با ضرب و زور سرکوب، توسط دولت و کارفرمایان و مشتی انسان خود فروخته به نام نماینده کارگر، چندین برابر زیر خط فقر تعیین و بهطور گستردهیی همین دستمزدهای ناچیز پرداخت نمیشود ایمنی در محیط کار نیز معنایی داشته باشد؟
آیا میشود در جامعهای، کارگران و معلمانش از داشتن تشکلهای مستقل برای دفاع از حقوق انسانیشان محروم باشند و آنوقت صاحبان سرمایه، هزینهای برای تأمین ایمنی محیط کار بکنند؟
آیا میشود در کشوری که کارگران و معلمانش را با تشکیل پروندههای امنیتی به صلابه میکشند و آنان را با چشمان بسته در سلولهای انفرادی مورد بازجویی قرار داده و به حبسهای طویلالمدت از 5 تا 17سال محکوم میکنند، دولت و کارفرمایانش با استانداردهای امروزی به فکر تأمین ایمنی آنان در محیط کار باشند؟
بیانیه در انتها بر عهد خود با کارگران تأکید کرده و اضافه میکند ”ما کل دم و دستگاه سرمایهداری حاکم بر ایران را به دلیل تحمیل بالاترین درجه از بیحقوقی بر طبقه کارگر، عامل اصلی جان باختن هم طبقهییهایمان در معدن یورت میدانیم.
همینجا با آنان و کارگران جانباخته معدن یورت عهد میبندیم مصممتر از هر زمانی، لحظهای در مبارزه برای پایان دادن به وضعیت مصیبت بار موجود درنگ نخواهیم کرد. دور نیست روزهایی که همه مسببین جنایت علیه ما کارگران در برابر دادگاههای مردمی قرار بگیرند“.
اتحادیه آزاد کارگران در شروع بیانیه خود مینویسد ”ننگ ابدی بر سرمایهداری حاکم بر ایران باد.
انفجار در معدن یورت آذر شهر استان گلستان و مدفون شدن دهها کارگر رنج کشیده در زیر آواری از سنگ و خاک، بار دیگر صحنههای دلخراشی از جنایت و تحمیل بالاترین درجه از بیحقوقی بر طبقه کارگر ایران را در مقابل دیدگان افکار عمومی قرار داد“.
بیانیه در ادامه با اشاره به وضعیت اسفبار معیشتی کارگران ادامه میدهد ”این کارگران سال گذشته با دستمزد ماهیانه 730 الی 770هزار تومان و در سال جدید با حقوق ماهیانه 800هزار تومان، 11ماه حقوق معوقه، پرداخت 5روز بیمه در ماه و 16ساعت کار روزانه در عمق 1800 متری زمین در کاری با ریسک بالای آسیبهای جسمانی و خطرات جانی مشغول بکار بودهاند“.
اتحادیه آزاد کارگران در ادامه بیانیه خود ضمن برشمردن موارد بیشمار سرکوب جامعه کارگری و فرهنگی کشور در حاکمیت پلید آخوندی با اشاره به گوشهیی از آن مینویسد ”اما آنچیزی که برای ما کارگران روشنتر است، این است که مگر میشود در مملکتی که در گوشهیی از آن بر گرده کارگران معدنش بهدلیل اعتراض به عدم پرداخت مزد شلاق بزنند و در گوشهیی دیگر برای دهها نفر از آنان پروندههای امنیتی تشکیل بدهند و آنوقت چیزی به نام ایمنی در محیط کار نیز برای آنان وجود داشته باشد؟
آیا میشود در کشوری که کارگران معادنش، در شرایطی که، در حال مرگ تدریجی از گرسنگی بر روی زمین در برابر چشمان دولت و کارفرمایان هستند آنوقت کسی به فکر جان آنان در اعماق زمین باشد؟
آیا میشود در مملکتی که حداقل مزد کارگران با ضرب و زور سرکوب، توسط دولت و کارفرمایان و مشتی انسان خود فروخته به نام نماینده کارگر، چندین برابر زیر خط فقر تعیین و بهطور گستردهیی همین دستمزدهای ناچیز پرداخت نمیشود ایمنی در محیط کار نیز معنایی داشته باشد؟
آیا میشود در جامعهای، کارگران و معلمانش از داشتن تشکلهای مستقل برای دفاع از حقوق انسانیشان محروم باشند و آنوقت صاحبان سرمایه، هزینهای برای تأمین ایمنی محیط کار بکنند؟
آیا میشود در کشوری که کارگران و معلمانش را با تشکیل پروندههای امنیتی به صلابه میکشند و آنان را با چشمان بسته در سلولهای انفرادی مورد بازجویی قرار داده و به حبسهای طویلالمدت از 5 تا 17سال محکوم میکنند، دولت و کارفرمایانش با استانداردهای امروزی به فکر تأمین ایمنی آنان در محیط کار باشند؟
بیانیه در انتها بر عهد خود با کارگران تأکید کرده و اضافه میکند ”ما کل دم و دستگاه سرمایهداری حاکم بر ایران را به دلیل تحمیل بالاترین درجه از بیحقوقی بر طبقه کارگر، عامل اصلی جان باختن هم طبقهییهایمان در معدن یورت میدانیم.
همینجا با آنان و کارگران جانباخته معدن یورت عهد میبندیم مصممتر از هر زمانی، لحظهای در مبارزه برای پایان دادن به وضعیت مصیبت بار موجود درنگ نخواهیم کرد. دور نیست روزهایی که همه مسببین جنایت علیه ما کارگران در برابر دادگاههای مردمی قرار بگیرند“.