728 x 90

-

دعاوی متقابل دو باند در جنگ انتخابات و مشکل اصلی؟

-

سخن روز
سخن روز
با بالا گرفتن جنگ انتخابات، فعالیتهای تبلیغاتی طرفهای اصلی این جنگ هم به‌طور قابل ملاحظه‌یی افزایش یافته؛ روحانی هر روز سخنرانی می‌کند و بعضی روزها دو بار در یک روز! رئیسی هم به همین ترتیب هر روز با چند سخنرانی و مصاحبه و نامه سرگشاده در صحنه حضور دارد. خامنه‌ای هم که مدتی ساکت بود، روز چهارشنبه 30فروردین به صحنه آمد و او هم نکاتی گفت که مستقیم یا غیرمستقیم به نمایش انتخابات پیش رو مربوط می‌شد.

در حال حاضر هم خامنه‌ای، هم رئیسی و هم سایر مهره‌های این باند روی اوضاع وخیم اقتصادی و وضعیت معیشت مردم انگشت می‌گذارند و به بیانهای مختلف می‌گویند یک دولت به‌اصطلاح انقلابی باید روی کار بیاید تا این معضلات حل شود که روشن است منظور کاندیدای خودشان است. (1)

روحانی هم متقابلاً از آزادی و فرهنگ دم می‌زند و می‌گوید: «عده‌یی می‌خواهند همه زندگی را در اقتصاد خلاصه کنند، در حالی که باید درباره فرهنگ و آزادی هم برنامه داشت و باید همه نیازمندی‌های جامعه مطرح شود».

در حرفها و تبلیغات هر دو طرف یک جنبهٴ درست یا ظاهراً درست وجود دارد و یک جنبهٴ به‌کلی دروغ و فریب؛ جنبهٴ درست در تبلیغات باند خامنه‌ای، اعتراف به ورشکستگی اقتصادی و شرایط خردکننده معیشت مردم و اقشار محروم است و در تبلیغات باند روحانی نیز وجه درست، اعتراف به فشارهای اجتماعی بر مردم و سرکوب آنها به بهانه‌های مختلف از جانب رژیم است. (1 و 2) اعترافهایی که در شرایط عادی، کمتر بیان می‌شود و این سودی است که از این جنگ و دعوای درون رژیم نصیب مردم ایران می‌گردد و تا حدودی روشن می‌شود که غارتگران و جنایتکاران حاکم با مردم و میهن ما، طی این سالها چه کرده‌اند.

اما وجه دروغ و دجالگرانه در دعاوی هر دو جناح، از یک سو آن است که هر یک ادعا می‌کند اگر بازی انتخابات را ببرد، می‌تواند اوضاع را رو به راه کند! خامنه‌ای و باند او برای شرایط سخت معیشت مردم، اشک تمساح می‌ریزند چنان که گویی خودشان از بیرون این رژیم آمده‌اند و هیچ نقشی در این وضعیت نداشته‌اند و انگار که این وضعیت فلاکتبار اقتصادی، تماماً محصول همین ۴سالِ روحانی است و قبل از آن وضعیت رو به‌راه بوده است! در حالی که خودشان هم حتی در عالم تئوری و نظر هم هیچ حرفی برای گفتن و هیچ کاری و هنری جز چپاول و غارت در افسارگسیخته‌ترین شکل آن و سرکوب و اعدام در وحشیانه‌ترین و ددمنشانه‌ترین اشکال آن نداشته و ندارند.

روحانی و دار و دسته‌اش هم عینا به همان شیوه، چنان حرف می‌زنند که گویی از بیرون رژیم آمده‌اند! انگار نه انگار که روحانی به قول خودش، امنیتی‌ترین آدم این رژیم بوده و در تمام سالهای حاکمیت آن پیوسته در بالاترین سطوح تصمیم‌گیری در تمام جنایتها و خیانتهای رژیم، نقش درجه یک داشته است؛ از اعدامها و قتل‌عام که علناً می‌گفت اعدامها را در اماکن عمومی اجرا کنید! و در زمان ریاست خودش هم اعدامها را تحت این عنوان که یا به حکم قانون یا به‌حکم الهی اجرا می‌شود، مورد تأیید قرار داد... تا سرکوب زنان به بهانهٴ حجاب و بدحجابی اولین کسی بود که بخشنامه صادر کرد و دستور داد که جلو زنان کارمند به‌اصطلاح بدحجاب را در ورودی وزارتخانه‌ها و ادارات بگیرند و شمار بسیاری از آنها را هم به جرم بدحجابی اخراج کرد...

اکنون روحانی با این پیشینه جانماز آب می‌کشد و می‌گوید «با حکم قضایی و با دستور (نباید) محدودیت ایجاد کرد!». (2)

اما دروغ و فریب اصلی، این دعاوی لو رفته نیست، باطل و دروغ بزرگی که فصل‌مشترک هر دو باند و همهٴ دار و دسته‌های رژیم و حاشیه‌نشینهای رژیم می‌باشد این است که گویا راه‌حل در درون این رژیم است! گویا که این یکی باند کمتر از آن یکی باند بد است! گویا که مردم ایران ناچارند بین این یا آن باند یکی را انتخاب کنند و به هر حال انتخاب بین بد و بدتر است! پس بیایید بد را انتخاب کنیم تا بدتر روی کار نیاید!

اما مردم ایران ۴دهه است که این رژیم را در همهٴ اشکالش و در هیأت همهٴ باندهایش دیده‌ و آزموده‌اند و می‌دانند که اصلاح‌طلب این رژیم هیچ فرقی با به‌اصطلاح اصول‌گرای آن ندارد و مردم چه درست و آگاهانه آنها را «افساد طلب» و «اصولچرا» می‌خوانند و می‌گویند «سگ زرد برادر شغال است».

دعوای باندهای مافیایی درون رژیم، بر سر راه‌حل اقتصادی یا بر سر حل مسائل اجتماعی و فرهنگی نیست. بر سر سهم قدرت و غارت است و اقتصاد و فرهنگ صرفاً محمل و بهانه است! حقیقتی که نباید از تکرار آن خسته شد این است که مسألهٴ‌ اصلی و کانونی ایران دیکتاتوری است، تضاد اصلی جامعه ایران تضاد بین حق حاکمیت ملی و دیکتاتوری ولایت فقیه است. پیشبرد هر راه‌حلی برای مسائل و معضلات اقتصادی و اجتماعی ایران تنها و تنها پس از حل این تضاد متصور است. از همین رو است که در فراخوان ارتش آزادیبخش ملی ایران برای تحریم انتخابات قلابی، حاکمیت نامشروع آخوندی ام‌الفساد فقر، گرانی، بیکاری و سرکوب توصیف شده است و آمده است‌: «آزادی و انتخابات آزاد بر اساس حق حاکمیت مردم (و نه ولایت فقیه) پادزهر ولایت فقیه است و هرگز به آن تن نمی‌دهد».

بنابراین تا استبداد مطلقه‌ ولایت فقیه هست، اوضاع در همه‌ زمینه‌ها روز به روز بدتر می‌شود و راه‌حل تنها و تنها نفی این رژیم و استقرار آزادی و دموکراسی است.

پانویس: ــــــــــــــــــــــ
1ـ خامنه‌ای در دیدار با سرکردگان ارتش ـ 30فروردین: «امروز ظرفیت اقتصادی در کشور یک نقطه کلیدی و دارای اولویت است، لذاست که بنده روی این تکیه می‌کنم روی معیشت مردم تکیه می‌کنم... اینها باید دنبال بشود اینها باید با جدیت دنبال بشود. این به عهده مسئولان است».

2 ـ اظهارات آخوند رئیسی در جمع فعالان اقتصادی ـ سایت صدای ایران ـ 29فروردین «اقتصاد کشور با مشکلات بزرگی مواجه است که برخی آن را ناشی از ساختارها، برخی ناشی از ضعف مدیریت و برخی نیز ناشی از تحریم و تهدیدهای خارجی می‌دانند... برخی از دولتها پیش از آغاز کار، بسیاری از مشکلات را ناشی از ضعف مدیریت تلقی می‌کردند، اما وقتی کار خود را آغاز کردند، عیوب را ناشی از مشکل سوم یعنی تحریمها دانستند.
چرا دولت از 30 درصد ظرفیت متخصصان کشور بهره می‌برد و چرا از ظرفیتی که بتوان با آن کشور را به استقلال رساند استفاده نمی‌شود. برنامه ما نجات اقتصاد و مدیریت کشور است».

2 ـ روحانی در نشست با رؤسای دانشگاهها 29فروردین ۱۳۹۶: «عده‌یی چنین تبلیغ می‌کنند که نظر مردم باید روی موضوع اقتصادی جامعه باشد، اما مردم به ‌شما اجازه نمی‌دهند که همهٴ زندگی آنها را در اقتصاد خلاصه کنید و باید درباره فرهنگ و آزادی هم برنامه داشته باشید، اگر می‌خواهیم در معرض آراء مردم قرار بگیریم، لازم است همهٴ نیازمندیهای جامعه مطرح شود.
										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/d94233b3-626e-47e1-8d96-c00c47145664"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات