فرانسوا اولاند رئیسجمهور فرانسه بهمنظور اهدای لژیون دونور بالاترین نشان افتخار این کشور به ژیلبر میتران به پاس قدردانی از 44سال خدمات او بهعنوان شهردار، نمایندهٴ مجلس ملی، مشاور شورای استان و رئیس بنیاد فرانسلیبرته - دانیل میتران، به شهر لیبورن در جنوب غربی فرانسه سفر کرد.
فیلیپ بوئیسون شهردار کنونی لیبورن که در سال 2011 این سمت را از ژیلبر میتران تحویل گرفت، قبل از سفر فرانسوا اولاند به این شهر گفت: این استثنایی است که رئیسجمهور، (نشان) لژیون دونور را در خارج از کاخ الیزه اهدا کند.
فیلیپ بوئیسون شهردار کنونی لیبورن که در سال 2011 این سمت را از ژیلبر میتران تحویل گرفت، قبل از سفر فرانسوا اولاند به این شهر گفت: این استثنایی است که رئیسجمهور، (نشان) لژیون دونور را در خارج از کاخ الیزه اهدا کند.

رسانههای فرانسه گزارش دادند، فرانسوا اولاند بهعنوان اولین رئیسجمهور طی 24سال گذشته و بعد از سفر فرانسوا میتران به لیبورن، به این شهر سفر کرد تا لژیون دونور را به ژیلبر میتران اهدا کند.

اولاند در سفر خود به لیبورن با مقامات محلی دیدار کرد و از اماکن شهر بازدید بهعمل آورد.
مراسم اهدای نشان لژیون دونور به ژیلبر میتران، که گزارش آن توسط سایت رسمی کاخ الیزه منتشر شد. با حضور فرانسوا اولاند و شماری از نمایندگان مجلس ملی و منتخبان فرانسوی، در شهرداری لیبورن برگزار شد.
فرانسوا اولاند در این مراسم، درباره علت سفرش به لیبورن، گفت: «ژیلبر میتران میبایست فقط توسط یک رئیسجمهور از سوی جمهوری فرانسه برجسته شود. فعالیتهای او بهعنوان شهردار، نمایندهٴ مجلس، سیاستمداری متعهد و مسئول، دلایل موجهی برای سفر من به شهر او- لیبورن- است».
مراسم اهدای نشان لژیون دونور به ژیلبر میتران، که گزارش آن توسط سایت رسمی کاخ الیزه منتشر شد. با حضور فرانسوا اولاند و شماری از نمایندگان مجلس ملی و منتخبان فرانسوی، در شهرداری لیبورن برگزار شد.
فرانسوا اولاند در این مراسم، درباره علت سفرش به لیبورن، گفت: «ژیلبر میتران میبایست فقط توسط یک رئیسجمهور از سوی جمهوری فرانسه برجسته شود. فعالیتهای او بهعنوان شهردار، نمایندهٴ مجلس، سیاستمداری متعهد و مسئول، دلایل موجهی برای سفر من به شهر او- لیبورن- است».

رئیسجمهور فرانسه اضافه کرد: «ژیلبر میتران، شما نامی را حمل میکنید که برای همهٴ ما معنا و مفهوم بسیاری دارد؛ چون نشانی از یک تعهد بوده است، تعهدی برای یک زندگی کامل. ولی شما هرگز صرفاً یک وارث نبودهاید، خودتان به تنهایی سمتهایتان را بهدست آوردید بهعنوان نمایندهٴ مجلس، مشاور شورای استان و بهخصوص شهردار لیبورن آن هم به مدت 25سال. سیاست همواره بخشی از زندگی شما بوده و بهسختی میشد از آن فاصله گرفت. پدرتان هنگام تولد شما وزیر بود و این امری نادر است و پدرتان آن موقع جوان بود.
در سال 1981 شما بهعنوان نمایندهٴ مجلس ملی انتخاب شدید، کمی قبل از آن فرانسوا میتران به ریاستجمهوری برگزیده شد. نمایندهٴ مجلس بودن وقتی پسر رئیسجمهور هستید، سادهترین موضع نیست؛ چون حرفهای شما میتوانست همچون اعتقادات رئیسجمهور برداشت شود. ولی شما همیشه یک شخصیت مستقل بودید و قادر بودید که موضعگیری کنید. بدون اینکه آنرا به هیچکس دیگری ارجاع بدهید. چون همواره مستقل عمل کردید.
در سال 1981 قانونی را مدیون شما هستیم که برای اولین بار اقتصاد اجتماعی را بهرسمیت شناخت... در سال 1989 بهعنوان شهردار لیبورن برگزیده شدید...»
فرانسوا اولاند سپس دستاوردهای ژیلبر میتران را بهعنوان شهردار لیبورن برشمرد و افزود: «در سال 2014... . شما بعد از نزدیک به 40سال در مواضع محلی و ملی، یعنی تقریباً به اندازه پدرتان... (از این مواضع کنار کشیدید)... فرانسوا میتران... که قطعاً ما را نظاره میکند، به دستاوردهای شما افتخار میکند...»
در سال 1981 شما بهعنوان نمایندهٴ مجلس ملی انتخاب شدید، کمی قبل از آن فرانسوا میتران به ریاستجمهوری برگزیده شد. نمایندهٴ مجلس بودن وقتی پسر رئیسجمهور هستید، سادهترین موضع نیست؛ چون حرفهای شما میتوانست همچون اعتقادات رئیسجمهور برداشت شود. ولی شما همیشه یک شخصیت مستقل بودید و قادر بودید که موضعگیری کنید. بدون اینکه آنرا به هیچکس دیگری ارجاع بدهید. چون همواره مستقل عمل کردید.
در سال 1981 قانونی را مدیون شما هستیم که برای اولین بار اقتصاد اجتماعی را بهرسمیت شناخت... در سال 1989 بهعنوان شهردار لیبورن برگزیده شدید...»
فرانسوا اولاند سپس دستاوردهای ژیلبر میتران را بهعنوان شهردار لیبورن برشمرد و افزود: «در سال 2014... . شما بعد از نزدیک به 40سال در مواضع محلی و ملی، یعنی تقریباً به اندازه پدرتان... (از این مواضع کنار کشیدید)... فرانسوا میتران... که قطعاً ما را نظاره میکند، به دستاوردهای شما افتخار میکند...»

شما به تعهدات مادرتان، دانیل میتران هم وفادار بودید، کسی که در 17سالگی از رزمندگان بود و در تمام طول عمرش رزمنده باقی ماند. او در قبال هیچ چیزی که میتوانست کرامت بشری یا آزادیهای اساسی را زیر سؤال ببرد بیتفاوت نبود و او همین را به نبرد خود تبدیل کرده بود، آن هم با تأسیس بنیاد فرانس لیبرته. اجازه بدهید یک خاطرهٴ شخصی تعریف کنم: من در آن زمان در دیوان محاسبات بودم و دانیل میتران بهدنبال یک خزانهدار برای انجمنش بود. در اوایل سالهای دهه 1980 بودیم و نام انجمن هنوز «فرانس لیبرته» نبود، بلکه «آرمان مشترک» بود؛ حال نمیدانم چرا این مسئولیت به من واگذار شد که دریابم چه طور میتوان چنین انجمنی را تأمین مالی کرد. ما توانستیم این امر را برای آن راهاندازی کنیم تا بدین ترتیب از انجمن «آرمان مشترک» تا «فرانس لیبرته»، دانیل میتران این امکان را داشته باشد که با حمل ارزشها و ایدهآلهای خودش، قادر باشد آنرا در سراسر جهان نیز بسیج کند. بهخصوص برای حقوق انسانی و منافع مشترک انسانها، یعنی آب. اینجا هم شما ژیلبر میتران، در نبرد برای دسترسی به آب، وقتی فقدان آن وجود دارد، وقتی خصوصی و یا فاسد شده؛ چون سرزمینهایی هست که در آن، نبرد برای آب، نبرد اصلی است، زیرا نبرد زندگی است. و اینجاست که شاهد نابرابری بین کسانی هستیم که میتوانند به آب دسترسی داشته باشند و کسانی که از آن محرومند. سرزمینهایی هست که متأسفانه این وضعیت در آن ادامه دارد. لذا شما تصمیم گرفتید این هدف، یعنی «آب آشامیدنی برای همه» را به هدفی برای ادامه تعهدات خود تبدیل کنید؛ و چنین بود که باز هم بهتازگی بر سر این مسألهٴ مرتبط با حقوق انسانی و امکان ارائهٴ محیطزیست مناسب برای همه، از آلبانی دیدار کردید و نتایجی از آن گرفتید که اقدامات دولت را روشن خواهند ساخت. این ژیلبر میتران است! یک زندگی کامل را وقف منافع مشترک کرد؛ منافع مشترک مردم لیبورن، مردم فرانسه و جهان. یک زندگی که طی آن شما را اینجا با نام «ژیلبر» شناختند، به شما با نام «ژیلبر» عشق میورزند. تصمیم گرفتید همواره به دور از توجهات زندگی کنید، ولی هرگز بیعملی پیشه نکنید؛ همواره در عمل بودهاید. یک روز اعلام کردید، آنچه برای شما مهم است، «بودن» است و نه صرفاً وجود داشتن. پس من به شما میگویم: شما یک شهروند بزرگ هستید، یک منتخب محلی هستید که میتواند به اقداماتش افتخار کند و یک پارلمانتر بزرگ بودید و به همین دلیل جمهوری امروز شما را برجسته میکند». (کفزدن جمعیت)

فرانسوا اولاند: آقای ژیلبر میتران، بهنام جمهوری فرانسه شما را به «شوالیه لژیون دونور» تبدیل میکنیم.

ژیلبر میتران بعد از دریافت نشان لژیون دونور در سخنرانی خود، ضمن قدردانی از رئیسجمهور فرانسه، گفت:
«من اهمیت افتخاری را که شما با تصمیمتان نصیبم کردید، درک میکنم، با قرار دادن نامم برای این نشان معتبر یعنی «لژیون دونور» طبق پیشنهاد وزیر کشور، جوامع محلی و نیز وزیر انجمنها، آقای برنارد کازنوو که امروز نخستوزیر است. بسیار خوشحالم کردید که پذیرفتید این نشان را با دستان خودتان به من اهدا کنید، آقای رئیسجمهور؛ آن هم همینجا در شهرداری لیبورن. همه، جدیت این مراسم آیینی را حس میکنند، ولی من ارزش آنرا میدانم: ارزش دوستی شما را.
باید به شما آقای رئیسجمهور احساساتم را اذعان کنم؛ احساس مرور مجدد مسیری که در سخنرانیتان بازگو کردید، مسیری که مربوط به من بود، ولی در واقع مربوط به همهٴ ما است، همهٴ این بازیگران که شما اصلیترین آن هستید؛ شخصیتهایی که مسئولیت سرپرستی دارند، ولی همچنین مسیر بسیاری از منتخبان و شهروندان که در این سالن هستند، مسیر یک ملت چپ و در واقع یک «ملت». این همچنین مسیرِ لحظة است که تاریخ پیشاپیش آنرا ثبت کرده است، هر چند مربوط به عصر معاصر باشد. لحظة همیشه حاضر در اشارهها و همواره در خبرها. هر کس در آن نقش خود را ایفا کرده است و اگر نقش من، برایم ارزش افتخاری را دارد که امروز نصیبم شد، شایستگی آنرا به این دلیل کسب کردهام که از بستگانم، مادر و پدربزرگ و والدینم، آموزش و الگو گرفتهام: الگوی تعهد برای ارزشهای انسانی. ارزشهایی که باید در قلب جامعه ما و در حرکت جهان قرار گیرند. من هم در آن قدم گذاشتم. تعهد من، بهترین شیوه برای رعایت اصل احتیاط نبود که باید طبق آن برای خشنود کردن افراد بد خلق و خو، از اینکه پسر پدرم و بیش از آن پسر مادر باشم، اجتناب میکردم. عجیب است که بخواهم خود را از اینکه مثل همه باشم منع کنم، لذا ترجیح دادم از مبارزه آنها دفاع و در آن ثبت نام کنم. صحبتهای تحسینآمیز شما درباره من، همین را یادآوری کرد و من به این امر حساسم که همین سخنان، منعکسکننده تقدیر من به والدینم باشد، بهخاطر معنا و مفهومی که به وجود من و بسیاری افراد دیگر دادند. شایستگی من فقط همین است که این شانس را داشتم که متعلق به اولین و تنها نسلی تاکنون باشم که به یمن آن والدین، شاهد جنگ در کشورش نبوده و حتی در اروپا نیز شاهد جنگ نبوده است و دلیلش بهیمن اروپاست... .
من آموختهام که باید آرزوهای بسیار بزرگ داشت تا در طول مسیر آنها را فراموش نکنیم. این امضا و نشانهٴ مبارزه انجمن «فرانسلیبرته – دانیل میتران» است. امضایی که معادل سیاسی خود را هم دارد: رفتن بهسمت ایدهآل و فهم واقعیتها...
آقای رئیسجمهور در این نشانهای ارزشمند، آن چیزی را میبینم که در تقدیر از خدمت برای شهروندان ما است؛ ولی در آن بهخصوص تشویقشدن همهٴ کسانی را میبینم که میخواهند به نسلهای آینده، زیباترین مشعلهایی را که به ما داده شده، منتقل کنند. آقای رئیسجمهور، خواهشمندم، همهٴ تشکرات و دوستانهترین تقدیر مرا بپذیرید».
ژیلبرت میتران از آلبانی بابت پذیرش مجاهدین تقدیر میکند
گازتا شیپترا چاپ آلبانی-مصاحبه خود با ژیلبرت میتران را منتشر کرد. در این مصاحبه گازتا شیپترا در زمینههای مختلف با رئیس بنیاد فرانسلیبرته گفتگو کرده است. در این جا بخشهایی از این مصاحبه از نظرتان میگذرد. گازاشیپترا مینویسد:
پسر فرانسوا میتران، که 14سال رئیسجمهور فرانسه بود، این روزها برای اولین بار از تیرانا دیدار کرد و یک مصاحبه اختصاص با روزنامه شیپترا نیز انجام داد، ژیلبرت میتران، که دو دوره نماینده پارلمان فرانسه بوده، گفت آلبانی دارای مردمی نیک و میهماننواز است.
«من اهمیت افتخاری را که شما با تصمیمتان نصیبم کردید، درک میکنم، با قرار دادن نامم برای این نشان معتبر یعنی «لژیون دونور» طبق پیشنهاد وزیر کشور، جوامع محلی و نیز وزیر انجمنها، آقای برنارد کازنوو که امروز نخستوزیر است. بسیار خوشحالم کردید که پذیرفتید این نشان را با دستان خودتان به من اهدا کنید، آقای رئیسجمهور؛ آن هم همینجا در شهرداری لیبورن. همه، جدیت این مراسم آیینی را حس میکنند، ولی من ارزش آنرا میدانم: ارزش دوستی شما را.
باید به شما آقای رئیسجمهور احساساتم را اذعان کنم؛ احساس مرور مجدد مسیری که در سخنرانیتان بازگو کردید، مسیری که مربوط به من بود، ولی در واقع مربوط به همهٴ ما است، همهٴ این بازیگران که شما اصلیترین آن هستید؛ شخصیتهایی که مسئولیت سرپرستی دارند، ولی همچنین مسیر بسیاری از منتخبان و شهروندان که در این سالن هستند، مسیر یک ملت چپ و در واقع یک «ملت». این همچنین مسیرِ لحظة است که تاریخ پیشاپیش آنرا ثبت کرده است، هر چند مربوط به عصر معاصر باشد. لحظة همیشه حاضر در اشارهها و همواره در خبرها. هر کس در آن نقش خود را ایفا کرده است و اگر نقش من، برایم ارزش افتخاری را دارد که امروز نصیبم شد، شایستگی آنرا به این دلیل کسب کردهام که از بستگانم، مادر و پدربزرگ و والدینم، آموزش و الگو گرفتهام: الگوی تعهد برای ارزشهای انسانی. ارزشهایی که باید در قلب جامعه ما و در حرکت جهان قرار گیرند. من هم در آن قدم گذاشتم. تعهد من، بهترین شیوه برای رعایت اصل احتیاط نبود که باید طبق آن برای خشنود کردن افراد بد خلق و خو، از اینکه پسر پدرم و بیش از آن پسر مادر باشم، اجتناب میکردم. عجیب است که بخواهم خود را از اینکه مثل همه باشم منع کنم، لذا ترجیح دادم از مبارزه آنها دفاع و در آن ثبت نام کنم. صحبتهای تحسینآمیز شما درباره من، همین را یادآوری کرد و من به این امر حساسم که همین سخنان، منعکسکننده تقدیر من به والدینم باشد، بهخاطر معنا و مفهومی که به وجود من و بسیاری افراد دیگر دادند. شایستگی من فقط همین است که این شانس را داشتم که متعلق به اولین و تنها نسلی تاکنون باشم که به یمن آن والدین، شاهد جنگ در کشورش نبوده و حتی در اروپا نیز شاهد جنگ نبوده است و دلیلش بهیمن اروپاست... .
من آموختهام که باید آرزوهای بسیار بزرگ داشت تا در طول مسیر آنها را فراموش نکنیم. این امضا و نشانهٴ مبارزه انجمن «فرانسلیبرته – دانیل میتران» است. امضایی که معادل سیاسی خود را هم دارد: رفتن بهسمت ایدهآل و فهم واقعیتها...
آقای رئیسجمهور در این نشانهای ارزشمند، آن چیزی را میبینم که در تقدیر از خدمت برای شهروندان ما است؛ ولی در آن بهخصوص تشویقشدن همهٴ کسانی را میبینم که میخواهند به نسلهای آینده، زیباترین مشعلهایی را که به ما داده شده، منتقل کنند. آقای رئیسجمهور، خواهشمندم، همهٴ تشکرات و دوستانهترین تقدیر مرا بپذیرید».
ژیلبرت میتران از آلبانی بابت پذیرش مجاهدین تقدیر میکند
گازتا شیپترا چاپ آلبانی-مصاحبه خود با ژیلبرت میتران را منتشر کرد. در این مصاحبه گازتا شیپترا در زمینههای مختلف با رئیس بنیاد فرانسلیبرته گفتگو کرده است. در این جا بخشهایی از این مصاحبه از نظرتان میگذرد. گازاشیپترا مینویسد:
پسر فرانسوا میتران، که 14سال رئیسجمهور فرانسه بود، این روزها برای اولین بار از تیرانا دیدار کرد و یک مصاحبه اختصاص با روزنامه شیپترا نیز انجام داد، ژیلبرت میتران، که دو دوره نماینده پارلمان فرانسه بوده، گفت آلبانی دارای مردمی نیک و میهماننواز است.
او رئیس بنیاد فرانسلیبرته است. بنیادی که سالها پیش توسط مادرش، دانیل میتران، تأسیس شده و مأموریت آن حفاظت از حقوقبشر در سراسر جهان، و بهطور خاص پرونده مجاهدین است. ژیلبرت میتران از آلبانی بابت پذیرش مجاهدین تقدیر میکند و آنها را «دوستان خود» مینامد و میگوید:
مادرم دانیل میتران، بنیاد فرانسلیبرته را بنا گذاشته و من در شورای اجرایی این بنیاد بودهام. وقتی وی فوت کرد از من خواسته شد که رئیس بنیاد شوم. در پنج سال اخیر رئیس این بنیاد بودهام. از آن زمان تاکنون تمام تلاشم را برای این بنیاد گذاشتهام و نبردها برای حقوقبشر، دموکراسی و آزادی را آغاز کردیم و ادامه دادهایم.
ژیلبرت میتران در ادامه این مصاحبه درباره دفاع از حقوق و حفاظت مجاهدان اشرفی و اهداف آزادیخواهانه مقاومت ایران، اضافه میکند: 35سال است که فرانسه به مجاهدین و ایرانیان پناه داده است. از سال 1981 وقتی رئیسجمهور میتران بهعنوان رئیس کشور انتخاب شد، او به بسیاری از ایرانیان که قربانی سرکوب رژیم ایران بودند، پناهندگی داده است. مرکز مقاومت ایران در پاریس است، درست مشابه ژنرال دو گل که در اروپا پناه گرفت و در لندن زندگی کرد و مقاومت فرانسه را رهبری کرد، همان داستان تکرار شد. فرانسوا میتران، پدر فقید من آنها را پذیرفت، چرا که قربانی رژیم حاکم در کشورشان بودند. در فرانسه هیچ مشکلی با مجاهدین نداشتیم.
ژیلبرت میتران میافزاید: سالهای زیادی پس از زمانی که پدر من رئیسجمهور بود، حتی در شرایطی که سیاست دولت وقت فرانسه موافق رژیم ایران عمل میکرد، مادرم دانیل میتران فشارها علیه مجاهدین در عراق را محکوم میکرد و خواستار حفاظت از آن جامعه حفاظت و تضمین حقوق آنها بود و از مبارزه آنها برای آزادی و دموکراسی آنها حمایت میکرد. داستان آن طولانی است. در این سالیان آنها تهاجمات تراژیک زیادی را از سر گذراندهاند. هدف بنیاد فرانسلیبرته حفاظت از مردم ایران در مقابل تهاجمات مختلف است. در عراق، حفاظت از آنها بسیار مشکل بود. آنجا به قانون بینالملل احترام گذاشته نمیشود. بنیاد ما نقشی مشورتی در مللمتحد در ژنو دارد، و میتواند نسبت به مسائل مشخص اعتراض کند، مانند حفاظت از حقوقبشر. ما میتوانیم در برخی نشستها شرکت کنیم. تمرکز این بنیاد تنها مردم ایران نیست، بلکه کشورهای دیگر که دچار مشکلات مشابه هستند. ما از خبر خوبی که آلبانی درهای خود را گشود و حاضر شد مجاهدین را بپذیرد بسیار استقبال کردیم. از نظر این بنیاد، آلبانی تصمیم بسیار خوبی گرفت تا از حقوق آنها حفاظت کند. بنابراین، من از طرف مادرم و برای این بنیاد به اینجا آمدم.
من از مکانهای مختلفی که مجاهدین در تیرانا مستقر هستند دیدار کردم. با بسیاری از افراد دیدار کرده، و شواهد و داستانهای آنها را شنیدم. بسیار مشکل است که داستانهای آنها را بازگو کنم. آنها میگفتند حمایت فرانسوا میتران و دانیل میتران برایشان امید بخش بوده تا تلاششان برای نجات کشورشان به نتیجه برسد. من با افراد مختلفی دیدار کردم و از مکانهای مختلف دیدن کردم که ترتیبات لازم برای استقرار آنها داده شده و آنها امیدوار هستند که به کشور خودشان، در حالی که کشوری آزاد و دموکراتیک خواهد بود، باز گردند.
رئیس بنیاد فرانسه لیبرته در بخش دیگری از این مصاحبه میگوید: من شخصاً حدود 10سال پیش با مجاهدین آشنا شدم، اما مادرم خیلی خوب مریم رجوی، رئیسجمهور برگزیده مقاومت ایران را میشناخت. مادرم دوست بسیار نزدیک مریم رجوی بود و آنها با هم دوستان بسیار نزدیکی بودند. من هم این فرصت را بهدست آوردم که با مریم رجوی در خانه خودمان در بنیاد فرانسه لیبرته، ملاقات کنم.
بیش از یک سال پیش من نامهای به مقامات آلبانی نوشتم. و به آنها تبریک گفتم من با هیأت آلبانیایی که هر سال به گردهمایی بزرگی که پاریس برای حمایت از ایرانیان انجام میشود؛ می آیند؛ ملاقات کردهام. من از مقامات آلبانی و البته از مردم آلبانی که دوستان مجاهد من را کمک کردهاند؛ تشکر میکنم.
مصاحبه ژیلبرت میتران با تلویزیون ای.بی.سی آلبانی
مادرم دانیل میتران، بنیاد فرانسلیبرته را بنا گذاشته و من در شورای اجرایی این بنیاد بودهام. وقتی وی فوت کرد از من خواسته شد که رئیس بنیاد شوم. در پنج سال اخیر رئیس این بنیاد بودهام. از آن زمان تاکنون تمام تلاشم را برای این بنیاد گذاشتهام و نبردها برای حقوقبشر، دموکراسی و آزادی را آغاز کردیم و ادامه دادهایم.
ژیلبرت میتران در ادامه این مصاحبه درباره دفاع از حقوق و حفاظت مجاهدان اشرفی و اهداف آزادیخواهانه مقاومت ایران، اضافه میکند: 35سال است که فرانسه به مجاهدین و ایرانیان پناه داده است. از سال 1981 وقتی رئیسجمهور میتران بهعنوان رئیس کشور انتخاب شد، او به بسیاری از ایرانیان که قربانی سرکوب رژیم ایران بودند، پناهندگی داده است. مرکز مقاومت ایران در پاریس است، درست مشابه ژنرال دو گل که در اروپا پناه گرفت و در لندن زندگی کرد و مقاومت فرانسه را رهبری کرد، همان داستان تکرار شد. فرانسوا میتران، پدر فقید من آنها را پذیرفت، چرا که قربانی رژیم حاکم در کشورشان بودند. در فرانسه هیچ مشکلی با مجاهدین نداشتیم.
ژیلبرت میتران میافزاید: سالهای زیادی پس از زمانی که پدر من رئیسجمهور بود، حتی در شرایطی که سیاست دولت وقت فرانسه موافق رژیم ایران عمل میکرد، مادرم دانیل میتران فشارها علیه مجاهدین در عراق را محکوم میکرد و خواستار حفاظت از آن جامعه حفاظت و تضمین حقوق آنها بود و از مبارزه آنها برای آزادی و دموکراسی آنها حمایت میکرد. داستان آن طولانی است. در این سالیان آنها تهاجمات تراژیک زیادی را از سر گذراندهاند. هدف بنیاد فرانسلیبرته حفاظت از مردم ایران در مقابل تهاجمات مختلف است. در عراق، حفاظت از آنها بسیار مشکل بود. آنجا به قانون بینالملل احترام گذاشته نمیشود. بنیاد ما نقشی مشورتی در مللمتحد در ژنو دارد، و میتواند نسبت به مسائل مشخص اعتراض کند، مانند حفاظت از حقوقبشر. ما میتوانیم در برخی نشستها شرکت کنیم. تمرکز این بنیاد تنها مردم ایران نیست، بلکه کشورهای دیگر که دچار مشکلات مشابه هستند. ما از خبر خوبی که آلبانی درهای خود را گشود و حاضر شد مجاهدین را بپذیرد بسیار استقبال کردیم. از نظر این بنیاد، آلبانی تصمیم بسیار خوبی گرفت تا از حقوق آنها حفاظت کند. بنابراین، من از طرف مادرم و برای این بنیاد به اینجا آمدم.
من از مکانهای مختلفی که مجاهدین در تیرانا مستقر هستند دیدار کردم. با بسیاری از افراد دیدار کرده، و شواهد و داستانهای آنها را شنیدم. بسیار مشکل است که داستانهای آنها را بازگو کنم. آنها میگفتند حمایت فرانسوا میتران و دانیل میتران برایشان امید بخش بوده تا تلاششان برای نجات کشورشان به نتیجه برسد. من با افراد مختلفی دیدار کردم و از مکانهای مختلف دیدن کردم که ترتیبات لازم برای استقرار آنها داده شده و آنها امیدوار هستند که به کشور خودشان، در حالی که کشوری آزاد و دموکراتیک خواهد بود، باز گردند.
رئیس بنیاد فرانسه لیبرته در بخش دیگری از این مصاحبه میگوید: من شخصاً حدود 10سال پیش با مجاهدین آشنا شدم، اما مادرم خیلی خوب مریم رجوی، رئیسجمهور برگزیده مقاومت ایران را میشناخت. مادرم دوست بسیار نزدیک مریم رجوی بود و آنها با هم دوستان بسیار نزدیکی بودند. من هم این فرصت را بهدست آوردم که با مریم رجوی در خانه خودمان در بنیاد فرانسه لیبرته، ملاقات کنم.
بیش از یک سال پیش من نامهای به مقامات آلبانی نوشتم. و به آنها تبریک گفتم من با هیأت آلبانیایی که هر سال به گردهمایی بزرگی که پاریس برای حمایت از ایرانیان انجام میشود؛ می آیند؛ ملاقات کردهام. من از مقامات آلبانی و البته از مردم آلبانی که دوستان مجاهد من را کمک کردهاند؛ تشکر میکنم.
مصاحبه ژیلبرت میتران با تلویزیون ای.بی.سی آلبانی
مجاهدین برای مردمشان علیه رژیمی که بسیاری از مردم خودش را اعدام کرده مبارزه میکنند من مشروعیت این مقاومت را با اصولی قوی درک کردهام
ژیلبرت میتران: در زمانیکه آنها (مجاهدین) در عراق بودند بسیاری از آنها بسیاری شهید شدند و آنها امروز در یک نبرد مبارزه میکنند. آنها بهخاطر هموطنانشان که به گروگان گرفته شدهاند و همچنان در یک تهدید مستمر هستند مبارزه میکنند. این نبرد یک نبرد سیاسی است و یک مقاومت شناخته شده علیه رژیمی که بسیار از مردم خودش را اعدام کرده است. من مشروعیت این مقاومت را با اصولی قوی درک کردهام که خودش را به همه دموکراتهای جهان نشان داده است: لغو مجازات اعدام، برابری زن و مرد، دموکراسی بر اساس انتخابات آزاد، جدایی دین از دولت از اصول پایهیی این مقاومت است و این الگویی است که اگر در آنجا محقق شود، شاید راهحلی و نمونهای برای منطقهای از جهان باشد که به بیثباتی شناخته شده است.
مجری تلویزیون: ما در مورد اعضای اپوزیسیون ایران، که از کمپ لیبرتی در عراق منتقل شدهاند، صحبت میکنیم، کسانی که نمیتوانند به ایران بازگردند، زیرا مخالفان رژیم جمهوری اسلامی به مرگ محکوم میشوند. آلبانی کشوری بود که برخوردی مثبت بهدرخواست آمریکا برای پذیرش آخرین دسته از مجاهدین که عراق را ترک کردند، انجام داد.
این پذیرش توسط آلبانی از سال 2013 توسط نخستوزیر سابق بریشا شروع شد، و با نخستوزیر راما ادامه یافت.
ژیلبرت میتران: ”این برخورد آلبانی یکی از دلایل آمدن من به اینجاست، این واقعیت که یک کشور، کشوری با این ابعاد، اما کشوری دارای محبت و بزرگواری که به موضوعی پاسخ میدهد که دنیا آن را حل نمیکند، این یک موضوع شگفتانگیز است و من واقعاً خوشحالم که این را به یک رسانه آلبانیایی بگویم“.
گوینده: فرانسه مقاومت ایران را در طی 30سال حمایت کرده است. در ژوئیه 81، یکماه بعد از اینکه پدر او ریاستجمهوری را برعهده گرفت، پرزیدنت میتران به آنها پناهندگی سیاسی داد. امروز دفتر اصلی شورای ملی مقاومت ایران در پاریس و دفاتر آن در بسیاری از پایتختهای کشورهای مهم جهان وجود دارد، جایی که دولتها و شخصیتها از وضعیت در ایران مطلع شدهاند.
برای 35سال در فرانسه ما هیچ مشکلی با اعضای مقاومت ایران نداشتیم. آنها قویاً به قوانین و حقوق ما احترام میگذارند، آنها به حضور و مهماننوازی ما احترام زیادی میگذارند.
من این شانس را داشتم که با هیأت پارلمانترهای آلبانی در خلال برنامهای که ما در فرانسه داشتیم ملاقات کنم، و من فکر میکنم نه تنها توسط آلبانیاییها که برخوردی مثبت داشتند، بلکه برای بقیه جهان نیز باید تفهیم گردد که مقاومت ایران، مقاومتی است که با خود ارزشهای مشترک میآورد.
گوینده: ژیلبرت میتران در مسائل سیاسی فرانسه برای مدت 35سال فعال بوده است. 17سال در پارلمان، 25سال بهعنوان شهردار، و 5سال در شورای اروپا. با توجه به تجاربی که او دارد، میگوید، بهدلیل مشکلات موجود، اروپا باید ابعاد سیاسیاش را تقویت کند، گسترش آن با کشورهایی مانند آلبانی، که انسانیت را به نمایش گذاشته است.
میتران: این بحث که آیا گسترش یا تقویت کدام مورد نیاز است، اما واقعیت این است که شما نمیتوانید یکی را بدون دیگری بهدست آورید. ما امروز در فازی قرار داریم که برای گسترش باید اول تقویت را بیشتر کنیم. لذا به آلبانی باید خوشآمد گفت، اما زمان آن به ظرفیت اروپا برای تعمیق پروژههای آموزشی بستگی دارد. این را از صمیم قلب آرزو میکنم، و من هر کاری برای حمایت از این موضوع برای همه کشورهایی که خواهان پیوستن به این تلاش سیاسی اروپا هستند، خواهم کرد. در شورای اروپا، من موقعیت خوبی داشتم که ببینم چگونه کشورها کنوانسیون حقوقبشر اروپا و اصول دموکراسی را تصویب کردند، حتی بدون اینکه قسمتی از اتحادیه اروپا باشند. شورای اروپا اعضای بیشتری نسبت به اتحادیه اروپا دارد، و این باعث میشود که کشورهای بیشتری مانند آلبانی با مثال تعهداتش همراه با انسان دوستی قلبی که دارد و پذیرش مقاومت ایران، که جنگ ما را به آشتی با یکدیگر تبدیل میکند، را به اتحادیه اروپا وارد کنیم. این باید توضیح داده شود که مقاومت ایران دارای ارزشهایی است که همان ارزشهای ما نیز هست. حفاظت از آنها در کشورشان بهمعنی حفاظت از کشور خودمان برای ارزشهایی است که در پی آن هستیم.
مجری تلویزیون: ما در مورد اعضای اپوزیسیون ایران، که از کمپ لیبرتی در عراق منتقل شدهاند، صحبت میکنیم، کسانی که نمیتوانند به ایران بازگردند، زیرا مخالفان رژیم جمهوری اسلامی به مرگ محکوم میشوند. آلبانی کشوری بود که برخوردی مثبت بهدرخواست آمریکا برای پذیرش آخرین دسته از مجاهدین که عراق را ترک کردند، انجام داد.
این پذیرش توسط آلبانی از سال 2013 توسط نخستوزیر سابق بریشا شروع شد، و با نخستوزیر راما ادامه یافت.
ژیلبرت میتران: ”این برخورد آلبانی یکی از دلایل آمدن من به اینجاست، این واقعیت که یک کشور، کشوری با این ابعاد، اما کشوری دارای محبت و بزرگواری که به موضوعی پاسخ میدهد که دنیا آن را حل نمیکند، این یک موضوع شگفتانگیز است و من واقعاً خوشحالم که این را به یک رسانه آلبانیایی بگویم“.
گوینده: فرانسه مقاومت ایران را در طی 30سال حمایت کرده است. در ژوئیه 81، یکماه بعد از اینکه پدر او ریاستجمهوری را برعهده گرفت، پرزیدنت میتران به آنها پناهندگی سیاسی داد. امروز دفتر اصلی شورای ملی مقاومت ایران در پاریس و دفاتر آن در بسیاری از پایتختهای کشورهای مهم جهان وجود دارد، جایی که دولتها و شخصیتها از وضعیت در ایران مطلع شدهاند.
برای 35سال در فرانسه ما هیچ مشکلی با اعضای مقاومت ایران نداشتیم. آنها قویاً به قوانین و حقوق ما احترام میگذارند، آنها به حضور و مهماننوازی ما احترام زیادی میگذارند.
من این شانس را داشتم که با هیأت پارلمانترهای آلبانی در خلال برنامهای که ما در فرانسه داشتیم ملاقات کنم، و من فکر میکنم نه تنها توسط آلبانیاییها که برخوردی مثبت داشتند، بلکه برای بقیه جهان نیز باید تفهیم گردد که مقاومت ایران، مقاومتی است که با خود ارزشهای مشترک میآورد.
گوینده: ژیلبرت میتران در مسائل سیاسی فرانسه برای مدت 35سال فعال بوده است. 17سال در پارلمان، 25سال بهعنوان شهردار، و 5سال در شورای اروپا. با توجه به تجاربی که او دارد، میگوید، بهدلیل مشکلات موجود، اروپا باید ابعاد سیاسیاش را تقویت کند، گسترش آن با کشورهایی مانند آلبانی، که انسانیت را به نمایش گذاشته است.
میتران: این بحث که آیا گسترش یا تقویت کدام مورد نیاز است، اما واقعیت این است که شما نمیتوانید یکی را بدون دیگری بهدست آورید. ما امروز در فازی قرار داریم که برای گسترش باید اول تقویت را بیشتر کنیم. لذا به آلبانی باید خوشآمد گفت، اما زمان آن به ظرفیت اروپا برای تعمیق پروژههای آموزشی بستگی دارد. این را از صمیم قلب آرزو میکنم، و من هر کاری برای حمایت از این موضوع برای همه کشورهایی که خواهان پیوستن به این تلاش سیاسی اروپا هستند، خواهم کرد. در شورای اروپا، من موقعیت خوبی داشتم که ببینم چگونه کشورها کنوانسیون حقوقبشر اروپا و اصول دموکراسی را تصویب کردند، حتی بدون اینکه قسمتی از اتحادیه اروپا باشند. شورای اروپا اعضای بیشتری نسبت به اتحادیه اروپا دارد، و این باعث میشود که کشورهای بیشتری مانند آلبانی با مثال تعهداتش همراه با انسان دوستی قلبی که دارد و پذیرش مقاومت ایران، که جنگ ما را به آشتی با یکدیگر تبدیل میکند، را به اتحادیه اروپا وارد کنیم. این باید توضیح داده شود که مقاومت ایران دارای ارزشهایی است که همان ارزشهای ما نیز هست. حفاظت از آنها در کشورشان بهمعنی حفاظت از کشور خودمان برای ارزشهایی است که در پی آن هستیم.