دیکتاتوری قرونوسطایی و ضدایرانی ولایتفقیه که بقاي حاکمیت ننگین خود را در تعارض و تضاد با هر گونه شادی و جشن ملی میبیند. در آستانه چهارشنبهسوری سراپا در وحشت فرو رفته است. آثار این وحشت و نگرانی که تمامی پیکره رژیم درمانده آخوندی را به خود مشغول کرده را میتوان در عجز و لابههایش در سایتها و رسانههای حکومتی و نمایشهای جمعه و فضای مجازی، بوضوح مشاهده کرد.
وحشتی که ولی وقیح رژیم را مجبور کرده تا اعلام کند: شرکت در مراسم چهارشنبهسوری و خرید ترقه ممنوعیت شرعی دارد چرا که خلاف قانون و مقررات نظام جمهوری اسلامی است و مستلزم ضرر و فساد زیادی است پس باید از آن اجتناب شود.
هر چند که این ترفندهای مسخره هیچ تأثیری بر اراده مردم و جوانان دلیر که تصمیم گرفتهاند چهارشنبهسوری را به فرصت دیگری برای اعتراض و خیزش تبدیل کنند نداشته و ندارد اما برای استنباط بهتر از وحشت و درماندگی آخوندها که آنان را به چنین واکنشهای هیستریکی وادار نموده است بیحکمت نیست که به چند نمونه دیگر از سخنان دایناسورهای بزرگ و کوچک رژیم درباره فضای مجازی و جشن ملی چهارشنبهسوری پرداخته شود:
-مجلس خبرگان ارتجاع در بخشی از بیانیه پایانی خود نگرانی و وحشت خود را از فضای مجازی چنین اعلام کرد: «گرایش بیضابطه به این فضا بهویژه از سوی جوانان و نبود کنترل و نظارت لازم از سوی مسؤولین و خانوادهها، موجب نگرانی جدی میباشد». خبرگان ارتجاع همچنین در این بیانیه از نهادهای سرکوبگر نظام خواسته است با توجه به هشدارهای خامنهای «فضای مجازی را مقولهای ملی، منطقهیی و حتی بینالمللی به حساب آورده، با تقویت اینترنت ملی و پشتیبانی از شبکههای اجتماعی داخلی، راهبردها و توصیههای» خامنهای را عملی کنند.
-پاسدار ساجدینیا سرکرده نیروی انتظامی تهران بزرگ وحشت خود را از تبدیل مراسم چهارشنبهسوری به اعتراضات مردمی این چنین نشان میدهد: «پلیس با هنجارشکنانی که در شب چهارشنبهسوری باعث سلب آسایش مردم شوند برخورد کرده و این افراد تا پایان تعطیلات عید مهمان پلیس خواهند شد».
- آخوند علمالهدی در نمایش جمعه مشهد:20اسفند اینگونه افاضه کلام میکند: «در برخورد با مشکلات فضای مجازی مستاصل هستیم. در جوامعی که با فیلترینگ شبکههای اجتماعی و فضای مجازی مخالفت میشد و آن را بهعنوان ارتجاع و حرکت ضد آزادی مطرح کردند هماکنون به فسادی رسیدهاند که همه چیز را میسوزاند».
-آخوند مهدینژاد در نمایش جمعه 20اسفند گفت: «دشمن در فضای مجازی مشغول فعالیت است، مواظب باشیم تبدیل به وسیلهای برای رسیدن به هدف دشمن نشویم».
- استاندار رژیم در تهران در وحشت از تبدیل شدن مراسم چهارشنبهسوری به اعتراضات ضدحکومتی به تهدید متوسل شد و گفت: «نیروی انتظامی با تمامی متخلفانی که به قوانین در چهارشنبه آخر سال دقت نکنند برخورد جدی خواهد کرد و این افراد تا پایان تعطیلات در بازداشت باقی میمانند».
-آخوند شبستری در نمایش جمعه تبریز 20اسفند جنون و وحشت خود را به این صورت بیان کرد: «اکثر مطالب فضای مجازی مبتذل و مستهجن و القای شبهه است و با این شرایط جوانان در خطر هستند که شورای عالی فضای مجازی توانسته تا حدی با این معضل برخورد کنند».
- مکارم شیرازی از آخوندهای باند خامنهای گفت: «خرید و فروش مواد محترقه قطعاً حرام است اما گوش شنوایی نیست».
-آخوند منتظری در نمایش جمعه 20اسفند گفت: «شبکههای مبتذل ماهوارهیی و مجازی که بهعنوان دشمنان خوش رنگ و لعاب در خانهها راه پیدا کردهاند بنیان خانواده هارا متزلزل نموده است»
-پاسدار حسین اشتری سرکرده نیروی انتظامی تهران بزرگ گفت: «چهارشنبه آخر سال از مأموریتهایی است که باید با جدیت دنبال شود. به هنجارشکنان، اراذل و اوباش اجازه جولان نخواهیم داد».
-آخوند حسینی بوشهری در نمایش جمعه قم 20اسفند: «امروز شبکههای اجتماعی و فضای مجازی به مسائل و پدیدههایی که بروز میکند دامن میزنند و یک گناه در سطح کل جامعه منتشر میشود. امروز دشمنان با ابزار فضای مجازی جوانان ما را به قتلگاه میبرند و یکی از راهکارها برای مقابله با این اقدامات این است که از دفاع مقدس غافل نشویم».
- سخنگوی نیروی انتظامی با تأکید بر اینکه پلیس منعی برای تخلیه هیجانی مثبت جوانان ندارد، از رصد فضای مجازی و حقیقی در آستانه چهارشنبه پایانی سال برای برخورد با هر گونه حرکات مخاطرهآمیز در این شب خبر داد.
آخوند منتظری دادستان رژیم 21اسفند گفت: «فضای مجازی سنگر حمله دشمن است. اگر چه فضای مجازی محسناتی نیز دارد ولی به یک بستر بسیار خطرناک و جهنم سوزان تبدیل شده است. وقتی میگوییم فلان کانال باید فیلتر شود میگویند آزادی را از مردم نگیرید! آیا این آزادی است».
اکنون سؤال این است که علت واقعی این همه احساس ناامنی و ابراز وحشتی که شاهدش هستیم چیست و کجاست؟
تردید نیست اینها و نمونههای دیگری از اینگونه خزعبلات بیان کننده اوضاع بهشدت انفجاری جامعه و نا رضایتی مردم میباشد که بهمناسبت نزدیکی چهارشنبهسوری سران و کارگزاران رژیم را وادار نموده است با بلاهت تمام اینگونه هیاهو کنند، البته داد و فریاد کسی از ترس در تاریکی فریاد میزند.
چرا که خشم مردم و شرایط انفجاری جامعه بنا به اعتراف رسانهها و ایادی همین رژیم از صورت یک سنت خارج شده و به یک کارزار ملی برای اعتراض و نشاندادن خشم مردم بهخصوص جوانها تبدیل شده است.
روی دیگر این سکه البته دست بستگی رژیم برای سرکوب به نسبت سالهای پیش میباشد. هم بهدلیل در پیش بودن نمایش انتخابات و هم بهدلیل تغییر شرایط منطقهیی و بینالمللی و اینکه سیاستها و عملکردهای ضدمردمی رژیم بیشتر از همیشه مورد توجه مجامع بینالمللی قرار دارد و رژیم بیش از همیشه نسبت به محکومیتهای بینالمللی آسیبپذیرتر میباشد.
در تأیید این نکته همین بس که چند روز پیش پاسدار اشتری سرکرده نیروی انتظامی رژیم ضمن اشاره به دست بستگی رژیم در سرکوب گفت: «به ما دستور دادند که به جای برخورد با تجمعات، آنها را مدیریت کنیم».
علاوه بر این شدت استیصال و دست بستگی رژیم در سرکوب را میتوان در تبلیغات و جوسازیهای امسال رژیم که از فرط درماندگی به هر خس و خاشاکی برای ممانعت از برگزاری کارزار چهارشنبهسوری متوسل شده مشاهده کرد. آنجا که با تبلیغات دجالگرانه از تمام رسانهها و بهخصوص تلویزیون رژیم، یک بهاصطلاح کمپین یا کارزار را تحت عنوان «نه به چهارشنبه سوری»، به بهانه مسخره حفظ حرمت آتشنشانهای شهید پلاسکو شروع کرده و از مردم میخواهد که برای اینکه آتشنشانهای خسته و داغدار فرصت این را داشته باشند که در چهارشنبهسوری در کنار خانوادههایشان باشند، مردم و جوانها دست از آتشبازی و ترقه بازی بردارند.
کمپین مضحک ضد چهارشنبهسوری که از قضا در روزهای اخیر شدت هم گرفته است به همین جا ختم نشد و خبرگزاری حکومتی موسوم به ایسنا تحت عنوان یک کمپین جدید در آستانه چهارشنبهسوری آن را چنین تکمیل کرد: چند روز پیش بیش از ۴۰هزار دانشآموز از حدود ۱۰۰ مدرسه در محدوده غرب استان تهران طوماری را امضا کرده و تعهد دادند که در مراسم چهارشنبهسوری از مواد محترقه استفاده نخواهند کرد. علاوه بر این دانشآموزان مدارس مختلف در سطح شهر تهران نیز طومار مشابهی را امضا کرده و به ایستگاههای آتشنشانی یا اماکن دیگر منتقل میکنند. بهطوریکه تاکنون دهها هزار تن از دانشآموزان در سراسر کشور به این رویداد پیوسته و البته همه روز بر تعداد اعضای آن افزوده میشود.
به راستی رژیم آخوندی باید تا کجا درمانده و بیچاره شده باشد که به چنین ترفندهای مبتذل و خندهداری متوسل میشود.
اما در مقابل این همه استیصال و درماندگی و عجز که تمامی نهادها و ارگانهای سرگوبگر رژیم، حول آن بسیج شدهاند به خوبی میتوان استنباط کرد که هیچکدام از این تمهیدات دردی از دردهای بیدرمان نظام پوسیده آخوندی دوا نخواهد کرد. و جوانان ایران زمین، این بارهم همچون گذشته در همراهی با اعتراضات اجتماعی، با پایداری و همبستگی و با کار جمعی و انقلابی، بساط رعب و وحشت آخوندها را درهم خواهند شکست و خشم و نفرت فزاینده مردم ایران را نسبت به این نظام سراپا فاسد و ضدمردمی ابراز خواهند کرد.
همان جوانانی که مخاطب فراخوان سازمان پرافتخار مجاهدین قرار گرفته و به آنها نوید داده میشود که: جوانان اشرفنشان و رزمنده ایران!
با برافروختن آتشها در جشن ملی چهارشنبه سوری، به استقبال بهار و نوروز همیشه پیروز بشتابیم.
زمستان استبداد را با فریادهای «مرگ بر اصل ولایتفقیه»، «زنده باد ارتش آزادی»، به لرزه در آوریم.
برای برپایی هزار اشرف و کانون ظلمت سوز شورشی در سراسر میهن اشغال شده، تجدید پیمان کنیم.
این، تنها پاسخ کارساز به سرکوب و تباهی و تاریکی و فقر و بیکاری و چپاولهای نجومی است.
...
میتوان و باید، تیمها، دستهها و یکانهای ارتش آزادی را در جای جای میهن اشغال شده، تشکیل داد.
میتوان و باید «هزار اشرف رهایی بخش»، «هزار کانون شعلهور شورشی» و «هزار کانون نبرد و مقاومت» برپا کرد.
میتوان و باید زمینهها را برای نوروز پیروزی و بهاران خجسته آزادی فراهم کرد.
وحشتی که ولی وقیح رژیم را مجبور کرده تا اعلام کند: شرکت در مراسم چهارشنبهسوری و خرید ترقه ممنوعیت شرعی دارد چرا که خلاف قانون و مقررات نظام جمهوری اسلامی است و مستلزم ضرر و فساد زیادی است پس باید از آن اجتناب شود.
هر چند که این ترفندهای مسخره هیچ تأثیری بر اراده مردم و جوانان دلیر که تصمیم گرفتهاند چهارشنبهسوری را به فرصت دیگری برای اعتراض و خیزش تبدیل کنند نداشته و ندارد اما برای استنباط بهتر از وحشت و درماندگی آخوندها که آنان را به چنین واکنشهای هیستریکی وادار نموده است بیحکمت نیست که به چند نمونه دیگر از سخنان دایناسورهای بزرگ و کوچک رژیم درباره فضای مجازی و جشن ملی چهارشنبهسوری پرداخته شود:
-مجلس خبرگان ارتجاع در بخشی از بیانیه پایانی خود نگرانی و وحشت خود را از فضای مجازی چنین اعلام کرد: «گرایش بیضابطه به این فضا بهویژه از سوی جوانان و نبود کنترل و نظارت لازم از سوی مسؤولین و خانوادهها، موجب نگرانی جدی میباشد». خبرگان ارتجاع همچنین در این بیانیه از نهادهای سرکوبگر نظام خواسته است با توجه به هشدارهای خامنهای «فضای مجازی را مقولهای ملی، منطقهیی و حتی بینالمللی به حساب آورده، با تقویت اینترنت ملی و پشتیبانی از شبکههای اجتماعی داخلی، راهبردها و توصیههای» خامنهای را عملی کنند.
-پاسدار ساجدینیا سرکرده نیروی انتظامی تهران بزرگ وحشت خود را از تبدیل مراسم چهارشنبهسوری به اعتراضات مردمی این چنین نشان میدهد: «پلیس با هنجارشکنانی که در شب چهارشنبهسوری باعث سلب آسایش مردم شوند برخورد کرده و این افراد تا پایان تعطیلات عید مهمان پلیس خواهند شد».
- آخوند علمالهدی در نمایش جمعه مشهد:20اسفند اینگونه افاضه کلام میکند: «در برخورد با مشکلات فضای مجازی مستاصل هستیم. در جوامعی که با فیلترینگ شبکههای اجتماعی و فضای مجازی مخالفت میشد و آن را بهعنوان ارتجاع و حرکت ضد آزادی مطرح کردند هماکنون به فسادی رسیدهاند که همه چیز را میسوزاند».
-آخوند مهدینژاد در نمایش جمعه 20اسفند گفت: «دشمن در فضای مجازی مشغول فعالیت است، مواظب باشیم تبدیل به وسیلهای برای رسیدن به هدف دشمن نشویم».
- استاندار رژیم در تهران در وحشت از تبدیل شدن مراسم چهارشنبهسوری به اعتراضات ضدحکومتی به تهدید متوسل شد و گفت: «نیروی انتظامی با تمامی متخلفانی که به قوانین در چهارشنبه آخر سال دقت نکنند برخورد جدی خواهد کرد و این افراد تا پایان تعطیلات در بازداشت باقی میمانند».
-آخوند شبستری در نمایش جمعه تبریز 20اسفند جنون و وحشت خود را به این صورت بیان کرد: «اکثر مطالب فضای مجازی مبتذل و مستهجن و القای شبهه است و با این شرایط جوانان در خطر هستند که شورای عالی فضای مجازی توانسته تا حدی با این معضل برخورد کنند».
- مکارم شیرازی از آخوندهای باند خامنهای گفت: «خرید و فروش مواد محترقه قطعاً حرام است اما گوش شنوایی نیست».
-آخوند منتظری در نمایش جمعه 20اسفند گفت: «شبکههای مبتذل ماهوارهیی و مجازی که بهعنوان دشمنان خوش رنگ و لعاب در خانهها راه پیدا کردهاند بنیان خانواده هارا متزلزل نموده است»
-پاسدار حسین اشتری سرکرده نیروی انتظامی تهران بزرگ گفت: «چهارشنبه آخر سال از مأموریتهایی است که باید با جدیت دنبال شود. به هنجارشکنان، اراذل و اوباش اجازه جولان نخواهیم داد».
-آخوند حسینی بوشهری در نمایش جمعه قم 20اسفند: «امروز شبکههای اجتماعی و فضای مجازی به مسائل و پدیدههایی که بروز میکند دامن میزنند و یک گناه در سطح کل جامعه منتشر میشود. امروز دشمنان با ابزار فضای مجازی جوانان ما را به قتلگاه میبرند و یکی از راهکارها برای مقابله با این اقدامات این است که از دفاع مقدس غافل نشویم».
- سخنگوی نیروی انتظامی با تأکید بر اینکه پلیس منعی برای تخلیه هیجانی مثبت جوانان ندارد، از رصد فضای مجازی و حقیقی در آستانه چهارشنبه پایانی سال برای برخورد با هر گونه حرکات مخاطرهآمیز در این شب خبر داد.
آخوند منتظری دادستان رژیم 21اسفند گفت: «فضای مجازی سنگر حمله دشمن است. اگر چه فضای مجازی محسناتی نیز دارد ولی به یک بستر بسیار خطرناک و جهنم سوزان تبدیل شده است. وقتی میگوییم فلان کانال باید فیلتر شود میگویند آزادی را از مردم نگیرید! آیا این آزادی است».
اکنون سؤال این است که علت واقعی این همه احساس ناامنی و ابراز وحشتی که شاهدش هستیم چیست و کجاست؟
تردید نیست اینها و نمونههای دیگری از اینگونه خزعبلات بیان کننده اوضاع بهشدت انفجاری جامعه و نا رضایتی مردم میباشد که بهمناسبت نزدیکی چهارشنبهسوری سران و کارگزاران رژیم را وادار نموده است با بلاهت تمام اینگونه هیاهو کنند، البته داد و فریاد کسی از ترس در تاریکی فریاد میزند.
چرا که خشم مردم و شرایط انفجاری جامعه بنا به اعتراف رسانهها و ایادی همین رژیم از صورت یک سنت خارج شده و به یک کارزار ملی برای اعتراض و نشاندادن خشم مردم بهخصوص جوانها تبدیل شده است.
روی دیگر این سکه البته دست بستگی رژیم برای سرکوب به نسبت سالهای پیش میباشد. هم بهدلیل در پیش بودن نمایش انتخابات و هم بهدلیل تغییر شرایط منطقهیی و بینالمللی و اینکه سیاستها و عملکردهای ضدمردمی رژیم بیشتر از همیشه مورد توجه مجامع بینالمللی قرار دارد و رژیم بیش از همیشه نسبت به محکومیتهای بینالمللی آسیبپذیرتر میباشد.
در تأیید این نکته همین بس که چند روز پیش پاسدار اشتری سرکرده نیروی انتظامی رژیم ضمن اشاره به دست بستگی رژیم در سرکوب گفت: «به ما دستور دادند که به جای برخورد با تجمعات، آنها را مدیریت کنیم».
علاوه بر این شدت استیصال و دست بستگی رژیم در سرکوب را میتوان در تبلیغات و جوسازیهای امسال رژیم که از فرط درماندگی به هر خس و خاشاکی برای ممانعت از برگزاری کارزار چهارشنبهسوری متوسل شده مشاهده کرد. آنجا که با تبلیغات دجالگرانه از تمام رسانهها و بهخصوص تلویزیون رژیم، یک بهاصطلاح کمپین یا کارزار را تحت عنوان «نه به چهارشنبه سوری»، به بهانه مسخره حفظ حرمت آتشنشانهای شهید پلاسکو شروع کرده و از مردم میخواهد که برای اینکه آتشنشانهای خسته و داغدار فرصت این را داشته باشند که در چهارشنبهسوری در کنار خانوادههایشان باشند، مردم و جوانها دست از آتشبازی و ترقه بازی بردارند.
کمپین مضحک ضد چهارشنبهسوری که از قضا در روزهای اخیر شدت هم گرفته است به همین جا ختم نشد و خبرگزاری حکومتی موسوم به ایسنا تحت عنوان یک کمپین جدید در آستانه چهارشنبهسوری آن را چنین تکمیل کرد: چند روز پیش بیش از ۴۰هزار دانشآموز از حدود ۱۰۰ مدرسه در محدوده غرب استان تهران طوماری را امضا کرده و تعهد دادند که در مراسم چهارشنبهسوری از مواد محترقه استفاده نخواهند کرد. علاوه بر این دانشآموزان مدارس مختلف در سطح شهر تهران نیز طومار مشابهی را امضا کرده و به ایستگاههای آتشنشانی یا اماکن دیگر منتقل میکنند. بهطوریکه تاکنون دهها هزار تن از دانشآموزان در سراسر کشور به این رویداد پیوسته و البته همه روز بر تعداد اعضای آن افزوده میشود.
به راستی رژیم آخوندی باید تا کجا درمانده و بیچاره شده باشد که به چنین ترفندهای مبتذل و خندهداری متوسل میشود.
اما در مقابل این همه استیصال و درماندگی و عجز که تمامی نهادها و ارگانهای سرگوبگر رژیم، حول آن بسیج شدهاند به خوبی میتوان استنباط کرد که هیچکدام از این تمهیدات دردی از دردهای بیدرمان نظام پوسیده آخوندی دوا نخواهد کرد. و جوانان ایران زمین، این بارهم همچون گذشته در همراهی با اعتراضات اجتماعی، با پایداری و همبستگی و با کار جمعی و انقلابی، بساط رعب و وحشت آخوندها را درهم خواهند شکست و خشم و نفرت فزاینده مردم ایران را نسبت به این نظام سراپا فاسد و ضدمردمی ابراز خواهند کرد.
همان جوانانی که مخاطب فراخوان سازمان پرافتخار مجاهدین قرار گرفته و به آنها نوید داده میشود که: جوانان اشرفنشان و رزمنده ایران!
با برافروختن آتشها در جشن ملی چهارشنبه سوری، به استقبال بهار و نوروز همیشه پیروز بشتابیم.
زمستان استبداد را با فریادهای «مرگ بر اصل ولایتفقیه»، «زنده باد ارتش آزادی»، به لرزه در آوریم.
برای برپایی هزار اشرف و کانون ظلمت سوز شورشی در سراسر میهن اشغال شده، تجدید پیمان کنیم.
این، تنها پاسخ کارساز به سرکوب و تباهی و تاریکی و فقر و بیکاری و چپاولهای نجومی است.
...
میتوان و باید، تیمها، دستهها و یکانهای ارتش آزادی را در جای جای میهن اشغال شده، تشکیل داد.
میتوان و باید «هزار اشرف رهایی بخش»، «هزار کانون شعلهور شورشی» و «هزار کانون نبرد و مقاومت» برپا کرد.
میتوان و باید زمینهها را برای نوروز پیروزی و بهاران خجسته آزادی فراهم کرد.