قبل از هر چیز، من با همه این زنان بسیار شجاع از اشرف آشنا شدم.
با تشکر از شهادت بسیار خارقالعاده شما و تشکر از استقبال بسیار گرمتان. مارس 2013 اولین باری بود که با خانم رجوی و اعضای مجاهدین آشنا شدم. به یاد دارم که در پاریس و بهمناسبت روز جهانی زن، مانند امروز بود. یک ماه قبلش کمپ لیبرتی هدف حملات نیروهای عراقی قرار گرفته بود. این اولین بار نبود و متأسفانه همچنین آخرین بار هم نبود.
در هر صورت، کسی که در پاریس در مارس 2013 با او آشنا شدم زنی قوی و رهبری است که بتواند امیدها، اهداف و شجاعت مردمان خود را در این مسیر سخت و دشوار به سوی آزادی هدایت کند. در هر صورت، آنجا در پاریس روابط و تماسهای من با خانم رجوی و اپوزیسیون دموکراتیک ایرانی آغاز شد. از آن روز برای امنیت آنها تلاش کرده و همواره از آنها در روزهای سخت حمایت کردم. من در حملاتی که صورت میگرفت نگران آنها بودم و بهمحض اینکه از وضعیت و دشواریهای آنها مطلع میشدم تلاشهای خود را آغاز میکردم. به این جنبش با دیگر همکارانم پیوستهام. با همکاری قاطع در چهار سال گذشته در دوران خدمت در سنای اسپانیا، که اکنون بهعنوان یک فعال حقوقبشر و یک دوست ادامه دارد. اما در این سالیان بسیار چیزها رخ دادهاند. همانطور که گفتم حمله در 9فوریه آخرین حمله نبودند. همانطور که میدانید وضعیت ساکنان در کمپ لیبرتی بدتر و بدتر میشد. به این دلایل در این دوران با دیگر اعضای پارلمان اسپانیا و سنا ما حملات علیه کمپ لیبرتی را محکوم کردیم و خواهان تحقیقات بینالمللی مستقل در مورد این حملات شدیم.
اما در همین دوره روحانی بهاصطلاح مدره در ایران به مسند قدرت رسیده بود و جامعه بینالمللی امیدوار بود، در حالی که تنها یک سال قبل روحانی 700 زندانی را اعدام کرده بود. غلامرضا خسروی یکی از آنها بود. ما این واقعیت را به نماینده عالی اتحادیه اروپا فدریکا موگرینی گزارش کردیم، اما فایده نداشت. توافق با رژیم ایران صورت گرفت. در عینحال جنگ در عراق هم آغاز شده بود و در آن زمان وضعیت ساکنان در کمپ لیبرتی، همانطور که میدانید، بسیار بدتر شد، آنها در وسط خط آتش میان داعش و دولت عراق بودند.
اکنون، با وجود درد و رنجها، خروج آنها از عراق تبدیل به یک واقعیت شده است. تشکر از همه این افراد که این را ممکن ساختند. همه قدردانی خود را نثار مردم آلبانی میکنم.
من کماکان در کنار شما خواهم ایستاد تا ایران آزاد شود. با تشکر.
با تشکر از شهادت بسیار خارقالعاده شما و تشکر از استقبال بسیار گرمتان. مارس 2013 اولین باری بود که با خانم رجوی و اعضای مجاهدین آشنا شدم. به یاد دارم که در پاریس و بهمناسبت روز جهانی زن، مانند امروز بود. یک ماه قبلش کمپ لیبرتی هدف حملات نیروهای عراقی قرار گرفته بود. این اولین بار نبود و متأسفانه همچنین آخرین بار هم نبود.
در هر صورت، کسی که در پاریس در مارس 2013 با او آشنا شدم زنی قوی و رهبری است که بتواند امیدها، اهداف و شجاعت مردمان خود را در این مسیر سخت و دشوار به سوی آزادی هدایت کند. در هر صورت، آنجا در پاریس روابط و تماسهای من با خانم رجوی و اپوزیسیون دموکراتیک ایرانی آغاز شد. از آن روز برای امنیت آنها تلاش کرده و همواره از آنها در روزهای سخت حمایت کردم. من در حملاتی که صورت میگرفت نگران آنها بودم و بهمحض اینکه از وضعیت و دشواریهای آنها مطلع میشدم تلاشهای خود را آغاز میکردم. به این جنبش با دیگر همکارانم پیوستهام. با همکاری قاطع در چهار سال گذشته در دوران خدمت در سنای اسپانیا، که اکنون بهعنوان یک فعال حقوقبشر و یک دوست ادامه دارد. اما در این سالیان بسیار چیزها رخ دادهاند. همانطور که گفتم حمله در 9فوریه آخرین حمله نبودند. همانطور که میدانید وضعیت ساکنان در کمپ لیبرتی بدتر و بدتر میشد. به این دلایل در این دوران با دیگر اعضای پارلمان اسپانیا و سنا ما حملات علیه کمپ لیبرتی را محکوم کردیم و خواهان تحقیقات بینالمللی مستقل در مورد این حملات شدیم.
اما در همین دوره روحانی بهاصطلاح مدره در ایران به مسند قدرت رسیده بود و جامعه بینالمللی امیدوار بود، در حالی که تنها یک سال قبل روحانی 700 زندانی را اعدام کرده بود. غلامرضا خسروی یکی از آنها بود. ما این واقعیت را به نماینده عالی اتحادیه اروپا فدریکا موگرینی گزارش کردیم، اما فایده نداشت. توافق با رژیم ایران صورت گرفت. در عینحال جنگ در عراق هم آغاز شده بود و در آن زمان وضعیت ساکنان در کمپ لیبرتی، همانطور که میدانید، بسیار بدتر شد، آنها در وسط خط آتش میان داعش و دولت عراق بودند.
اکنون، با وجود درد و رنجها، خروج آنها از عراق تبدیل به یک واقعیت شده است. تشکر از همه این افراد که این را ممکن ساختند. همه قدردانی خود را نثار مردم آلبانی میکنم.
من کماکان در کنار شما خواهم ایستاد تا ایران آزاد شود. با تشکر.