728 x 90

بحرانهاى اجتماعى,

زیرپوست حاشیه سیاه و متورم شهرها

-

حاشیه نشینی در ایران-آرشیو
حاشیه نشینی در ایران-آرشیو
حاشیه نشینی مرادف است با چادرنشینی، زاغه نشینی و کپرنشینی و حتی غار نشینی که مردم محروم و فقر زده به‌دلیل بی‌سرپناهی و نداشتن مسکن مناسب، ناگزیرند به آن روی آورند.

حاشیه نشینی معلول اختلاف فاحش طبقاتی است که در حاکمیت منحوس آخوندها روز به روز گسترش پیدا می‌کند.

حاشیه نشینی معلول خانه خرابی روستاییان و هجوم آنها به حاشیه شهرها و جدا شدن مستمر لایه‌های مختلف شهری از زندگی در شهر، و آوارگی در اطرف شهرها با حداقل امکانات زندگی است.

به گفته عباس آخوندی وزیر مسکن دولت آخوند حسن روحانی یکی از دلایل رشد حاشیه نشینی کاهش جمعیت روستاها است. وی در این رابطه اعتراف می‌کند که: ”ما در ایران شاهد انفجار جمعیت شهری هستیم“.

کاهش جمعیت روستاها یعنی نابودی کشاورزی که البته او زبان به آن باز نمی‌کند.

این وزیر جنایتکار همچنین می‌گوید: ”2700 محله حاشیه‌نشین در سراسر کشور وجود دارد که 19 میلیون نفر در آنها سکونت دارند“.

بخشی از این مردم در بافتهای فرسوده هستند که به‌دلیل فرسودگی مفرط و ناایمن و بودن ساکنان قبلی آنها را تخلیه کرده‌اند و حاشیه نشینان به آنها هجوم برده‌اند. (تلویزیون شبکه یک 10آبان 95)

پیش از این نیز کارگزاران رژیم در امور مسکن و شهرسازی گفته بودند منظور از حاشیه نشینی تنها دوری فیزیکی از مرکز شهر نیست، بلکه هر نوع دوری از جامعه را شامل می‌شود که می‌تواند شامل مناطق مرکزی شهر هم باشد.

وضعیت زندگی حاشیه نشینان آن‌چنان تأسف‌بار است که معاون وزیر راه رژیم می‌گوید: ”مشکلات کالبدی تنها معضل فعلی حاشیه‌نشینان نیست، قطعاً ساکنان این مناطق علاوه بر مشکلات فیزیکی و کالبدی از مشکلات زیست محیطی، اجتماعی و معیشتی نیز رنج می‌برند“. (پایگاه خبری وزارت راه وشهرسازی رژیم 6بهمن 95)

در چنین وضعیتی مردم ساکن حاشیه شهرها با مشکلاتی نظیر زندگی در محیط آلوده و غیربهداشتی، نداشتن آب و برق و تلفن، نداشتن درمانگاه و بیمارستان و سایر امکانات شهری دست و پنجه نرم می‌کنند.

دراین زمینه تلویزیون شبکه 5 رژیم 29بهمن 95 گزارش تکان‌دهنده‌ای از یکی از مناطق حاشیه‌نشین تهران با عنوان ”دغدغه در حاشیه شهرها“ دارد.

بخشی از حرفهای مردم در گفتگو با گزارشگر تلویزیون رژیم به شرح زیراست:
«یک خانم این‌جا هیچ رسیدگی نمی‌شود. داروخانه ندارد.

یک مرد مسن: این‌جا منطقه‌ای زحمتکش نشین است همه افراد کارگر وضعیف هستند، اکثر مردم بیکارند جوانها همه بیکارند. منطقه را گرد و خاک فراگرفته و بوی گند از این محله بلند شده است.

یک مرد: این آشغالها را معلوم نیست از کجا می‌آورند این‌جا می‌ریزند. آشغال راه‌آهن زده بالا و به این‌جا ریخته است.

یک خانم: اسمش را می‌گذارند شهرداری، اما هیچ رسیدگی نمی‌کند.

یک مرد مسن: همه جا پارک است این‌جا هیچ پارکی ندارد. شبها سگها این‌جا را قرق می‌کنند و کسی نمی‌تواند عبور کند.

یک خانم: فقط یک مدرسه در این‌جا است که یک سمت آن پسرانه است و یک سمت آن دخترانه است. بچه‌های ما هیچ امنیتی این‌جا ندارند.

یک مرد جوان: مشکل اصلی‌مان این است که زندگیمان کنار احشام است از این منطقه مدام بوی احشام به مشام می‌رسد.

برای درست کردن لوله شکسته چند بار به سازمان آب زنگ زده‌ایم کسی نمی‌آید آن را درست کند.

یک مرد جوان: سالها است با مشکل فاضلاب در این محل مواجه هستیم این فاضلاب قبلاً روان بود و عبور می‌کرد اکنون راه عبوری ندارد و فاضلاب منطقه را گرفته است».

آری، این محله یکی از محله‌های حاشیه‌نشین تهران و نه یک محله درحاشیه یکی از مناطق و شهرهای دور افتاده کشور است. وقتی که وضعیت یک محله حاشیه‌نشین تهران این چنین وحشتناک و غیرقابل توصیف باشد، طبعاً وضعیت حاشیه شهرها و مناطق دور افتاده کشور روشن است که چه وضعیت اسفناکی خواهد داشت.

واقعیت این است که معضل حاشیه نشینی و آن چیزی که زیر پوست حاشیه سیاه و متورم شهرها جریان دارد، جریان وسیعی از گرسنگی، فقر و بیکاری است که در انبوه جمعیت حاشیه‌نشین شهرها تلنبار شده و اکنون به انبار دینامیت و ذخیره انفجاری جامعه علیه نظام ولایت‌فقیه تبدیل شده است.
										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/081f0de1-6f29-4536-a8c3-38c4bbd97de9"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات