اهواز یکپارچه در اعتراض؛ چند روزی است که اعتراضات مردم اهواز نسبت به ریزگردها و قطعی آب و برق ادامه دارد.
اعتراض بانویی شجاع مقابل استانداری اهواز: ”استاندار چرا نمی-آید بیرون؟ ما نفتمون رفته، ما جوانمون رفته ”
یک مادر: ”من جوونامو از دست دادم چرا جواب ما رو نمیدین، تا کی بیآبی؟ تا کی بیبرقی؟ آخه این چه زندگیه که برای ما ساختین؟ ما انقلاب کردیم که آزادی داشته باشیم، ما انقلاب کردیم که... داشته باشیم، استاندار بیا بیرون، استاندار باید بیاد جواب ما رو بده، ما تظاهر کننده نیستیم، ما حقمون خودمون رو میخوایم ما نفتمون رفته، ما جوونمون رفته شما کجا بودین؟ استاندار بیا بیرون ”
انفجار خشم مردم اهواز علیه کارگزاران رژیم در این استان در تظاهرات چند روزهٴ آنان برجسته است و با شعارهای مختلف خواهان برکناری آنان بودند:
- استاندار بیغیرت عامل فقر ملت
مردم همچنین در برابر فرماندار رژیم که برای توجیه غارتگریها و تخریب محیطزیست خوزستان، میخواست صحبت کنند، او را هو کردند:
صحبت فرماندار: ”عرض کنم خدمتتون قرار بر این شده 20نفر از شما بیاین اونجا هم آقای استاندار و هم معاون وزیر، اونجا صحبت میکنن شما خواستههاتونو بگین ”
-شعار جمعیت همراه با هو کردن فرماندار، ”دروغه دروغه. صل علی محمد قاتل اهواز اومد، وعدههای دروغین نمیخوایم نمیخوایم ”
استاندار خوزستان دیروز 26بهمن 95 در کنفرانس مطبوعاتی اعلام کرد که اعتراض حق مردم است و گفته است که: «من از آن دسته مسئولانی نیستم که خانوادهام در شهرهای دیگر زندگی کنند و همگی در همین استان هستیم». و به این ترتیب خواسته نشان بدهد که رژیم دنبال حل مسأله است.
اما واقعیت چیست؟
اول باید گفت که اگر مشکلات سمت و سوی حل گرفته پس چرا مردم به این تظاهرات ادامه دادند؟ برعکس، تازه سرکلاف مطالبات مردم باز شده است، این واقعیت در گفته استاندار، که گفت: ”من از آن دسته مسئولانی نیستم که خانوادهام در شهرهای دیگر زندگی کنند و همگی در همین استان هستیم. “ به خوبی دیده میشود.
او و همپالیگهایش در حالیکه خوزستان را به جهنمی تبدیل کردند، حالا منت سر مردم میگذارد که خانوادهاش در همین استان زندگی میکنند. مردم در پلاکاردهای خود نوشته بودند ”خوزستان = عصر حجر“.
واقعیت این است که سپاه، نیروی انتظامی، استانداری و فرمانداریها و همه ارگانهای حکومتی کارشان، غارت نفت و آب و خاک و زندگی مردم خوزستان است. تنها سر زدن و رویت وضعیت کوت عبدالله و حاشیه نشینهای اهواز روشنگر همه چیز است. هنوز بعد از نزدیک 30سال از پایان جنگ خانمانسوزی که خمینی ادامه دهندهاش بود، خرمشهر کاملاً بازسازی نشده، آبادان در فقر و بیکاری میسوزد و چشماندازی برای حل هیچ مسألهای هم نیست.
در کنفرانس مطبوعاتی روز 26بهمن در اهواز، فردی به نام حسینزاده معاون سیاسی، اجتماعی استانداری خوزستان میگوید: ”ما در تابستان گرد و خاک بیشتری خواهیم داشت“.
قائم مقام وزیر نیرو در کابینه روحانی هم اساساً زیراب همه فریادهای مردم را زد که شعار میدادند آب ما رو دزدیدید. وی گفت: ”از سالها قبل مصوب شد آب شرب مورد نیاز استانهایی که در مسیر کارون هستند، از طریق این رودخانه تأمین شود که همان سهمیهبندی هم هنوز اجرا نشده است! “
کاملاً روشن است همانطور که مریم رجوی رئیسجمهور برگزیده مقاومت ایران میگوید: ”رژیم منفور آخوندی خود سر منشأء مشکلات و بحرانهای حادی است که اکنون با قطع اب و برق مزید بر بیکاری و انواع بیماریها شده است. از اینرو نباید از آخوندها و سرکردگان و مأموران آنها انتظار حل مشکلی را داشت. راهحل، در اعتراض حداکثر و در قیام برای پس زدن و پس راندن رژیم و کارگزاران آن از مشکلاتی است که در زمینههای گوناگون برای زندگی و معیشت روزانه مردم ایجاد کردهاند“.
آنچه در این خیزش قابلتوجه است است، بهرغم اینکه باند خامنهای با توجه به نزدیکی نمایش انتخابات، دنبال سوءاستفاده باندی از این مسأله بود که علیه دولت روحانی بهکار گیرد، ولی از آنجا که بهدلیل فضای انفجاری جامعه نمیتوانند اوضاع را کنترل کنند دستشان بسته است. چنانچه دیدیم که مردم در شعارها و نوشتهها و حرفهایشان خیلی روشن خامنهای را هدف قرار دادند واز جمله روی هرز دادن پول مردم ایران توسط او در سوریه و ول کردن اهواز شعار دادند. بنابراین رژیم در بنبستی قرار گرفته که هر کاری میکند به ضد خودش تبدیل میشود.
واقعیت این است که این تظاهراتها با این ابعاد و گستردگی بیانگر وضعیت جوشان جامعه و قهر دم افزونیست که بر اثر مطالبات انباشته و پاسخ نگرفته در جامعه شکل گرفته است و مردم هم بهخوبی آگاهند که باندهای رژیم تنها دردی که ندارند منافع مردم است و اساساً دنبال کسب هژمونی و قدرت هستند.
اعتراض بانویی شجاع مقابل استانداری اهواز: ”استاندار چرا نمی-آید بیرون؟ ما نفتمون رفته، ما جوانمون رفته ”
یک مادر: ”من جوونامو از دست دادم چرا جواب ما رو نمیدین، تا کی بیآبی؟ تا کی بیبرقی؟ آخه این چه زندگیه که برای ما ساختین؟ ما انقلاب کردیم که آزادی داشته باشیم، ما انقلاب کردیم که... داشته باشیم، استاندار بیا بیرون، استاندار باید بیاد جواب ما رو بده، ما تظاهر کننده نیستیم، ما حقمون خودمون رو میخوایم ما نفتمون رفته، ما جوونمون رفته شما کجا بودین؟ استاندار بیا بیرون ”
انفجار خشم مردم اهواز علیه کارگزاران رژیم در این استان در تظاهرات چند روزهٴ آنان برجسته است و با شعارهای مختلف خواهان برکناری آنان بودند:
- استاندار بیغیرت عامل فقر ملت
مردم همچنین در برابر فرماندار رژیم که برای توجیه غارتگریها و تخریب محیطزیست خوزستان، میخواست صحبت کنند، او را هو کردند:
صحبت فرماندار: ”عرض کنم خدمتتون قرار بر این شده 20نفر از شما بیاین اونجا هم آقای استاندار و هم معاون وزیر، اونجا صحبت میکنن شما خواستههاتونو بگین ”
-شعار جمعیت همراه با هو کردن فرماندار، ”دروغه دروغه. صل علی محمد قاتل اهواز اومد، وعدههای دروغین نمیخوایم نمیخوایم ”
استاندار خوزستان دیروز 26بهمن 95 در کنفرانس مطبوعاتی اعلام کرد که اعتراض حق مردم است و گفته است که: «من از آن دسته مسئولانی نیستم که خانوادهام در شهرهای دیگر زندگی کنند و همگی در همین استان هستیم». و به این ترتیب خواسته نشان بدهد که رژیم دنبال حل مسأله است.
اما واقعیت چیست؟
اول باید گفت که اگر مشکلات سمت و سوی حل گرفته پس چرا مردم به این تظاهرات ادامه دادند؟ برعکس، تازه سرکلاف مطالبات مردم باز شده است، این واقعیت در گفته استاندار، که گفت: ”من از آن دسته مسئولانی نیستم که خانوادهام در شهرهای دیگر زندگی کنند و همگی در همین استان هستیم. “ به خوبی دیده میشود.
او و همپالیگهایش در حالیکه خوزستان را به جهنمی تبدیل کردند، حالا منت سر مردم میگذارد که خانوادهاش در همین استان زندگی میکنند. مردم در پلاکاردهای خود نوشته بودند ”خوزستان = عصر حجر“.
واقعیت این است که سپاه، نیروی انتظامی، استانداری و فرمانداریها و همه ارگانهای حکومتی کارشان، غارت نفت و آب و خاک و زندگی مردم خوزستان است. تنها سر زدن و رویت وضعیت کوت عبدالله و حاشیه نشینهای اهواز روشنگر همه چیز است. هنوز بعد از نزدیک 30سال از پایان جنگ خانمانسوزی که خمینی ادامه دهندهاش بود، خرمشهر کاملاً بازسازی نشده، آبادان در فقر و بیکاری میسوزد و چشماندازی برای حل هیچ مسألهای هم نیست.
در کنفرانس مطبوعاتی روز 26بهمن در اهواز، فردی به نام حسینزاده معاون سیاسی، اجتماعی استانداری خوزستان میگوید: ”ما در تابستان گرد و خاک بیشتری خواهیم داشت“.
قائم مقام وزیر نیرو در کابینه روحانی هم اساساً زیراب همه فریادهای مردم را زد که شعار میدادند آب ما رو دزدیدید. وی گفت: ”از سالها قبل مصوب شد آب شرب مورد نیاز استانهایی که در مسیر کارون هستند، از طریق این رودخانه تأمین شود که همان سهمیهبندی هم هنوز اجرا نشده است! “
کاملاً روشن است همانطور که مریم رجوی رئیسجمهور برگزیده مقاومت ایران میگوید: ”رژیم منفور آخوندی خود سر منشأء مشکلات و بحرانهای حادی است که اکنون با قطع اب و برق مزید بر بیکاری و انواع بیماریها شده است. از اینرو نباید از آخوندها و سرکردگان و مأموران آنها انتظار حل مشکلی را داشت. راهحل، در اعتراض حداکثر و در قیام برای پس زدن و پس راندن رژیم و کارگزاران آن از مشکلاتی است که در زمینههای گوناگون برای زندگی و معیشت روزانه مردم ایجاد کردهاند“.
آنچه در این خیزش قابلتوجه است است، بهرغم اینکه باند خامنهای با توجه به نزدیکی نمایش انتخابات، دنبال سوءاستفاده باندی از این مسأله بود که علیه دولت روحانی بهکار گیرد، ولی از آنجا که بهدلیل فضای انفجاری جامعه نمیتوانند اوضاع را کنترل کنند دستشان بسته است. چنانچه دیدیم که مردم در شعارها و نوشتهها و حرفهایشان خیلی روشن خامنهای را هدف قرار دادند واز جمله روی هرز دادن پول مردم ایران توسط او در سوریه و ول کردن اهواز شعار دادند. بنابراین رژیم در بنبستی قرار گرفته که هر کاری میکند به ضد خودش تبدیل میشود.
واقعیت این است که این تظاهراتها با این ابعاد و گستردگی بیانگر وضعیت جوشان جامعه و قهر دم افزونیست که بر اثر مطالبات انباشته و پاسخ نگرفته در جامعه شکل گرفته است و مردم هم بهخوبی آگاهند که باندهای رژیم تنها دردی که ندارند منافع مردم است و اساساً دنبال کسب هژمونی و قدرت هستند.