درخشش حماسه 19بهمن 60 و شجاعت و فدای خیرهکننده آن مجاهدان قهرمان، آنچنان بود که دشمن را نیز به اذعان آن شجاعت بیهمتا وا داشت.
سبزوار (محسن) رضایی میرقائد، فرمانده وقت سپاه پاسداران ارتجاع در دههی 60 و 70 خاطرات خود را از حماسة 19بهمن اینگونه تعریف میکند:
«ما در ابتدای سال تا اواخر 30خرداد سال 1360، خیلی از (مجاهدین) عقب بودیم و در ابتدای سال، برتری ما نسبت به مجاهدین خیلی پایین بود و عقبماندگیهای زیادی داشتیم…
… مجاهدین از نظر سیاسی وضعیتی را درست کرده بودند که ما نمیتوانستیم با آزادی عمل و اختیارات کامل قانونی از همهٴ تواناییهایمان استفاده کنیم… ما نمیتوانستیم پابهپای مجاهدین حرکت کنیم و آنها چند گام جلوتر از ما بودند…
خانههای تیمی سازمان دارای حفاظت فوقالعادهای بودند و علاوهبر محافظین داخل خانه، یک گروه نیز در بیرون خانه بهطور مرتب گشت میداد و هرنوع تحرکی را از فاصله چند صد متری به داخل خانه گزارش میکرد. لذا افراد قبل از هر اتفاقی آماده واکنش و عکسالعمل بودند.
اعضای مجاهدین از هوش خیلی بالایی برخوردار بودند. مثلاً موسی خیابانی دارای توان عملیاتی خیلی بالا بود و [شاهرخ] شمیم تیرانداز بسیار ماهر و فوقالعاده بود و در میان مجاهدین از نظر تیراندازی و شجاعت مثل وی وجود نداشت.
با این حساب، دوستان ما صبح 19بهمنماه سال 1360، آماده عملیات شدند، در حالیکه همه بیسیمهای تیمهای عملکننده خاموش بود، چون دوستان ما میدانستند که مجاهدین شنود بیسیم دارند و گفتگوها را کنترل میکنند.
… عملیات علیه سه خانه تیمی با یک فاصلهٴ کوتاه از هم انجام شد تا خانهها به همدیگر اطلاع ندهند. اما برخلاف انتظار ما موسی خیابانی توانست در برود. او از حیاط بیرون آمد و بهسمت ماشین ضدگلولهاش رفت و درب ماشین را باز کرده آمادهٴ فرار شد. بچهها که منتظر این واکنش نبودند، چند لحظه غافلگیر شدند. یکی از برادران تیم عملیات به نام صابری نارنجکی را به زیر ماشین انداخت، ولی ماشین ضدگلوله بود و نارنجک اثر نکرد.
… سختترین درگیری ما در خانهٴ موسی خیابانی بود. دوستان از من هم سؤال کرده بودند که اگر درگیری سخت شد آیا از آر.پی.جی استفاده بکنیم؟ من گفته بودم میتوانند از آر.پی.جی7 استفاده کنند. برادری که عملکننده بود، موقعی که ماشه را فشار میدهد، آر.پی.جی7 عمل نمیکند. او خودش را با کمک یکی دیگر از دوستان سریع به پارکینگ میرساند و میبینند دخترخانمی جلوِ ماشین پژو کشته شده و یک مرد هم بهحالت مرده روی فرمان افتاده است، اما وقتی به او نزدیک میشوند، آن مرد یکمرتبه سرش را بلند میکند و کلت میکشد. بعد معلوم میشود [این فرد] موسی خیابانی بوده.
… در خانه دیگر، ابریشمچی توانسته بود دقایقی قبل از عملیات از خانه بیرون برود. ... در خانهٴ سوم شمیم حضور داشت که بعد از شروع عملیات بهطرز خاصی میپرد که در برود… او هم خیلی آدم زبردستی بود و بهسمت علیخانی تیراندازی کرد، … موسی خیابانی و [شاهرخ] شمیم افراد برجستهای بودند.
… اگر برنامهریزی پیچیده مجاهدین عملیاتی میشد، تا شهریور سال 1360، دیگر اسمی از جمهوری اسلامی باقی نمانده و دستاوردهای آن کلاً از بین میرفت…
شورای مرکزی سازمان مجاهدین از نظر فنی و نظامی و ضریب هوشی آدمهای قدرتمند و قابلی بودند. اگر بخواهیم بر اساس بنچ مارکینگ، گِرید بگذاریم یا رنکینگ و درجهبندی کنیم، چنانچه به مسعود رجوی نمرهٴ صد بدهیم، آنوقت میتوان به موسی خیابانی نود، به ابریشمچی پنجاه، به زرکش چهل و بقیه مثل حیاتی و ضابطی و اینها نمره بین 30 تا 40 داد. بالای سر مجاهدین کادر خیلی قوی بود. اینها اکثراً زندان رفته بودند و تجربه مبارزه با ساواک را داشتند. بازجوییهای قبل از انقلاب را پشت سر گذاشته بودند. به فلسطین رفته و مدتی با سازمان آزادیبخش فلسطین کار کرده بودند. لذا یک کادر خیلی قوی بالای سر آنها بود…»
(سبزوار رضایی قائد (محسن رضایی) - مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس- 10اسفند 1394)
آری، قهرمانی و رشادت خیرهکننده مجاهدین در 19بهمن 60 بعد از 35سال آنچنان بر قلهٴ رفیع آزادی میدرخشد که خون گرم آن فرزندان شجاع مردم ایران، اکنون در رگهای اشرفیان میجوشد تا روزی نه چندان دور طومار این رژیم ضدبشری را در هم بپیچند و دودمان آن را برای همیشه از بنیان بسوزانند.
سبزوار (محسن) رضایی میرقائد، فرمانده وقت سپاه پاسداران ارتجاع در دههی 60 و 70 خاطرات خود را از حماسة 19بهمن اینگونه تعریف میکند:
«ما در ابتدای سال تا اواخر 30خرداد سال 1360، خیلی از (مجاهدین) عقب بودیم و در ابتدای سال، برتری ما نسبت به مجاهدین خیلی پایین بود و عقبماندگیهای زیادی داشتیم…
… مجاهدین از نظر سیاسی وضعیتی را درست کرده بودند که ما نمیتوانستیم با آزادی عمل و اختیارات کامل قانونی از همهٴ تواناییهایمان استفاده کنیم… ما نمیتوانستیم پابهپای مجاهدین حرکت کنیم و آنها چند گام جلوتر از ما بودند…
خانههای تیمی سازمان دارای حفاظت فوقالعادهای بودند و علاوهبر محافظین داخل خانه، یک گروه نیز در بیرون خانه بهطور مرتب گشت میداد و هرنوع تحرکی را از فاصله چند صد متری به داخل خانه گزارش میکرد. لذا افراد قبل از هر اتفاقی آماده واکنش و عکسالعمل بودند.
اعضای مجاهدین از هوش خیلی بالایی برخوردار بودند. مثلاً موسی خیابانی دارای توان عملیاتی خیلی بالا بود و [شاهرخ] شمیم تیرانداز بسیار ماهر و فوقالعاده بود و در میان مجاهدین از نظر تیراندازی و شجاعت مثل وی وجود نداشت.
با این حساب، دوستان ما صبح 19بهمنماه سال 1360، آماده عملیات شدند، در حالیکه همه بیسیمهای تیمهای عملکننده خاموش بود، چون دوستان ما میدانستند که مجاهدین شنود بیسیم دارند و گفتگوها را کنترل میکنند.
… عملیات علیه سه خانه تیمی با یک فاصلهٴ کوتاه از هم انجام شد تا خانهها به همدیگر اطلاع ندهند. اما برخلاف انتظار ما موسی خیابانی توانست در برود. او از حیاط بیرون آمد و بهسمت ماشین ضدگلولهاش رفت و درب ماشین را باز کرده آمادهٴ فرار شد. بچهها که منتظر این واکنش نبودند، چند لحظه غافلگیر شدند. یکی از برادران تیم عملیات به نام صابری نارنجکی را به زیر ماشین انداخت، ولی ماشین ضدگلوله بود و نارنجک اثر نکرد.
… سختترین درگیری ما در خانهٴ موسی خیابانی بود. دوستان از من هم سؤال کرده بودند که اگر درگیری سخت شد آیا از آر.پی.جی استفاده بکنیم؟ من گفته بودم میتوانند از آر.پی.جی7 استفاده کنند. برادری که عملکننده بود، موقعی که ماشه را فشار میدهد، آر.پی.جی7 عمل نمیکند. او خودش را با کمک یکی دیگر از دوستان سریع به پارکینگ میرساند و میبینند دخترخانمی جلوِ ماشین پژو کشته شده و یک مرد هم بهحالت مرده روی فرمان افتاده است، اما وقتی به او نزدیک میشوند، آن مرد یکمرتبه سرش را بلند میکند و کلت میکشد. بعد معلوم میشود [این فرد] موسی خیابانی بوده.
… در خانه دیگر، ابریشمچی توانسته بود دقایقی قبل از عملیات از خانه بیرون برود. ... در خانهٴ سوم شمیم حضور داشت که بعد از شروع عملیات بهطرز خاصی میپرد که در برود… او هم خیلی آدم زبردستی بود و بهسمت علیخانی تیراندازی کرد، … موسی خیابانی و [شاهرخ] شمیم افراد برجستهای بودند.
… اگر برنامهریزی پیچیده مجاهدین عملیاتی میشد، تا شهریور سال 1360، دیگر اسمی از جمهوری اسلامی باقی نمانده و دستاوردهای آن کلاً از بین میرفت…
شورای مرکزی سازمان مجاهدین از نظر فنی و نظامی و ضریب هوشی آدمهای قدرتمند و قابلی بودند. اگر بخواهیم بر اساس بنچ مارکینگ، گِرید بگذاریم یا رنکینگ و درجهبندی کنیم، چنانچه به مسعود رجوی نمرهٴ صد بدهیم، آنوقت میتوان به موسی خیابانی نود، به ابریشمچی پنجاه، به زرکش چهل و بقیه مثل حیاتی و ضابطی و اینها نمره بین 30 تا 40 داد. بالای سر مجاهدین کادر خیلی قوی بود. اینها اکثراً زندان رفته بودند و تجربه مبارزه با ساواک را داشتند. بازجوییهای قبل از انقلاب را پشت سر گذاشته بودند. به فلسطین رفته و مدتی با سازمان آزادیبخش فلسطین کار کرده بودند. لذا یک کادر خیلی قوی بالای سر آنها بود…»
(سبزوار رضایی قائد (محسن رضایی) - مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس- 10اسفند 1394)
آری، قهرمانی و رشادت خیرهکننده مجاهدین در 19بهمن 60 بعد از 35سال آنچنان بر قلهٴ رفیع آزادی میدرخشد که خون گرم آن فرزندان شجاع مردم ایران، اکنون در رگهای اشرفیان میجوشد تا روزی نه چندان دور طومار این رژیم ضدبشری را در هم بپیچند و دودمان آن را برای همیشه از بنیان بسوزانند.