رژیم آخوندی روز چهارشنبه 22دی، پاسدار جنایتکار ایرج مسجدی، مشاور پاسدار قاسم سلیمانی سرکرده نیروی تروریستی قدس و فرمانده سابق قرارگاه رمضان را بهعنوان سفیر جدید رژیم ایران در عراق معرفی کرد.
بنا به نوشته سایت حکومتی عصر ایران «سفارت رژیم ایران در بغداد یکی از سمتهای استراتژیک در خارج از کشور بهشمار میرود و انتخاب سفیر برای آن از اهمیت زیادی برخوردار است».
«ایرج مسجدی دارای درجه سرتیپی در سپاه پاسداران است».
سفیر پیشین خامنهای در بغداد، داناییفر بود که در مأموریت خود برای نابودی مجاهدین خلق توسط نیروی تروریستی قدس و مزدوران عراقیاش شکست خورد. مجاهدین توانستند به سلامت نیروهایشان را از عراق خارج کنند و نوری مالکی مزدور پیشانی سیاه آخوندها در عراق نیز از تخت نخستوزیری که بالاترین مقام اجرایی کشور است، به زیر کشیده شد.
پاسدار جنایتکار مسجدی، از عوامل اصلی سرکوب مردم عراق و نسلکشی در استان دیاله عراق است. وی با کشتار سیستماتیک مردم دیاله و تلاش برای تغییر بافت جمعیتی آن استان که همجوار ایران است، از منفوریت ویژهیی در عراق برخوردار! است. از سخنان همین پاسدار جنایتکار است که در توجیه حضور نظامی و تروریستی نظام ولایتفقیه در عراق گفته بود: ”دشمن از سوریه مثل موج به سمت شهرهای عراق سرازیر شد و به نزدیکی سامرا و کربلا رسید از طرف دیاله به مرزهای ایران نزدیک شد بعد ما همینطور ساکت و بیتفاوتی بنشینیم؟“ همین پاسدار خونریز دو سال پیش از این با اشاره به نیروی تروریستی قدس وحضورش در عراق گفته بود: «باید به مبارزه خود عمق استراتژیک بدهیم». (خبرگزاری مهر رژیم، 11بهمن 93). طبعاً با کنار رفتن پردهها از روی عمق جنایات پاسداران در حلب و سوریه روشن شد که ”عمق دادن به مبارزه!؟“ از نظر پاسدار مسجدی یعنی چه!
ایرج مسجدی که تا پیش از انتصاب به سمت سفیر خامنهای در بغداد، عنوان مشاور عالی فرمانده سپاه قدس را یدک میکشید، روز 16 بهمن 93 در مراسم کفن و دفن پاسداران پاکدشتی به هلاکت رسیده در سوریه اظهار داشته بود: جنگ در آن منطقه (یعنی سوریه)، به نوعی تأمین امنیت جمهوری اسلامی نیز هست“.
مسجدی که همانند دیگر سرپاسدارها، حماقت و سیاست را با هم قاطی کرده، در همان تاریخ 16بهمن 93 و در همان مجلس ختم در پاکدشت در حالیکه ظاهراً فراموش کرده بود رؤسایش تأکید دارند اعزام نیروهای پاسدار به عراق و سوریه را تحت عنوان ”کمک مستشاری“ پنهان کنند، از دهانش ”در رفته بود “ و مطالبی گفته بود که خبرنگار سایت محلی موسوم به ”پایگاه اطلاعرسانی پاکدشتیها “ هم دانسته یا ندانسته و از قول وی ”بند “ را اینگونه آب داده!: «مشاور عالی فرماندهی سپاه قدس با اشاره به اینکه عناصری از نیروی قدرتمند سپاه پاسداران بهنمایندگی از بسیجیان و همه ملت شریف ایران وارد صحنه جنگ با داعش شدند، بیان داشت: به دولت و ملت عراق این امید داده شد که به سرعت... .»
گرچه که سه خط بعد دوباره فراموش کرده که همین دو دقیقه پیش چه گفته و در نهایت آشفته مغزی میگوید: جمهوری اسلامی، تجربیات دفاع مقدس را در اختیار مقاومت برای مبارزه با تکفیریها قرار میدهد و نقش سپاه قدس، کمک مستشاری از جمله، آموزش، سازماندهی و پشتیبانی است!
طبعا به عهدهٴ خواننده و شنونده است که دریابد بالاخره نقش آقایان، مستشاری است یا اعزام عناصری از نیروی سپاه؟؟ ؟
طبعا اهالی سوریه و عراق بهویژه مردم حلب، همینطور اهالی استان دیاله عراق هیچ ابهامی در درک نقش فعال رژیم تهران و سپاه پاسدارن جنایتکار و نیروی تروریستی قدسشان در نسلکشی فجیع مردم عراق و دیاله ندارند.
کما اینکه خود پاسدار مسجدی هم تلاشی برای پردهپوشی جنایاتش نداشته و ندارد. مسجدی در همان مجلس ختم کذایی که ظاهراً تصور میکرده، دوراز پایتخت میتواند هر ”حرفی“ بزند ادامه داده: «هنگامی که داعش در استان دیاله عراق نزدیک مرزهای ایران بود؛ برای تأمین امنیت مرزهای جمهوری اسلامی، عملیاتهای سعدیه و جلولا، دیاله، مقدادیه، آمرلی آغاز شد و در نهایت باعث عقب راندن داعش تا غرب رودخانه دجله شد و امنیتی پایدار برای جمهوری اسلامی ایران ایجاد... شد“.
بنا به اخبار خبرگزاریها، پاسداران حدود 7هزار عنصر مسلح از نیروی تروریستی قدس در شهرهای مختلف عراق مستقر کردهاند.
پاسدار جنایتکار مسجدی همچنین در تاریخ 11بهمن 93 در یک همایش در تهران، کرانهٴ باختری رود اردن را بخشی از عمق استراتژیک نظام اعلام کرده بود. نکتهیی که البته واکنش شدید دولت فلسطین را در پی داشت.
به هر حال و با توجه به حضور نیروی تروریستی قدس در لیست سیاه تروریستی آمریکا و برخی دولتهای غربی، نفس رسمیت یافتن حضور معاون یا مشاور عالی فرماندهٴ این نیروی تروریستی بهعنوان یک سفیر؟! در عراق، مقدمه چالشهای بعدی وزارت خارجهای است که سفرایش را شخص مقام ولایت و ستاد نظامیاش در نیروی قدس و سپاه پاسداران مشخص و منصوب میکنند.
در این مورد هم باید کمی صبر کرد و دید این چالش حقوقی (با توجه به لیستگذاری بودن نیروی تروریستی قدس) و همینطور میزان هماهنگی جناب ”سفیر؟!؟! “ با وزارتخارجه خودشان، آنهم در دوران بیپدری روحانی، پس از مرگ رفسنجانی به کجاها خواهد کشید؟.
بنا به نوشته سایت حکومتی عصر ایران «سفارت رژیم ایران در بغداد یکی از سمتهای استراتژیک در خارج از کشور بهشمار میرود و انتخاب سفیر برای آن از اهمیت زیادی برخوردار است».
«ایرج مسجدی دارای درجه سرتیپی در سپاه پاسداران است».
سفیر پیشین خامنهای در بغداد، داناییفر بود که در مأموریت خود برای نابودی مجاهدین خلق توسط نیروی تروریستی قدس و مزدوران عراقیاش شکست خورد. مجاهدین توانستند به سلامت نیروهایشان را از عراق خارج کنند و نوری مالکی مزدور پیشانی سیاه آخوندها در عراق نیز از تخت نخستوزیری که بالاترین مقام اجرایی کشور است، به زیر کشیده شد.
پاسدار جنایتکار مسجدی، از عوامل اصلی سرکوب مردم عراق و نسلکشی در استان دیاله عراق است. وی با کشتار سیستماتیک مردم دیاله و تلاش برای تغییر بافت جمعیتی آن استان که همجوار ایران است، از منفوریت ویژهیی در عراق برخوردار! است. از سخنان همین پاسدار جنایتکار است که در توجیه حضور نظامی و تروریستی نظام ولایتفقیه در عراق گفته بود: ”دشمن از سوریه مثل موج به سمت شهرهای عراق سرازیر شد و به نزدیکی سامرا و کربلا رسید از طرف دیاله به مرزهای ایران نزدیک شد بعد ما همینطور ساکت و بیتفاوتی بنشینیم؟“ همین پاسدار خونریز دو سال پیش از این با اشاره به نیروی تروریستی قدس وحضورش در عراق گفته بود: «باید به مبارزه خود عمق استراتژیک بدهیم». (خبرگزاری مهر رژیم، 11بهمن 93). طبعاً با کنار رفتن پردهها از روی عمق جنایات پاسداران در حلب و سوریه روشن شد که ”عمق دادن به مبارزه!؟“ از نظر پاسدار مسجدی یعنی چه!
ایرج مسجدی که تا پیش از انتصاب به سمت سفیر خامنهای در بغداد، عنوان مشاور عالی فرمانده سپاه قدس را یدک میکشید، روز 16 بهمن 93 در مراسم کفن و دفن پاسداران پاکدشتی به هلاکت رسیده در سوریه اظهار داشته بود: جنگ در آن منطقه (یعنی سوریه)، به نوعی تأمین امنیت جمهوری اسلامی نیز هست“.
مسجدی که همانند دیگر سرپاسدارها، حماقت و سیاست را با هم قاطی کرده، در همان تاریخ 16بهمن 93 و در همان مجلس ختم در پاکدشت در حالیکه ظاهراً فراموش کرده بود رؤسایش تأکید دارند اعزام نیروهای پاسدار به عراق و سوریه را تحت عنوان ”کمک مستشاری“ پنهان کنند، از دهانش ”در رفته بود “ و مطالبی گفته بود که خبرنگار سایت محلی موسوم به ”پایگاه اطلاعرسانی پاکدشتیها “ هم دانسته یا ندانسته و از قول وی ”بند “ را اینگونه آب داده!: «مشاور عالی فرماندهی سپاه قدس با اشاره به اینکه عناصری از نیروی قدرتمند سپاه پاسداران بهنمایندگی از بسیجیان و همه ملت شریف ایران وارد صحنه جنگ با داعش شدند، بیان داشت: به دولت و ملت عراق این امید داده شد که به سرعت... .»
گرچه که سه خط بعد دوباره فراموش کرده که همین دو دقیقه پیش چه گفته و در نهایت آشفته مغزی میگوید: جمهوری اسلامی، تجربیات دفاع مقدس را در اختیار مقاومت برای مبارزه با تکفیریها قرار میدهد و نقش سپاه قدس، کمک مستشاری از جمله، آموزش، سازماندهی و پشتیبانی است!
طبعا به عهدهٴ خواننده و شنونده است که دریابد بالاخره نقش آقایان، مستشاری است یا اعزام عناصری از نیروی سپاه؟؟ ؟
طبعا اهالی سوریه و عراق بهویژه مردم حلب، همینطور اهالی استان دیاله عراق هیچ ابهامی در درک نقش فعال رژیم تهران و سپاه پاسدارن جنایتکار و نیروی تروریستی قدسشان در نسلکشی فجیع مردم عراق و دیاله ندارند.
کما اینکه خود پاسدار مسجدی هم تلاشی برای پردهپوشی جنایاتش نداشته و ندارد. مسجدی در همان مجلس ختم کذایی که ظاهراً تصور میکرده، دوراز پایتخت میتواند هر ”حرفی“ بزند ادامه داده: «هنگامی که داعش در استان دیاله عراق نزدیک مرزهای ایران بود؛ برای تأمین امنیت مرزهای جمهوری اسلامی، عملیاتهای سعدیه و جلولا، دیاله، مقدادیه، آمرلی آغاز شد و در نهایت باعث عقب راندن داعش تا غرب رودخانه دجله شد و امنیتی پایدار برای جمهوری اسلامی ایران ایجاد... شد“.
بنا به اخبار خبرگزاریها، پاسداران حدود 7هزار عنصر مسلح از نیروی تروریستی قدس در شهرهای مختلف عراق مستقر کردهاند.
پاسدار جنایتکار مسجدی همچنین در تاریخ 11بهمن 93 در یک همایش در تهران، کرانهٴ باختری رود اردن را بخشی از عمق استراتژیک نظام اعلام کرده بود. نکتهیی که البته واکنش شدید دولت فلسطین را در پی داشت.
به هر حال و با توجه به حضور نیروی تروریستی قدس در لیست سیاه تروریستی آمریکا و برخی دولتهای غربی، نفس رسمیت یافتن حضور معاون یا مشاور عالی فرماندهٴ این نیروی تروریستی بهعنوان یک سفیر؟! در عراق، مقدمه چالشهای بعدی وزارت خارجهای است که سفرایش را شخص مقام ولایت و ستاد نظامیاش در نیروی قدس و سپاه پاسداران مشخص و منصوب میکنند.
در این مورد هم باید کمی صبر کرد و دید این چالش حقوقی (با توجه به لیستگذاری بودن نیروی تروریستی قدس) و همینطور میزان هماهنگی جناب ”سفیر؟!؟! “ با وزارتخارجه خودشان، آنهم در دوران بیپدری روحانی، پس از مرگ رفسنجانی به کجاها خواهد کشید؟.