ماریو سوارز، رئیسجمهور اسبق پرتغال روز شنبه در ۹۲ سالگی درگذشت.
سخنگوی بیمارستانی که ماریو سوارز از روز ۱۳ دسامبر (۲۳ آذر) در آن بستری شده بود، خبر درگذشت وی را تأیید کرد. حال جسمی رئیسجمهور و نخستوزیر پیشین پرتغال در روزهای اخیر «بسیار بحرانی» توصیف شده بود.
ماریو سوارز بین سالهای ۱۹۸۶ تا ۱۹۹۶ رئیسجمهور پرتغال بود. از او بهعنوان یکی از مهمترین چهرههای سیاسی پرتغال طی چهل سال اخیر یاد میشد. او نقش مهمی در گذار کشورش به دموکراسی پس از انقلاب سال ۱۹۷۴ ایفا کرد.
ماریو سوارز، چهره نامدار سیاست بینالملل و کشور پرتغال دو دوره نخستوزیری و سپس ریاستجمهوری این کشور را به عهده داشت
وی پرچمدار مبارزه با دیکتاتوری و مدافع ورود پرتغال به درون خانواده اروپایی بود.
ماریو سوارز در دوران دیکتاتوری، بارها بهخاطر فعالیت سیاسی دستگیر و تبعید شد و در ابتدا در مقام وکالت از حقوق تبعیدیها دفاع میکرد.
ماریو سوارز سال ۱۹۲۴ در لیسبون به دنیا آمد. او از جوانی به فعالیت سیاسی روی آورد و رهبر جریان مخالفت با دیکتاتوری سالازار شد. تحصیلات وی در زمینه تاریخ، فلسفه و حقوق بود. وی بهدنبال فعالیتهایش به یکی از مستعمرات پرتغال تبعید شد و سپس در سال ۱۹۷۰ به فرانسه رفت.
ماریو سوارز سال ۱۹۲۴ در لیسبون به دنیا آمد، پدرش از مبارزان ضدفاشیسم بود. او در دانشگاه لیسبون در رشته تاریخ و فلسفه تحصیل کرد و به شاخه جوانان حزب کمونیست پرتغال پیوست. از سال ۱۹۵۴ استاد دانشگاه شد. به علت فعالیت علیه دیکتاتوری سالازار و دستگیریهای متعدد، استادی دانشگاه برایش غیرممکن شد. او سپس به تحصیل حقوق پرداخت و وکیل دعاوی شد در حالیکه خود را یک لائیک و سوسیالیست معرفی میکرد.
ماریو سوارز سال ۱۹۲۴ در لیسبون در دوره عمر کوتاه اولین جمهوری پرتغال به دنیا آمد، وی یکی از اولین بنیانگذاران جنبش مخفی سوسیالستها بود که حزب سوسیالیست پرتغال را شکل داد.
وی در آوریل ۱۹۷۴، بهدنبال کودتای نظامی بدون خونریزی جناح چپ که به انقلاب میخک معروف شد به کشورش بازگشت. مدت کوتاهی در دولت جدید وزیر خارجه بود و نقش اساسی در مذاکرات استقلال مستعمرات داشت. او ابتدا در سال ۱۹۷۶ و سپس در سال ۱۹۸۳ به نخستوزیری انتخاب شد.
یکی از موفقیتهای او در این دوران، مذاکره برای پیوستن پرتغال به جامعه اقتصادی اروپا بود که باعث شد کشورش همزمان با اسپانیا در سال ۱۹۸۶ به این جامعه بپیوندد.
او گفت: «پرتغال آماده همکاری در این تلاش جمعی است.»
در انتخابات ۱۹۸۶، اولین رئیسجمهور غیرنظامی پرتغال شد و دور بعدی نیز مجدداً به این مقام برگزیده شد.
او برای بهبود وضعیت حقوقبشر در پرتغال و جهان کوشید. پرتغال در این دوران با نخستوزیری آنیبال کاواکو سیلوا از مزایای الحاق به اتحادیه اروپا بهرهمند شد.
سوارز در سن ۸۱ سالگی بار دیگر در رقابتهای ریاستجمهوری شرکت کرد اما این بار در مقابل کاواکو سیلوا رهبر حزب سوسیالدموکرات راست میانه به دور دوم رقابت ها راه نیافت. او شکست را پذیرفت و گفت مأموریت خود را به سرانجام رسانده است.
در این زمان پرتغال با بحران اقتصادی و مالی شدیدی درگیر بود و مجبور به دریافت وامهای کلان از نهادهای اروپایی و بینالمللی مالی شده بود.
سال ۲۰۱۱ سوارش همچنان با اعتقاد به جامعه اروپا گفت: «پیشبینی میکنم اروپا شاهد شورش و نافرمانیهای بزرگ باشد. مردم از پذیرفت شرایط موجود سر باز میزنند. اروپا قرار نبود اینچنین باشد. اروپا چیز دیگری است، محل گفتگو، رفاه اجتماعی و احترام به دیگران».
او سال ۲۰۱۰ در ۲۵ مین سالگرد الحاق پرتغال و اسپانیا به اتحادیه اروپا شرکت داشت.
سالها پس از تلاش برای دفاع از اتحادیه اروپا، چهره این شخصیت ماندگار در صحنه سیاسی پرتغال و جهان، با تلاشهای حقوقبشری و نگاه مثبت به تشکل اروپایی در تاریخ باقی میماند.
سخنگوی بیمارستانی که ماریو سوارز از روز ۱۳ دسامبر (۲۳ آذر) در آن بستری شده بود، خبر درگذشت وی را تأیید کرد. حال جسمی رئیسجمهور و نخستوزیر پیشین پرتغال در روزهای اخیر «بسیار بحرانی» توصیف شده بود.
ماریو سوارز بین سالهای ۱۹۸۶ تا ۱۹۹۶ رئیسجمهور پرتغال بود. از او بهعنوان یکی از مهمترین چهرههای سیاسی پرتغال طی چهل سال اخیر یاد میشد. او نقش مهمی در گذار کشورش به دموکراسی پس از انقلاب سال ۱۹۷۴ ایفا کرد.
ماریو سوارز، چهره نامدار سیاست بینالملل و کشور پرتغال دو دوره نخستوزیری و سپس ریاستجمهوری این کشور را به عهده داشت
وی پرچمدار مبارزه با دیکتاتوری و مدافع ورود پرتغال به درون خانواده اروپایی بود.
ماریو سوارز در دوران دیکتاتوری، بارها بهخاطر فعالیت سیاسی دستگیر و تبعید شد و در ابتدا در مقام وکالت از حقوق تبعیدیها دفاع میکرد.
ماریو سوارز سال ۱۹۲۴ در لیسبون به دنیا آمد. او از جوانی به فعالیت سیاسی روی آورد و رهبر جریان مخالفت با دیکتاتوری سالازار شد. تحصیلات وی در زمینه تاریخ، فلسفه و حقوق بود. وی بهدنبال فعالیتهایش به یکی از مستعمرات پرتغال تبعید شد و سپس در سال ۱۹۷۰ به فرانسه رفت.
ماریو سوارز سال ۱۹۲۴ در لیسبون به دنیا آمد، پدرش از مبارزان ضدفاشیسم بود. او در دانشگاه لیسبون در رشته تاریخ و فلسفه تحصیل کرد و به شاخه جوانان حزب کمونیست پرتغال پیوست. از سال ۱۹۵۴ استاد دانشگاه شد. به علت فعالیت علیه دیکتاتوری سالازار و دستگیریهای متعدد، استادی دانشگاه برایش غیرممکن شد. او سپس به تحصیل حقوق پرداخت و وکیل دعاوی شد در حالیکه خود را یک لائیک و سوسیالیست معرفی میکرد.
ماریو سوارز سال ۱۹۲۴ در لیسبون در دوره عمر کوتاه اولین جمهوری پرتغال به دنیا آمد، وی یکی از اولین بنیانگذاران جنبش مخفی سوسیالستها بود که حزب سوسیالیست پرتغال را شکل داد.
وی در آوریل ۱۹۷۴، بهدنبال کودتای نظامی بدون خونریزی جناح چپ که به انقلاب میخک معروف شد به کشورش بازگشت. مدت کوتاهی در دولت جدید وزیر خارجه بود و نقش اساسی در مذاکرات استقلال مستعمرات داشت. او ابتدا در سال ۱۹۷۶ و سپس در سال ۱۹۸۳ به نخستوزیری انتخاب شد.
یکی از موفقیتهای او در این دوران، مذاکره برای پیوستن پرتغال به جامعه اقتصادی اروپا بود که باعث شد کشورش همزمان با اسپانیا در سال ۱۹۸۶ به این جامعه بپیوندد.
او گفت: «پرتغال آماده همکاری در این تلاش جمعی است.»
در انتخابات ۱۹۸۶، اولین رئیسجمهور غیرنظامی پرتغال شد و دور بعدی نیز مجدداً به این مقام برگزیده شد.
او برای بهبود وضعیت حقوقبشر در پرتغال و جهان کوشید. پرتغال در این دوران با نخستوزیری آنیبال کاواکو سیلوا از مزایای الحاق به اتحادیه اروپا بهرهمند شد.
سوارز در سن ۸۱ سالگی بار دیگر در رقابتهای ریاستجمهوری شرکت کرد اما این بار در مقابل کاواکو سیلوا رهبر حزب سوسیالدموکرات راست میانه به دور دوم رقابت ها راه نیافت. او شکست را پذیرفت و گفت مأموریت خود را به سرانجام رسانده است.
در این زمان پرتغال با بحران اقتصادی و مالی شدیدی درگیر بود و مجبور به دریافت وامهای کلان از نهادهای اروپایی و بینالمللی مالی شده بود.
سال ۲۰۱۱ سوارش همچنان با اعتقاد به جامعه اروپا گفت: «پیشبینی میکنم اروپا شاهد شورش و نافرمانیهای بزرگ باشد. مردم از پذیرفت شرایط موجود سر باز میزنند. اروپا قرار نبود اینچنین باشد. اروپا چیز دیگری است، محل گفتگو، رفاه اجتماعی و احترام به دیگران».
او سال ۲۰۱۰ در ۲۵ مین سالگرد الحاق پرتغال و اسپانیا به اتحادیه اروپا شرکت داشت.
سالها پس از تلاش برای دفاع از اتحادیه اروپا، چهره این شخصیت ماندگار در صحنه سیاسی پرتغال و جهان، با تلاشهای حقوقبشری و نگاه مثبت به تشکل اروپایی در تاریخ باقی میماند.