روزنامههای باند ولیفقیه ارتجاع در یک تک هماهنگ مطلب اصلی خود برای حمله به ادعاهای حسن روحانی در مورد حقوق شهروندی اختصاص دادهاند، در این حملات گوشههایی از کارنامه شکست خوردهٴ اقتصادی باند هاشمی رفسنجانی و حسن روحانی و سوابق چپاولگری این باند گوشزد شده است و در خلال این حملات جدیت تخاصم دو باند حاکم بر سر غصب کرسی ریاستجمهوری در جریان نمایش آتی انتخابات بهوضوح بارز گشته است:
کیهان: نعل وارونه: افراد زیادی در دنیا با این درجه از توانمندی (!) وجود ندارند که بتوانند مدتها وقت و هزینه صرف کنند و چیزی بسازند که هیچ کاربردی نداشته باشد! و متأسفانه نمیتوان انکار کرد که سکه رایج و غالب برخی مسئولان کشورمان آن است که همتشان را مصروف اموری کنند که بهمعنی واقعی به کار کسی نمیآید! چیزی شبیه «هیچ» که وقتی هست هیچ است و وقتی هم که نیست، باز هم هیچ است! یک نمونه بارز این موضوع، همین داستان حقوق شهروندی است که این روزها برای برخی قاتق نان شده و در فضیلت آن غزل میسرایند!
متن مطولی موسوم به «منشور حقوق شهروندی» در 120 ماده از سوی رئیسجمهور محترم رونمایی شد و برای همه مردم هم پیامک ارسال شد که حتماً بروند و بخوانند!
هیچ حرف و حق تازهیی در کار نیست! هیچ چیزی وجود ندارد که پیش از این در مقررات قانونی کشور به آن تصریح نشده باشد! از قضا گویا رئیسجمهور محترم این را میدانسته، ذیل منشور تنظیمی، هر ماده را به اصول و مواد مربوطه در قانون اساسی و قوانین عادی ارجاع داده است! یعنی گفته این ماده را میبینید؟! ینجا هم آمده است! بله این ماده قبلاً (37سال قبل) در قانون اساسی هم آمده است! و...
پس با متنی مواجهیم که نه تازگی دارد و حرف نویی دربر دارد، نه ضمانت اجرا دارد و گرهای از کار کسی باز میکند! با این حساب، چه فایدهای بر آن مترتب است!؟
حداقل دو علت برای این رفتار قابل تصور است
- نمیتوان انکار کرد که رئیسجمهور سوگند پاسداری، وفاداری و عمل به قانون اساسی خورده است و موظف است به دور از هر گونه هیاهو و جنجال سیاسی، به این سوگند وفادار باشد. اما مرور کارنامه دولت نشان میدهد سهم و بخش عظیم و نگران کنندهای از آشکارترین حقوق اساسی مردم در همین دولت رعایت نشد و زیر سؤال رفت.
- اما به جز این، علت دیگری هم در کار است. انتخابات نزدیک است و دولتمردان این بار هیزمی برای این تنور ندارند! دفعه قبل گفتند با آمریکا مذاکره میکنیم و همه چیز درست میشود، حتی آب خوردن و اوضاع هوا!
کیهان: مدیرمسئول کیهان در مصاحبه با فارس مطرح کرد؛ منشور حقوق شهروندی یا فهرست وظایف بر زمین مانده دولت؟!
باید از دولت محترم پرسید کدام یک از حقوق تصریح شده در این ماده از منشور را رعایت کرده است، آیا حقوقهای نجومی مدیران دولتی، سوءاستفادههای چند دههزار میلیارد تومانی مصداق حفظ بیتالمال است؟
منشور حقوق شهروندی که رئیسجمهور محترم از آن رونمایی کرد حاوی نکات و مواد ارزندهای است که سخن تازهیی نیست و در قانون اساسی آمده است و تأکید آقای روحانی بر آن میتواند القاءکننده این اتهام به نظام باشد که این موارد توسط جمهوری اسلامی رعایت نشده است.
از سوی دیگر مقایسه مفاد آن با مواضع و عملکرد دولت بهوضوح نشان میدهد که باید آن را «فهرست اقدامات انجام نشده دولت» نامید.
باید از دولت محترم پرسید کدامیک از حقوق تصریح شده در این ماده از منشور را رعایت کرده است؟! آیا حقوقهای نجومی مدیران دولتی، سوء استفادههای چند دههزار میلیارد تومانی و… مصداق حفظ بیتالمال است؟ و یا میتوان پذیرفت که دستکاری آمار و ارائه اطلاعات غلط و جهتدار نمونه روشنی از فریب افکار عمومی نیست ؟ کیهان: مدیرمسئول کیهان در مصاحبه با فارس مطرح کرد؛ منشور حقوق شهروندی یا فهرست وظایف بر زمین مانده دولت؟!
باید از دولت محترم پرسید کدام یک از حقوق تصریح شده در این ماده از منشور را رعایت کرده است، آیا حقوقهای نجومی مدیران دولتی، سوءاستفادههای چند دههزار میلیارد تومانی مصداق حفظ بیتالمال است؟
منشور حقوق شهروندی که رئیسجمهور محترم از آن رونمایی کرد حاوی نکات و مواد ارزندهای است که سخن تازهیی نیست و در قانون اساسی آمده است و تأکید آقای روحانی بر آن میتواند القاءکننده این اتهام به نظام باشد که این موارد توسط جمهوری اسلامی رعایت نشده است.
از سوی دیگر مقایسه مفاد آن با مواضع و عملکرد دولت بهوضوح نشان میدهد که باید آن را «فهرست اقدامات انجام نشده دولت» نامید.
باید از دولت محترم پرسید کدامیک از حقوق تصریح شده در این ماده از منشور را رعایت کرده است؟! آیا حقوقهای نجومی مدیران دولتی، سوء استفادههای چند دههزار میلیارد تومانی و… مصداق حفظ بیتالمال است؟ و یا میتوان پذیرفت که دستکاری آمار و ارائه اطلاعات غلط و جهتدار نمونه روشنی از فریب افکار عمومی نیست ؟
قرار بود علاوه بر چرخش سانتریفیوژها چرخ اقتصاد و معیشت مردم هم بچرخد و در مراسم رونمایی از منشور حقوق شهروندی اعلام شد که امروزه هردو میچرخند! و توضیح داده نشد که هر دو چرخ اقتصاد و سانتریفیوژها میچرخند اما وارونه میچرخند!
رسالت: رئیسجمهور اجرای منشور شهروندی را مبنای پایداری برای امنیت کشور و پایه مناسبی برای انسجام و وحدت ملی دانسته و گفته است؛
هیچ کس از قانون مستثنا نیست و باید همه در چارچوب قانون حرکت کنیم. این مطالب حرفهای درستی است که همه آن در اصول قانون اساسی آمده است و بیش از سه دهه مردم ایران بر اساس این میثاق ملی زندگی میکنند و ریشه اقبال و ادبار مردم به دولتها همین قانون اساسی است. البته جایگاه حقوقی این منشور معلوم نیست کجاست و چه دردی از دردهای مردم را قرار است درمان کند؟ اما آنچه مهم میباشد این است که خود دولت چقدر به حقوق شهروندان پایبند است و آن را رعایت میکند. اکنون دولت یازدهم ماههای پایانی خدمت خود را میگذراند و هنوز دو وزیر لیست داراییهای خود را به رئیس قوه قضاییه ندادهاند! مگر ثروت این دو وزیر چقدر است که نتوانستهاند در این سه سال و اندی فهرست آن را به قوه قضاییه اعلام کنند؟ آیا این مقوله ربطی به حقوق شهروندی دیگر آحاد ملت ندارد؟. رئیسجمهور میگوید اقتصاد ایران را نجات دادم آن هم با ثمره رشد 4/7 درصدی و تورم یک رقمی!
جیب مردم و کاهش قدرت خرید شهروندان و سقوط روزافزون ارزش ریال و نرخ برابری آن با دلار فریاد میزند که این آمار واقعی نیست. اما پاسخی منطقی از سوی دولت داده نمیشود. سخن از حقوق شهروندی خوب است به شرطی که دولت به رعایت آن پایبند باشد. نظرسنجیهایی که منابع دولتی و غیردولتی تاکنون از مردم کردهاند عدد خوبی را در مورد میزان محبوبیت، مقبولیت و مشروعیت دولت به دست نمیدهد. رئیس دولت باید فکری برای دوره دوم خدمت خود بکند.
جوان: رئیسجمهور در یک مراسم رسمی و با حضور اعضای کابینه از مکتوبهای به نام «حقوق شهروندی» رونمایی کرد و فردای آن رسانههای همسو با دولت نوشتند: «الوعده وفا» و «پای تمام وعدههایم ایستادهام». اما هیچکس نمیداند این منشور قرار است چه کند؟ سیاست کلی است یا اجرایی، تضمین شده است یا توصیه، عملیاتی است یا تزئینی، نمادین است یا کاربردی، انتخاباتی است یا حقوقی، جوهری است یا تاکتیکی...
بدون تردید رونمایی از این مکتوبه (بخوانید انشای زیبا) در زنگ حساب (پایان دولت و گزارش کار) نوعی جابهجایی اولویتهاست که لابد هرکس هم نقدی بدان بکند در قطببندی فردا (انتخابات) بهعنوان ضد حقوق شهروندی، اقتدارگرا و سرهنگ... معرفی خواهد شد اما سه ایراد شکلی به این انشای زیبا و کم بدیل وارد است که اهداف پشت آن را با بحران تحلیل و انسداد هدف مواجه میکند.
اگر واقعاً دولت بهدنبال تضمین حقوق شهروندی است چرا تراز آن را رونمایی از یک متن قرار داده است؟ اگر «حقوق» است «تضمینکننده حقوق» یعنی قوه قضاییه کجای ماجراست؟
ایراد دوم اینکه: مگر میشود امری در تراز حقوق ملت طرح شود اما مجلس یا تصویبکننده قانون در تهیه و تصویب آن نقشی نداشته باشد. ایراد سوم اینکه اگر این متن تصویب شده و تضمین شده نیست، پس چیست؟
بنابراین دولت نه بهدنبال اجرایی کردن آن است و نه میتواند باشد. پس هدف آن را چه باید دانست؟
به نظر میرسد دولت این متن را بهمثابه «آورده بدون زحمت و هزینه» برای خود لحاظ نموده است که دو خاستگاه ذهنی دارد؛ اول ارائه پرستیژ «حقوقگرایی» به روشنفکران برونگرای داخلی و دوم اثبات مدنیت خود به جامعه غرب. اگر دولت بهدنبال فضاسازی و گرانفروشی و پرستیژآفرینی نیست، میتواند لااقل حقوق شهروندی حیطه خود را تضمین کند. اگر از همه عرصههایی که رعایت حقوق شهروندی در آنها لازم است دولت فقط چهار مورد را تضمین و عملی کند...
وطن امروز: حقوق نجومی را ول کن، حقوق شهروندی را بچسب!
خب! بسمالله. بهعنوان یک شهروند که با حقوق خود آشنایی دارم و دوست دارم قدرتمندانه آن را پاس بدارم، سخنی کوتاه با جناب روحانی دارم. ایشان که تقاضای پاسداری قدرتمندانه از حقوق شهروندی را از عموم ملت آن هم در قالب پیامک ابراز داشتهاند، در مقام عمل تا چه اندازه به مفاد این حقوق پایبند بودهاند؟! براستی این یک سؤال جدی است. رئیسجمهور بهعنوان مجری قانون اساسی که بهعنوان یک میثاقنامه ملی، هزار بار معتبرتر از این «مجلد رونماییشده» است که عنوان «حقوق شهروندی» را به خود گرفته، در قبال مسائل اصلیای که در ایام اخیر برای کشور رخ داده و تا پوست و استخوان مردم را آزرده چه واکنش درخوری داشتهاند که ما امیدوار باشیم با این مجلد و مجلدهای دیگر بخواهد معجزهای اتفاق بیفتد؟! 6ماه است مسأله حقوق نجومی که نفرت عمومی از بخشی از دستگاه اقتصادی و مدیران اشرافی را به همراه داشته، از سوی دولت پیگیری نمیشود.
روزنامههای هر دوباند حکومتی اظهارات سخنگوی سازمان انرژی اتمی رژیم را انعکاس دادهاند که در عین دود و دم برای راهاندازی هستهای، بنبست نظام را به نمایش گذاشته است:
کیهان: اگر بخواهیم بگوییم برجام با چه هدفی دنبال شده و الآن در چه جایگاهی هستیم و اینکه در سالگرد برجام به کجا رسیدهایم، باید بگویم که موضوع تحریمها به سازمان انرژی اتمی مربوط نمیشود و وزارت خارجه در این باره باید توضیح دهد.
کمالوندی با اشاره به اینکه آیا برنامهیی برای مذاکره با تیم جدیدترامپ خواهید داشت یا خیر؛ عنوان کرد: برنامهیی برای مذاکره در کار نیست اما در کمیسیون مشترک، موضوع همکاری در دستور کار بوده و پیشرفتهای خوبی صورت گرفته که قرار است 27 دی ماه جلسهیی داشته باشیم و امکان دارد افرادی که در این جلسه حاضر هستند، از بین تیم جدید آمریکاییها باشند.
وی خاطرنشان کرد: با توجه به اینکه آیسا بهصورت قانون درآمده و بهلحاظ حقوقی نقض برجام است و هر نقضی آثارش معلوم است و این موضوع فقط ما را متأثر نمیکند و مابقی اعضا به آن اعتراض دارند که وزارت امور خارجه پیگیر آن شده است.
روزنامههای باند رفسنجانی به «مخمصة » برجام اذعان کردهاند و روحانی را مسبب آن معرفی کردهاند:
آرمان: دکتر مجتهدزاده معتقد است: «آقای روحانی در مخمصهای گیر افتاده که خود درست کرده است. از سوی دیگر ایران نمیتواند برجام را لغو کند. اگر ایران بهصورت یکجانبه برجام را لغو کند با هجمه کشورهای جهان روبهرو خواه شد و فضا در عرصه بینالمللی برای ایران بسته خواهد شد. ایران باید در مذاکرات تضمینهای لازم را برای خود در نظر میگرفت که اگر طرف مقابل توافقنامه را زیرپا گذاشت امکان مانور حقوقی و سیاسی در عرصه بینالمللی داشته باشد. این در حالی است که هیچکدام از این تضمینها در برجام ذکر نشده است. کشورهای اروپایی از آمریکا انتقاد میکنند و حق را به ایران میدهند. این در حالی است که هنگامی که آمریکا قصدداشته باشد اقدامات خود را عملی کند همه این کشورها از آمریکا حمایت میکنند و ایران را تنها میگذارند. در نتیجه آقای روحانی نباید روی سخنان کشورهای اروپایی حساب ویژه باز کند. واقعیت قضیه این است که طرف مقابل ایران در مذاکرات آمریکا بوده و تا انتها نیز آمریکا خواهد بود. بر اساس توافق صورتگرفته در شرایط کنونی ما در مرحله پسا برجام قرار داریم. با این وجود هیچ تغییری در زندگی شهروندان ایرانی صورت نگرفته است. با توافق برجام کشورهای خارجی برای سرمایهگذاری وارد ایران شدند. این در حالی است که هیچکدام از این سرمایهگذاریها بهدلیل مشکلات بانکی هنوز محقق نشده است. قرار بود برجام مشکلات بانکی ایران را مرتفع کند که تاکنون این اتفاق رخ نداده و مراودات بانکی ایران در عرصه بینالمللی با مشکلات جدی مواجه است... روحانی در مخمصهای گیر افتاده که خود درست کرده است. از سوی دیگر ایران نمیتواند برجام را لغو کند. اگر ایران بهصورت یکجانبه برجام را لغو کند با هجمه کشورهای جهان روبهرو خواه شد...
در روزنامههای باند رفسنجانی- روحانی ضمن همراهی با دود و دمهای روزنامههای باند خامنهای در خصوص سوریه، توصیه به جامزهر منطقهیی شده است:
آرمان: وضعیت سوریه زمینه مطلوبی را برای یک داد و ستد سیاسی فراهم آورده است. توجه به معترضان مدنی در سوریه موجبمیشود آنها دغدغههای خود را مطرح کنند. بارفع برخی محدودیتها وعفو عمومی واستقرار یک حکومت ائتلاف ملی میتوان بقایای نیروهای تروریست را پاکسازی کرد. ضمن اینکه دولت سوریه نیز باید به سمت دموکراسی حرکت کند.
اعتماد: آنچه در جریان این ماجرا مهمتر است، وضعیت خطیر سوریه است و اینکه بروز هر اتفاقی در آن کشور محتمل است و میتواند شعلههای بحران را در داخل این کشور و نیز مناطق دیگر شعلهورتر کند. واقعیت این است که سوریه راهحل نظامی بهمعنای حذف کامل یک طرف ندارد. نه دولت سوریه قادر است تا ابد بجنگد و نه مخالفانش قادر هستند که کار آن را یکسره کنند. ولی فرسایشی شدن این جنگ نه فقط به اضمحلال بیش از پیش کشور و ملت سوریه میانجامد، بلکه ظرفیت آن را دارد که اوضاع منطقه را بحرانیتر کند. بنابراین موفقیت نظامی دولت سوریه در حلب، بهترین فرصت است که یک طرح جامع صلح روی میز مذاکرات گذاشته شود.
فراموش نکنیم که ورود مستقیم روسیه در بحران سوریه این حسن را دارد که طرفهای درگیر ماجرا، اعضای اصلی شورای امنیت هستند و میتوانند توافقاتی را سامان دهند و سایر کشورهای درگیر در ماجرا که قدرت حل منازعه ندارند را تابع تصمیمات خود کنند. اتفاقات سوریه فراتر از عرب و فارس تعبیر میشود و به نفع ایران نیست که این وضع ادامه یابد. کافی است که خطر سلفیها از روی سوریه دفع شود و همه نیروها به تفاهمی ملی برسند. همین حد برای ایران کفایت میکند. ایران میتواند پیشگام چنین ایدهای باشد.
در حالی که در روزنامههای باند ولیفقیه ارتجاع، اجلاس روسیه رژیم و ترکیه بهمثابه یک پیروزی بر مقاومت مردم سوریه مطرح شده است، برخی از روزنامهها گوشهٴ یی از واقعیت را اذعان کردهاند:
جهان صنعت: این نشست در واقع نشست ایران و روسیه با ترکیه است.
در این میان ترکیه نخستین نامزد برای کمک به شورشیان است.
از این بابت ایران و سوریه بهویژه نگران هستند که با سختگیریهای پس از آزادسازی موصل و حلب پلهای ارتباطی تروریستها دوباره به سوی خاک ترکیه باز شود و از این بابت اکنون میخواهند از آنکارا تضمین بگیرند که مبادا مرزهایش را برای مخالفان دولتهای بغداد و دمشق باز کند
معلوم نیست که تهران و مسکو چقدر میتوانند روی قول مقامات ترکیه حساب کنند اما با این همه راهبرنویسان سیاست خارجی ایران و روسیه مجبورند که برای دستیابی به یک نتیجه مطلوب و تمام عیار ترکها را با خود همراه کنند یا حداقل آنها را از همراهی با تروریستها بر حذر دارند.
رسانههای هر دو باند حاکم به شکست اقدامات رژیم در خصوص ایجاد محدودیت بیشتر برای رزمندگان سوری محصور در حلب اذعان کردهاند:
وطن امروز: دبیر شورایعالی امنیت ملی گفت: تصویب قطعنامه دوشنبه شب شورای امنیت زمینهسازی برای ورود عناصر اطلاعاتی و نظامی کشورهای حامی تروریسم در قالب نیروهای ناظر به حلب است.
آرمان: با اعزام ناظران سازمان ملل به حلب راه برای بازسازی گروهکهای تروریستی مستقر در شهر «ادلب» هموارتر خواهد شد و طرح جدید آمریکا و غرب برای تغییر مجدد شطرنج نظامی به سود مخالفان دولت بشار اسد آغاز خواهد شد.
کیهان: نعل وارونه: افراد زیادی در دنیا با این درجه از توانمندی (!) وجود ندارند که بتوانند مدتها وقت و هزینه صرف کنند و چیزی بسازند که هیچ کاربردی نداشته باشد! و متأسفانه نمیتوان انکار کرد که سکه رایج و غالب برخی مسئولان کشورمان آن است که همتشان را مصروف اموری کنند که بهمعنی واقعی به کار کسی نمیآید! چیزی شبیه «هیچ» که وقتی هست هیچ است و وقتی هم که نیست، باز هم هیچ است! یک نمونه بارز این موضوع، همین داستان حقوق شهروندی است که این روزها برای برخی قاتق نان شده و در فضیلت آن غزل میسرایند!
متن مطولی موسوم به «منشور حقوق شهروندی» در 120 ماده از سوی رئیسجمهور محترم رونمایی شد و برای همه مردم هم پیامک ارسال شد که حتماً بروند و بخوانند!
هیچ حرف و حق تازهیی در کار نیست! هیچ چیزی وجود ندارد که پیش از این در مقررات قانونی کشور به آن تصریح نشده باشد! از قضا گویا رئیسجمهور محترم این را میدانسته، ذیل منشور تنظیمی، هر ماده را به اصول و مواد مربوطه در قانون اساسی و قوانین عادی ارجاع داده است! یعنی گفته این ماده را میبینید؟! ینجا هم آمده است! بله این ماده قبلاً (37سال قبل) در قانون اساسی هم آمده است! و...
پس با متنی مواجهیم که نه تازگی دارد و حرف نویی دربر دارد، نه ضمانت اجرا دارد و گرهای از کار کسی باز میکند! با این حساب، چه فایدهای بر آن مترتب است!؟
حداقل دو علت برای این رفتار قابل تصور است
- نمیتوان انکار کرد که رئیسجمهور سوگند پاسداری، وفاداری و عمل به قانون اساسی خورده است و موظف است به دور از هر گونه هیاهو و جنجال سیاسی، به این سوگند وفادار باشد. اما مرور کارنامه دولت نشان میدهد سهم و بخش عظیم و نگران کنندهای از آشکارترین حقوق اساسی مردم در همین دولت رعایت نشد و زیر سؤال رفت.
- اما به جز این، علت دیگری هم در کار است. انتخابات نزدیک است و دولتمردان این بار هیزمی برای این تنور ندارند! دفعه قبل گفتند با آمریکا مذاکره میکنیم و همه چیز درست میشود، حتی آب خوردن و اوضاع هوا!
کیهان: مدیرمسئول کیهان در مصاحبه با فارس مطرح کرد؛ منشور حقوق شهروندی یا فهرست وظایف بر زمین مانده دولت؟!
باید از دولت محترم پرسید کدام یک از حقوق تصریح شده در این ماده از منشور را رعایت کرده است، آیا حقوقهای نجومی مدیران دولتی، سوءاستفادههای چند دههزار میلیارد تومانی مصداق حفظ بیتالمال است؟
منشور حقوق شهروندی که رئیسجمهور محترم از آن رونمایی کرد حاوی نکات و مواد ارزندهای است که سخن تازهیی نیست و در قانون اساسی آمده است و تأکید آقای روحانی بر آن میتواند القاءکننده این اتهام به نظام باشد که این موارد توسط جمهوری اسلامی رعایت نشده است.
از سوی دیگر مقایسه مفاد آن با مواضع و عملکرد دولت بهوضوح نشان میدهد که باید آن را «فهرست اقدامات انجام نشده دولت» نامید.
باید از دولت محترم پرسید کدامیک از حقوق تصریح شده در این ماده از منشور را رعایت کرده است؟! آیا حقوقهای نجومی مدیران دولتی، سوء استفادههای چند دههزار میلیارد تومانی و… مصداق حفظ بیتالمال است؟ و یا میتوان پذیرفت که دستکاری آمار و ارائه اطلاعات غلط و جهتدار نمونه روشنی از فریب افکار عمومی نیست ؟ کیهان: مدیرمسئول کیهان در مصاحبه با فارس مطرح کرد؛ منشور حقوق شهروندی یا فهرست وظایف بر زمین مانده دولت؟!
باید از دولت محترم پرسید کدام یک از حقوق تصریح شده در این ماده از منشور را رعایت کرده است، آیا حقوقهای نجومی مدیران دولتی، سوءاستفادههای چند دههزار میلیارد تومانی مصداق حفظ بیتالمال است؟
منشور حقوق شهروندی که رئیسجمهور محترم از آن رونمایی کرد حاوی نکات و مواد ارزندهای است که سخن تازهیی نیست و در قانون اساسی آمده است و تأکید آقای روحانی بر آن میتواند القاءکننده این اتهام به نظام باشد که این موارد توسط جمهوری اسلامی رعایت نشده است.
از سوی دیگر مقایسه مفاد آن با مواضع و عملکرد دولت بهوضوح نشان میدهد که باید آن را «فهرست اقدامات انجام نشده دولت» نامید.
باید از دولت محترم پرسید کدامیک از حقوق تصریح شده در این ماده از منشور را رعایت کرده است؟! آیا حقوقهای نجومی مدیران دولتی، سوء استفادههای چند دههزار میلیارد تومانی و… مصداق حفظ بیتالمال است؟ و یا میتوان پذیرفت که دستکاری آمار و ارائه اطلاعات غلط و جهتدار نمونه روشنی از فریب افکار عمومی نیست ؟
قرار بود علاوه بر چرخش سانتریفیوژها چرخ اقتصاد و معیشت مردم هم بچرخد و در مراسم رونمایی از منشور حقوق شهروندی اعلام شد که امروزه هردو میچرخند! و توضیح داده نشد که هر دو چرخ اقتصاد و سانتریفیوژها میچرخند اما وارونه میچرخند!
رسالت: رئیسجمهور اجرای منشور شهروندی را مبنای پایداری برای امنیت کشور و پایه مناسبی برای انسجام و وحدت ملی دانسته و گفته است؛
هیچ کس از قانون مستثنا نیست و باید همه در چارچوب قانون حرکت کنیم. این مطالب حرفهای درستی است که همه آن در اصول قانون اساسی آمده است و بیش از سه دهه مردم ایران بر اساس این میثاق ملی زندگی میکنند و ریشه اقبال و ادبار مردم به دولتها همین قانون اساسی است. البته جایگاه حقوقی این منشور معلوم نیست کجاست و چه دردی از دردهای مردم را قرار است درمان کند؟ اما آنچه مهم میباشد این است که خود دولت چقدر به حقوق شهروندان پایبند است و آن را رعایت میکند. اکنون دولت یازدهم ماههای پایانی خدمت خود را میگذراند و هنوز دو وزیر لیست داراییهای خود را به رئیس قوه قضاییه ندادهاند! مگر ثروت این دو وزیر چقدر است که نتوانستهاند در این سه سال و اندی فهرست آن را به قوه قضاییه اعلام کنند؟ آیا این مقوله ربطی به حقوق شهروندی دیگر آحاد ملت ندارد؟. رئیسجمهور میگوید اقتصاد ایران را نجات دادم آن هم با ثمره رشد 4/7 درصدی و تورم یک رقمی!
جیب مردم و کاهش قدرت خرید شهروندان و سقوط روزافزون ارزش ریال و نرخ برابری آن با دلار فریاد میزند که این آمار واقعی نیست. اما پاسخی منطقی از سوی دولت داده نمیشود. سخن از حقوق شهروندی خوب است به شرطی که دولت به رعایت آن پایبند باشد. نظرسنجیهایی که منابع دولتی و غیردولتی تاکنون از مردم کردهاند عدد خوبی را در مورد میزان محبوبیت، مقبولیت و مشروعیت دولت به دست نمیدهد. رئیس دولت باید فکری برای دوره دوم خدمت خود بکند.
جوان: رئیسجمهور در یک مراسم رسمی و با حضور اعضای کابینه از مکتوبهای به نام «حقوق شهروندی» رونمایی کرد و فردای آن رسانههای همسو با دولت نوشتند: «الوعده وفا» و «پای تمام وعدههایم ایستادهام». اما هیچکس نمیداند این منشور قرار است چه کند؟ سیاست کلی است یا اجرایی، تضمین شده است یا توصیه، عملیاتی است یا تزئینی، نمادین است یا کاربردی، انتخاباتی است یا حقوقی، جوهری است یا تاکتیکی...
بدون تردید رونمایی از این مکتوبه (بخوانید انشای زیبا) در زنگ حساب (پایان دولت و گزارش کار) نوعی جابهجایی اولویتهاست که لابد هرکس هم نقدی بدان بکند در قطببندی فردا (انتخابات) بهعنوان ضد حقوق شهروندی، اقتدارگرا و سرهنگ... معرفی خواهد شد اما سه ایراد شکلی به این انشای زیبا و کم بدیل وارد است که اهداف پشت آن را با بحران تحلیل و انسداد هدف مواجه میکند.
اگر واقعاً دولت بهدنبال تضمین حقوق شهروندی است چرا تراز آن را رونمایی از یک متن قرار داده است؟ اگر «حقوق» است «تضمینکننده حقوق» یعنی قوه قضاییه کجای ماجراست؟
ایراد دوم اینکه: مگر میشود امری در تراز حقوق ملت طرح شود اما مجلس یا تصویبکننده قانون در تهیه و تصویب آن نقشی نداشته باشد. ایراد سوم اینکه اگر این متن تصویب شده و تضمین شده نیست، پس چیست؟
بنابراین دولت نه بهدنبال اجرایی کردن آن است و نه میتواند باشد. پس هدف آن را چه باید دانست؟
به نظر میرسد دولت این متن را بهمثابه «آورده بدون زحمت و هزینه» برای خود لحاظ نموده است که دو خاستگاه ذهنی دارد؛ اول ارائه پرستیژ «حقوقگرایی» به روشنفکران برونگرای داخلی و دوم اثبات مدنیت خود به جامعه غرب. اگر دولت بهدنبال فضاسازی و گرانفروشی و پرستیژآفرینی نیست، میتواند لااقل حقوق شهروندی حیطه خود را تضمین کند. اگر از همه عرصههایی که رعایت حقوق شهروندی در آنها لازم است دولت فقط چهار مورد را تضمین و عملی کند...
وطن امروز: حقوق نجومی را ول کن، حقوق شهروندی را بچسب!
خب! بسمالله. بهعنوان یک شهروند که با حقوق خود آشنایی دارم و دوست دارم قدرتمندانه آن را پاس بدارم، سخنی کوتاه با جناب روحانی دارم. ایشان که تقاضای پاسداری قدرتمندانه از حقوق شهروندی را از عموم ملت آن هم در قالب پیامک ابراز داشتهاند، در مقام عمل تا چه اندازه به مفاد این حقوق پایبند بودهاند؟! براستی این یک سؤال جدی است. رئیسجمهور بهعنوان مجری قانون اساسی که بهعنوان یک میثاقنامه ملی، هزار بار معتبرتر از این «مجلد رونماییشده» است که عنوان «حقوق شهروندی» را به خود گرفته، در قبال مسائل اصلیای که در ایام اخیر برای کشور رخ داده و تا پوست و استخوان مردم را آزرده چه واکنش درخوری داشتهاند که ما امیدوار باشیم با این مجلد و مجلدهای دیگر بخواهد معجزهای اتفاق بیفتد؟! 6ماه است مسأله حقوق نجومی که نفرت عمومی از بخشی از دستگاه اقتصادی و مدیران اشرافی را به همراه داشته، از سوی دولت پیگیری نمیشود.
روزنامههای هر دوباند حکومتی اظهارات سخنگوی سازمان انرژی اتمی رژیم را انعکاس دادهاند که در عین دود و دم برای راهاندازی هستهای، بنبست نظام را به نمایش گذاشته است:
کیهان: اگر بخواهیم بگوییم برجام با چه هدفی دنبال شده و الآن در چه جایگاهی هستیم و اینکه در سالگرد برجام به کجا رسیدهایم، باید بگویم که موضوع تحریمها به سازمان انرژی اتمی مربوط نمیشود و وزارت خارجه در این باره باید توضیح دهد.
کمالوندی با اشاره به اینکه آیا برنامهیی برای مذاکره با تیم جدیدترامپ خواهید داشت یا خیر؛ عنوان کرد: برنامهیی برای مذاکره در کار نیست اما در کمیسیون مشترک، موضوع همکاری در دستور کار بوده و پیشرفتهای خوبی صورت گرفته که قرار است 27 دی ماه جلسهیی داشته باشیم و امکان دارد افرادی که در این جلسه حاضر هستند، از بین تیم جدید آمریکاییها باشند.
وی خاطرنشان کرد: با توجه به اینکه آیسا بهصورت قانون درآمده و بهلحاظ حقوقی نقض برجام است و هر نقضی آثارش معلوم است و این موضوع فقط ما را متأثر نمیکند و مابقی اعضا به آن اعتراض دارند که وزارت امور خارجه پیگیر آن شده است.
روزنامههای باند رفسنجانی به «مخمصة » برجام اذعان کردهاند و روحانی را مسبب آن معرفی کردهاند:
آرمان: دکتر مجتهدزاده معتقد است: «آقای روحانی در مخمصهای گیر افتاده که خود درست کرده است. از سوی دیگر ایران نمیتواند برجام را لغو کند. اگر ایران بهصورت یکجانبه برجام را لغو کند با هجمه کشورهای جهان روبهرو خواه شد و فضا در عرصه بینالمللی برای ایران بسته خواهد شد. ایران باید در مذاکرات تضمینهای لازم را برای خود در نظر میگرفت که اگر طرف مقابل توافقنامه را زیرپا گذاشت امکان مانور حقوقی و سیاسی در عرصه بینالمللی داشته باشد. این در حالی است که هیچکدام از این تضمینها در برجام ذکر نشده است. کشورهای اروپایی از آمریکا انتقاد میکنند و حق را به ایران میدهند. این در حالی است که هنگامی که آمریکا قصدداشته باشد اقدامات خود را عملی کند همه این کشورها از آمریکا حمایت میکنند و ایران را تنها میگذارند. در نتیجه آقای روحانی نباید روی سخنان کشورهای اروپایی حساب ویژه باز کند. واقعیت قضیه این است که طرف مقابل ایران در مذاکرات آمریکا بوده و تا انتها نیز آمریکا خواهد بود. بر اساس توافق صورتگرفته در شرایط کنونی ما در مرحله پسا برجام قرار داریم. با این وجود هیچ تغییری در زندگی شهروندان ایرانی صورت نگرفته است. با توافق برجام کشورهای خارجی برای سرمایهگذاری وارد ایران شدند. این در حالی است که هیچکدام از این سرمایهگذاریها بهدلیل مشکلات بانکی هنوز محقق نشده است. قرار بود برجام مشکلات بانکی ایران را مرتفع کند که تاکنون این اتفاق رخ نداده و مراودات بانکی ایران در عرصه بینالمللی با مشکلات جدی مواجه است... روحانی در مخمصهای گیر افتاده که خود درست کرده است. از سوی دیگر ایران نمیتواند برجام را لغو کند. اگر ایران بهصورت یکجانبه برجام را لغو کند با هجمه کشورهای جهان روبهرو خواه شد...
در روزنامههای باند رفسنجانی- روحانی ضمن همراهی با دود و دمهای روزنامههای باند خامنهای در خصوص سوریه، توصیه به جامزهر منطقهیی شده است:
آرمان: وضعیت سوریه زمینه مطلوبی را برای یک داد و ستد سیاسی فراهم آورده است. توجه به معترضان مدنی در سوریه موجبمیشود آنها دغدغههای خود را مطرح کنند. بارفع برخی محدودیتها وعفو عمومی واستقرار یک حکومت ائتلاف ملی میتوان بقایای نیروهای تروریست را پاکسازی کرد. ضمن اینکه دولت سوریه نیز باید به سمت دموکراسی حرکت کند.
اعتماد: آنچه در جریان این ماجرا مهمتر است، وضعیت خطیر سوریه است و اینکه بروز هر اتفاقی در آن کشور محتمل است و میتواند شعلههای بحران را در داخل این کشور و نیز مناطق دیگر شعلهورتر کند. واقعیت این است که سوریه راهحل نظامی بهمعنای حذف کامل یک طرف ندارد. نه دولت سوریه قادر است تا ابد بجنگد و نه مخالفانش قادر هستند که کار آن را یکسره کنند. ولی فرسایشی شدن این جنگ نه فقط به اضمحلال بیش از پیش کشور و ملت سوریه میانجامد، بلکه ظرفیت آن را دارد که اوضاع منطقه را بحرانیتر کند. بنابراین موفقیت نظامی دولت سوریه در حلب، بهترین فرصت است که یک طرح جامع صلح روی میز مذاکرات گذاشته شود.
فراموش نکنیم که ورود مستقیم روسیه در بحران سوریه این حسن را دارد که طرفهای درگیر ماجرا، اعضای اصلی شورای امنیت هستند و میتوانند توافقاتی را سامان دهند و سایر کشورهای درگیر در ماجرا که قدرت حل منازعه ندارند را تابع تصمیمات خود کنند. اتفاقات سوریه فراتر از عرب و فارس تعبیر میشود و به نفع ایران نیست که این وضع ادامه یابد. کافی است که خطر سلفیها از روی سوریه دفع شود و همه نیروها به تفاهمی ملی برسند. همین حد برای ایران کفایت میکند. ایران میتواند پیشگام چنین ایدهای باشد.
در حالی که در روزنامههای باند ولیفقیه ارتجاع، اجلاس روسیه رژیم و ترکیه بهمثابه یک پیروزی بر مقاومت مردم سوریه مطرح شده است، برخی از روزنامهها گوشهٴ یی از واقعیت را اذعان کردهاند:
جهان صنعت: این نشست در واقع نشست ایران و روسیه با ترکیه است.
در این میان ترکیه نخستین نامزد برای کمک به شورشیان است.
از این بابت ایران و سوریه بهویژه نگران هستند که با سختگیریهای پس از آزادسازی موصل و حلب پلهای ارتباطی تروریستها دوباره به سوی خاک ترکیه باز شود و از این بابت اکنون میخواهند از آنکارا تضمین بگیرند که مبادا مرزهایش را برای مخالفان دولتهای بغداد و دمشق باز کند
معلوم نیست که تهران و مسکو چقدر میتوانند روی قول مقامات ترکیه حساب کنند اما با این همه راهبرنویسان سیاست خارجی ایران و روسیه مجبورند که برای دستیابی به یک نتیجه مطلوب و تمام عیار ترکها را با خود همراه کنند یا حداقل آنها را از همراهی با تروریستها بر حذر دارند.
رسانههای هر دو باند حاکم به شکست اقدامات رژیم در خصوص ایجاد محدودیت بیشتر برای رزمندگان سوری محصور در حلب اذعان کردهاند:
وطن امروز: دبیر شورایعالی امنیت ملی گفت: تصویب قطعنامه دوشنبه شب شورای امنیت زمینهسازی برای ورود عناصر اطلاعاتی و نظامی کشورهای حامی تروریسم در قالب نیروهای ناظر به حلب است.
آرمان: با اعزام ناظران سازمان ملل به حلب راه برای بازسازی گروهکهای تروریستی مستقر در شهر «ادلب» هموارتر خواهد شد و طرح جدید آمریکا و غرب برای تغییر مجدد شطرنج نظامی به سود مخالفان دولت بشار اسد آغاز خواهد شد.