728 x 90

-

پیروزی، شکست یا جنایت

-

وعده سقوط اسد توسط مردم تخلیه شده شرق حلب
وعده سقوط اسد توسط مردم تخلیه شده شرق حلب
پس از این‌که سپاهیان نامقدس آمدند و گرفتند و کشتند و خوردند و بردند و سرود فتح سر دادند؛
بعد از این‌که قاسم سلیمانی در خرابه‌ها و ویرانه‌های حلب عکس یادگاری گرفت و سپاهیان بر نعش کودکان و زنان و رزم‌آوران رقص و پایکوبی کردند،
و پس از این‌که تمام دیوارهای تهران از بنر پیروزی در حلب پر شد و پیامهای تبریک مسئولان رژیم گوش فلک را کر کرد، خامنه‌ای _در سالروز میلاد پیامبر_ به صحنه آمد.
انتظار انصار «حزب‌الله» و بسیجیان داغدار و زخمدار انزوا و تحریم و بن‌بست، از «رهبر» این بود که _با استفاده از موقعیت پیش آمده_ تا می‌تواند علیه شکست استکبار و پیروزی «اسلام» و... روضه و رجز بخواند و به داغداران و زخمداران نظام امید و انگیزه و روحیه تزریق کند اما خامنه‌ای لام تا کام چیزی از حلب نگفت که نگفت. اما گفت:
«دنیای اسلام امروز دچار گرفتاریها و رنج‌های فراوانی است که «اتحاد، هم افزایی، تعاون و عبور از اختلافات مذهبی و فکری در زیر سایه مشترکات فراوان اسلامی»، راه‌حل این مشکلات و مصائب است.» (1)
سایت حکومتی «جوان» متعلق به سپاه پاسداران نوشت:
«.. خامنه‌ای خاطرنشان کردند: در صورت وحدت ملتها و دولتهای اسلامی، آمریکایی‌ها و صهیونیست‌ها، توان تحمیل خواسته‌های خود بر مسلمانان را از دست می‌دهند و توطئه به فراموشی سپرده شدن فلسطین ناکام خواهد ماند. ایشان، حمله و کشتار مسلمانان از میانمار در شرق آسیا تا نیجریه در غرب آفریقا و رویارویی مسلمانان در منطقه بسیار مهم غرب آسیا را از نتایج توطئه‌های تفرقه‌انگیز مستکبران خواندند...
خامنه‌ای، سیاست‌ها و اقدامات انگلیسی‌ها در دو قرن اخیر را به‌عنوان منبع شر و نکبت برای ملتهای منطقه مورد اشاره قرار دادند و یادآوری کردند: در روزهای اخیر انگلیسی‌ها در نهایت بی‌شرمی، ایران مظلوم و عزیز را تهدید منطقه نامیده‌اند اما همه می‌دانند که برخلاف این اتهامات، این انگلیسی‌ها هستند که همیشه منشأ و منبع تهدید و فساد و خطر و نکبت بوده‌اند.
رهبر انقلاب اسلامی، هوشیاری ملتها و دولتها در مقابل شیطنت‌های سلطه‌گران را خواستار شدند و افزودند: چرا کشورهایی با ظواهر اسلامی حرف دشمنان را درباره تهدیدات و دشمنی‌های درونی جهان اسلامی قبول و به صراحت از سیاستهای آنها تبعیت می‌کنند؟» (2)
در بحبوحهٴ پیروزی! و رجز خوانی‌ها، به جای این‌که بیاید در برابر کشورهای اسلامی قدرت‌نمایی کند و بگوید احکام خدا را جاری کردیم و حلب را از دست تروریستها نجات دادیم و.. از تفرقة مسلمانان و وضعیت مسلمانان در میانمار و شرق نیجریه و سیاستهای دولت انگلیس می‌گوید. او می‌داند اگر تا امروز توانست با شعار و ترفند فتح قدس و حمایت از فلسطین و مقابله با اسراییل و استکبار و... فریبکاری کند، با کشتار مردم حلب دیگر حنایش در منطقه رنگی ندارد و مردمی که شاهد کشتار کودکان و بیماران سوری و جنایت در سوریه بودند تنها لعنت است که نثار او و نظام ولایت می‌کنند. به همین علت در گرماگرم ماجرای حلب از وحدت مسلمانان می‌گوید و نگران این است که کشورهای منطقه بعد از این جنایت، کامل به سمت انگلیس و فرانسه و آمریکا و عربستان بروند و می‌گوید:
«چرا کشورهایی با ظواهر اسلامی حرف دشمنان را درباره تهدیدات و دشمنی‌های درونی جهان اسلامی قبول و به صراحت از سیاستهای آنها تبعیت می‌کنند؟» (3)

اما در عوض تا توانست به انگلیس _و نه آمریکا_ ناسزا گفت. چون می‌داند اگر یک کلام از آمریکا بگوید ممکن است مجبور باشد گامها عقب بنشیند. اما گفت چرا انگلیس ایران را تهدید منطقه اعلام کرد و چرا کشورهای اسلامی با محکوم کردن کشتار و جنایت در حلب حرف آنان را قبول می‌کنند؟
روشن است که از محکومیتهای اخیر به‌ویژه مواضع کشورهای منطقه به‌شدت تحت فشار است و می‌داند بعد از تنگنای تحریم و بن‌بست برجام اگر در منطقه هم منزوی شود کارش تمام است.
بعد از خامنه‌ای روحانی _در همان جلسه_ ظاهر شد و گفت:
«رئیس‌جمهور با انتقاد از برخی دولتهای اسلامی که از موفقیتهای مردم و ارتش در عراق و سوریه در مبارزه با تروریسم اظهار نگرانی و ناراحتی می‌کنند، افزود: متأسفانه برخی دولتهای اسلامی به‌جای آن‌که نگران مردم مظلوم سوریه و زنان و کودکان و مجروحان و آوارگان در حلب باشند، نگران سرنوشت تروریستها و به‌دنبال سالم خارج‌شدن آنها از حلب هستند.» (4)
علاوه بر کشورهای منطقه یکی از کسانی که همان روز اول به موضوع قتل‌عام در حلب اشاره کرد، سامانتا پاور، سفیر دایم آمریکا در سازمان ملل بود که ضمن یادآوری وضعیت وخیم انسانی در شهر حلب، حکومت بشار اسد و رژیم‌های روسیه و ایران را به ارتکاب جنایت جنگی علیه غیرنظامیان ساکن در این شهر متهم کرد. او با اشاره به این‌که وضعیت حلب بسیار شبیه به تراژدی‌های انسانی دهه‌های اخیر از جمله کشتار سربرنیتسا، روآندا و حلبچه شده است؛ تأکید کرد یاد و خاطره این کشتار برای دهه‌ها در اذهان جهانی باقی خواهد ماند و خطاب به رژیم‌های روسیه، ایران و اسد گفت:«واقعا آیا شما از آنچه در حلب می‌کنید شرم نمی‌کنید؟»
حتی اوباما روز جمعه 26آذر در یک کنفرانس مطبوعاتی گفت: «حکومت بشار اسد و حامیانش در ایران و روسیه به تنهایی مسئول کشتار غیرنظامیان در حلب هستند و دنیا از حملات وحشیانه آنان به‌طور یکپارچه وحشت‌زده است... آنها دستشان به خون سوریها آغشته است»

کیهان آخوندی در مطلبی با عنوان «ادامه واکنش‌ها به پیروزی بزرگ مقاومت در حلب» روز شنبه با غیظ نوشت:«جالب است که همین خط تبلیغاتی دروغین و ساختگی را سایر مقامات آمریکا و اروپا برجسته کرده‌اند. از جمله کسانی که این خط را در پی گرفتند، خانم «سامانتا پاور» نماینده دائم آمریکا در سازمان ملل، «بان کی‌مون» دبیرکل این سازمان و «استفان دی‌میستورا» فرستاده ویژه سازمان ملل در سوریه بودند. اوباما خواستار اعزام ناظران به حلب شده است. اینها نیز کشتار تروریستها در حلب را کشتار مردم جا زده و پیراهن عثمان کردند. نکته‌یی که در میان این اتهام‌زنی‌ها به ایران، روسیه، حزب‌الله و دولت سوریه جالب است و نیاز به اشاره دارد، اظهارات دی‌میستورا است؛ این آقای فرستاده، که اصلاً پرونده قابل دفاعی در سوریه ندارد، خواستار احترام به تروریستها در حلب شده است!» (5)

جولیو ترتزی وزیرخارجه پیشین ایتالیا در مقاله‌یی با اشاره به اشغال حلب توسط پاسداران نوشت:«... آنها فیلمهای بمباران بی‌رویه، کودکان مظلوم سوری که در پی یافتن سر پناه میدوند، و مادرانی که برای عزیزانشان اشک می‌ریزند را دیدند. و پاسخ آنها چه بود؟ بی‌عملی و بی‌تفاوتی کامل. این در تاریخ به‌عنوان شرمی برای سیاستگذاران جهانی ثبت خواهد شد...
در تابستان ۱۳۶۷، بیش از ۳۰۰۰۰ زندانی سیاسی، عمدتاً از فعالان سازمان مجاهدین خلق ایران، در سراسر ایران قتل‌عام شدند. عکس‌العمل غرب سکوت کامل بود. اکنون، بسیاری از کسانی که از آن سکوت نفع بردند آمران جنایات در حلب هستند... جهان غرب مسئولیت شرم‌آور وضعیت کنونی سوریه را بر عهده دارد و ما برای جبران اشتباهات گذشته خود در حال از دست دادن زمان هستیم. اما هنوز امکان دارد که برای رژیم تهران روشن کنیم که با عواقب جدی مالی و سیاسی نقش نفرت انگیز خود در سوریه مواجه خواهد شد.» (6)

تا این‌جا روشن است که «پیروزی» حلب خیلی هم به کام خامنه‌ای و روحانی شیرین نبوده است اما این همهٴ ماجرا نیست. ماجرا از آن جا اوج می‌گیرد که بعد از قتل‌عام مردم حلب، جهان به دادخواهی بلند شد و روسیه ناگزیر تن به آتش‌بس داد. البته رژیم تلاش کرد با شلیک به آمبولانس مجروحان و ایجاد سیطره و.. کارشکنی کند اما با هشدار روس نتوانست مانع آتش‌بس شود.

رسانهٴ حکومتی آرمان وابسته به باند رفسنجانی که دائم دم از تعامل و دوستی با جهان می‌زد ضمن بیان بهم ریختگی از آتش‌بس و توقف کشتار مردم که به ابتکار ترکیه انجام شد، نگران تغییر موضع روسیه و پایان غم‌انگیز داستان است.
«اکنون آقای پوتین متحد اصلی آقای اسد در سفر خود به ژاپن تحت تاثیرنتیجه جنگ حلب اعلام کرده کشورش آماده آتش‌بس در سراسر سوریه است و در همین زمینه رایزنیهایی را با ترکیه آغاز کرده است. این‌که چرا او اکنون خواستار آتش‌بس سراسری در سوریه شده، صرف‌نظر از این‌که موقعیت فرعی آقای‌اسد در سوریه و همه کاره بودن روسیه را نشان می‌دهد دونکته بسیار مهم را به‌وضوح آشکار می‌کند...» (7)

آرمان آخوندی که نگران برملا شدن جنایت و از دست رفتن سهم رژیم از خامه کیک پیروزی در حلب است چند سطر بعد ادامه می‌دهد:
«... این‌که او می‌گوید ترکیه را کنار خود دارد و از طرفی هم قرار است به‌زودی نشست مشترک وزرای خارجه ایران، ترکیه و روسیه در مسکو برگزار شود، نشان می‌دهد مسکو مترصد است تمام کیک توت فرنگی سوریه و سایر تحولات منطقه‌یی را به نفع خود مصادره و سهم دیگران از خامه آن را آن‌طور که مایل است، تقسیم کند. آیا موفق خواهد شد؟ این را فعلاً نمی‌دانیم! اما این‌که نتیجه نبرد حلب اثباتا منشأ این‌همه تحول یک طرفه به نفع کرملین شود بیش از حد خوشبینانه به نظر می‌رسد. تفسیر پیروزی در حلب یعنی پیروزی در همه عرصه‌ها و ابعاد جنگ سوریه، می‌تواند قدری خوش‌باورانه باشد و منجر به تحلیل اشتباه از تحولات شود. چرا که این تلقی یک طرفه به ماهیت تحولاتی مربوط است که قرار است سرنوشت خاورمیانه را تعیین کند. آیا می‌توان متصور بود بازی یک جانبه پیش برود؟» (8)

یک سایت دیگر حکومتی می‌نویسد:
«معمولا پس از خاتمه درگیری و خونریزی در جنگهای داخلی، ساکنان شهرهایی که به‌دلیل جنگ، آواره شده بودند مجدداً به شهر خود برمی‌گردند اما در سوریه ظاهراً این روال صادق نیست و بر عکس آن عمل می‌شود! این ماجرا در مورد دیگر مناطق در حال درگیری هم‌چون حومه دمشق، حمص، حما و ادلب نیز صادق بوده که نشان‌دهنده یک تضاد عمیق اجتماعی بین سیستم حاکم و بخش‌های بزرگی از شهروندان سوری می‌باشد.» (9)

به باند خامنه‌ای _با طعنه_ می‌گوید معمولاً بعد از جنگ و پیروزی مردم خوشحال و خندان جشن می‌گیرند و آوارگان به خانه‌هایشان بازمی‌گردند اما چرا در حلب ماجرا برعکس است اگر شهر از دست تروریستها آزاد شده چرا مردم عزادارند و شهرها را خالی می‌کنند، نکند دشمن واقعی مردم همین بشار است؟!

وحشت و کابوس دیگر رژیم بحث منطقهٴ امن است که اخیراً توسط رئیس‌جمهور آمریکا مطرح شد. طرح این موضوع که هنوز معلوم نیست تا کجا قابل اجرا و عملی شود، تمام رؤیاهای رژیم را برهم زده است زیرا رژیم در حملات وحشیانه به غیرنظامیان و جنایت در حلب دو هدف و خواسته جدی داشت:
خلع سلاح و تسلیم رزمندگان.
نسل کشی و پیام تهدید و ارعاب به منطقه
رژیم این موضوع و آرزو را از مدتها قبل در اشکال مختلف مطرح کرده بود و می‌خواست همان سیاستی که در اشرف و لیبرتی پیش گرفت _و شکست خورد_ را در منطقه پیش ببرد. هدف از محاصره، ایجاد تنگناهای مختلف، زدن نانوایی‌ها... و بعد هم تهاجم به خانه‌ها و کشتار... دقیقاً همین بود.

رژیم در مورد مجاهدین از یک طرف می‌گفت حق ماندن در عراق را ندارند و از طرف دیگر کشورهای اروپایی را تهدید می‌کرد که پناهندگی به مجاهدین یعنی اعلام جنگ با ما! ترجمه این عمل _نه بروند و نه بمانند_ چیزی نیست جز این‌که یا همه باید تسلیم شوند و یا قتل‌عام. به عبارت دیگر یا مردار و یا کشتار.

اما مجاهدین با شعار جنگ صد برابر و مقاومتی بی‌نظیر رژیم را غافلگیر کردند و پیام رویش و خیزش و سرنگونی را به خانه‌ها آوردند.

در حلب هم اگر مردم و رزم‌آوران تسلیم و مردار می‌شدند و پیام شکست و سازش و یأس و ناتوانی در منطقه می‌رفت، رژیم برده بود. اما امروز می‌بینیم که حتی کودکان خردسال هم از پیروزی حرف می‌زنند و مادران سالمند هم می‌گویند: «ما می‌آییم...» و هم‌اکنون ارتش آزادیبخش سوریه چند منطقه بزرگ با میلیون‌ها نفر جمعیت و اراده‌هایی بی‌نظیر در اختیار دارد که با پشتیبانی و حمایت جدیدی که بعد از کشتار مردم بی‌گناه کسب کردند پیش می‌تازند.

فرمانده رزمندگان سوری در حلب در مصاحبه با خبرنگار سیمای آزادی گفت: « انقلاب در سوریه ادامه دارد، چرا که این یک مقاومت مردمی علیه اشغالگری فرقه‌یی است و سوریها تا اخراج آخرین سرباز از سربازان خامنه‌ای از اراضی‌شان، به مقاومت خود ادامه خواهند داد» 

این درست است که رژیم زمینی سوخته را به‌دست آورده که به قول خود روزنامه‌های رژیم تلی از خاک و خاکستر است ولی قطعاً می‌توانیم بگوییم بازی را باخته است، چون رژیمی که بعد از بن‌بست برجام زیر تیغ حقوق‌بشر لرزان و نگاهش به غرب نگران است در این بازی دوباره دستش رو و چهره واقعی‌اش در سطح جهان برملا شد. در واقع رژیم در این ماجرا هیچ پیشرفت سیاسی نداشت بلکه فقط توانست اجماع جهانی را علیه خودش زنده کند. اما روسیه که از همان اول مانند رژیم، سرنگونی اسد برایش «مرزسرخ» نبود، اهداف خاص خودش را که متفاوت با اهداف رژیم بود دنبال می‌کرد. روسیه در ورود به سوریه به‌دنبال امتیاز گیری از غرب و تثبیت مواضعش در حاشیهٴ مدیترانه بود.

در نتیجه مواضع روسیه که هژمونی اصلی را در جنگ دارد، نقش تعیین‌کننده را بازی می‌کند و وقتی فشار جهانی آتش‌بس را به روسیه تحمیل می‌کند بی‌تردید مواضع رژیم و اسد طبعاً متأثر از آن خواهد بود.

بی‌جهت نیست که قاسم محبعلی، تحلیل‌گر بین‌الملل رژیم برای اولین بار صحبت از ساختار جدید سوریه کرد و گفت:
«جهان برای بازگرداندن آرامش به سوریه راهی ندارد مگر این‌که به‌دنبال ساختاری جدید درسوریه باشد...

باید اذعان داشت که تغییر و تحولات نهایی در سوریه مستلزم رسیدن به یک راه‌حل منطقی و اجماع جهانی در این کشور است. بنابراین از آنجا که آمریکا یکی از طرف‌های بازی در زمین سوریه است باید هم‌چنان صبور بود و ملاحظه نمود که ترامپ به‌عنوان رئیس‌جمهور بعدی آمریکا در رابطه با سوریه چه رویکردی اتخاذ خواهد کرد.» (10)

نکته دیگر وحشت رژیم از منطقه امن برای رزمندگان است، به‌خصوص که رئیس‌جمهور جدید آمریکا برآن تأکید کرده و برخی نشانه‌های عملی آن در منطقه مرزی ترکیه دیده می‌شود

سایت حکومتی ابتکار در همین رابطه می‌نویسد:
«طرف‌های منازعه کمترین نزدیکی نظرات را از خود بروز نداده‌اند. با تمرکز شورشیان در مناطق معلوم از جمله ادلب، فرصتها و موقعیت‌های نظامی تازه‌یی را برای هر یک از طرف‌های درگیر ایجاد می‌کند. این وضع تنها در چارچوب نظامی قابل تحلیل و پیش‌بینی است، در حالیکه دیپلوماسی برای دستیابی به راه‌حل پایان بخشی به جنگ خانگی در سوریه هم‌چنان بلاتکلیف است. وعده «دونالد ترامپ» برای ایجاد مناطق امن در سوریه یک هشدار جدی در این باره است که جنگ‌ خانگی سوریه تا آینده نامعلوم ادامه دارد؛ با این فرض که ممکن است تمامیت ارضی سوریه دچار تلاشی شود. لزوم دیپلوماسی بیش از هر زمان خود را به رخ می‌کشد.» (11)

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. روزنامه جوان _ 28آذر 1395
2. روزنامه جوان _ 28آذر 1395
3. روزنامه جوان _ 28آذر 1395
4. تلویزیون رژیم _ 27آذر 1395
5. کیهان _ شنبه 27آذر 1395
ن6. یوزویک _ 15دسامبر: اشغال حلب توسط سپاه پاسداران به قلم جولیو ترتزی

7. آرمان: سرمقاله: حلب در برابر تاملات دیپلوماتیک
8. آرمان: سرمقاله: حلب در برابر تاملات دیپلوماتیک
9. سایت حکومتی بهار- 25آذر
10. آرمان: سرمقاله: حل بحران سوریه، مستلزم اجماع جهانی _ 28آذر

11. ابتکار: سرمقاله: جلال خو شچهره _ 28آذر.
										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/5b985e2a-6922-45bc-b6de-65dccb0f274f"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات