خمینی دجال فاصله میان 12 ربیع الاول را که بنا بر روایات اهل سنت ولادت پیامبر است، تا 17 ربیع الاول که بنا بر روایات شیعه ولادت آن حضرت است، هفته بهاصطلاح وحدت بین پیروان تشیع و تسنن نامگذاری کرده است.
البته خمینی همزمان از همان اول، سیاست مهار اقلیتهای قومی و دینی را با سرکوب و تبعیض، فشار و تحقیر نهادینه در پیش گرفت.
رسانههای رژیم و بهخصوص رادیو و تلویزیون دروغپرداز و تفرقه انداز آن، مساجد، تکیهها، همه نهادها و اماکن تبلیغی وابسته به رژیم در نقش تخریب هموطنان سنی مذهب عمل کردند و این کار را تحت عناوین مختلف از جمله: ”تروریست، تجزیه طلب، عامل بیگانه و“... پیش میبردند.
پس از مرگ خمینی، ورثه سیاسی او نیز برای پوشاندن جنایات سرگوبگرانهشان علیه اقلیتها، همه ساله جلساتی نمایشی، تحت عنوان و سمینار وحدت با شرکت بهاصطلاح اندیشمندان اهل سنت و شیعه، برپا میکنند.
بر همه روشن است که شرکت کنندگان در این جلسات، مزدوران رژیم چه در لباس شیعه و چه سنی هستند. مزدورانی که نان بخور نظام ولایت و برای گرم کردن تنور چنین خیمهشب بازیهایی تحت عنوان سمینار وحدت و...پرورش داده میشوند.
بهعبارت دیگر اینان با وجود دجالگری و هیاهوی رژیم تحت عنوان هفته وحدت، همان مزدورانی هستند که خط صدور ارتجاع و تروریسم رژیم در منطقه و خط تفرقه و جنگافروزی را در راستای مقاصد شوم آخوندهای حاکم بر ایران پیش میبرند.
هم اکنون نیز در حاکمیت پلید آخوندی دستهدسته از فرزندان قهرمان اهل سنت این مرز بوم صرفاً بهدلیل اعتقاداتشان، به جوخههای اعدام سپرده میشوند. از آن جمله است:
اعدام جمعی 25تن از جوانان اهل سنت، بعد از سالها اسارت و شکنجه و بدرفتاری در روز سهشنبه ۱۲مرداد ۹۵، همزمان با سالگرد قتلعام زندانیان سیاسی در سال ۶۷.
دژخیمان ولایتفقیه با این ۲۵هموطن سنی در نحوه اجرای احکام اعدام هم به وحشیانهترین صورت رفتار کردند. احکام صادره بر اساس اتهامات ساختگی، دروغ و نسبت دادن تروریسم به کسانی بود که گناهی جز مخالفت با استبداد مذهبی نداشتند.
دو ماه پیش از این اعدامهای وحشیانه، نیروهای سرکوبگر خامنهای نماز خانه اهل سنت در مسیر شهرستان مهرستان، سراوان را شبانه تخریب کردند.
در اسفند۹۴، چماقداران رژیم در شهرستان اسلامآباد غرب به محل عبادت پیروان اهل حق بهطور وحشیانه یورش برده و ساختمان و تأسیسات آن را تخریب کردند.
در آبانماه 94، رژیم آخوندی، ماموستا سید طهکریمی یک روحانی اهل تسنن در شهر مهاباد را به اتفاق جمعی از شاگردانش دستگیر کرد. آقای کریمی در سال 1390هم دستگیر شده بود و به مدت 17ماه در زندان گوهردشت کرج زندانی بوده است.
6اردیبهشت 1393، 3 هموطن بلوچ اهل سنت در ملأعام اعدام شدند.
22خرداد 93 عفو بینالملل و چندین نهاد دیگر حقوقبشری با امضای بیانیهیی از رژیم آخوندی خواستند اجرای حکم اعدام ۳۳ نفر از زندانیان اهل سنت را متوقف کند. بنابراین بیانیه، جرم اکثر این افراد تبلیغ علیه نظام، افساد فیالارض و محاربه اعلام شده است.
23تیر93 دژخیمان گارد ﺯﻧﺪﺍﻥ گوهردشت کرج ﺑﻪ ﺳﺎﻟﻦ زندانیان سیاسی اهل سنت یورش بردند و زندانیان را مورد آزار و شکنجه قرار دادند.
22اسفند1392گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور حقوقبشر ایران گفت: دستکم ۳۰۷ نفر از اقلیتهای مذهبی و دینی در زندان بهسر میبردند که در میان آنها ۹۰ سنی وجود دارد.
این اعدامها صرفاً به این دلیل انجام گرفتهاند که در حاکمیت آخوندها، اعتقاد داشتن به هر عقیده و مرامی غیر از ولایتفقیه، ممنوع و معتقدان به چنین عقیده و اندیشههایی قابل پیگرد و حتی مستحق اعدام هستند.
در طول این سالیان نیز شمار زیادی از علمای اهل سنت به شیوههای مختلف به قتل رسیده و شمار زیادی از آنها نیز در این سالها به بهانههای مختلف دستگیر و تحت شکنجههای طاقتفرسا قرار گرفته و متحمل حبس های سنگین شدند.
واقعیت این است که برای آخوندهای حاکم بر ایران، خون شیعه و سنی و اساساً خون هیچ انسانی حرمت ندارد. اعدام 120هزار زندانی سیاسی و قتلعام بیش از 30هزار نفر از فرزندان مجاهد و مبارز در سال 67به جرم پایداری بر سر آرمان و اصول عقیدتیشان در زمره جنایات این رژیم است.
همانطور که اشاره شد این رژیم تنها هموطنان اهل سنت در داخل ایران را سرکوب نمیکند، بلکه در منطقه نیز آتش جنگ فرقهیی را دامن میزند.
همچنانکه شاهد هستیم در کشورهای عراق، لبنان، و یمن جنگ فرقهیی به راه انداخته است، تا به بتواند نفوذ و سلطه جهنمی خود را در منطقه گسترش بدهد و آنچنان که سران و سردمداران رژیم به کرات گفتهاند، در این کشورها خط ببنند تا بتوانند حاکمیت لرزان خود را در تهران حفظ کنند.
جنایات آخوندها در حق پیروان مذاهب اعم از شیعه، سنی، مسیحی و اقلیتهای قومی در ایران و آتشافروزی آن در کشورهایی نظیر عراق، سوریه، یمن، لبنان و... در حالی تحت عنوان دجالگرانه دفاع از اسلام صورت میگیرد، که این اعمال با روح راستین اسلام و تشیع علوی ناسازگار است.
اسلام دین پیامبری است که مردم را به همزیستی مسالمتآمیز با صاحبان عقاید و ادیان دیگر موظف کرده و قرآن در این رابطه میگوید: قل یا أهل الکتاب تعالوا إلی کلمةٍ سواء بیننا و بینکم.
البته خمینی همزمان از همان اول، سیاست مهار اقلیتهای قومی و دینی را با سرکوب و تبعیض، فشار و تحقیر نهادینه در پیش گرفت.
رسانههای رژیم و بهخصوص رادیو و تلویزیون دروغپرداز و تفرقه انداز آن، مساجد، تکیهها، همه نهادها و اماکن تبلیغی وابسته به رژیم در نقش تخریب هموطنان سنی مذهب عمل کردند و این کار را تحت عناوین مختلف از جمله: ”تروریست، تجزیه طلب، عامل بیگانه و“... پیش میبردند.
پس از مرگ خمینی، ورثه سیاسی او نیز برای پوشاندن جنایات سرگوبگرانهشان علیه اقلیتها، همه ساله جلساتی نمایشی، تحت عنوان و سمینار وحدت با شرکت بهاصطلاح اندیشمندان اهل سنت و شیعه، برپا میکنند.
بر همه روشن است که شرکت کنندگان در این جلسات، مزدوران رژیم چه در لباس شیعه و چه سنی هستند. مزدورانی که نان بخور نظام ولایت و برای گرم کردن تنور چنین خیمهشب بازیهایی تحت عنوان سمینار وحدت و...پرورش داده میشوند.
بهعبارت دیگر اینان با وجود دجالگری و هیاهوی رژیم تحت عنوان هفته وحدت، همان مزدورانی هستند که خط صدور ارتجاع و تروریسم رژیم در منطقه و خط تفرقه و جنگافروزی را در راستای مقاصد شوم آخوندهای حاکم بر ایران پیش میبرند.
هم اکنون نیز در حاکمیت پلید آخوندی دستهدسته از فرزندان قهرمان اهل سنت این مرز بوم صرفاً بهدلیل اعتقاداتشان، به جوخههای اعدام سپرده میشوند. از آن جمله است:
اعدام جمعی 25تن از جوانان اهل سنت، بعد از سالها اسارت و شکنجه و بدرفتاری در روز سهشنبه ۱۲مرداد ۹۵، همزمان با سالگرد قتلعام زندانیان سیاسی در سال ۶۷.
دژخیمان ولایتفقیه با این ۲۵هموطن سنی در نحوه اجرای احکام اعدام هم به وحشیانهترین صورت رفتار کردند. احکام صادره بر اساس اتهامات ساختگی، دروغ و نسبت دادن تروریسم به کسانی بود که گناهی جز مخالفت با استبداد مذهبی نداشتند.
دو ماه پیش از این اعدامهای وحشیانه، نیروهای سرکوبگر خامنهای نماز خانه اهل سنت در مسیر شهرستان مهرستان، سراوان را شبانه تخریب کردند.
در اسفند۹۴، چماقداران رژیم در شهرستان اسلامآباد غرب به محل عبادت پیروان اهل حق بهطور وحشیانه یورش برده و ساختمان و تأسیسات آن را تخریب کردند.
در آبانماه 94، رژیم آخوندی، ماموستا سید طهکریمی یک روحانی اهل تسنن در شهر مهاباد را به اتفاق جمعی از شاگردانش دستگیر کرد. آقای کریمی در سال 1390هم دستگیر شده بود و به مدت 17ماه در زندان گوهردشت کرج زندانی بوده است.
6اردیبهشت 1393، 3 هموطن بلوچ اهل سنت در ملأعام اعدام شدند.
22خرداد 93 عفو بینالملل و چندین نهاد دیگر حقوقبشری با امضای بیانیهیی از رژیم آخوندی خواستند اجرای حکم اعدام ۳۳ نفر از زندانیان اهل سنت را متوقف کند. بنابراین بیانیه، جرم اکثر این افراد تبلیغ علیه نظام، افساد فیالارض و محاربه اعلام شده است.
23تیر93 دژخیمان گارد ﺯﻧﺪﺍﻥ گوهردشت کرج ﺑﻪ ﺳﺎﻟﻦ زندانیان سیاسی اهل سنت یورش بردند و زندانیان را مورد آزار و شکنجه قرار دادند.
22اسفند1392گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور حقوقبشر ایران گفت: دستکم ۳۰۷ نفر از اقلیتهای مذهبی و دینی در زندان بهسر میبردند که در میان آنها ۹۰ سنی وجود دارد.
این اعدامها صرفاً به این دلیل انجام گرفتهاند که در حاکمیت آخوندها، اعتقاد داشتن به هر عقیده و مرامی غیر از ولایتفقیه، ممنوع و معتقدان به چنین عقیده و اندیشههایی قابل پیگرد و حتی مستحق اعدام هستند.
در طول این سالیان نیز شمار زیادی از علمای اهل سنت به شیوههای مختلف به قتل رسیده و شمار زیادی از آنها نیز در این سالها به بهانههای مختلف دستگیر و تحت شکنجههای طاقتفرسا قرار گرفته و متحمل حبس های سنگین شدند.
واقعیت این است که برای آخوندهای حاکم بر ایران، خون شیعه و سنی و اساساً خون هیچ انسانی حرمت ندارد. اعدام 120هزار زندانی سیاسی و قتلعام بیش از 30هزار نفر از فرزندان مجاهد و مبارز در سال 67به جرم پایداری بر سر آرمان و اصول عقیدتیشان در زمره جنایات این رژیم است.
همانطور که اشاره شد این رژیم تنها هموطنان اهل سنت در داخل ایران را سرکوب نمیکند، بلکه در منطقه نیز آتش جنگ فرقهیی را دامن میزند.
همچنانکه شاهد هستیم در کشورهای عراق، لبنان، و یمن جنگ فرقهیی به راه انداخته است، تا به بتواند نفوذ و سلطه جهنمی خود را در منطقه گسترش بدهد و آنچنان که سران و سردمداران رژیم به کرات گفتهاند، در این کشورها خط ببنند تا بتوانند حاکمیت لرزان خود را در تهران حفظ کنند.
جنایات آخوندها در حق پیروان مذاهب اعم از شیعه، سنی، مسیحی و اقلیتهای قومی در ایران و آتشافروزی آن در کشورهایی نظیر عراق، سوریه، یمن، لبنان و... در حالی تحت عنوان دجالگرانه دفاع از اسلام صورت میگیرد، که این اعمال با روح راستین اسلام و تشیع علوی ناسازگار است.
اسلام دین پیامبری است که مردم را به همزیستی مسالمتآمیز با صاحبان عقاید و ادیان دیگر موظف کرده و قرآن در این رابطه میگوید: قل یا أهل الکتاب تعالوا إلی کلمةٍ سواء بیننا و بینکم.