امروز 21 آذر 95 خامنه‌ای تعدادی از آخوندهای مزدور خودش در عراق را در بیت‌العنکبوت خودش در تهران به حضور طلبید و دستورات و رهنمودهایی به آنها داد.
همزمان آخوند روحانی هم با تعدادی از روحانیان اهل سنت دیدار کرد و برای آنها از وحدت و برادری و عدم تبعیض و از این قبیل حرف زد.
می‌خواهیم ببینیم که آنها در این سخنرانیها در برخورد با مسائل مبتلابه رژیم چه ترفند دجالگرانه‌یی به‌کار گرفتند؟
خامنه‌ای امروز آخوند حکیم و تعداد دیگری از آخوندهای مزدور خودش در عراق را به حضور طلبید و به آنها خط و رهنمود داد. خیلی جالب و با معناست در حالی که رژیم به‌خاطر آیندهٴ نامعلوم برجام، سرتا پایش دارد می‌لرزد و باندهای رژیم به جان هم افتادند و هر کدام سعی می‌کنند تقصیر این وضعیت را به گردن دیگری بیندازند و خود خامنه‌ای هم در این رابطه سوژه و سیبل اصلی است و تا به‌حال هم در این رابطه سکوت کرده، امروز هم که به صحنه آمد، باز راجع به این موضوع هیچ حرفی نزد؛ بلکه از فرصت خواست استفاده بکند و با رهنمود دادن به مزدورای عراقی خودش، مهمترین مسأله و بحران درونی خودش را به خیال خودش تحت الشعاع قرار داده و سرپوش بگذارد.
قابل توجه این‌که مهمترین رهنمودی هم که به آنها می‌دهد این است که به آمریکا اعتماد نکنید، هر جا که ما اعتماد کردیم ضرر کردیم، هر جا که اعتماد نکردیم، سود کردیم!
انتظار این بود که خامنه‌ای در این مورد مثلاً تجربه مشخص خودش را بگوید و بگوید که کجا اعتماد کرده و ضرر کرده، اما ولی‌فقیه طلسم‌شکسته بی‌جربزه تر از آن است که در این رابطه هم بجز حرفهای کلی بی‌خرج، بتواند حرف مشخصی بزند و حالا خنده‌دار است که این بابا که در کار رژیم خودش این طور در مانده، حالا برای دیگران نسخه می‌پیچد.
سؤال دوم: امروز روحانی هم با تعدادی از روحانیان اهل سنت مناطق مختلف کشور دیدار کرد و به‌مناسبت هفته وحدت برای آنها سخنرانی کرد.
واقعیت این است که روحانی هم نشان داد که در دجالگری و پشت هم اندازی از ولی‌فقیه ارتجاع چیزی کم ندارد. او هم از وحدت و برادری دم زد و با وقاحت گفت که ما به تنوعات قومی و مذهبی ایران به چشم تهدید نگاه نمی‌کنیم، بلکه به‌عنوان فرصت نگاه می‌کنیم و از این قبیل حرفهای شیک، که وقتی در کنار رفتار و عمل آخوندهای جنایتکار حاکم قرار می‌گیرد، فی‌الواقع مشمئزکننده است. چون در عمل برای آنها اولیه‌ترین حقوق انسانی هم قائل نیست. به‌عنوان مثال در شهر 10، 12میلیونی تهران، رژیم آخوندی یک نمازخانه کوچک را هم برای هموطنان سنی ما روا نمی‌دارد و آن را روی سرشان خراب می‌کند. فرزندان اهل سنت را صرفاً به جرم اعتقادات مذهبیشان 20 نفر 20 نفر، و 25 نفر، 25 نفر بدار می‌کشد. تمام رده‌های بالای مدیریت و حتی اغلب رده‌های میانی مدیریت در استانهای محل سکونت این هموطنان را از افراد غیربومی انتخاب می‌کند و مردم این نواحی بیشتر از سایر مردم ایران گرفتار فقر و بیکاری و محرومیت و تبعیض هستند و غیره و غیره… و حالا روحانی و سایر مقامهای رژیم با این حرفها، در واقع بر روی زخمهای عمیق اقتصادی و اجتماعی این هموطنان محروم، نمک می‌پاشند و خشم و نفرت بیش از پیش آنها را برمی‌انگیزند.
همزمان آخوند روحانی هم با تعدادی از روحانیان اهل سنت دیدار کرد و برای آنها از وحدت و برادری و عدم تبعیض و از این قبیل حرف زد.
می‌خواهیم ببینیم که آنها در این سخنرانیها در برخورد با مسائل مبتلابه رژیم چه ترفند دجالگرانه‌یی به‌کار گرفتند؟
خامنه‌ای امروز آخوند حکیم و تعداد دیگری از آخوندهای مزدور خودش در عراق را به حضور طلبید و به آنها خط و رهنمود داد. خیلی جالب و با معناست در حالی که رژیم به‌خاطر آیندهٴ نامعلوم برجام، سرتا پایش دارد می‌لرزد و باندهای رژیم به جان هم افتادند و هر کدام سعی می‌کنند تقصیر این وضعیت را به گردن دیگری بیندازند و خود خامنه‌ای هم در این رابطه سوژه و سیبل اصلی است و تا به‌حال هم در این رابطه سکوت کرده، امروز هم که به صحنه آمد، باز راجع به این موضوع هیچ حرفی نزد؛ بلکه از فرصت خواست استفاده بکند و با رهنمود دادن به مزدورای عراقی خودش، مهمترین مسأله و بحران درونی خودش را به خیال خودش تحت الشعاع قرار داده و سرپوش بگذارد.
قابل توجه این‌که مهمترین رهنمودی هم که به آنها می‌دهد این است که به آمریکا اعتماد نکنید، هر جا که ما اعتماد کردیم ضرر کردیم، هر جا که اعتماد نکردیم، سود کردیم!
انتظار این بود که خامنه‌ای در این مورد مثلاً تجربه مشخص خودش را بگوید و بگوید که کجا اعتماد کرده و ضرر کرده، اما ولی‌فقیه طلسم‌شکسته بی‌جربزه تر از آن است که در این رابطه هم بجز حرفهای کلی بی‌خرج، بتواند حرف مشخصی بزند و حالا خنده‌دار است که این بابا که در کار رژیم خودش این طور در مانده، حالا برای دیگران نسخه می‌پیچد.
سؤال دوم: امروز روحانی هم با تعدادی از روحانیان اهل سنت مناطق مختلف کشور دیدار کرد و به‌مناسبت هفته وحدت برای آنها سخنرانی کرد.
واقعیت این است که روحانی هم نشان داد که در دجالگری و پشت هم اندازی از ولی‌فقیه ارتجاع چیزی کم ندارد. او هم از وحدت و برادری دم زد و با وقاحت گفت که ما به تنوعات قومی و مذهبی ایران به چشم تهدید نگاه نمی‌کنیم، بلکه به‌عنوان فرصت نگاه می‌کنیم و از این قبیل حرفهای شیک، که وقتی در کنار رفتار و عمل آخوندهای جنایتکار حاکم قرار می‌گیرد، فی‌الواقع مشمئزکننده است. چون در عمل برای آنها اولیه‌ترین حقوق انسانی هم قائل نیست. به‌عنوان مثال در شهر 10، 12میلیونی تهران، رژیم آخوندی یک نمازخانه کوچک را هم برای هموطنان سنی ما روا نمی‌دارد و آن را روی سرشان خراب می‌کند. فرزندان اهل سنت را صرفاً به جرم اعتقادات مذهبیشان 20 نفر 20 نفر، و 25 نفر، 25 نفر بدار می‌کشد. تمام رده‌های بالای مدیریت و حتی اغلب رده‌های میانی مدیریت در استانهای محل سکونت این هموطنان را از افراد غیربومی انتخاب می‌کند و مردم این نواحی بیشتر از سایر مردم ایران گرفتار فقر و بیکاری و محرومیت و تبعیض هستند و غیره و غیره… و حالا روحانی و سایر مقامهای رژیم با این حرفها، در واقع بر روی زخمهای عمیق اقتصادی و اجتماعی این هموطنان محروم، نمک می‌پاشند و خشم و نفرت بیش از پیش آنها را برمی‌انگیزند.
