اجلاس دو روزهٴ سران کشورهای شورای همکاری خلیجفارس که از روز سهشنبه 16آذر در منامه پایتخت بحرین برگزار شده بود روز چهارشنبه 17آذر با حضور ترزا می نخستوزیر انگلستان بهکار خود پایان داد و طی بیانیهیی دخالتهای رژیم ایران در منطقه را محکوم کرد.
«ترزا می» که بهعنوان اولین نخستوزیر انگلستان در این اجلاس شرکت کرده بود، طی سخنانی خطاب به سران کشورهای خلیجفارس، رژیم ایران را به «ستیزهجویی» در منطقه متهم کرد و اظهار داشت: «ما باید همچنان در برابر کشورهای بازیگردان در منطقه که از نفوذ خود برای بیثبات کردن منطقه استفاده میکنند، بایستیم». (1)
مواضع اجلاس سران کشورهای عربی خلیجفارس و مواضع نخستوزیر انگلیس در این اجلاس، موجب هراس و واکنش سرآسیمه رژیم آخوندی شد. سخنگوی وزارتخارجه دولت روحانی، در واکنش غیظ آلودی اظهارات خانم می را نسنجیده و تفرقهافکنانه خواند. (2)
متعاقباً بروجردی، رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس ارتجاع، سخنان نخستوزیر بریتانیا در جمع سران شورای همکاری خلیجفارس را نشانهای از «سیاست تفرقهافکنانه انگلیس» خواند و تهدید کرد که روابط تهران لندن دوباره به سطح کاردار تنزل پیدا خواهد کرد (3).
پس از سالها رکود و تعلیق روابط رژیم و انگلستان، در شهریورماه گذشته سفارت این کشور در تهران بازگشایی شد و طرفین به مبادلهٴ سفیر پرداختند و رژیم امید بسیار داشت که بتواند با بهبود رابطه با انگلستان و دیگر کشورهای اروپا، از انزوای سیاسی خود کاسته و به روابط اقتصادی خود رونق دهد، اما اکنون همهٴ این آرزوها را بر باد رفته میبیند.
کیهان خامنهای (18آذر) به برخی فرازهای سخنرانی نخستوزیر انگلستان اشاره کرده است. از جمله آنجایی که تراز میگفت: «میخواهم به شما اطمینان دهم که من بهوضوح تهدیدی را که (رژیم) ایران متوجه منطقه خلیج [فارس] و در بعدی وسیعتر، متوجه خاورمیانه میکند مشاهده میکنم». این روزنامه سپس اضافه میکند: «در حالی که نخستوزیر انگلیس چنین اظهارات خصمانهای را علیه ایران بیان کرده است، شرکت ملی نفت کشورمان با شرکت انگلیسی شل تفاهمنامه نفتی امضاء کرد!».
کیهان سپس با توسری به دولت روحانی، دولتمردانی را که «به همراهی کشورهایی مانند انگلیس برای ستاندن حق ایران از آمریکا و محکوم کردن عهد شکنی واشینگتن» امید بستهاند، به باد تمسخر گرفته و نوشته است: «مشخص نیست این دسته با کدام عقل و منطق چنین نظریاتی را ارائه میکنند!».
این سخن علاوه بر بیان گزیدگی ولیفقیه ارتجاع، گویای آن است که رژیم هیچ امیدی ندارد که بتواند با سیاست باج و دیپلوماسی رشوه بر جهتگیری سیاسی انگلستان و به طریق اولی کشورهای عرب تأثیر بگذارد. زیرا این رابطه نیاز رژیم است و نه نیاز طرف مقابل! مثلاً اگر امارات تصمیم بگیرد روابط اقتصادی خود را با رژیم قطع یا حتی محدود کند، آثار آن برای رژیم مرگبار خواهد بود.
مواضع قاطع بیان شده در بیانیه پایانی این نشست مبنی بر اینکه رژیم ایران باید به اصول قوانین بینالمللی پایبند باشد... و مداخله در امور داخلی کشورهای عربی حوزۀ خلیج فارس را متوقف کند، در کنار مواضع نخستوزیر انگلستان، تضعیف موقعیت رژیم در منطقه را بیش از پیش برجسته میسازد؛ بهخصوص که همسویی سنتی سیاست انگلستان با آمریکا، در آستانهٴ تحویل و تحولی که ماه آینده در واشینگتن صورت میگیرد، دلیل دیگری بر وحشتزدگی و سرآسیمگی آخوندهاست که آثار آن را در رسانههای هر دو باند حاکم میتوان مشاهده کرد.
روزنامه شرق (18آذر) با اشاره به سخنان ترزامی ، آن را نشانهیی دانست از اینکه «انگلستان پس از جدایی از اتحادیه اروپا… در حوزه سیاسی خارجی راه تقابل با ایران را در پیش گرفته است». شرق میافزاید: «بریتانیا نهتنها قصدی برای بهبود رابطه با ایران ندارد بلکه از در دشمنی نیز درآمده، راه دیگری در پیش گرفته و حرفهایی از جنس حرفهای رئیسجمهور جمهوریخواه منتخب آمریکا میزند».
خبرگزاری مهر آخوندی (18آذر) نیز نوشت: «حضور ترزامی در نشست سران شورای همکاری خلیجفارس بر بیانیه پایانی آن نیز تاثیرگذار بود و بر ضرورت همکاری نظامی میان طرفین و مقابله با تهاجم خارجی تأکید شد».
مفسران سیاسی منطقه یکی از اهداف اجلاس منامه را حرکت این «شورا» به سمت «اتحادیه» میدانند. گرایش بیش از پیش «شورای همکاری…» از یک شورای سیاسی و اقتصادی به یک اتحادیه دفاعی و نظامی، از مهمترین عوامل وحشت و اضطراب رژیم است؛ این تحول به حضور نخستوزیر انگلستان در اجلاس منامه و تأکید او بر مناسبات استراتژیک انگلستان با این کشورها و همکاریهای دفاعی و نظامی فیمابین، معنای ویژهیی میبخشد.
مقابلهٴ عملی و نظامی کشورهای عرب حوزه خلیجفارس با دخالتهای رژیم، امری مربوط به یک چشمانداز دور نیست؛ چرا که اکثر این کشورها مناسبات سیاسی خود را با رژیم قطع کرده یا آن را به حداقل رساندهاند. اما صرفنظر از رویارویی نظامی و میزان احتمال آن، روابط اقتصادی رژیم با برخی از این کشورها مانند امارات، دارای اهمیت حیاتی است و قطع آن بهمثابه قطع راه نفس اقتصادی رژیم محسوب میشود. در همین رابطه با معناست که رژیم پس از اجلاس منامه، طی نامه منتکشانهیی به امیر کویت خواستار توسعهٴ روابط مودتآمیز فیمابین شده است، اما امیر کویت در پاسخی بهغایت سرد و گزنده به این نامه، «هر گونه گفتکوی سازنده میان کشورهای عرب حوزه خلیجفارس و ایران» را مشروط به «قوانین بینالمللی درباره روابط کشورها، احترام به حاکمیت کشورها، حسن همجواری و دخالت نکردن در امور داخلی کشورهای مختلف» دانسته است؛ (4) پاسخی که نشان میدهد رژیم در تعادل قوای منطقهیی تا کجا پایین رفته است.
مجموعهاین تحولات، سی و هفتمین اجلاس کشورهای شورای همکاری خلیجفارس در بحرین را از یک اهمیت سرفصلی برخوردار میسازد؛ چرا که نشانهٴ شکلگیری یک جبهه گسترده عربی و یک سپر دفاعی برخوردار از حمایت یک قدرت جهانی در برابر رژیم و مداخلهجوییها و سیاست صدور تروریسم آن است.
پانویس: ــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ خبرگزاری فرانسه ـ 17آذر
2 ـ سایت وزارتخارجه رژیم ـ 17آذر
3 ـ خبرگزاری صدا و سیمای رژیم ـ 18آذر
4 ـ سایت حکومتی خبرنگاران جوان- 18آذر.
«ترزا می» که بهعنوان اولین نخستوزیر انگلستان در این اجلاس شرکت کرده بود، طی سخنانی خطاب به سران کشورهای خلیجفارس، رژیم ایران را به «ستیزهجویی» در منطقه متهم کرد و اظهار داشت: «ما باید همچنان در برابر کشورهای بازیگردان در منطقه که از نفوذ خود برای بیثبات کردن منطقه استفاده میکنند، بایستیم». (1)
مواضع اجلاس سران کشورهای عربی خلیجفارس و مواضع نخستوزیر انگلیس در این اجلاس، موجب هراس و واکنش سرآسیمه رژیم آخوندی شد. سخنگوی وزارتخارجه دولت روحانی، در واکنش غیظ آلودی اظهارات خانم می را نسنجیده و تفرقهافکنانه خواند. (2)
متعاقباً بروجردی، رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس ارتجاع، سخنان نخستوزیر بریتانیا در جمع سران شورای همکاری خلیجفارس را نشانهای از «سیاست تفرقهافکنانه انگلیس» خواند و تهدید کرد که روابط تهران لندن دوباره به سطح کاردار تنزل پیدا خواهد کرد (3).
پس از سالها رکود و تعلیق روابط رژیم و انگلستان، در شهریورماه گذشته سفارت این کشور در تهران بازگشایی شد و طرفین به مبادلهٴ سفیر پرداختند و رژیم امید بسیار داشت که بتواند با بهبود رابطه با انگلستان و دیگر کشورهای اروپا، از انزوای سیاسی خود کاسته و به روابط اقتصادی خود رونق دهد، اما اکنون همهٴ این آرزوها را بر باد رفته میبیند.
کیهان خامنهای (18آذر) به برخی فرازهای سخنرانی نخستوزیر انگلستان اشاره کرده است. از جمله آنجایی که تراز میگفت: «میخواهم به شما اطمینان دهم که من بهوضوح تهدیدی را که (رژیم) ایران متوجه منطقه خلیج [فارس] و در بعدی وسیعتر، متوجه خاورمیانه میکند مشاهده میکنم». این روزنامه سپس اضافه میکند: «در حالی که نخستوزیر انگلیس چنین اظهارات خصمانهای را علیه ایران بیان کرده است، شرکت ملی نفت کشورمان با شرکت انگلیسی شل تفاهمنامه نفتی امضاء کرد!».
کیهان سپس با توسری به دولت روحانی، دولتمردانی را که «به همراهی کشورهایی مانند انگلیس برای ستاندن حق ایران از آمریکا و محکوم کردن عهد شکنی واشینگتن» امید بستهاند، به باد تمسخر گرفته و نوشته است: «مشخص نیست این دسته با کدام عقل و منطق چنین نظریاتی را ارائه میکنند!».
این سخن علاوه بر بیان گزیدگی ولیفقیه ارتجاع، گویای آن است که رژیم هیچ امیدی ندارد که بتواند با سیاست باج و دیپلوماسی رشوه بر جهتگیری سیاسی انگلستان و به طریق اولی کشورهای عرب تأثیر بگذارد. زیرا این رابطه نیاز رژیم است و نه نیاز طرف مقابل! مثلاً اگر امارات تصمیم بگیرد روابط اقتصادی خود را با رژیم قطع یا حتی محدود کند، آثار آن برای رژیم مرگبار خواهد بود.
مواضع قاطع بیان شده در بیانیه پایانی این نشست مبنی بر اینکه رژیم ایران باید به اصول قوانین بینالمللی پایبند باشد... و مداخله در امور داخلی کشورهای عربی حوزۀ خلیج فارس را متوقف کند، در کنار مواضع نخستوزیر انگلستان، تضعیف موقعیت رژیم در منطقه را بیش از پیش برجسته میسازد؛ بهخصوص که همسویی سنتی سیاست انگلستان با آمریکا، در آستانهٴ تحویل و تحولی که ماه آینده در واشینگتن صورت میگیرد، دلیل دیگری بر وحشتزدگی و سرآسیمگی آخوندهاست که آثار آن را در رسانههای هر دو باند حاکم میتوان مشاهده کرد.
روزنامه شرق (18آذر) با اشاره به سخنان ترزامی ، آن را نشانهیی دانست از اینکه «انگلستان پس از جدایی از اتحادیه اروپا… در حوزه سیاسی خارجی راه تقابل با ایران را در پیش گرفته است». شرق میافزاید: «بریتانیا نهتنها قصدی برای بهبود رابطه با ایران ندارد بلکه از در دشمنی نیز درآمده، راه دیگری در پیش گرفته و حرفهایی از جنس حرفهای رئیسجمهور جمهوریخواه منتخب آمریکا میزند».
خبرگزاری مهر آخوندی (18آذر) نیز نوشت: «حضور ترزامی در نشست سران شورای همکاری خلیجفارس بر بیانیه پایانی آن نیز تاثیرگذار بود و بر ضرورت همکاری نظامی میان طرفین و مقابله با تهاجم خارجی تأکید شد».
مفسران سیاسی منطقه یکی از اهداف اجلاس منامه را حرکت این «شورا» به سمت «اتحادیه» میدانند. گرایش بیش از پیش «شورای همکاری…» از یک شورای سیاسی و اقتصادی به یک اتحادیه دفاعی و نظامی، از مهمترین عوامل وحشت و اضطراب رژیم است؛ این تحول به حضور نخستوزیر انگلستان در اجلاس منامه و تأکید او بر مناسبات استراتژیک انگلستان با این کشورها و همکاریهای دفاعی و نظامی فیمابین، معنای ویژهیی میبخشد.
مقابلهٴ عملی و نظامی کشورهای عرب حوزه خلیجفارس با دخالتهای رژیم، امری مربوط به یک چشمانداز دور نیست؛ چرا که اکثر این کشورها مناسبات سیاسی خود را با رژیم قطع کرده یا آن را به حداقل رساندهاند. اما صرفنظر از رویارویی نظامی و میزان احتمال آن، روابط اقتصادی رژیم با برخی از این کشورها مانند امارات، دارای اهمیت حیاتی است و قطع آن بهمثابه قطع راه نفس اقتصادی رژیم محسوب میشود. در همین رابطه با معناست که رژیم پس از اجلاس منامه، طی نامه منتکشانهیی به امیر کویت خواستار توسعهٴ روابط مودتآمیز فیمابین شده است، اما امیر کویت در پاسخی بهغایت سرد و گزنده به این نامه، «هر گونه گفتکوی سازنده میان کشورهای عرب حوزه خلیجفارس و ایران» را مشروط به «قوانین بینالمللی درباره روابط کشورها، احترام به حاکمیت کشورها، حسن همجواری و دخالت نکردن در امور داخلی کشورهای مختلف» دانسته است؛ (4) پاسخی که نشان میدهد رژیم در تعادل قوای منطقهیی تا کجا پایین رفته است.
مجموعهاین تحولات، سی و هفتمین اجلاس کشورهای شورای همکاری خلیجفارس در بحرین را از یک اهمیت سرفصلی برخوردار میسازد؛ چرا که نشانهٴ شکلگیری یک جبهه گسترده عربی و یک سپر دفاعی برخوردار از حمایت یک قدرت جهانی در برابر رژیم و مداخلهجوییها و سیاست صدور تروریسم آن است.
پانویس: ــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ خبرگزاری فرانسه ـ 17آذر
2 ـ سایت وزارتخارجه رژیم ـ 17آذر
3 ـ خبرگزاری صدا و سیمای رژیم ـ 18آذر
4 ـ سایت حکومتی خبرنگاران جوان- 18آذر.