حسن روحانی، رئیسجمهور رژیم آخوندی در مشهد، تلاش کرد با تاکتیک فرا بهجلو، با ارائهٴ مشتی آمار و ارقام و ادعا، کارنامه مشعشعی از خودش و دولتش ارائه دهد. او که در «تصفیهخانهٴ فاضلاب مشهد» سخنرانی میکرد، با استفاده از فرصت، بار دیگر روضهٴ همیشگی کاهش تورم و افزایش رشد را خواند و با مذمت «بعضیها که بهجای باران رحمت، باران ممانعت از دست و زبانشان میبارد» و با حرفهای خود مردم را خوشحال نمیکنند، کوشید با ارائهٴ آمار و ارقام مجعول، بهزعم خودش «مردم را خوشحال» کند؛ اما به نظر نمیرسد که روحانی در این تاکتیک و ترفند تبلیغاتی، توفیق چندانی بهدست آورده باشد، چرا که حریف در مورد هر یک از ادعاهای او بلافاصله از خجالتش در آمد.
مهدی محمدی از مهرههای باند دلواپسان در کانال تلگرامی خود نوشت: «رئیسجمهور امروز گفته است مردم باید مطمئن شوند جوان آنها آینده شغلی دارد!… ایشان مدتی است با موضوع بیکاری شوخی و تفریح راه انداخته است. احتمالاً در جهت همین اطمینان بخشی است که حدود ٣٠درصد شاغلان از سال ٩٢ تاکنون و در دولت ایشان بیکار شدهاند و حدوداً همین میزان هم نگرانند تا پایان دولت ایشان شغلشان را از دست بدهند». محمدی در ادامه به روحانی طعنه زد: «رئیسجمهور کمی مردم را ”مضطرب ”بفرمایند، شاید نتیجه آبرومندتری بدهد».
در مورد تکرار ادعای دستاوردهای نفتی که روحانی گفت «هم پارسال هم امسال... 20درصد از پول نفتمان را داریم توی صندوق ذخیرهمان میریزیم». باز هم حریف مچش را گرفت که «دولت نفت میفروشد، اما قادر به گرفتن پول آن بهطور نرمال نیست، ارز در بانکهای فلان و بهمان خارجی انباشته شده…».
معلوم شد روحانی خواسته است با زرنگی، ماهی را در دریا بفروشد و روغن ریخته را نذر امامزادهٴ دولت خود کند. یعنی پولهایی را که قادر به دریافت آن نیست و عملاً منجمد شده است، به حساب بینیازی و آیندهنگری دولت مفلس خود و ذخیرهٴ این پولها در صندوق ذخیره بگذارد!
اما اگر حریفان قدری بههوشتر بودند، میتوانستند به یاد روحانی بیاورند او که اکنون چشمهایش را بسته و دهانش را در مورد کاهش تورم و افزایش رشد اقتصادی و غیره، باز کرده، همان کسی است که در تاریخ 15مرداد 92 و چند روز قبل از شروع رسمی ریاستجمهوری خود گفته بود: «معیار تورم، جیب مردم است نه بانک مرکزی و مرکز آمار!».
اما اینکه چرا روحانی به این ادعاها و آمار و ارقام دروغ متوسل میشود؟ لابد از اینروست که میگویند بهترین دفاع، حمله است، به عبارت دیگر همان تاکتیک فرار به جلو! آری، وقتی وضعیت به قدری داغان است که جای هیچ توجیه و دفاعی نمیماند، یا باید ژست اپوزیسیون گرفت و فریبکارانه با مردم به جان آمده همنوا شد و فریاد آی دزد! آی دزد! سر داد، کاری که در حال حاضر خامنهای و باند او در زمینه مسائل اقتصادی میکنند؛ یا باید گفت وضعیت موجود در دنیا بهترین است و همهٴ مغرضانی را که نمیخواهند واقعیتها را ببینند منکوب و مقهور کرد. هر دو باند رژیم در هر دو تاکتیک چربدستاند و به تناسب شرایط و موضوع، گاهی این و گاهی آن تاکتیک را بهکار میگیرند؛ مثلاً در امر آزادی و حقوقبشر، با وقاحتی بهتآور، جهنم تحت حاکمیت خود را، بهشت آزادی و سرمشق دموکراسی در دنیا معرفی میکنند و مدعی حقوقبشر «مردم مظلوم» اروپا و آمریکا میشوند. در زمینه اقتصادی نیز اکنون باند خامنهای ژست اپوزیسیون گرفته و روحانی به گفتار درمانی و تاکتیک فرار بهجلو متوسل شده است. اتخاذ این یا آن تاکتیک و ترفند و به کارگیری این یا آن تک و پاتک، توسط دو باند را، موقعیت آنها در این جنگ قدرت و تعادل قوای موجود بین آنها تعیین میکند.
اما واقعیت مهم و اصلی این است که جنگ قدرت میان دو باند متخاصم، در بستر جنگ اصلی تمامیت نظام با مردم ایران قرار گرفته و به همین دلیل بر پیچیدگی و وخامت اوضاع برای رژیم افزوده است؛ در نتیجه تک و پاتکهای دو باند علیه یکدیگر، جبهه رژیم را در این جنگ اصلی فرسوده و تضعیف کرده و پیروزی نهایی مردم ایران و رشیدترین فرزندانش در مقاومت سازمانیافته را در چشماندازی نزدیک قرار داده است.
مهدی محمدی از مهرههای باند دلواپسان در کانال تلگرامی خود نوشت: «رئیسجمهور امروز گفته است مردم باید مطمئن شوند جوان آنها آینده شغلی دارد!… ایشان مدتی است با موضوع بیکاری شوخی و تفریح راه انداخته است. احتمالاً در جهت همین اطمینان بخشی است که حدود ٣٠درصد شاغلان از سال ٩٢ تاکنون و در دولت ایشان بیکار شدهاند و حدوداً همین میزان هم نگرانند تا پایان دولت ایشان شغلشان را از دست بدهند». محمدی در ادامه به روحانی طعنه زد: «رئیسجمهور کمی مردم را ”مضطرب ”بفرمایند، شاید نتیجه آبرومندتری بدهد».
در مورد تکرار ادعای دستاوردهای نفتی که روحانی گفت «هم پارسال هم امسال... 20درصد از پول نفتمان را داریم توی صندوق ذخیرهمان میریزیم». باز هم حریف مچش را گرفت که «دولت نفت میفروشد، اما قادر به گرفتن پول آن بهطور نرمال نیست، ارز در بانکهای فلان و بهمان خارجی انباشته شده…».
معلوم شد روحانی خواسته است با زرنگی، ماهی را در دریا بفروشد و روغن ریخته را نذر امامزادهٴ دولت خود کند. یعنی پولهایی را که قادر به دریافت آن نیست و عملاً منجمد شده است، به حساب بینیازی و آیندهنگری دولت مفلس خود و ذخیرهٴ این پولها در صندوق ذخیره بگذارد!
اما اگر حریفان قدری بههوشتر بودند، میتوانستند به یاد روحانی بیاورند او که اکنون چشمهایش را بسته و دهانش را در مورد کاهش تورم و افزایش رشد اقتصادی و غیره، باز کرده، همان کسی است که در تاریخ 15مرداد 92 و چند روز قبل از شروع رسمی ریاستجمهوری خود گفته بود: «معیار تورم، جیب مردم است نه بانک مرکزی و مرکز آمار!».
اما اینکه چرا روحانی به این ادعاها و آمار و ارقام دروغ متوسل میشود؟ لابد از اینروست که میگویند بهترین دفاع، حمله است، به عبارت دیگر همان تاکتیک فرار به جلو! آری، وقتی وضعیت به قدری داغان است که جای هیچ توجیه و دفاعی نمیماند، یا باید ژست اپوزیسیون گرفت و فریبکارانه با مردم به جان آمده همنوا شد و فریاد آی دزد! آی دزد! سر داد، کاری که در حال حاضر خامنهای و باند او در زمینه مسائل اقتصادی میکنند؛ یا باید گفت وضعیت موجود در دنیا بهترین است و همهٴ مغرضانی را که نمیخواهند واقعیتها را ببینند منکوب و مقهور کرد. هر دو باند رژیم در هر دو تاکتیک چربدستاند و به تناسب شرایط و موضوع، گاهی این و گاهی آن تاکتیک را بهکار میگیرند؛ مثلاً در امر آزادی و حقوقبشر، با وقاحتی بهتآور، جهنم تحت حاکمیت خود را، بهشت آزادی و سرمشق دموکراسی در دنیا معرفی میکنند و مدعی حقوقبشر «مردم مظلوم» اروپا و آمریکا میشوند. در زمینه اقتصادی نیز اکنون باند خامنهای ژست اپوزیسیون گرفته و روحانی به گفتار درمانی و تاکتیک فرار بهجلو متوسل شده است. اتخاذ این یا آن تاکتیک و ترفند و به کارگیری این یا آن تک و پاتک، توسط دو باند را، موقعیت آنها در این جنگ قدرت و تعادل قوای موجود بین آنها تعیین میکند.
اما واقعیت مهم و اصلی این است که جنگ قدرت میان دو باند متخاصم، در بستر جنگ اصلی تمامیت نظام با مردم ایران قرار گرفته و به همین دلیل بر پیچیدگی و وخامت اوضاع برای رژیم افزوده است؛ در نتیجه تک و پاتکهای دو باند علیه یکدیگر، جبهه رژیم را در این جنگ اصلی فرسوده و تضعیف کرده و پیروزی نهایی مردم ایران و رشیدترین فرزندانش در مقاومت سازمانیافته را در چشماندازی نزدیک قرار داده است.