به گزارش دریافتی روز دوشنبه یکم آذرماه ۹۵ تعدادی از هنرمندان تهرانی به فومن رفته و با مادری که توسط مأموران سرکوبگر سیلی خورده بود اعلام همبستگی کردند..
خاطرنشان میشود طی چند روز گذشته موجی از خشم و نفرت عمومی از عمل شنیع مأموران سرکوبگر در شهر فومن که بهصورت یک مادر زحمتکش سیلی زدند فراگرفته است فرزند این مادر در شبکههای اجتماعی با انتشار یک فایل صوتی از مردم بر استمداد طلبیده است که با استقبال بینظیر مواجه شده و هموطنان با یادداشتهای حمایت و ابراز انزجار خواهان محاکمه عاملان و آمران این اقدام سرکوبگرانه شدند.
مأموران سرکوبگر رژیم در فومن روز پنجشنبه 27آبان با یورش به دست فروشان زحمتکش و چپاول اندک سرمایه آنها اقدام به کتک زدن آنها کردند... یکی از مأموران رژیم به یک زن هموطن که برای امرار معاش خود و خانوادهاش اقدام به دست فروشی میکرد سیلی میزند. این اقدام موجی از نفرت و انزجار از عوامل رژیم را در این شهر برانگیخت، بهطوریکه شهردار رژیم ناچار به صحنه آمده و مجبور به غلط کردم گویی شده است.
این زن دستفروش طی مصاحبهیی گفت: «آن روز دو نفر از مأموران سد معبر شهرداری فومن از من خواستند که سبزیها و ترشی هایم را جمع کنم. من هم وسایلم را کنار درختی که در پیادهرو بود، چیدم اما آنها چند دقیقه بعد دوباره به شکل شخصی برگشتند و شروع به فحاشی کردند.. و به وسایلم لگد زدند. (ظروف) ترشیهایم را شکستند و سبزیهایم را در وانتشان انداختند . وقتی داشتم مقاومت میکردم، یکی از آنها با سیلی بهصورتم زد. البته مأمور دیگری که در فیلم مشخص نیست به او دستور داد که مرا بزند».
وی افزود: «من هفت سال است که در خیابان محل حادثه سبزی و ترشی میفروشم. من و پسرم آن روز هیچ فحشی به مأمور ندادیم. آنهایی هم که در محل بودند شهادت دادند که درگیری را خود مأموران سد معبر شروع کردند..
وی همچنین گفت «آنها من را کتک زدند و وسایلم را شکستند و با خودشان بردند. من شکایت کردم اما از نتیجهاش خبر ندارم. اما اینها برای من کمتر اهمیت دارد. آن روز شخصیت من با آن سیلی ضربه خورد. چند روز پیش تعدادی هنرمند آمدند خانه من، گفتند: اگر اجازه بدهید، دکانی برای شما بگیریم که بتوانید همان جا کاسبی کنید اما من قبول نکردم و گفتم که با این کارها آبروی من برنمیگردد.»
وی همچنین گفت: «من کنار خیابان بساط میکنم و پیادهرو هم از آن جداست. جلوی مردم را نگرفتم و هیچ مزاحمتی هم برای آنها نداشتم.
زن دستفروش دوباره به همان محل رفته و فروش محصولاتش را پی گرفته است. وی میگوید: «حتی اگر من را بکشند هم جای دیگری نمیتوانم بروم. پس از آن اتفاق، باز هم رفتم و برای چند ساعت، وسایلم را همانجا فروختم و برگشتم. پس از حادثه مریض شدهام و بیشتر در خانه میمانم اما دوباره به محل کارم برمیگردم. نان من آنجاست و من باید همانجا کاسبی کنم.
خاطرنشان میشود طی چند روز گذشته موجی از خشم و نفرت عمومی از عمل شنیع مأموران سرکوبگر در شهر فومن که بهصورت یک مادر زحمتکش سیلی زدند فراگرفته است فرزند این مادر در شبکههای اجتماعی با انتشار یک فایل صوتی از مردم بر استمداد طلبیده است که با استقبال بینظیر مواجه شده و هموطنان با یادداشتهای حمایت و ابراز انزجار خواهان محاکمه عاملان و آمران این اقدام سرکوبگرانه شدند.
مأموران سرکوبگر رژیم در فومن روز پنجشنبه 27آبان با یورش به دست فروشان زحمتکش و چپاول اندک سرمایه آنها اقدام به کتک زدن آنها کردند... یکی از مأموران رژیم به یک زن هموطن که برای امرار معاش خود و خانوادهاش اقدام به دست فروشی میکرد سیلی میزند. این اقدام موجی از نفرت و انزجار از عوامل رژیم را در این شهر برانگیخت، بهطوریکه شهردار رژیم ناچار به صحنه آمده و مجبور به غلط کردم گویی شده است.
این زن دستفروش طی مصاحبهیی گفت: «آن روز دو نفر از مأموران سد معبر شهرداری فومن از من خواستند که سبزیها و ترشی هایم را جمع کنم. من هم وسایلم را کنار درختی که در پیادهرو بود، چیدم اما آنها چند دقیقه بعد دوباره به شکل شخصی برگشتند و شروع به فحاشی کردند.. و به وسایلم لگد زدند. (ظروف) ترشیهایم را شکستند و سبزیهایم را در وانتشان انداختند . وقتی داشتم مقاومت میکردم، یکی از آنها با سیلی بهصورتم زد. البته مأمور دیگری که در فیلم مشخص نیست به او دستور داد که مرا بزند».
وی افزود: «من هفت سال است که در خیابان محل حادثه سبزی و ترشی میفروشم. من و پسرم آن روز هیچ فحشی به مأمور ندادیم. آنهایی هم که در محل بودند شهادت دادند که درگیری را خود مأموران سد معبر شروع کردند..
وی همچنین گفت «آنها من را کتک زدند و وسایلم را شکستند و با خودشان بردند. من شکایت کردم اما از نتیجهاش خبر ندارم. اما اینها برای من کمتر اهمیت دارد. آن روز شخصیت من با آن سیلی ضربه خورد. چند روز پیش تعدادی هنرمند آمدند خانه من، گفتند: اگر اجازه بدهید، دکانی برای شما بگیریم که بتوانید همان جا کاسبی کنید اما من قبول نکردم و گفتم که با این کارها آبروی من برنمیگردد.»
وی همچنین گفت: «من کنار خیابان بساط میکنم و پیادهرو هم از آن جداست. جلوی مردم را نگرفتم و هیچ مزاحمتی هم برای آنها نداشتم.
زن دستفروش دوباره به همان محل رفته و فروش محصولاتش را پی گرفته است. وی میگوید: «حتی اگر من را بکشند هم جای دیگری نمیتوانم بروم. پس از آن اتفاق، باز هم رفتم و برای چند ساعت، وسایلم را همانجا فروختم و برگشتم. پس از حادثه مریض شدهام و بیشتر در خانه میمانم اما دوباره به محل کارم برمیگردم. نان من آنجاست و من باید همانجا کاسبی کنم.