12زالو خون صدها هزار زن و مرد ایرانی را در شیشه کردند...
این خبر اغلب سایتهای حکومتی است که با عناوین مختلف منتشر شده است:
خبرگزاری نیروی تروریستی قدس موسوم به تسنیم 30آبان 95: سخنگوی کمیسیون شورای مجلس در گفتگو با تسنیم گفت: «۸۵ درصد کل وامها و بدهیهای «میزان» به ۱۲ نفر تعلق دارد».
پایگاه حکومتی تحلیلی خرداد 30آبان95: «۸۵ درصد کل وامها و بدهیهای «میزان» به ۱۲ نفر تعلق دارد» ؛ این را سخنگوی کمیسیون شوراها و امور داخلی کشور در مجلس گفته است.
پایگاه حکومتی خبری عصر هشتم29آبان 95: شام آخر «میزان» با 12 میهمان، «۸۵ درصد کل وامها و بدهیهای «میزان» به ۱۲ نفر تعلق دارد»
حالا مشروح ماجرای 85درصد از زرهای اندوخته و تزویر 12زالوی حکومتی را از روزنامه شرق بشنویم که مصاحبه با سخنگوی کمیسیون شوراها و معاون پارلمانی وزیر اقتصاد را انجام داده است.
روزنامه شرق _ تیتر: تک خوری 12نفره
«جالب است که این مؤسسه در بدو فروپاشی حدود سه هزار و ٣۰۰ میلیارد تومان سپرده از مردم جذب کرده بود؛ اما تنها حدود ۲۶۰ میلیارد تومان بهعنوان سرمایه و قسمتی از سرمایه قانونی نزد بانک مرکزی داشت...»
یعنی در یک نگاه: اگر 260میلیارد باقی مانده را به صاحبانش برگردانند، هر زالو 254میلیارد تومان خون مکیده. اگر قیمت فروش کلیه جوان 25ساله را 10 میلیون تومان در نظر بگیریم با همین رقم که از اموال مردم برداشتند بیش از 300هزار جوان مأیوس و مستأصل، به زندگی باز میگشت. جوانانی که با فروش «کلیه» از «جان» شان برای «نان» و زندگی عزیزانشان مایه گذاشتند. یعنی هر زالو مستقیم خون 25هزار جوان را مکیده است و باز هم میمکد.
حالا ادامه صحبت از زبان حیدر مستخدمین حسینی که قبلاً معاون پارلمانی وزیر اقتصاد بوده است. _ مصاحبه با شرق:
«این مؤسسات و بانکها از محل داراییهای به امانت گذاشته شده مردم تأمین شده و بانک دارایی دیگری ندارد. این موضوع هم فقط مختص موسساتی مانند میزان نیست؛ دیگر بانکهای دولتی، غیردولتی، مؤسسات مجوزدار و بیمجوز، همه یکسان عمل کردهاند...
... مشت نمونه خروار است؛ در نظام بانکی ایران، حجم بالایی از منابع به تعداد معدودی از افراد تعلق میگیرد و این مختص مؤسسات غیرمجاز نیست. اگر روزی پردهها بیفتد روشن میشود اوضاع اسفبارتر از این است که فعلا دیده میشود...
... نظام تجهیز منابع کشور، گوشهیی از فساد اداری کشور را به نمایش میگذارد و افراد حقیقی و حقوقی خاصی، حدود ٧٠ درصد از کل منابع سیستم بانکی را در اختیار گرفتهاند. به عبارت بهتر، تسهیلات نظام بانکی فقط در دست کمتر از ١٠٠ نفر است و این در حالی است که جوانان برای دریافت وام کوچکی به نام وام ازدواج، پشت چراغ قرمز هستند».
میگوید اینکه هر مدیر خون 25هزار جوان و بیش از یکصد هزار کودک خیابانی و کارتن خواب را در شیشه کرده است «مشتی از خروار» و تنها گوشهیی از فساد اداری کشور است و اگر پرده بیافتد تازه معلوم میشود که این رقم دزدی در قبال هزاران و هزاران میلیارد که در جیب کمتر از 100نفر _افراد حقوقی و حقیقی_ تلنبار شده چیزی نیست.
این خبر و مصاحبه را نه در سایتهای مخالف و برانداز که در رسانههای اصلی رژیم یعنی روزنامه شرق و خبرگزاری تسنیم میبینیم که ویترین و بلندگوی نظام ولایت هستند. نکته جالب و تماشایی این است که نه تنها هیچ آثاری از شرم و برانگیختگی در نوشتهها دیده نمیشود که در بیان و انعکاس خبر هم تلاش میکنند از هم پیشی بگیرند.
علت چیست؟
آش دزدی و اختلاس _از بالاترین نقطه در نظام_ آنقدر شور شده که مجبورند بگویند و با پیشی گرفتن در انتشار خبرهای دزدیهای دولتی خودشان را تبرئه و رسانهشان را بیطرف نشان دهند.
در جریان جنگ قدرت در انتخابات هر ضربه به بیکفایتی و مدیریت دولتی یک امتیاز برای باند مقابل محسوب میشود.
مدیران این رسانهها که پیشتر تئوریسین و خط دهندههای همان مدیران نجومی بودند، حالا که نفس رژیم زیر طناب تحریم بند آمده و در آستانهٴ خفگی قرار گرفته، با طرح «تک خوری 12نفره» و «مشتی از خروار...» و «شام آخر» میخواهند نقش خودشان را کمرنگ کنند و به جای پاسخگویی مدعی میشوند که چرا همه منابع و سرمایههای کشور در دست چند نفر جمع شده و...
اما اگر بپرسی خوب این 12نفر «تک خور» چه کسانی هستند نفسشان بند میآید. کسی که میداند 12نفر _نه 10 یا 20 یا 50نفر_ در یک بازی 3هزار و 300میلیارد بردند خوب میداند نامشان چیست و چه کاره هستند. اگر تمام تسهیلات بانکی دست کمتر از صد نفر است و این خوب نیست چرا نامشان را نمیگویید؟ اینکه «اگر روزی پردهها بیفتد...» منظور چیست؟ چه کسی پرده را برمیدرد؟ نام افراد حقوقی و حقیقی چیست؟ اگر 100نفر خون میلیونها نفر را در شیشه کرده و مردم را به خط مرگ رساندهاند و شما هم به آن اعتراض دارید چرا در صندوقخانه نگه میدارید؟ چرا از 63حساب شخصی و سرمایهٴ هزار میلیاردی صادق لاریجانی و پولهای بادآوردهٴ محصولی و مرتضوی و مجتبی خامنهای و... چیزی گفته نمیگویید؟.
علت این است که اگر یک گام بیشتر بردارند و وارد اسرار و اندرونی بیت شوند چیزی از نظام نیمدار ولایت باقی نمیماند و نخستین ضرر کننده، همین اصحاب و صاحبان رسانههای حکومتی هستند.
میبینیم که در دعوای باندی و جنگ قدرت هم خوب حواسشان جمع است تا هیچ خش و آسیبی به حریم و خیمه ولایت وارد نشود.
اما به نظر میرسد کمی دیر شده و ارتشی از بیکاران و گرسنگان و مالباختگان و حاشیه نشینان و... برخاستهاند و حقوقشان را از زالوهای حکومتی مطالبه میکنند.
این خبر اغلب سایتهای حکومتی است که با عناوین مختلف منتشر شده است:
خبرگزاری نیروی تروریستی قدس موسوم به تسنیم 30آبان 95: سخنگوی کمیسیون شورای مجلس در گفتگو با تسنیم گفت: «۸۵ درصد کل وامها و بدهیهای «میزان» به ۱۲ نفر تعلق دارد».
پایگاه حکومتی تحلیلی خرداد 30آبان95: «۸۵ درصد کل وامها و بدهیهای «میزان» به ۱۲ نفر تعلق دارد» ؛ این را سخنگوی کمیسیون شوراها و امور داخلی کشور در مجلس گفته است.
پایگاه حکومتی خبری عصر هشتم29آبان 95: شام آخر «میزان» با 12 میهمان، «۸۵ درصد کل وامها و بدهیهای «میزان» به ۱۲ نفر تعلق دارد»
حالا مشروح ماجرای 85درصد از زرهای اندوخته و تزویر 12زالوی حکومتی را از روزنامه شرق بشنویم که مصاحبه با سخنگوی کمیسیون شوراها و معاون پارلمانی وزیر اقتصاد را انجام داده است.
روزنامه شرق _ تیتر: تک خوری 12نفره
«جالب است که این مؤسسه در بدو فروپاشی حدود سه هزار و ٣۰۰ میلیارد تومان سپرده از مردم جذب کرده بود؛ اما تنها حدود ۲۶۰ میلیارد تومان بهعنوان سرمایه و قسمتی از سرمایه قانونی نزد بانک مرکزی داشت...»
یعنی در یک نگاه: اگر 260میلیارد باقی مانده را به صاحبانش برگردانند، هر زالو 254میلیارد تومان خون مکیده. اگر قیمت فروش کلیه جوان 25ساله را 10 میلیون تومان در نظر بگیریم با همین رقم که از اموال مردم برداشتند بیش از 300هزار جوان مأیوس و مستأصل، به زندگی باز میگشت. جوانانی که با فروش «کلیه» از «جان» شان برای «نان» و زندگی عزیزانشان مایه گذاشتند. یعنی هر زالو مستقیم خون 25هزار جوان را مکیده است و باز هم میمکد.
حالا ادامه صحبت از زبان حیدر مستخدمین حسینی که قبلاً معاون پارلمانی وزیر اقتصاد بوده است. _ مصاحبه با شرق:
«این مؤسسات و بانکها از محل داراییهای به امانت گذاشته شده مردم تأمین شده و بانک دارایی دیگری ندارد. این موضوع هم فقط مختص موسساتی مانند میزان نیست؛ دیگر بانکهای دولتی، غیردولتی، مؤسسات مجوزدار و بیمجوز، همه یکسان عمل کردهاند...
... مشت نمونه خروار است؛ در نظام بانکی ایران، حجم بالایی از منابع به تعداد معدودی از افراد تعلق میگیرد و این مختص مؤسسات غیرمجاز نیست. اگر روزی پردهها بیفتد روشن میشود اوضاع اسفبارتر از این است که فعلا دیده میشود...
... نظام تجهیز منابع کشور، گوشهیی از فساد اداری کشور را به نمایش میگذارد و افراد حقیقی و حقوقی خاصی، حدود ٧٠ درصد از کل منابع سیستم بانکی را در اختیار گرفتهاند. به عبارت بهتر، تسهیلات نظام بانکی فقط در دست کمتر از ١٠٠ نفر است و این در حالی است که جوانان برای دریافت وام کوچکی به نام وام ازدواج، پشت چراغ قرمز هستند».
میگوید اینکه هر مدیر خون 25هزار جوان و بیش از یکصد هزار کودک خیابانی و کارتن خواب را در شیشه کرده است «مشتی از خروار» و تنها گوشهیی از فساد اداری کشور است و اگر پرده بیافتد تازه معلوم میشود که این رقم دزدی در قبال هزاران و هزاران میلیارد که در جیب کمتر از 100نفر _افراد حقوقی و حقیقی_ تلنبار شده چیزی نیست.
این خبر و مصاحبه را نه در سایتهای مخالف و برانداز که در رسانههای اصلی رژیم یعنی روزنامه شرق و خبرگزاری تسنیم میبینیم که ویترین و بلندگوی نظام ولایت هستند. نکته جالب و تماشایی این است که نه تنها هیچ آثاری از شرم و برانگیختگی در نوشتهها دیده نمیشود که در بیان و انعکاس خبر هم تلاش میکنند از هم پیشی بگیرند.
علت چیست؟
آش دزدی و اختلاس _از بالاترین نقطه در نظام_ آنقدر شور شده که مجبورند بگویند و با پیشی گرفتن در انتشار خبرهای دزدیهای دولتی خودشان را تبرئه و رسانهشان را بیطرف نشان دهند.
در جریان جنگ قدرت در انتخابات هر ضربه به بیکفایتی و مدیریت دولتی یک امتیاز برای باند مقابل محسوب میشود.
مدیران این رسانهها که پیشتر تئوریسین و خط دهندههای همان مدیران نجومی بودند، حالا که نفس رژیم زیر طناب تحریم بند آمده و در آستانهٴ خفگی قرار گرفته، با طرح «تک خوری 12نفره» و «مشتی از خروار...» و «شام آخر» میخواهند نقش خودشان را کمرنگ کنند و به جای پاسخگویی مدعی میشوند که چرا همه منابع و سرمایههای کشور در دست چند نفر جمع شده و...
اما اگر بپرسی خوب این 12نفر «تک خور» چه کسانی هستند نفسشان بند میآید. کسی که میداند 12نفر _نه 10 یا 20 یا 50نفر_ در یک بازی 3هزار و 300میلیارد بردند خوب میداند نامشان چیست و چه کاره هستند. اگر تمام تسهیلات بانکی دست کمتر از صد نفر است و این خوب نیست چرا نامشان را نمیگویید؟ اینکه «اگر روزی پردهها بیفتد...» منظور چیست؟ چه کسی پرده را برمیدرد؟ نام افراد حقوقی و حقیقی چیست؟ اگر 100نفر خون میلیونها نفر را در شیشه کرده و مردم را به خط مرگ رساندهاند و شما هم به آن اعتراض دارید چرا در صندوقخانه نگه میدارید؟ چرا از 63حساب شخصی و سرمایهٴ هزار میلیاردی صادق لاریجانی و پولهای بادآوردهٴ محصولی و مرتضوی و مجتبی خامنهای و... چیزی گفته نمیگویید؟.
علت این است که اگر یک گام بیشتر بردارند و وارد اسرار و اندرونی بیت شوند چیزی از نظام نیمدار ولایت باقی نمیماند و نخستین ضرر کننده، همین اصحاب و صاحبان رسانههای حکومتی هستند.
میبینیم که در دعوای باندی و جنگ قدرت هم خوب حواسشان جمع است تا هیچ خش و آسیبی به حریم و خیمه ولایت وارد نشود.
اما به نظر میرسد کمی دیر شده و ارتشی از بیکاران و گرسنگان و مالباختگان و حاشیه نشینان و... برخاستهاند و حقوقشان را از زالوهای حکومتی مطالبه میکنند.