نتیجه انتخابات آمریکا، کماکان موضوع کشمکش باندهای رژیم را افزایش چشمگیر داده است. بررسی ابعاد نگرانیهای باندهای رژیم، در مورد نتیجه انتخابات آمریکا و اینکه تا چه حد و در چه سطحی است روشنگر مسایل زیادی خواهد بود.
به نظر میرسد که گویاترین جواب را در این بررسی میشود از کنار هم قرار دادن مواضع خود مهرهها و رسانههای رژیم گرفت. برای نمونه روز24 آبان 95 قاسمی سخنگوی وزارتخارجه رژیم میگوید: «هر کی در آمریکا رئیسجمهور باشد، باید به برجام پایبند باشد». خب این ژست تو خالی بهعنوان یک موضع رسمی خودش روشنترین ابراز نگرانی است و اعتراف به اینکه تهدید تشدید فشار از طریق برجام وجود دارد.
روزنامه حکومتی آرمان، که وابسته به باند رفسنجانی-روحانی است هم درباره بهم خوردن برجام گفت «برهم ریختن این روند هزینه دارد». روزنامه حکومتی آفرینش 24آبان 95 هم نوشت: «باید منتظر اتفاقاتی در عرصه سیاست خارجی آمریکا بود... قطعاً برجام مورد نظر اوباما، با ترامپ تفاوت خواهد داشت».
از طرف دیگر، کیهان خامنهای هم با طعنه به باند رقیب گفت: «عجیب است که آمریکا بهخاطر انتخاباتش تب کرده، اما برخی داخل ایران به لرز افتادند». بعد هم میپرسد: «آیا اینها بهخاطر شکست یکی از کاندیداها ناراحتند (یعنی خانم کلینتون) یا نگرانی مهمتری در میان است؟».
بهواقع آن نگرانی چیست؟ کیهان خامنهای میگوید: «برملا شدن گوشهیی از تباهی انباشته در سیاست و حکومت کشوری است که او را به ”کدخدایی ”بهرسمیت میشناختند».
اژهای، سخنگوی قوه قضاییه رژیم هم روز23 آبان 95 گفت: «حرفهای کاندیدای انتخابات آمریکا، برای کسانی که حل مشکلات را در گرو رابطه با کدخدا میدانند، شرمآور است».
پس در هر دو باند نظام یکی به زبان صریح و دیگری به زبان ژست و قیافه یا با بیان دجالگرانه، ابراز نگرانی وجود دارد و هر روز هم بیشتر میشود.
بهرغم این نگرانی روز23 آبان 95 روحانی در خوزستان، باز هم از برجام تعریف کرد. و فضايی که ارائه میداد، ظاهراً با ”نگرانی ”در تناقض بود.
درست است که روحانی با حرفهای کلی از برجام تعریف کرد، اما اگر به حرفهایش دقت شود، اصلاً هدفش تعریف از برجام نبود، چرا که لابلای حرفهایش یک نکتهیی گفت که حرف اصلیش آن بود. آنجا که گفت: فقط دولت در برجام نقش نداشت، مجلس و شورای نگهبان و شورای عالی امنیت هم نقش داشتند و خامنهای هم خودش هدایت کننده بود. کشاندن پای شورای نگهبان و خود خامنهای به اینکه بانی برجام بودند، به این دلیل است که خراب شدن برجام روی سر رژیم در راه است و روحانی که این را حس کرده میخواهد از حالا شریک جرمهای خودش را معرفی کند که فشار فقط روی خودش نیاید.
اما سوالی که اینجا پیش میآید این است که، طی این مدت، خود سران رژیم هم میگفتند برجام تنها روی کاغذ بوده و تضادی از رژیم حل نکرده است. پس اگر دولت جدید آمریکا هم برجام را بهم بزند، نباید فرقی بهحال رژیم بکند!
واقعیت این است که اتفاقاً در جنگ باندی خود رسانهها و مهرههای باند خامنهای همین را میگویند. برای نمونه، شریعتمداری گفت: «چه دستاوردی بالاتر و بزرگتر از آن که ترامپ این سندِ نه فقط بیخاصیت بلکه حاوی ”خسارت محض ”را پاره کرده و ایران را از شر آن خلاص کند؟». طبعاً این حرف بهخاطر جنگ باندی است. اما واقعیت چیست؟ برجام برای رژیم جامزهر بود؛ اما دستکم در ظاهر باعث شده بود که در این چارچوب حمایت دولت آمریکا از رژیم، صورت بگیرد. و به قول رفسنجانی سایهٴ جنگ را از سر رژیم بردارد. علاوه بر این بهطور مشخص لایحههای زیادی که بر ضد رژیم به کنگرهٴ آمریکا داده میشد، توسط اوباما قفل شده بود. اما امروز میبینیم که رئیسجمهور جدید آمریکا، بهروشنی حرف از نفی برجام میزند. یا آن طوری که خبرگزاریهای حکومتی هم نوشتند، دیروز جیمز وولسی، مشاور امنیت ملی ترامپ در دوره انتخابات آمریکا، از برجام بهعنوان بدترین توافق جهانی تاریخ آمریکا اسم برد و گفت: «فکر میکنم هر کسی که به واشینگتن بیاید و بگوید که من چنین توافقی کردهام، باید از این کار خود شرمنده باشد، چون این توافق واقعاً ناکارآمد است».
رسانههای رژیم هم به پیآمد این وضعیت اشاره میکنند. برای نمونه، روزنامه حکومتی آرمان امروز نوشت: «اگر از داخل ایران روند اجرای توافق هستهیی بر هم بخورد... باید نگران بود». بعد هم هشدار میدهد که در این شرایط، نباید پیام تهدیدآمیز بفرستیم که عامل تشدید تحریمها بشود. چرا این روزنامه حکومتی این هشدار را میدهد؟ چون اولاً در برجام تأکید شده هر کدام از طرفها میتوانند از برجام بیرون بکشند؛ بعد هم بهطور مشخص در قطعنامه 2231 شورای امنیت، مکانیزم ماشه منظور شده که اگر رژیم دست از پا خطا کند، همهٴ تحریمها برمیگردد، بیشتر میشود و چماق بند7 هم بالای سر رژیم قرار میگیرد.
یعنی بهنوشته این روزنامه حکومتی باز دوباره سایهٴ جنگ بالای سر رژیم برمیگردد.
در این وضعیت و شرایط در رژیم زمزمههایی شنیده میشود که به اروپا پناه ببریم چرا که این میتواند یک برونرفت برای رژیم باشد و فعلاً هم اروپاییها خواهان برهم خوردن برجام نیستند. پس نمیشود گفت که الآن رژیم در بنبست است!
بگذارید که تصور کنیم که همینطور بشود و این خط را رژیم دنبال کند و به اروپا پناه ببرد. یعنی وارد معامله با اروپا بشود. حرف اروپا در معامله با رژیم چه خواهد بود؟
قاسمی سخنگوی وزارتخارجه رژیم 3 آبان گفت: «موضوع حقوقبشر یکی از مسائلی است که در این مذاکرات مطرح میشود» ؛ موضوع بعدی هم دخالت رژیم در منطقه هست. همان چیزهایی که این روزها، بهویژه بعد از سفر هفته گذشته موگرینی به تهران، فشارش روی رژیم زیاد شده است. زهر منطقهیی و حقوقبشر.
حالا توجه کنید مگر حرف مشاور ترامپ، ولید فارس چیست؟ میگوید ما برجامی میخواهیم که موضوع نگرانیهای منطقهیی در مورد رژیم هم در آن باشد. پس روشن است، رژیم به اروپا هم که پناه ببرد، یعنی باز هم نمیتواند از باتلاق برجام خارج شود پس اروپا هم برای رژیم، نمیتواند بنبست شکن باشد.
به نظر میرسد که گویاترین جواب را در این بررسی میشود از کنار هم قرار دادن مواضع خود مهرهها و رسانههای رژیم گرفت. برای نمونه روز24 آبان 95 قاسمی سخنگوی وزارتخارجه رژیم میگوید: «هر کی در آمریکا رئیسجمهور باشد، باید به برجام پایبند باشد». خب این ژست تو خالی بهعنوان یک موضع رسمی خودش روشنترین ابراز نگرانی است و اعتراف به اینکه تهدید تشدید فشار از طریق برجام وجود دارد.
روزنامه حکومتی آرمان، که وابسته به باند رفسنجانی-روحانی است هم درباره بهم خوردن برجام گفت «برهم ریختن این روند هزینه دارد». روزنامه حکومتی آفرینش 24آبان 95 هم نوشت: «باید منتظر اتفاقاتی در عرصه سیاست خارجی آمریکا بود... قطعاً برجام مورد نظر اوباما، با ترامپ تفاوت خواهد داشت».
از طرف دیگر، کیهان خامنهای هم با طعنه به باند رقیب گفت: «عجیب است که آمریکا بهخاطر انتخاباتش تب کرده، اما برخی داخل ایران به لرز افتادند». بعد هم میپرسد: «آیا اینها بهخاطر شکست یکی از کاندیداها ناراحتند (یعنی خانم کلینتون) یا نگرانی مهمتری در میان است؟».
بهواقع آن نگرانی چیست؟ کیهان خامنهای میگوید: «برملا شدن گوشهیی از تباهی انباشته در سیاست و حکومت کشوری است که او را به ”کدخدایی ”بهرسمیت میشناختند».
اژهای، سخنگوی قوه قضاییه رژیم هم روز23 آبان 95 گفت: «حرفهای کاندیدای انتخابات آمریکا، برای کسانی که حل مشکلات را در گرو رابطه با کدخدا میدانند، شرمآور است».
پس در هر دو باند نظام یکی به زبان صریح و دیگری به زبان ژست و قیافه یا با بیان دجالگرانه، ابراز نگرانی وجود دارد و هر روز هم بیشتر میشود.
بهرغم این نگرانی روز23 آبان 95 روحانی در خوزستان، باز هم از برجام تعریف کرد. و فضايی که ارائه میداد، ظاهراً با ”نگرانی ”در تناقض بود.
درست است که روحانی با حرفهای کلی از برجام تعریف کرد، اما اگر به حرفهایش دقت شود، اصلاً هدفش تعریف از برجام نبود، چرا که لابلای حرفهایش یک نکتهیی گفت که حرف اصلیش آن بود. آنجا که گفت: فقط دولت در برجام نقش نداشت، مجلس و شورای نگهبان و شورای عالی امنیت هم نقش داشتند و خامنهای هم خودش هدایت کننده بود. کشاندن پای شورای نگهبان و خود خامنهای به اینکه بانی برجام بودند، به این دلیل است که خراب شدن برجام روی سر رژیم در راه است و روحانی که این را حس کرده میخواهد از حالا شریک جرمهای خودش را معرفی کند که فشار فقط روی خودش نیاید.
اما سوالی که اینجا پیش میآید این است که، طی این مدت، خود سران رژیم هم میگفتند برجام تنها روی کاغذ بوده و تضادی از رژیم حل نکرده است. پس اگر دولت جدید آمریکا هم برجام را بهم بزند، نباید فرقی بهحال رژیم بکند!
واقعیت این است که اتفاقاً در جنگ باندی خود رسانهها و مهرههای باند خامنهای همین را میگویند. برای نمونه، شریعتمداری گفت: «چه دستاوردی بالاتر و بزرگتر از آن که ترامپ این سندِ نه فقط بیخاصیت بلکه حاوی ”خسارت محض ”را پاره کرده و ایران را از شر آن خلاص کند؟». طبعاً این حرف بهخاطر جنگ باندی است. اما واقعیت چیست؟ برجام برای رژیم جامزهر بود؛ اما دستکم در ظاهر باعث شده بود که در این چارچوب حمایت دولت آمریکا از رژیم، صورت بگیرد. و به قول رفسنجانی سایهٴ جنگ را از سر رژیم بردارد. علاوه بر این بهطور مشخص لایحههای زیادی که بر ضد رژیم به کنگرهٴ آمریکا داده میشد، توسط اوباما قفل شده بود. اما امروز میبینیم که رئیسجمهور جدید آمریکا، بهروشنی حرف از نفی برجام میزند. یا آن طوری که خبرگزاریهای حکومتی هم نوشتند، دیروز جیمز وولسی، مشاور امنیت ملی ترامپ در دوره انتخابات آمریکا، از برجام بهعنوان بدترین توافق جهانی تاریخ آمریکا اسم برد و گفت: «فکر میکنم هر کسی که به واشینگتن بیاید و بگوید که من چنین توافقی کردهام، باید از این کار خود شرمنده باشد، چون این توافق واقعاً ناکارآمد است».
رسانههای رژیم هم به پیآمد این وضعیت اشاره میکنند. برای نمونه، روزنامه حکومتی آرمان امروز نوشت: «اگر از داخل ایران روند اجرای توافق هستهیی بر هم بخورد... باید نگران بود». بعد هم هشدار میدهد که در این شرایط، نباید پیام تهدیدآمیز بفرستیم که عامل تشدید تحریمها بشود. چرا این روزنامه حکومتی این هشدار را میدهد؟ چون اولاً در برجام تأکید شده هر کدام از طرفها میتوانند از برجام بیرون بکشند؛ بعد هم بهطور مشخص در قطعنامه 2231 شورای امنیت، مکانیزم ماشه منظور شده که اگر رژیم دست از پا خطا کند، همهٴ تحریمها برمیگردد، بیشتر میشود و چماق بند7 هم بالای سر رژیم قرار میگیرد.
یعنی بهنوشته این روزنامه حکومتی باز دوباره سایهٴ جنگ بالای سر رژیم برمیگردد.
در این وضعیت و شرایط در رژیم زمزمههایی شنیده میشود که به اروپا پناه ببریم چرا که این میتواند یک برونرفت برای رژیم باشد و فعلاً هم اروپاییها خواهان برهم خوردن برجام نیستند. پس نمیشود گفت که الآن رژیم در بنبست است!
بگذارید که تصور کنیم که همینطور بشود و این خط را رژیم دنبال کند و به اروپا پناه ببرد. یعنی وارد معامله با اروپا بشود. حرف اروپا در معامله با رژیم چه خواهد بود؟
قاسمی سخنگوی وزارتخارجه رژیم 3 آبان گفت: «موضوع حقوقبشر یکی از مسائلی است که در این مذاکرات مطرح میشود» ؛ موضوع بعدی هم دخالت رژیم در منطقه هست. همان چیزهایی که این روزها، بهویژه بعد از سفر هفته گذشته موگرینی به تهران، فشارش روی رژیم زیاد شده است. زهر منطقهیی و حقوقبشر.
حالا توجه کنید مگر حرف مشاور ترامپ، ولید فارس چیست؟ میگوید ما برجامی میخواهیم که موضوع نگرانیهای منطقهیی در مورد رژیم هم در آن باشد. پس روشن است، رژیم به اروپا هم که پناه ببرد، یعنی باز هم نمیتواند از باتلاق برجام خارج شود پس اروپا هم برای رژیم، نمیتواند بنبست شکن باشد.