جنگ قدرت بر سر قبضهٴ کرسی ریاستجمهوری در نمایش آتی انتخابات، مدتی است روی ریل برملا کردن دزدیهای نجومی باندهای رقیب افتاده است. دور جدید این جنگ بعد از سیخ زدن باند رفسنجانی –روحانی به حیاط خلوت «مقام عظمای ولایت» و طرح دعوای شفافیت در تمام نهادهای حاکمیتی، با پاتک باند خامنهای در مورد «فیشهای نجومی» شروع شد. در دور قبلی این جنگ هر دو طرف توانستند برخی مهرههای یکدیگر را روانه اوین کنند. باند رفسنجانی، رحیمی معاون احمدینژاد و بابک زنجانی «سرباز کوچک ولایت» را به پشت میلهها کشاند و رقیب هم پسر رفسنجانی را با اتهامات مشابه زندانی کرد.
رو شدن پرونده «املاک نجومی» در شهرداری تهران علیه پاسدار قالیباف، در دور جدید این جنگ، گرچه در ظاهر پاتک به «فیشهای نجومی» و از دور خارج کردن چند مدیر دانه درشت باند رفسنجانی بود، اما در واقع امر این «پاتک» کمی «بیخ دارتر» از داستان فیشهای نجومی طراحی شده بود.
باند رفسنجانی-روحانی با رو کردن این پرونده علیه پاسدار قالیباف، در واقع با یک تیر دو نشان زدند. یک روزنامه باند رفسنجانی اذعان کرد «شایبه حضور شهردار در انتخابات نیز وجود داشته است و اگر احتمال کوچکی هم برای چنین حضوری بود ، با این گزارش عملاً چنین حضوری منتفی شده است» (اعتماد-22آبان 95)، به این ترتیب باند رفسنجانی، اولاً مهرهٴ خوابیده در «آب نمک نمایش انتخابات» خامنهای را سوزاند، دوم یک قلم 122مهرهٴ زمین خوار این باند را با تشکیل پرونده «زمین خواری»، برای اشغال کرسیهای بعدی «زمین گیر» کرد.
اما ماجرا به همین جا ختم نشد، فضاحت قضاییه آخوندی در هم کاسگی با دزدهای باند ولایت، پرده بعدی بود که آشکار شد. ماجرای دستگیری مدیر مسئول «معماری نیوز» در 27شهریور و آزادی وی با قید وثیقه در 22آبان خودش شایان یک بررسی مستقل است. در این ماجرا باند ولایت با دست گذاشتن روی یک «نقطهٴ ضعیف» رسانهیی باند رقیب، خواست نسق بگیرد تا دیگر کسی علیه مهرههای خامنهای زبان درازی نکند. برای محکم کاری چند سایت و خبرگزاری وابسته به باند رقیب را هم که نامههای متقاضیان آزادی مدیر معماری نیوز را خواستار شده بودند فیلتر کرد، تا دیگران حساب کارشان را بکنند. اما همین ماجرا تبدیل به بحرانی در درون خود رژیم شد، و میرفت که تشکلهای دستساز خود خامنهای در دانشگاهها را شقه کند. 40تشکل دستساز رژیم در روز 19مهر به قضاییه آخوندی اعتراض کردند.. و خواستار آزادی نفر دستگیر شده شدند. یک نماینده مجلس ارتجاع گفت، سند نامه سازمان بازرسی کل کشور را من در اختیار مدیر مزبور گذاشتهام و اگر جرم است بیایید مرا دستگیر کنید... خلاصه قضاییه آخوندی در برابر «تشویش اذهان عمومی» باندهای حکومتی برای حفظ «فیگور بیطرفی» خودش ناگزیر از کوتاه آمدن شد.
بعد از فضاحت قضائیة آخوندی، نوبت به برملا شدن بیشتر فضاحت «مدنیت» اعضای شورای قلابی شهر تهران رسید. ابوالفضل قناعتی عضو شورای قلابی شهر تهران در روز 6مهر95 در یکی از جلسات شورای قلابی شهر با اشاره به موضوع واگذاری یک ملک شهرداری تهران به معصومه آباد، دیگر عضو این شورا، گفته است: «هفته دفاع مقدس است دیگر، به جای اینکه از رزمندگان و جانبازان و خانم آباد که آزاده بوده تقدیر کنند، اینهایی که این حرفها را میزنند یک هفته خواهرشان در اختیار داعشیها باشد. چیزی که بهش ندادند، اگر هم دادند به یک آزاده و اسطوره دادند». (سایت حکومتی ایران خبر)
گوینده این حکم لاجوردی گونه یعنی ابوالفضل قناعتی از جمله کسانی است که اسمش جزء دریافت کنندگان املاک نجومی همراه با چند مهرهٴ دیگر شورای قلابی شهر تهران، محسن پیرهادی، الهه راستگو، معصومه آباد، هادی ساعی برملا شده بود.
فضاحت برملا شده بعدی در داستان «املاک نجومی» نقش N.G.Oهای حکومتی برای نمایش شفافیت بود. احمد توکلی از مهرههای باند ولایت که در نمایش اخیر انتخابات از مجلس ارتجاع دستش کوتاه شد، با گشودن دکانی تحت عنوان «سازمان شبکه دیدبان شفافیت و عدالت»، برای سفید کاری چهرهٴ پاسدار قالیباف و «نو نوار» کردن وی برای عرضة شدن توسط باند ولایت در نمایش آتی انتخابات ریاست جمهوری، به صحنه آمد و گزارشی از داستان «املاک نجومی در شهرداری تهران» تهیه کرد، که هدف اول و آخر این گزارش در بردن پاسدار قالیباف از این پرونده بود. روزنامههای باند رفسنجانی بلافاصله بر این ترفند انگشت گذاشتند. از جمله نوشتند: «توکلی در مقام توضیح ذکر میکند که: شهردار تهران نه خودش و نه بستگان درجه اول و سایر خویشاوندان او، از دریافتکنندگان این املاک نبودهاند. شاید بهلحاظ سیاسی و برای کاهش فشار بر شهردار چنین جملهای بیان شده است... گویی که اگر کسی املاک و اموال شهرداری و دولت را برای خودش یا خویشاوندانش بردارد خیلی اشکال دارد و اگر این املاک و اموال به دیگران بخشیده شود ، بار سنگینی به اندازه قبلی ندارد ؟ واقعیت این است که پذیرش چنین گزارهیی منشأ فساد است» (اعتماد-22آبان95).
فضاحت بعدی روشن شدن نقش شهرداری تهران بهعنوان یکی از سرچشمههای فساد در نظام بود. البته این نکته زیاد تازگی نداشت، دزدیهای افشا شده مهرهٴ باند رفسنجانی یعنی کرباسچی و بعد هم دزدیهای نجومی پاسدار احمدینژاد از شهرداری (یک قلم 3500میلیارد تومان را گفتند معلوم نشده چه شد؟) کهنه شده بود. اما این بار یک چشمه جدید از شهرداری تهران رو شد، محمود صادقی عضو مجلس ارتجاع گفت: «شهرداری تهران علاوه بر اینکه خود با فسادی سازمانیافته مواجه است، با تطمیع برخی سازمانها و نهادها فساد را به مراکز دیگر کشور نیز کشانده است».
به این ترتیب روشن میشود گرحکم شود که دزد و فاسد گیرند در نظام ولایت هرآن که هست گیرند.
رو شدن پرونده «املاک نجومی» در شهرداری تهران علیه پاسدار قالیباف، در دور جدید این جنگ، گرچه در ظاهر پاتک به «فیشهای نجومی» و از دور خارج کردن چند مدیر دانه درشت باند رفسنجانی بود، اما در واقع امر این «پاتک» کمی «بیخ دارتر» از داستان فیشهای نجومی طراحی شده بود.
باند رفسنجانی-روحانی با رو کردن این پرونده علیه پاسدار قالیباف، در واقع با یک تیر دو نشان زدند. یک روزنامه باند رفسنجانی اذعان کرد «شایبه حضور شهردار در انتخابات نیز وجود داشته است و اگر احتمال کوچکی هم برای چنین حضوری بود ، با این گزارش عملاً چنین حضوری منتفی شده است» (اعتماد-22آبان 95)، به این ترتیب باند رفسنجانی، اولاً مهرهٴ خوابیده در «آب نمک نمایش انتخابات» خامنهای را سوزاند، دوم یک قلم 122مهرهٴ زمین خوار این باند را با تشکیل پرونده «زمین خواری»، برای اشغال کرسیهای بعدی «زمین گیر» کرد.
اما ماجرا به همین جا ختم نشد، فضاحت قضاییه آخوندی در هم کاسگی با دزدهای باند ولایت، پرده بعدی بود که آشکار شد. ماجرای دستگیری مدیر مسئول «معماری نیوز» در 27شهریور و آزادی وی با قید وثیقه در 22آبان خودش شایان یک بررسی مستقل است. در این ماجرا باند ولایت با دست گذاشتن روی یک «نقطهٴ ضعیف» رسانهیی باند رقیب، خواست نسق بگیرد تا دیگر کسی علیه مهرههای خامنهای زبان درازی نکند. برای محکم کاری چند سایت و خبرگزاری وابسته به باند رقیب را هم که نامههای متقاضیان آزادی مدیر معماری نیوز را خواستار شده بودند فیلتر کرد، تا دیگران حساب کارشان را بکنند. اما همین ماجرا تبدیل به بحرانی در درون خود رژیم شد، و میرفت که تشکلهای دستساز خود خامنهای در دانشگاهها را شقه کند. 40تشکل دستساز رژیم در روز 19مهر به قضاییه آخوندی اعتراض کردند.. و خواستار آزادی نفر دستگیر شده شدند. یک نماینده مجلس ارتجاع گفت، سند نامه سازمان بازرسی کل کشور را من در اختیار مدیر مزبور گذاشتهام و اگر جرم است بیایید مرا دستگیر کنید... خلاصه قضاییه آخوندی در برابر «تشویش اذهان عمومی» باندهای حکومتی برای حفظ «فیگور بیطرفی» خودش ناگزیر از کوتاه آمدن شد.
بعد از فضاحت قضائیة آخوندی، نوبت به برملا شدن بیشتر فضاحت «مدنیت» اعضای شورای قلابی شهر تهران رسید. ابوالفضل قناعتی عضو شورای قلابی شهر تهران در روز 6مهر95 در یکی از جلسات شورای قلابی شهر با اشاره به موضوع واگذاری یک ملک شهرداری تهران به معصومه آباد، دیگر عضو این شورا، گفته است: «هفته دفاع مقدس است دیگر، به جای اینکه از رزمندگان و جانبازان و خانم آباد که آزاده بوده تقدیر کنند، اینهایی که این حرفها را میزنند یک هفته خواهرشان در اختیار داعشیها باشد. چیزی که بهش ندادند، اگر هم دادند به یک آزاده و اسطوره دادند». (سایت حکومتی ایران خبر)
گوینده این حکم لاجوردی گونه یعنی ابوالفضل قناعتی از جمله کسانی است که اسمش جزء دریافت کنندگان املاک نجومی همراه با چند مهرهٴ دیگر شورای قلابی شهر تهران، محسن پیرهادی، الهه راستگو، معصومه آباد، هادی ساعی برملا شده بود.
فضاحت برملا شده بعدی در داستان «املاک نجومی» نقش N.G.Oهای حکومتی برای نمایش شفافیت بود. احمد توکلی از مهرههای باند ولایت که در نمایش اخیر انتخابات از مجلس ارتجاع دستش کوتاه شد، با گشودن دکانی تحت عنوان «سازمان شبکه دیدبان شفافیت و عدالت»، برای سفید کاری چهرهٴ پاسدار قالیباف و «نو نوار» کردن وی برای عرضة شدن توسط باند ولایت در نمایش آتی انتخابات ریاست جمهوری، به صحنه آمد و گزارشی از داستان «املاک نجومی در شهرداری تهران» تهیه کرد، که هدف اول و آخر این گزارش در بردن پاسدار قالیباف از این پرونده بود. روزنامههای باند رفسنجانی بلافاصله بر این ترفند انگشت گذاشتند. از جمله نوشتند: «توکلی در مقام توضیح ذکر میکند که: شهردار تهران نه خودش و نه بستگان درجه اول و سایر خویشاوندان او، از دریافتکنندگان این املاک نبودهاند. شاید بهلحاظ سیاسی و برای کاهش فشار بر شهردار چنین جملهای بیان شده است... گویی که اگر کسی املاک و اموال شهرداری و دولت را برای خودش یا خویشاوندانش بردارد خیلی اشکال دارد و اگر این املاک و اموال به دیگران بخشیده شود ، بار سنگینی به اندازه قبلی ندارد ؟ واقعیت این است که پذیرش چنین گزارهیی منشأ فساد است» (اعتماد-22آبان95).
فضاحت بعدی روشن شدن نقش شهرداری تهران بهعنوان یکی از سرچشمههای فساد در نظام بود. البته این نکته زیاد تازگی نداشت، دزدیهای افشا شده مهرهٴ باند رفسنجانی یعنی کرباسچی و بعد هم دزدیهای نجومی پاسدار احمدینژاد از شهرداری (یک قلم 3500میلیارد تومان را گفتند معلوم نشده چه شد؟) کهنه شده بود. اما این بار یک چشمه جدید از شهرداری تهران رو شد، محمود صادقی عضو مجلس ارتجاع گفت: «شهرداری تهران علاوه بر اینکه خود با فسادی سازمانیافته مواجه است، با تطمیع برخی سازمانها و نهادها فساد را به مراکز دیگر کشور نیز کشانده است».
به این ترتیب روشن میشود گرحکم شود که دزد و فاسد گیرند در نظام ولایت هرآن که هست گیرند.