با سلام و احترام خدمت رئیسجمهور برگزیده مقاومت خانم مریم رجوی
و مهمانان گرامی و همینطور تکتک شما و دوستان مقاومت و با هزاران درود به اشرفیان قهرمان در لیبرتی و در هر کجا هستند و با سلام مخصوص به جان جانان برادر مسعود که خدایا هر کجا هست به سلامت دارش.
دوستان، خانمها، آقایان، من مهدی امینی هستم حدود 2سال قبل از انقلاب سال 57 بهمنظور ادامه تحصیل به سوئد رفتم و در رشته مهندسی راه و ساختمان از دانشکده فنی چالموز یوتوبوری فارغالتحصیل شدم و در همانجا در شرکتهای مختلف مشغول بهکار بودم.
اصلاً شهمیرزادی هستم اما دوران ابتدایی تحصیلاتم را در دبستانهای تقوی و قدوسی تهران گذراندم و دوران متوسطه را در دبیرستان شماره 2 خوارزمی خواندم و الآن بسیار خوشوقتم که از طرف انجمن هواداران سازمان پرافتخار سازمان مجاهدین خلق ایران در یوتوبوری سوئد در خدمتتان هستم. دوستان عزیز اجازه بدهید با توجه به اینکه حدود 2 هفته پیش سالگرد انقلاب ضدسلطنتی مردم ایران بود، اشاره کنم که به درک من الآن که در این نقطه از مبارزه با رژیم جهل و جنایت آخوندی هستیم که در یک طرف ارتجاع با تمامی ویژگیهایش باتمامی دستهبندیها و جناحهایش قرار دارد و بهوضوح میشود آن را دید، و در طرف دیگر شاهد مقاومتی سرفراز هستیم که بهصورت تاریخی خودش را اثبات کرده، جدا از سرفصلهای مختلفی که مقاومت آنها را شناخته و با سربلندی از سر گذرانده، و برای هر کدامشان بهای سنگین لازمه را پرداخته، ولی به نظر من اساساً به یمن دو موضعگیری تاریخی هست که ما در این نقطه شکوهمند هستیم.
1- آنجایی که در آغاز مسیر حنیف کبیر گفت مرز بین بیخدا و با خدا نیست. بلکه بین استثمار شونده و استثمار کننده است
2- تشخیص درست و تاریخی برادر مسعود در سال 54 که گفت تهدید انقلاب ارتجاع است و همانطور که میدانید این از اولین روز بعد از انقلاب در مسیر دستیابی به آزادی در تقدم مبارزه با ارتجاع بارور و جاری شد.
فهم این دو موضعگیری تاریخی و تشخیص درست ماهیت ارتجاع مقاومت مردم ایران را در مصاف با هیولای ارتجاع خمینی برای نیل به آزادی واکسینه کرد، بله در حالی که آنچه که در صحنه هست جز جنگ بین ناخدای استبداد و ارتجاع با خدای آزادی و آبادی نیست، اما هستند جریانهای و بوقهایی که، همان بوقهایی که عکس خمینی ملعون را در ماه نشاندند که میخواهند چهره واضح ارتجاع را در پشت پردهای از ابهامات ببرند، برایش شاخ و برگ بتراشند تا مألاً جان سالم به در ببرند، و از طرفی هم اینگونه وانمود کنند که مقاومتی در کار نیست. اما واقعیت چیست؟ آیا جز این است که در پس گردو خاکهایی کهبهپامی کنند ما شاهد مقاومتی شکوهمند. پاک، مطهر، سرفراز، اصیل، مستقل، سرزنده و شاداب و دموکراتیک هستیم که صرف بودن و وجود این مقاومت خود یک اعجاز است، یک اعجاز بدون اغراق، مقاومتی با این عظمت با وجود سرکوبی به این شدت، با این ابعاد و با این مدت و مضافاً بر آن سیاستهای مماشات و دستهای غیبی آنچنانی که همواره مدد کار ارتجاع بوده است. با این اعجاز و این مقاومت مألاً ارتجاع حاکم بر ایران را سرنگون خواهد کرد. حتی ذرهیی و لحظهای نباید به این امر شک کرد. همچنان که این مقاومت و ارتش آزادیبخش تنور جنگ خمینی را گل گرفت، همان جنگی که خمینی بنا داشت تا آخرین خشت سالم در ایران به آن ادامه دهد، جنگی که خمینی آن را موهبت الهی میخواند، آخر چگونه میتوان جنگ را موهبت الهی نامید، جنگی که باعث کشته و معلول شدن میلیونها انسان بیخانمان شد، جنگی که هزاران شهر و روستا را در خود بلعید. این تعریف که جنگ موهبت الهی است، فقط میتواند از مرجع ارتجاع باشد که هیچ بویی از انسانیت نبرده است. بله همچنان که این مقاومت تنور جنگ خمینی را گل گرفت، با افشاگریهای بینالمللی خود در حال تخته کردن کورههای اتمی رژیم است، و آن را مجبور کرده قدم به قدم از برنامههای شناخته شده اتمی خود عقبنشینی کند و جرعه جرعه از جام زهر نوش جان کند، رژیمی که از ترس سرنگونی از طرف جلو پشت بام، با عقب نشینهای خودش مألاً سقوط خواهد کرد. یا با جلو سر از پشت، پشتبام و یا از پشت، پشتبام با پس سر. بله این مقاومت رژیم را به این نقطه رسانده. نقطه سرنگونی و این مقاومت که توانست با پشتکار و صبر آهنین و انقلابی نام خود را که بهخاطر سیاست مماشات غرب با ارتجاع، به ناحق در لیستهای تروریستی کشورهای اروپا و آمریکایی قرار داشت خارج کند. و اگر این مقاومت تا به این لحظه با تمامی دسیسهها و درد و رنجها وجود دارد و هست، شک نکنید که این رژیم جهل و جنایت را با کمک ارتش آزادی و تودههای رنج کشیده کشورمان سرنگون خواهد کرد و به زبالهدان تاریخ خواهد فرستاد. خلق جهان بداند مسعود رهبر ماست.
دوستان همانطور که قبلاً خدمتتان عرض کردم من از طرف انجمن هواداران این مقاومت در یوتوبوری در خدمتتان هستم. آیا هواداری از این مقاومت با این ابعاد به این شکوهمندی هواداری از شیرزنان و کوه مردان اشرفی که هر کدام مظاهر شرف، ایستادگی، صلابت. فدا، صدق، پاکیزگی و آزادگی هستند چه وظیفه دشواری است؟ هواداری از این اسطورها در حالی که غرور آفرین است چه بار سنگینی است. چگونه میتوان این عظمت را به حد خود بر دوشهای خود قرار داد؟ البته که این مهم بهصورت فردی امکانپذیر نیست اما با دست در دست هم قرار دادن که ویژگی همیشگی این مقاومت است با فعالیت در انجمنها حتماً این کار عملی است. دوستان گرامی اجازه بدهید در همین راستا به نکتهیی از فعالیتهای انجمن خودمان اشارهیی داشته باشم، ما در شهر خودمان در یوتوبوری بهخاطر وجود همین انجمنها برای مثال توانستیم از روز اول سپتامبر تا بهحال چندین روز در هفته و بعضی موارد تا شش بار دست به آکسیونهای اعتراضی بزنیم این ممکن نبود به جز فعالیت تکتک اعضای این انجمن در ظرف تشکیلاتی آن بهمثابه یک تن واحد. این فعالیتها باعث شد که شهروندان سوئدی، ما را قهرمانان خود بنامند. بله ما میتوانیم قهرمانان شهروندان سوئدی باشیم، چرا که قهرمانان خود ما اشرفیها هستند. شیر زنان و کوه مردانی که اسطورههای تاریخ سرزمین کهنسالمان اما در زمان حاضر هستند. درود بر تکتک آنان که الهامبخش و رهبری راهمان هستند و درود بر رهبری پاکباز این مقاومت و انقلاب که با درایت تمام و فداکاری بیپایان تمامی دسیسههای دشمن را خنثی کردند و راه انقلاب و رهایی را باز کردند و به ما نشان دادند.
پس ما نه اینکه مقهور اتهاماتی که مقاومت و سازمان پرافتخار مجاهدین خلق ایران را به اسمهای مختلف و به اشکال گوناگون قرار داده است نمیشویم بلکه مصممتر بدون ذرهیی چشمداشت و برای درس به دیگران بدون هر شبهای به آخوندهای رنگارنگ چه اخمو چه خندان و بدون ذرهیی توهم نسبت به آخوندهای غیرمعمم بهدنبال و به همراه مقاومت شکوهمند ایران و شورای ملی مقاومت این پایدارترین اتحاد سیاسی کشورمان و بهطور اخص سازمان پرافتخار مجاهدین خلق ایران به فعالیت و به مبارزهمان با رژیم جهل و جنایت آخوندی تا سرنگونی آن ادامه خواهیم داد. و به جز این شایسته ما نیست که چرا که ما هواداران اشرفیان و این مقاومت هستیم. درود بر عنصر مجاهد خلق، سلام بر آزادی، سلام بر مسعود، سلام بر مریم.
و مهمانان گرامی و همینطور تکتک شما و دوستان مقاومت و با هزاران درود به اشرفیان قهرمان در لیبرتی و در هر کجا هستند و با سلام مخصوص به جان جانان برادر مسعود که خدایا هر کجا هست به سلامت دارش.
دوستان، خانمها، آقایان، من مهدی امینی هستم حدود 2سال قبل از انقلاب سال 57 بهمنظور ادامه تحصیل به سوئد رفتم و در رشته مهندسی راه و ساختمان از دانشکده فنی چالموز یوتوبوری فارغالتحصیل شدم و در همانجا در شرکتهای مختلف مشغول بهکار بودم.
اصلاً شهمیرزادی هستم اما دوران ابتدایی تحصیلاتم را در دبستانهای تقوی و قدوسی تهران گذراندم و دوران متوسطه را در دبیرستان شماره 2 خوارزمی خواندم و الآن بسیار خوشوقتم که از طرف انجمن هواداران سازمان پرافتخار سازمان مجاهدین خلق ایران در یوتوبوری سوئد در خدمتتان هستم. دوستان عزیز اجازه بدهید با توجه به اینکه حدود 2 هفته پیش سالگرد انقلاب ضدسلطنتی مردم ایران بود، اشاره کنم که به درک من الآن که در این نقطه از مبارزه با رژیم جهل و جنایت آخوندی هستیم که در یک طرف ارتجاع با تمامی ویژگیهایش باتمامی دستهبندیها و جناحهایش قرار دارد و بهوضوح میشود آن را دید، و در طرف دیگر شاهد مقاومتی سرفراز هستیم که بهصورت تاریخی خودش را اثبات کرده، جدا از سرفصلهای مختلفی که مقاومت آنها را شناخته و با سربلندی از سر گذرانده، و برای هر کدامشان بهای سنگین لازمه را پرداخته، ولی به نظر من اساساً به یمن دو موضعگیری تاریخی هست که ما در این نقطه شکوهمند هستیم.
1- آنجایی که در آغاز مسیر حنیف کبیر گفت مرز بین بیخدا و با خدا نیست. بلکه بین استثمار شونده و استثمار کننده است
2- تشخیص درست و تاریخی برادر مسعود در سال 54 که گفت تهدید انقلاب ارتجاع است و همانطور که میدانید این از اولین روز بعد از انقلاب در مسیر دستیابی به آزادی در تقدم مبارزه با ارتجاع بارور و جاری شد.
فهم این دو موضعگیری تاریخی و تشخیص درست ماهیت ارتجاع مقاومت مردم ایران را در مصاف با هیولای ارتجاع خمینی برای نیل به آزادی واکسینه کرد، بله در حالی که آنچه که در صحنه هست جز جنگ بین ناخدای استبداد و ارتجاع با خدای آزادی و آبادی نیست، اما هستند جریانهای و بوقهایی که، همان بوقهایی که عکس خمینی ملعون را در ماه نشاندند که میخواهند چهره واضح ارتجاع را در پشت پردهای از ابهامات ببرند، برایش شاخ و برگ بتراشند تا مألاً جان سالم به در ببرند، و از طرفی هم اینگونه وانمود کنند که مقاومتی در کار نیست. اما واقعیت چیست؟ آیا جز این است که در پس گردو خاکهایی کهبهپامی کنند ما شاهد مقاومتی شکوهمند. پاک، مطهر، سرفراز، اصیل، مستقل، سرزنده و شاداب و دموکراتیک هستیم که صرف بودن و وجود این مقاومت خود یک اعجاز است، یک اعجاز بدون اغراق، مقاومتی با این عظمت با وجود سرکوبی به این شدت، با این ابعاد و با این مدت و مضافاً بر آن سیاستهای مماشات و دستهای غیبی آنچنانی که همواره مدد کار ارتجاع بوده است. با این اعجاز و این مقاومت مألاً ارتجاع حاکم بر ایران را سرنگون خواهد کرد. حتی ذرهیی و لحظهای نباید به این امر شک کرد. همچنان که این مقاومت و ارتش آزادیبخش تنور جنگ خمینی را گل گرفت، همان جنگی که خمینی بنا داشت تا آخرین خشت سالم در ایران به آن ادامه دهد، جنگی که خمینی آن را موهبت الهی میخواند، آخر چگونه میتوان جنگ را موهبت الهی نامید، جنگی که باعث کشته و معلول شدن میلیونها انسان بیخانمان شد، جنگی که هزاران شهر و روستا را در خود بلعید. این تعریف که جنگ موهبت الهی است، فقط میتواند از مرجع ارتجاع باشد که هیچ بویی از انسانیت نبرده است. بله همچنان که این مقاومت تنور جنگ خمینی را گل گرفت، با افشاگریهای بینالمللی خود در حال تخته کردن کورههای اتمی رژیم است، و آن را مجبور کرده قدم به قدم از برنامههای شناخته شده اتمی خود عقبنشینی کند و جرعه جرعه از جام زهر نوش جان کند، رژیمی که از ترس سرنگونی از طرف جلو پشت بام، با عقب نشینهای خودش مألاً سقوط خواهد کرد. یا با جلو سر از پشت، پشتبام و یا از پشت، پشتبام با پس سر. بله این مقاومت رژیم را به این نقطه رسانده. نقطه سرنگونی و این مقاومت که توانست با پشتکار و صبر آهنین و انقلابی نام خود را که بهخاطر سیاست مماشات غرب با ارتجاع، به ناحق در لیستهای تروریستی کشورهای اروپا و آمریکایی قرار داشت خارج کند. و اگر این مقاومت تا به این لحظه با تمامی دسیسهها و درد و رنجها وجود دارد و هست، شک نکنید که این رژیم جهل و جنایت را با کمک ارتش آزادی و تودههای رنج کشیده کشورمان سرنگون خواهد کرد و به زبالهدان تاریخ خواهد فرستاد. خلق جهان بداند مسعود رهبر ماست.
دوستان همانطور که قبلاً خدمتتان عرض کردم من از طرف انجمن هواداران این مقاومت در یوتوبوری در خدمتتان هستم. آیا هواداری از این مقاومت با این ابعاد به این شکوهمندی هواداری از شیرزنان و کوه مردان اشرفی که هر کدام مظاهر شرف، ایستادگی، صلابت. فدا، صدق، پاکیزگی و آزادگی هستند چه وظیفه دشواری است؟ هواداری از این اسطورها در حالی که غرور آفرین است چه بار سنگینی است. چگونه میتوان این عظمت را به حد خود بر دوشهای خود قرار داد؟ البته که این مهم بهصورت فردی امکانپذیر نیست اما با دست در دست هم قرار دادن که ویژگی همیشگی این مقاومت است با فعالیت در انجمنها حتماً این کار عملی است. دوستان گرامی اجازه بدهید در همین راستا به نکتهیی از فعالیتهای انجمن خودمان اشارهیی داشته باشم، ما در شهر خودمان در یوتوبوری بهخاطر وجود همین انجمنها برای مثال توانستیم از روز اول سپتامبر تا بهحال چندین روز در هفته و بعضی موارد تا شش بار دست به آکسیونهای اعتراضی بزنیم این ممکن نبود به جز فعالیت تکتک اعضای این انجمن در ظرف تشکیلاتی آن بهمثابه یک تن واحد. این فعالیتها باعث شد که شهروندان سوئدی، ما را قهرمانان خود بنامند. بله ما میتوانیم قهرمانان شهروندان سوئدی باشیم، چرا که قهرمانان خود ما اشرفیها هستند. شیر زنان و کوه مردانی که اسطورههای تاریخ سرزمین کهنسالمان اما در زمان حاضر هستند. درود بر تکتک آنان که الهامبخش و رهبری راهمان هستند و درود بر رهبری پاکباز این مقاومت و انقلاب که با درایت تمام و فداکاری بیپایان تمامی دسیسههای دشمن را خنثی کردند و راه انقلاب و رهایی را باز کردند و به ما نشان دادند.
پس ما نه اینکه مقهور اتهاماتی که مقاومت و سازمان پرافتخار مجاهدین خلق ایران را به اسمهای مختلف و به اشکال گوناگون قرار داده است نمیشویم بلکه مصممتر بدون ذرهیی چشمداشت و برای درس به دیگران بدون هر شبهای به آخوندهای رنگارنگ چه اخمو چه خندان و بدون ذرهیی توهم نسبت به آخوندهای غیرمعمم بهدنبال و به همراه مقاومت شکوهمند ایران و شورای ملی مقاومت این پایدارترین اتحاد سیاسی کشورمان و بهطور اخص سازمان پرافتخار مجاهدین خلق ایران به فعالیت و به مبارزهمان با رژیم جهل و جنایت آخوندی تا سرنگونی آن ادامه خواهیم داد. و به جز این شایسته ما نیست که چرا که ما هواداران اشرفیان و این مقاومت هستیم. درود بر عنصر مجاهد خلق، سلام بر آزادی، سلام بر مسعود، سلام بر مریم.