728 x 90

ادبیات و فرهنگ,

انسان و عشق

-

در زمانه‌یی که کینه‌ی شقاوت پیشگان در همه جا تنوره می‌کشد از عشق که ویژگی انسان است بگوییم. حافظ می‌گوید:
سلطان ازل گنج غم عشق به ما داد تا روی درین منزل ویرانه نهادیم

و زنده یاد شاهرخ مسکوب در کتاب در کوی دوست، درباره این بیت حافظ می‌نویسد:
«چون دوست خواهان من بود، می‌خواست تا من نیز بخواهمش. پس از برکت عشق مرا عاشق کرد. او خود گنجی پنهان بود که در آفرینش جلوه‌یی کرد و هستی، پیدایی از پنهان اوست. عشق گنجی است پنهان و پنهان نماندنی که بیرون از خواست این و آن تجلی می‌کند و وجودمان را تسخیر می‌کند و ما را به جایی می‌کشد“که خاطرخواه اوست“ و ما اسیر عشق آزادی‌بخشیم. هدیه دوست گنج است در ویرانه: روشنایی در تاریکی و زندگی در مرگ و دانستن در ندانستن و شادی در اندوه و آزادی در اسیری! عشق در انسان به منزلة خداست در جهان. هم‌چنانکه خدا در جهان و بیرون از جهان است، عشق نیز گوهری است که در خزانهٴ دل انسان و بیرون از صدف کون و مکان، وجودی است در عدم که در ازل آن را به آدمی به امانت دادند و عاشق در عالم وصل با معشوق یگانه شد. عشق بیگانگی از خود و یگانگی با دیگری است. سودای سوزان آرزوی این دیگری ـ مثل اشتیاق شب به روز و روز به نور و نور به خورشید و خورشید به آسمان و آسمان به زمین و زمین به آغوش پوشیده شب ـ بی‌خویشتن است.
										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/149770ea-ce97-4124-b1f6-751a1915a399"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات