728 x 90

فقر در ایران,

سعید مرتضوی کیست؟

-

مرتضوی و خامنه ای
مرتضوی و خامنه ای

نگاهی به کارنامه سعید مرتضوی

«اگر با نظام باشی همه چیز داری وگرنه...»
این بخشی از صحبت سعید مرتضوی با یک زندانی _شهرام رفیع‌زاده _ است.
سعید مرتضوی با این جمله تهدید و تطمیع را در هم آمیخته تا زندانی را در گام نخست خرد و خراب و در گام بعد حسابی له و مچاله کند. اگر زندانی تسلیم نشد سعید مرتضوی مسیر پرونده‌سازی و بازیهای روانی را باز می‌کند.سعید مرتضوی همان دادستان و قاضی محبوب علی خامنه‌ای است که در کارنامه‌اش صدها قتل و غارت و تجاوز و... وجود دارد.

 سعید مرتضوی

 

سعید مرتضوی کیست؟

سعید مرتضوی در یکی از شهرهای اطراف یزد به دنیا آمد و زمان پیروزی انقلاب ضدسلطنتی۱۱سال بیشتر نداشت.
سعید مرتضوی در نوجوانی به نیروی  سرکوبگر بسیج پیوست و همکاری خود را با بسیج استان یزد آغاز کرد.  چند سال بعد سعید مرتضوی در قوه قضاییه رٰژیم ابتدا به‌عنوان سرباز و بعد به‌عنوان ضابط قضایی در دادگستری استان یزد مشغول به کار شد.
سرباز بسیجی سعید مرتضوی در ۱۹ سالگی _بدون تحصیلات حقوقی_ به‌عنوان دادیار و سپس در سن ۲۰ سالگی به‌عنوان رئیس دادگاه عمومی شهر بابک منصوب شد. سپس سعید مرتضوی ریاست دادگاه حقوقی و دادگستری شهر بابک را عهده‌دار گشت. آنگاه  مرتضوی در ۲۷سالگی _سال۱۳۷۳_ از طریق اسدالله بادامچیان به ریاست شعبه ۹ دادگاه عمومی تهران منصوب شد. سعید مرتضوی مدتی بعد توسط محمد یزدی به شعبه ۳۴ مجتمع قضایی کارکنان دولت و سپس به شعبه ۱۴۱۰ دادگاه مطبوعات رفت. مرتضوی در خیز بعد کرسی دادستانی عمومی و انقلاب تهران را تصاحب کرد.

به گفته‌امیرفرشاد ابراهیمی، سعید مرتضوی به اتهام سوء‌استفاده از موقعیت خود برای تجاوز به همسر یک زندانی دستگیر شد، اما به علت روابط خانوادگی مرتضوی با علی مشکینی و دیدار با محمد امامی کاشانی پرونده‌ سعید مرتضوی  مختومه اعلام شد و به تهران منتقل گردید.

سعید مرتضوی 

سعید مرتضوی در تهران

سعید مرتضوی از سال ۱۳۸۱ تا هفتم شهریور ۱۳۸۸ دادستان تهران بود. پس از عزل از دادستانی تهران، سعید مرتضوی در سال ۱۳۸۸ توسط  پاسدار احمدی‌نژاد، به ریاست ستاد مرکزی مبارزه با قاچاق کالا و ارز و در سال ۱۳۹۰ به ریاست سازمان تأمین اجتماعی منصوب شد.

   سعید مرتضوی

 

نگاهی به مهمترین اقدامات سعید مرتضوی:

 

سعید مرتضوی-توقیف نشریات

سعید مرتضوی در مقام قاضی دادگاه مطبوعات و دادستان رژیم در تهران صدها روزنامه و نشریه را توقیف کرد. مرتضوی که مسئول اول سانسور و توقیف فله‌یی مطبوعات بود، بیش از ۱۲۰ روزنامه و نشریه را یک جا تعطیل و شخصا از مدیرانش بازجویی کرد.

 سعید مرتضوی

سعید مرتضوی-تجاوز و قتل زهرا کاظمی در زیر شکنجه

یکی از مهم‌ترین پرونده‌هایی که در جریان آن از سعید مرتضوی _حتی در مجلس ارتجاع_ به‌عنوان یک متهم به قتل نام برده شد، پرونده مربوط به مرگ زهرا کاظمی، عکاس ایرانی - کانادایی است.
 
سعید مرتضوی قاتل زهرا کاظمی

زهرا کاظمی در دوم تیرماه سال ۱۳۸۲ «در حین عکاسی از محوطه بیرونی زندان اوین» بازداشت شد و ۳روز بعد پس از شکنجه و تجاوز؛ نیمه‌جان به بیمارستان منتقل گردید. یکی از زندانیان به نام بهنام وفاسرشت که در همین روز شاهد صحنه انتقال زندانی و تحرکات سعید مرتضوی بود، فاش ساخت که تمام سر و صورت خانم کاظمی خون‌آلود بود و  سعید مرتضوی با دستپاچگی تلاش می‌کرد موضوع را از چشم دیگران مخفی کند.
سرانجام عکاس ایرانی _ کانادایی بعد از ۱۲روز کما در شب ۱۹تیر ماه به علت شدت آسیب و فشارهای وارده توسط سعید مرتضوی و دیگر ماموران علی خامنه‌ای، در بیمارستان درگذشت. با افشای گسترده جنایت و اوج‌گیری پرونده، مجلس ارتجاع کمیته ویژه‌یی برای رسیدگی به علت مرگ ایشان تعیین کرد و این کمیته در گزارش خود سعید مرتضوی را به‌عنوان متهم ردیف اول این پرونده معرفی نمود.

محسن آرمین نماینده مجلس ششم ارتجاع و عضو همین کمیته ویژه در نطق پیش از دستور خود تأکید کرد: «من می‌دانم قاضی مرتضوی در سطحی نیست که بتواند بدون پشتوانه دست به چنین اقداماتی بزند، اما این اعمال خودسرانه و غیرمسئولانه در صورت سکوت و مسامحه قطعاً در این حد باقی نخواهد ماند».

 سعید مرتضوی

سعید مرتضوی-بانی طرح سرکوبگرانه ارتقای امنیت اجتماعی

طرح ارتقای امنیت اجتماعی که توسط سعید مرتضوی بناگردید، هدفش سرکوب و دستگیری زنان ایران توسط  نیروهای سرکوبگر علی خامنه‌ای بود. این طرح پس از آماده‌سازی،‌ به اجرا درآمد.

 

سعید مرتضوی-فروش سؤالات کنکور

در سال ۱۳۸۵ در حالی که سعید مرتضوی عنوان دادستانی تهران را یدک می‌کشید، با فروش سؤالات کنکور، نزدیک به چهارصد میلیارد تومان دیگر به جیب زد. خبرگزاری حکومتی فارس ضمن اشاره به متن بیانیه‌یی که اعضای هیأت تحقیق تفحص مجلس از قوه قضاییه منتشر کرد، اقدامات سعید مرتضوی دادستان وقت تهران در پرونده فروش سؤالات کنکور را «انتحار قضایی» توصیف کرد. مدتی بعد با کسانی که این بیانیه را بر ضد سعید مرتضوی امضا کرده بودند، برخورد قضایی شد.

زاکانی نماینده مجلس ارتجاع و یکی از اعضای این هیات، سعید مرتضوی را متهم کرد که با از بین بردن آثار جرم و مفقود کردن پرونده‌های فروش سؤالات کنکور از سراسر کشور، موجب «کور کردن سرنخهای مربوط به پرونده فروش سؤالات کنکور» شده است.

 سعید مرتضوی

سعید مرتضوی-ماجرای کهریزک

بازداشتگاه کهریزک محل نگهداری گروهی از جوانان معترض در جریان قیام ۱۳۸۸ بود. در این مکان که به‌منظور گرفتن اعترافهای دروغین و پرونده‌سازی علیه دستگیر ‌شدگان طراحی و راه‌اندازی شده بود تعدادی از جوانان زیر شکنجه جان باختند. در جریان همین شکنجه‌های قرون وسطا‌یی بسیاری از جوانان مورد تعرض جنسی قرار گرفتند و برخی تعادلشان را زیر شکنجه از دست دادند.
 
کهریزک-یکی از اماکن جنایت سعید مرتضوی

با افشای شرایط بازداشت‌شدگان در شکنجه‌گاه کهریزک و شکایت خانوادهٴ مقتولین ناگزیر مجلس هشتم ارتجاع کمیته ویژه‌یی جهت بررسی موارد شکنجه، نحوه نگهداری بازداشت‌شدگان و در نهایت «قتل» برخی از شهروندان معترض تشکیل داد و بر اساس گزارش کمیته حقیقت‌یاب مجلس ارتجاع که دی ماه سال ۸۸ در مجلس قرائت شد، فرد آمر در انتقال بازداشت‌شدگان به کهریزک، سعید مرتضوی، دادستان وقت تهران معرفی شد.

به گزارش کمیته ویژه بررسی وضعیت بازداشت شدگان، انتقال بازداشت‌شدگان ۱۸ تیر به کهریزک با «دستور و اصرار» سعید مرتضوی، دادستان وقت تهران، صورت گرفت.
سعید مرتضوی به همراه حسن حداد دهنوی معروف به قاضی حداد (معاونت امنیت وقت دادستان تهران) و علی اکبر حیدری فرد (دادیاری که دستور انتقال بازداشت‌شدگان به کهریزک را داده بود) مرداد ماه ۱۳۸۹ از سمتهای خود تعلیق شدند و همزمان مصونیت قضایی آنها نیز لغو شد اما به اتهاماتشان رسیدگی نشد.

خانواده‌های محسن روح‌الامینی، محمد کامرانی، امیر جوادی‌فر، احمد نجاتی کارگر و رامین قهرمانی ضمن شکایت تأکید کردند که فرزندانشان در کهریزک زیر شکنجه به‌شهادت رسیدند؛ اما سعید مرتضوی وقیحانه علت مرگ بازداشت‌شدگان را ابتلای آنها به بیماری مننژیت اعلام کرد. سرانجام در تیر ماه ۱۳۹۰  سعید مرتضوی ادعا کرد از تمامی اتهامهای حوادث کهریزک تبرئه شده است.

 

عزل سعید مرتضوی از دادستانی و انتصاب وی به‌ریاست ستاد مرکزی مبارزه با قاچاق کالا و ارز

پس از گذشت یک‌سال از حادثهٴ کهریزک و کشته شدن پنج تن و شکنجه شماری از بازداشت شدگان، حکم تعلیق و عزل سعید مرتضوی و دو مقام مرتبط دیگر صادر شد. اما در منتهای ناباوری مرتضوی بعد از مدت کوتاهی _دی ۱۳۸۸_ از سوی محمود احمدی‌نژاد به‌عنوان رئیس ستاد مرکزی مبارزه با قاچاق کالا و ارز تعیین شد و این اولین انتصاب سعید مرتضوی در یک پست دولتی پس از عزل از دستگاه قضایی بود.

علی اکبر حیدری فرد، شکنجه‌گر و دادیاری که دستور انتقال بازداشت‌شدگان به بازداشتگاه کهریزک را داده بود نیز به‌عنوان مشاور سعید مرتضوی در ستاد مرکزی مبارزه با قاچاق کالا و ارز منصوب شد. این انتصاب که بزرگترین توهین به مردم و تحقیر همان کمیته بررسی پرونده کهریزک در مجلس ارتجاع بود، باعث تشدید شقه و جنگ گرگها در درون حاکمیت شد و نمایندگان مجلس ارتجاع در نامه خود در مورد انتصاب دولتی  سعید مرتضوی، به دستگاه قضاییه کشور هشدار دادند که مبادا «متهم به آمریت فاجعه کهریزک» از تعقیب جدی و بی‌طرفانه مصون بماند. همچنین ۵۷ تن از نمایندگان مجلس ارتجاع طی نامه‌یی خطاب به صادق لاریجانی و محمود احمدی‌نژاد خواستار برکناری  سعید مرتضوی از هرگونه منصب دولتی شدند.

نتیجه: سعید مرتضوی بعد از یک سال چپاول و غارت و کلی فساد و تباهی و اعدام در ستاد مرکزی مبارزه با قاچاق کالا و ارز، در اسفند ۱۳۹۰ به‌ریاست سازمان تأمین اجتماعی درآمد.

 

سعید مرتضوی-ریاست سازمان تأمین اجتماعی

انتصاب سعید مرتضوی به ریاست سازمان تأمین اجتماعی در اسفند ماه ۱۳۹۰ که توسط وزیر کار انجام شد، موضوع استیضاح وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی را روی میز مجلس هشتم آورد. در برخی سایتهای خبری حکومتی از جمله آفتاب نیوز و پارسینه اخباری منتشر شد که بر اساس آن نزدیکان احمدی‌نژاد به برخی نمایندگان مجلس پیغام داده‌اند که چنان‌چه استیضاح وزیر کار رأی بیاورد و شیخ الاسلامی برکنار شود، سعید مرتضوی به‌عنوان سرپرست وزارت کار معرفی خواهد شد.

 

سعید مرتضوی-سرنوشت پرونده سه هزار صفحه‌یی کهریزک

سرانجام پرونده‌یی که به ادعای خبرگزاری حکومتی مهر مشتمل بر ۳هزار و ۸۵ صفحه کیفرخواست است به ۱۳۵ ضربه شلاق برای سعید مرتضوی منجر شد که البته مرتضوی می‌تواند آن را هم با پول بیت‌المال بخرد و به ریش همه شاکیان و وکلا و خانواده‌های مقتولین بخندد. هم‌چنان‌که سعید مرتضوی ۸۴میلیون تومان از صندوق سازمان تأمین اجتماعی برداشت و به یکی از خانواده‌های مقتولین رشوه داد و رضایت گرفت.

پس از تمایمی این رذالتها و تحقیر و دهن کجی به همه شاکیان و خانواده‌هادر حکم دادگاه بدوی پرونده کهریزک، در اسفند ۱۳۹۱ سعید مرتضوی از تمام قتلها و شکنجه‌ها و تجاوزات و جنایاتش تبرئه شد و فقط به اتهام «گزارش دروغ» به پرداخت ۲۰۰هزار تومان جریمه نقدی محکوم گردید. آن زمان نه فقط رسانه‌ها که مجریان تلویزیون رژیم هم با مسخره گفتند مبلغ جریمه سعید مرتضوی معادل جریمه عبور از چراغ قرمز است.
آن هم در شرایطی که مرتضوی در موضع رئیس سازمان تأمین اجتماعی هزاران میلیارد پول مردم (۴۲میلیون بیمه شده) را مثل آب خوردن جابه‌جا می‌کرد و کسی هم صدایش در نمی‌آمد.

 

رمز موفقیت و پیشرفت!! سعید مرتضوی

 سعید مرتضوی، جانوری که در 12-13سالگی از بسیج آبادیهای اطراف یزد طریق مزدوری و چاپلوسی را انتخاب کرد و ۱۹سالگی دادیار شد و یک سال بعد به‌عنوان رئیس دادگاه عمومی شهر بابک انتخاب گردید چیست؟ همهٴ حرف در مطلع سخن و ابتدای همین مطلب در صحبت با زندانی دستگیر شده _کوتاه و مختصر و فشرده_ بیان شده است:
«اگر با نظام باشی همه چیز داری وگرنه...!»
با نظام باشی یعنی به ناموس زندانیانی که پرونده‌اش را در دست داری نظر داشته باشی. بتوانی بدون تناقض و عذاب وجدان زندانیان و جوانان بی‌گناه را از پا آویزان کنی و با تجاوز و کابل و تحقیر و تهدید و... پیام رعب و ترس و تردید را همه جا صادر کنی.

با نظام باشی یعنی برای خوش‌آمد «آقا» -علی خامنه‌ای- دختران و پسران را به بهانه فتنه و فساد و... دستگیر کنی و اگر لازم شد _ هر روز _ هزار معلق در حضور بالاتریها بزنی و ثابت کنی که حاضری برای حفظ نظام هر جنایتی مرتکب شوی...

در این صورت:
برخلاف هزاران جوانی که به جرم دفاع از ناموسشان دستگیر شدند تو می‌توانی روز روشن هر غلط ناموسی و اخلاقی و دزدی و... بکنی و در حمایت همان بالاتریها _در آرامش و آسایش_ باز هم ادامه دهی.

اگر طریق مزدوری را نپذیری مانند ریحانه که هزار شاهد از غیب برایش در دادگاه آوردند، شبانه محکوم می‌شوی. اما اگر با نظام باشی حتی شاهدان واقعی و شاکیان پرونده هم پایشان به دادگاه نمی‌رسد. یک رسانه حکومتی بعد از دادگاه بدوی سال ۹۱ که مرتضوی را به پرداخت ۲۰۰هزار تومان محکوم کرد نوشت:
«در طول ۱۱ جلسه دادگاه هرگز هیچ‌کدام از شاهدانی که شاکیان پرونده به دادگاه معرفی کرده بودند احضار نشدند و در پشت درهای بسته همه جزییات جلسات دادگاه پنهان باقی ماند.»

اگر با نظام باشی و بتوانی شرافت و انسانیت و هدفت را دور بزنی و همهٴ ارزشهای فردی، اجتماعی، اخلاقی و انسانی را با دستهای خودت خرد و لجن مال کنی می‌توانی ۹۲شاکی پرونده کهریزک را پشت در دادگاه معطل و سرگردان نگهداری و اگر هم کار خیلی بالا گرفت و مجبور شدی دکان پر درآمد دادستانی را واگذار کنی خیالت تخت و راحت باشد که کلید بزرگترین صندوق مالی مملکت را بابت خسارت دریافت می‌کنی. همین صندوق و سازمان تأمین اجتماعی که دهها بانک و مؤسسه و شرکتهای بزرگ مالی را به خدمت گرفته و از جیب و گلوی میلیونها کارمند و کارگر و مستمری بگیر می‌زند و برای شاکیانش رجز می‌خواند.

اگر با نظام باشی _در حالی که فارغ‌التحصیلان مملکت بیکارند و متخصصان از فرط گرسنگی بیمار_ می‌توانی وقتی کرسی ریاست سازمان تأمین اجتماعی را غصب کردی با حکمی همسرت را به ریاست بیمارستان شریعت رضوی، وابسته به سازمان تأمین اجتماعی منصوب کنی و چند ماه بعد _آبان سال ۹۱_ او را به‌دلیل «خدمت خالصانه» به سمت مدیرکل آموزش و پژوهش سازمان تأمین اجتماعی به‌کار بگماری و هیچ‌کس هم صدایش درنیاید. حتی می‌توانی _در حالی که بسیاری از جوانان و کودکان بی‌سرپناه تفریحشان جستجوی نان در زباله‌هاست_ جهت تنوع و تفریح و ابراز وفاداری به همسرت ۹میلیارد تومان از صندوق تأمین اجتماعی برداری و برایش ۲آپارتمان بخری و بابت یک کتاب (دوستت دارم مادر) ۳۰میلیون تومان از همان صندوق پرداخت کنی و باز هم نگران نباش که کسی نمی‌گوید چرا از صندوق بیمه کارگران میلیون میلیون برمیداری!

و خلاصه آخرین و مهم‌ترین دستاورد و سرمایه زندگی وقتی با نظام باشی:
اگر با نظام باشی همه چیز داری: خشم و کینه و تنفر و انتقام مردم را داری. عفونت و تعفن نظام را داری و دغدغه و نگرانی مجازات در پیشگاه عدالت با حضور ۸۰میلیون شاکی خصوصی و عمومی را همیشه خواهی داشت.

آری! اگر با نظام باشی همه چیز داری غیر از انسانیت، شرف، هویت و خلاصه ابزاری خواهی بود که سرانجامی جز نفرت و نفرین مردمان نخواهی داشت. نفرینی که دیر یا زود در محکمه عدالت با حضور شاکیانی که پشت در دادگاه توقف نمی‌کنند و پیش می‌آیند محقق می‌شود.

پس برای رسیدن به آن روز و تحقق آرزوی دیرینه سرکوب شدگان و دادخواهی از خون همه قربانیانی که در دست هیولا و مزدوران تازه به دوران رسیده‌اش پرپر شدند باید ایستاد. بایدبه‌پاخاست و در روزگاری که هیولای نیمه جان ولایت هر لحظه با بحران جدیدی روبه‌رو می‌شود و با هر بحران دوباره می‌ریزد می‌ترسد و می‌لرزند کار را تمام کرد.
										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/820fd70e-f43e-4306-b850-aabd2e184866"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات